ماجرای نذر مادر خلیفه عباسی برای امام هادی(ع) / دائرةالمعارف کامل امامشناسی در زیارت جامعه کبیره
زیارت جامعه کبیره یکی از معروفترین احادیث امام هادی علیه السلام است که در حقیقت دائرةالمعارف کامل امامشناسی است و شیعیان را از خطر افراط و تفریط حفظ میکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، امام علی النقی علیه السلام مانند پدر بزرگوار خود در خردسالی به امامت رسید و وظیفه سنگین ولایت و هدایت مردم را از سن کم بهعهده داشت. آن حضرت مدتها در مدینه مردم را هدایت و سرپرستی میکرد و سپس از شهر اجداد خود خارج و به سامرا، مرکز خلافت عباسی، فراخوانده شد تا خلیفه عباسی بتواند کنترل مستقیم و دائمی بر فعالیتها و رفت و آمدهای آن امام بزرگوار داشته باشد.
با وجود این، امام هادی علیه السلام همچون پدران بزرگوار و دانشمند خود، از هر فرصتی برای هدایت مردم استفاده میکرد و حتی تصمیم گرفت در عمق هیأت حاکمه نفوذ کند و موفق شد که حتی نزدیکان و دوستان خلیفه را با خود همراه کند، به این ترتیب مادر خلیفه و وزیر او از دوستداران و محبان امام هادی علیه السلام شدند و معلم فرزندانش بهعنوان یکی از شیعیان امام هادی علیه السلام در این راه به شهادت رسید.
خبرگزاری تسنیم در گفتگویی که با حجتالاسلام صادق ایرانشاهی، محقق و پژوهشگر دینی انجام داده، به بررسی دوران امامت و ولایت امام علی النقی علیه السلام پرداخته است. آن طور که این کارشناس دینی اظهار میکند، زیارت جامعه کبیره که یکی از پراعتبارترین و مستندترین احادیث شیعه است، از امام هادی علیه السلام روایت شده که مضامین بلند و مفاهیم بسیار مهم در زمینه امامت و ولایت را طرح میکند.
امامت در خردسالی
نقل شده است که امام هادی علیه السلام در سن هشتسالگی به امامت رسیدند، درست است؟
بله. محرم سال 220 هجری بود که معتصم، خلیفه ظالم عباسی، امام جواد علیه السلام را به بغداد تبعید کرد. آن زمان امام جواد علیه السلام با علم الهی خود آگاه بودند که در این سفر بازگشتی نخواهد بود و بهزودی به شهادت میرسند، بر همین اساس بود که فرزند هشتساله خود، امام علی النقی علیه السلام را بهعنوان امام بعدی به مردم مدینه معرفی کردند و حتی به اصحاب و شیعیان هم یادآوری فرمودند که در صورت مواجه شدن با هر مسئله و مشکلی به آن حضرت مراجعه کرده و پاسخ سؤالات خود را از ایشان بگیرند.
زمانی که امام جواد علیه السلام در 29 ذیالقعده سال 220 هجری به شهادت رسیدند، بزرگان شیعه که از قبل امامت امام علی النقی علیه السلام را از امام جواد علیه السلام شنیده بودند و از علم الهی آن حضرت آگاه بودند، امامت ایشان را قبول کردند.
برای مردم عجیب نبود که کودکی هشتساله امام مردم باشد؟
نه. این اتفاق بارها پیش از این هم روی داده بود. حتی امام جواد علیه السلام هم در خردسالی به مقام امامت رسیده بود و امامت امام هادی در سن هشتسالگی موضوع عجیبی نبود. در عین حال مردم شاهد علم الهی و توان امامت آن حضرت بودند و مقام امامت را در علم، رفتار و گفتار ایشان دیده و درک میکردند.
تبعید به سامرا
اشاره کردید که امام هادی علیه السلام در مدینه حضور داشتند و به مقام امامت رسیدند، چه شد که بهسمت سامرا رفتند؟
امام علی النقی علیه السلام در دوران خلافت معتصم و واثق عباسی در مدینه زندگی میکردند و از همان شهر مردم را هدایت و امامت میکردند. اما بهمرور آوازه علم الهی و مقام رفیع ایشان به گوش خلفای عباسی رسید و آنها که در تمام دوران حکومت خود، از ائمه اطهار علیهم السلام ترس داشتند، این بار هم نتوانستند فعالیت و حضور امام هادی علیه السلام را میان مردم تحمل کنند، به همین دلیل وقتی متوکل عباسی به خلافت رسید، از ترس اینکه مبادا شیعیان علیه حکومت او شورش کنند، امام هادی علیه السلام را از مدینه به سامرا که مرکز خلافت او بود، تبعید کرد.
