ماجرای رافضی خواندن قاری بین المللی ایرانی و حذف از مسابقات قرآن
قاری ممتاز و بینالمللی قرآنکریم، ماجرای ناعدالتی و قضاوت مغرضانه داور سعودی در مسابقات بینالمللی کویت را روایت میکند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، سید محمد کرمانی قاری ممتاز و بینالمللی کشورمان از سه سالگی تحت تعلیم مرحوم پدر و برادر بزرگش قرار گرفت و از سنین کودکی با قرآنکریم مانوس شد. او در مسیر آموزش قرآن از اساتیدی همچون استاد سبزعلی، استاد حاج علی گرجی، استاد امام جمعه، استاد محمدی، استاد ثابتی، استاد خدام حسینی، استاد موسوی و دیگر اساتید چهره حوزه قرآنی بهره برد. سید محمد کرمانی در مسابقات داخلی زیادی شرکت کرده است و میتوان گفت، او از اوایل دهه 70 که مسابقات شکوفهها (دانشآموزی) در اوقاف راهاندازی شده بود و تا زمان دانشجویی، پای ثابت مسابقات قرآن جمهوری اسلامی ایران بود و در مسابقات زیادی، رتبه اول را کسب کرد. او علاوه بر حضور در مسابقات داخلی، در رقابتهای قرآن جهانی نیز شانس خود را امتحان کرد و در مسابقات بینالمللی تونس، مقام دوم را کسب کرد اما در مسابقات بینالمللی کویت به دلیل ناعدالتی هیات داوران، از لیست برگزیدگان قلم خورد.
گفتو گویی با "سید محمد کرمانی" قاری ممتاز و بینالمللی کشورمان پیرامون اتفاقات مسابقات کویت صورت گرفته است که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
* ناعدالتی در برخی از مسابقات بینالمللی، موضوع تازهای نیست امّا در مسابقات کویت که شما بهعنوان نماینده ایران به این مسابقات اعزام شدید، این موضوع رنگ دیگری به خود گرفت و در عین ناباوری و با توجه به اینکه برتری شما از نفرات دیگر کاملاً مشهود بود، امّا هیات داوران نام شما را به عنوان برگزیده این مسابقات انتخاب نکردند و شما از لیست برترینها حذف شدید. کمی در این باره صحبت کنید.
مسابقات کویت داستان جالبی دارد. من به همراه آقای حسن سلیمانی از حافظان خوب زنجانی در ایام شهادت خانم حضرت فاطمه زهرا (س) به مسابقات کویت اعزام شدیم. ایام شهادت بود و مسابقات هم در آنجا برگزار میشد. طبق آئیننامه مسابقات، البته آییننامه نانوشته برخی از کشورهای اهلسنت، گفتن استعاذه بهطور کامل یعنی (صدقالله العلی العظیم) به نوعی بدعت محسوب میشود که این رویه در مسابقات تونس، کویت و حتی مالزی نیز جاری است حتی یکی از داوران به آقای علیزاده ( قاری منتخب مسابقات بینالمللی مالزی) گفته بود اگر (العلی العظیم) بگویید، هم نمره از شما کسر میشود و هم جزو نفرات اول نخواهید بود. به صراحت این حرف را بیان کرده بود.
دوستان رایزن جمهوری اسلامی ایران در کویت به بنده گفتند شما صدقالله العلیالعظیم را مختار هستید بگویید، امّا تجربه نشان داده است که بدون (علیالعظیم) شانس شما بیشتر است. دقیقاً قرعه تلاوتم در روز شهادت افتاد که سوره فرقان هم انتخاب شد. خاطرم است، صفحه آخر سوره مبارکه فرقان بود. من صبح که بیدار شدم خیلی با خودم کلنجار رفتم که بگویم یا نگویم. سمت چپ جایگاه، 6 داور نشسته بودند که داور عربستانی نیز رئیس هیات داوران بود و در وسط آنها نشسته بود. من بعد از پایان تلاوتم صدقالله العلی العظیم را گفتم و بلند شدم و سمت داوران نگاه کردم. رئیس هیات داوران خظاب به من چند بار تکرار کرد: رافضی، رافضی!. مشخص بود که نمیگذارد من اول شوم. به قول خودمان کارم را تمام شده دانستم.