درواقع متوکل میخواست امام هادی علیه السلام را از نزدیک تحت کنترل داشته باشد، چون شنیده بود که نسل دوم از این امام بزرگوار، امام موعود خواهد بود که پایههای حکومت ظلم را از بین خواهد برد. در عین حال نامههای زیادی از سمت مأموران حکومت خود از نقاط مختلف دریافت میکرد که به او خبر داده بودند مردم مکه و مدینه به امام هادی علیه السلام گرایش دارند و آن حضرت را مولا و امام خود میدانند.
پس لازم میدانست که امام را از نزدیک کنترل کرده و حتی رفت و آمدهای ایشان را زیر نظر داشته باشد، حتی میخواست بتواند در موقع لزوم بهراحتى بر امام فشار وارد کند.
ماجرای نذر مادر متوکل عباسی برای امام هادی علیه السلام
دوران امامت امام هادی علیه السلام در سامرا چگونه بود؟ به هر حال در آن زمان امام علیه السلام تحت کنترل دستگاه حکومت عباسی بودند، آیا فرصت و موقعیتی برای ترویج شیعه و هدایت مردم وجود داشت؟
امام علی النقی علیه السلام در مدتی که در سامرا حضور داشتند، خط مکتبی تشیع را از مسیرها و شیوههای گوناگون تحت نظر داشتند و با وجود اینکه آن حضرت را با زور و اجبار به سامرا آورده بودند، اما ایشان نهایت استفاده از این حضور کردند.
نکته جالب این است که طبق روایتهای معتبر، امام هادی علیه السلام که در سامرا و در نزدیکی مرکز خلافت زندگی میکردند، تصمیم گرفتند در عمق هیأت حاکمه نفوذ کنند و موفق شدند که حتی نزدیکان و دوستان خلیفه را با خود همراه کنند، بهعنوان مثال مادر متوکل به امام هادی علیه السلام اعتقاد پیدا کرد و برای بیماری فرزندش نذری جهت امام هادی علیه السلام کرده بود.
در عین حال روایت شده که فتحبن خاقان، وزیر متوکل هم از دوستداران امام هادی علیه السلام بود، چون او شاهد علم الهی و دانش بیپایان و کمالات و سجایای آن حضرت بود. متوکل بارها مجلس بحث و مناظره ترتیب میداد و از علمای شهر دعوت میکرد و بهخیال خام خودش میخواست امام هادی علیه السلام را در برابر جمع رسوا کند، به همین دلیل از علما میخواست که پرسشهای سخت از ایشان بپرسند. اما امام هادی علیه السلام که با سرچشمه علم الهی در ارتباط بود، پاسخ پرسشها را به بهترین وجه ممکن عنوان میکردند و بر ایمان شیعیان میافزودند و جهل دشمنان را آشکار میکردند.
رویکرد علما در برابر علم امام هادی علیه السلام چه بود؟
مشخص است که آنها بیشتر از هر گروه دیگری و سایر مردم متوجه برتری علمی و فقهی امام میشدند. اما گاهی مجبور بودند اعتقاد خود را پنهان نگه دارند تا از ظلم و آزار خلیفه در امام بمانند.
بهعنوان مثال ابنسکیت که معلم معتز و مؤید، فرزندان متوکل بود، از دوستداران امام هادی علیه السلام بود اما آن را از متوکل پنهان میکرد. متوکل که تا اندازهای متوجه این اعتقاد ابنسکیت شده بود، یک بار از او سؤال کرد: «آیا پسران من در نظر تو محبوبتر هستند یا پسران علیبن ابیطالب؟» ابنسکیت که از این سؤال بسیار ناراحت و رنجور شده بود، جواب داد: «بهخدا قسم که قنبر، غلام علیبن ابیطالب در نظر من از دو پسر تو برتر و عزیزتر است.»، وقتی متوکل این جواب را شنید، مطمئن شد که او شیعه است و به ترکان دستور داد که زبانش را از دهانش بیرون بکشند و به این شکل او را به شهادت رساند.
روایت زیارت جامعه کبیره، سند حقانیت شیعه
زیارتهای معتبری بهنقل از امام علی النقی علیه السلام نقل شده است که علمای دین و دانشمندان اسلامی در زمینه اهمیت و منزلت آنها تأکید بسیاری کردهاند.