در مسابقات کشور کویت، رسم بر این است که برای هر چند تا کشور بهنوعی یک مرشد و راهنما قرار میدهند تا به امورات متسابقین رسیدگی کند. مرشد ما، فردی بود به نام آقای موسوی. پدر ایشان از اهل تسنن بود و مادر ایشان شیعه و خودش نیز به نوعی شیعه شده بود، امّا نمیخواست در جمع مردم، عقاید خود را اظهار کند. ایشان از جمعبندی و نظرات هئیت داوران، اطلاع داشت. پس از مسابقات به هتل محل استقرارمان آمد و گفت که شما اول شدید؛ چون تلاوت شما از همه بهتر بود. آماده باشید که همانند مسابقات بینالمللی دیگر که نفر برگزیده تلاوت میکند، شما نیز در اختتامیه این دوره از مسابقات تلاوت کنید. وقتی این حرف را شنیدم، قدری قوت قلب گرفتم امّا رفتار آن داور از ذهنم خارج نمیشد. با خودم میگفتم، امکان ندارد داور وهابی بگذارد من اول شوم، بالاخره کار خود را میکند. آقای سلیمانی حافظ، کاملاً در جریان بود. ما صبح برای اختتامیه به کاخ البیان، کاخ پادشاه کویت رفتیم. طوری بهم القاء شده بود که من نفر اول هستم که قبل از تلاوت رفتم وضو گرفتم، یعنی تا این حد آماده بودم.
تلاوت سید محمد کرمانی در مسابقات کویت
مامور تشریفاتی که در آن قسمت قرار داشت، جلوی من را گرفت و گفت کجا میروید. گفتم من قاری ایرانی هستم و مقام کسب کردم. در لیست خود نگاه کرد و گفت این چنین نیست. آقای سلیمانی به یاد دارد که حال من بسیار بد شد. آن لحظه فکر نمیکردم اینها به این اندازه مغرض باشند. در جای خود نشستم. مسابقات تمام شد و جایزه نفرات برتر را دادند. بعد از اتمام مسابقات، امیر کویت و مقامات رفتند و تاحدودی رفت و آمد آسانتر شده بود. به سمت داوران رفتم. دست و پا شکسته، عربی و فارسی گفتم که داستان چیست و من چنین تلاوتی انجام دادم. داور مصری به من گفت به تو بالاترین نمره را دادم، داور دیگر هم گفت من هم همینطور! یک داور کویتی و داور عربستانی مانده بودند. داور کویتی گفت من به ایران آمدم. البته مترجم صحبتهای ایشان را برای ما ترجمه میکرد. گفت که من مسابقات شما شرکت کردم و شما به من رتبه ندادید، توقع دارید ما اینجا به شما رتبه بدهیم؟ به همین صراحت بیان کرد. عربستانی که اصلاً با ما حرف نمیزد و میگفت شما رافضی هستید.
به چند نفر دیگر انتقاد کردیم ولی هیچ کدام جواب ندادند. من فیلمها را هنوز دارم. به هتل آمدم. 90 درصد شرکتکنندگان به من گفتند حق شما، اولی بود. میگفتند برای ما، شما اول هستید. همین برای من خیلی حائز اهمیت بود. من اعتراض کردم، متاسفانه از سفارت ایران و رایزن فرهنگی کشور ما هیچ کسی نیامد، حداقل دفاعی کند البته از طرف سفارت پیش از آن خیلی استقبال گرمی صورت میگرفت، امّا در آن روز هیچ کدام نبودند که حرف ما را به گوش مسئولان برسانند.
بعد از مسابقات به ایران آمدیم و گزارشی به آقای یاراحمدی دادم که آن سال مسئول امور قرآنی اوقاف بودند. دو سری تلاوت بنده و رقبای کویتی که حائز رتبه شدند در شورای عالی قرآن با حضور استاد عباس امام جمعه، استاد شاه میوه و دیگر اساتید و در برنامه زنده تلویزیونی توسط استاد ابوالقاسمی، استاد شهیدی پور، استاد سعیدیان، استاد خاکی داوری شد و اساتید اذعان داشتند باید با 10 نمره اختلاف با نفر اول، رتبه اول را کسب میکردم.
* در آییننامه مسابقات کویت این مطلب مطرح شده بود که شما نمیتوانید (العلیالعظیم) بگویید؟
در آییننامه مسابقات کویت این موضوع بیان نشده بود امّا آنها در عمل اثبات کردند. دوستان با تجربه، قبلاً به من گفته بودند که اگر صدقالله العظیم بگویید بهتر است و همینطور هم بود و بعداً شنیدم 10 نمره از من بخاطر این موضوع، کم کردند و گفتند این بدعت کرده است.
* زمانیکه متوجه شدید جزء نفرات اول تا پنجم نیستید، چه حسی داشتید؟
روزی که اسامی برگزیدگان را اعلام کردند، روز شهادت حضرت زهرا (س) بود. من واقعاً احساس مظلومیت کردم و پیش خودم میگفتم، شاید من دارم یک هزارم از غربت امام حسن (ع) و حضرت زهرا (س) را تجربه میکنم.
* در مسابقات تونس چه عاملی باعث شد، شما نفر دوم شوید؟
در مسابقات بینالمللی کشور تونس شرایط بهتر از کویت بود و قاری نفر اول، واقعاً تلاوت خوبی داشت. قاری جوان مصری بود امّا یکی از اصول مهم را زیرپا گذاشت یعنی بین آیات نفس میکشید. اگر کسی در مسابقات ایران این کار را انجام دهد، قطعاً حذف میشود امّا ایشان با وجود کشیدن نفس، اول شد و من را با 12 صدم اختلاف، دوم اعلام کردند.
* این ناعدالتی، پیش از شما هم بوده و قطعاً پس از شما نیز برای دیگر نمایندگان ما در مسابقات آتی اتفاق خواهد افتاد. چه راهکاری وجود دارد برای اینکه اینگونه قضاوت ناعادلانه را به حداقل ممکن برسانیم؟
هیچ راهکاری برای آن وجود ندارد. علت این است که ما با برخی از کشورها منازعات سیاسی و عقیدتی داریم. در هر دو زمینه، جمهوری اسلامی همانند خاری در چشم آنها قرار دارد. در مسابقات کویت یکی از داوران صراحتاً عنوان کرد که شما تروریست هستید.
* از بحث مسابقات کویت و تونس عبور کنیم. به نظر شما اینکه همه اتفاقات قرآنی کشور در مسابقات قرآن رقم میخورد و به اصطلاح، همه تخممرغها در سبد مسابقات قرار گیرد، سیاست صحیحی است؟
100 درصد سیاست غلطی است امّا متاسفانه این باب شده است. اخیراً سطح قرّاء به حدی به هم نزدیک شده که اگر در چند سال اخیر نمرات را بررسی کنید همه نیم صدم و یا یکصدم با هم اختلاف دارند و حتی شاید به نیم نمره هم اختلاف اول تا پنجم نرسد امّا همین یک نمره چهها میکند. کسی که نفر اول میشود، محافل رسمی برای او است، دوربین تلویزیون برای او است، مصاحبهها برای او است. ایشان گل سرسبد میشود و بقیه در سایه او قرار میگیرند. به نظرم، این سیاستِ غلطی است. یک بخش این است که عرض کردم و بخش دیگر اینکه داوری در برخی مسابقات سلیقهای است. قاطعانه میگویم، آن شخصی که امروز در مسابقات و با نظر گروهی از داوران اول شده است، چنانچه گروه دیگری، تلاوتش را قضاوت کنند، به احتمال زیاد اول نخواهد شد، چون داوریها قدری سلیقهای است. البته نمیگویم این اشکال دارد امّا مثلاً قاری که خود اهل اوج خواندن بوده و اکنون داور شده است؛ قاعدتاً قاری که نزدیک به آرمانها و تلاوت او میخواند، میپسندد.