زیارت جامعه کبیره که یکی از پراعتبارترین و مستندترین احادیث شیعه است، از امام هادی علیه السلام روایت شده که مضامین بلند و مفاهیم بسیار مهم در زمینه امامت و ولایت را طرح میکند. در عین حال روایتها و رسالههای گوناگونی از آن امام بزرگوار و دانشمند نقل شده که آموزههای بلندی را به ما آموزش میدهد.
به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که زیارت جامعه کبیره یکی از معروفترین و شناختهشدهترین حدیثهای امام هادی علیه السلام است که در حقیقت دائرةالمعارف کامل امامشناسی است که باعث میشود شیعیان دچار افراط و تفریط نشوند.
میدانیم که همه ائمه اطهار علیهم السلام از منبع علم الهی و دانش بیپایان بهرهمند بودهاند. اما چرا اینگونه مضامین بلند توسط امام هادی علیه السلام نقل شده، در حالی که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر ائمه پیش از ایشان میتوانستند این علوم را مطرح کنند؟
این نکته به ظرفیت عقلی و قدرت درک انسانها برمیگردد. درست است که همه اهلبیت علیهم السلام از منبع علم الهی بهرهمند بودهاند، اما لازم بود که امامان اولی زمینه گستردگی فکر شیعه را فراهم کرده و بهمرور آنها را تربیت میکردند تا توان عقلی شیعه به اندازهای برسد که بتواند مفاهیم بلندی را که در زیارت جامعه کبیره آمده درک کند.
درواقع اگر تلاشها و آموزههای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهجالبلاغه و روایتهای آن حضرت نبود، اگر امام حسن مجتبی و امام حسین علیهما السلام آن گونه فداکاری نمیکردند و با احادیث و کلام گرانبهای خود جان تشنه انسانها را سیراب نمیکردند، اگر آموزههای عرفانی و علمی و فقهی امام زینالعابدین علیهم السلام در قالب دعا و مناجات عنوان نمیشد، اگر امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهما السلام مکتب علمی و فقهی را راهاندازی نمیکردند و شاگردان بسیار تربیت نمیکردند، اگر امام موسی کاظم، امام علیبن موسیالرضا و امام جواد علیهم السلام با احادیث و کلام اندیشمندانه و عالمانه خود در قالب حدیث و مناظره، آموزههای دینی، عقلی، فلسفی، کلامی و علمی همهجانبه را به شیعیان آموزش نمیدادند، ظرفیت عقلی شیعه توان درک مضامین والای جامعه کبیره را که امام علی النقی علیه السلام آموزش دادهاند، نداشت.
بنابراین آموزههای ائمه اطهار علیهم السلام در یک سیر کلی و تکاملی قابل بررسی است که انسان جویای حقیقت را به سرمنزل مقصود و بهسوی حق راهنمایی میکند تا بهمرور بتواند غیبت کبری و طولانیمدت امام غایب علیه السلام را درک کرده و با گذشت بیش از هزار سال از غیبت آن حضرت، همچنان در انتظار ظهور حضرت بقیةالله الاعظم علیه السلام بماند.
ترسیم نقطه اتصال بودن امام میان آسمان و زمین
دلیل اهمیت و منزلت ویژه زیارت جامعه کبیره میان ادعیه و زیارتهای موجود چیست؟ درواقع میخواهیم بدانیم چه مفاهیم ویژهای در این زیارت عنوان شده است که موجب استحکام شیعه و در امان ماندن از خطر افراط و تفریط در دین میشود؟
امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره از یک سو به جایگاه خداوند متعال در نگاه ائمه اطهار علیهم السلام اشاره میکند، از سوی دیگر رابطه آن بزرگان با حضرت حق را تبیین میکند و در عین حال شیوه مطلوب و مورد پسند شیعیان با امام را عنوان میکند. در این میان به بیشتر از دویست مورد از فضیلتهای ائمه اطهار علیهم السلام اشاره میکند تا مخاطب متوجه شأن و منزلت آن بزرگان باشد و همچنین عملکرد امام میان مردم را تبیین میفرماید تا مردم ایشان را بهدرستی بشناسند، به این ترتیب است که انسان متوجه جایگاه امام در دین خدا و زندگی انسانی میشود و این مفاهیم را بهطور جامع از این زیارت ارزشمند دریافت میکند.
گفتگو از: مریم مرتضوی
انتهای پیام/*