چند مرتبه محضر مقام معظم رهبری تلاوت کردید؟ ایشان، توصیهای هم به شما داشتند؟
بله. به لطف خداوند، این توفیق بارها نصیبم شد. من سال 74 به عنوان قاری ممتاز جوان، برای اولینبار خدمت مقام معظم رهبری در روز اول ماه مبارک رمضان تلاوت کردم. سال 76 و سال 80 نیز خدمت ایشان رسیدم. در مناسبتهای مختلف همانند ایام فاطمیه یا ایام محرم در حضورشان تلاوت کردم. همچنین همه ساله همانطور که میدانید در 30 روز ماه مبارک رمضان، جزءخوانی قرآن در بیت مقام معظم رهبری انجام میشود و من توفیق دارم که در بیشتر سالها جزء قاریان مرتّل باشم و بعد از تلاوت هم خدمت آقا رسیدیم و دستبوسی داشتیم و ایشان قطعاً نکاتی را به ما گفتهاند.
ای کاش زودتر به توصیههای رهبر انقلاب گوش میدادم!
ایشان چه توصیههایی به شما داشتند؟
ایشان همیشه همانند یک پدر ما را مورد تفقّد قرار دادند. ما را تشویق میکردند. توصیه ایشان به بنده و دیگر قراء در مورد حفظ قرآن بود. کاش حرف ایشان را گوش کرده بودم و زودتر حفظ قرآن را آغاز میکردم.
هماکنون چند جزء قرآن را حفظ کردهاید؟
حافظ کل نیستم امّا آنقدر تلاوت کردم که در آستانه حفظ کل قرآن هستم. باید برای حفظ قرآن زمان منظّم در نظر گرفت. ما قاریان اگر بخواهیم حافظ کل قرآن شویم، نهایتاً در 5 یا 6 ماه، کل قرآن را حفظ خواهیم شد.
* آرزویی داشتید که برآورده نشده باشد و دوست داشته باشید در آینده به آن دست یابید؟
در هر مقطعی، انسان یکسری آرزو دارد. من آن زمانی که تازه تلاوت را شروع کرده بودم، آرزو داشتم در جلسه استاد سبزعلی حضور داشته باشم و جزو خوبخوانهای جلسه شوم و به این رسیدم. بعد، آرزوی نفر اولی مسابقات دانشآموزی را داشتم که اول شدم. آرزو داشتم که خدمت مقام معظم رهبری تلاوت کنم که این توفیق نصیبم شد. آرزو داشتم که به حج مشرف شوم که چندین مرتبه اتفاق افتاد. هر دفعه آروزها متفاوت است و بزرگتر میشود. یکی از آرزوهایم این است که نفر اول مسابقات شوم که این اتفاق به این دلایل که بیان کردم نشد امّا مهمترین آرزوی من این است که چونکه خودم مدرس و معلم قرآن هستم، امیدوارم در این زمینه بتوانم شاگردان خوبی تربیت کنم و از این جهت دو هدف پیشروی خودم ترسیم کردهام و امیدوارم بتوانم به دو هدفم دست یابم. یک، میخواهم دوره کامل ترتیل قرآنکریم را از خودم به یادگار بگذارم حتی اگر در هیچ جایی هم از آن استفاده نشود. همچنین دوست دارم یک دوره اذان بگویم که بعدها بعد از مرگم هم پخش شود. بنده هر زمان، اذان آقای صبحدل، استاد غفاری، مرحوم آقاتی و موذنزاده را میشنوم بلافاصله میگویم خدا رحمتشان کند و این یادگار میتواند بهعنوان باقیات و صالحات اساتید مرحوم باشد.
انتهای پیام/