نگاهی به برنامه ادبی «قندپهلو»| شهرام شکیبا: اسپانسرها میخواهند بازیگران بیایند و برای ادبیات پول نمیدهند
برنامهای که سلیقهای، داوری نمیکند و تنها برنامه ادبی درست و قابل تأمل است که به تعبیر شهرام شکیبا اسپانسرها میخواهند بازیگران بیایند و برای ادبیات پول نمیدهند. البته این سوال مطرح است که تلویزیون امروز چقدر مخاطب را به ادبیات علاقهمند میکند؟!
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چهارم اسفند قرار بود سری جدید «قندپهلو» روی آنتن برود و این تاریخ پخش به یازدهم اسفند موکول شد؛ بالاخره ساعت 23 از شبکه آموزش پخش شد. امسال بخش کاریکاتور و حکایتهای «الهیقمشهای» را توأمان داشت و داوران ثابتی چون ناصر فیض و شهرام شکیبا و مهمانانی چون یوسفعلی میرشکاک، محمد صالح اعلا، بیژن بیرنگ و علیرضا بدیع، شرکتکنندگان خانم و آقا را قضاوت کردند. کاریکاتورهای احمد عربانی و حکایتهای الهی قمشهای را شرکتکنندگان میدیدند و براساس آن اشعار طنز را میخواندند. این برنامه شب گذشته قسمت فینال را روی آنتن داشت و یک شنبه به پایان میرسد.
اهتمام بر بطن به جای توجه به زرق و برق
شایدکمی عجیب به نظر برسد اما معتقدم «پایتخت» در حوزه سریال سازی و «قند پهلو» در حوزه سرگرمی از چند حیث با هم پهلو می زنند. هر دو مشمول استمرار تولید شده و به سری چندم خود رسیدهاند که این تداوم محصول مطالبه مخاطب هم بوده و هر دو از هویت و مولفه ایرانی بهره میبرند که این ویژگی با سادگی و صمیمیتی که در ذات آنها نهفته گره خورده و در یک درهم تنیدگی بیپیرایه به دل مخاطب نشسته است.
در زمانهای که مسابقات تلویزیونی در یک فضای بیگ پروداکشن و با زرق و برقهای فرمی جهت جذب بصری مخاطب تولید میشود(که در جای خود لازم است) قند پهلو به عنوان یک رقابت و مسابقه ساده و به دور از تجملات ظاهری به جای جذابیت بصری به بصیرت جذاب و اغنای درونی مخاطبانش میاندیشد و در کنار سرگرمی به عنصر آگاهی هم اهتمام داشته و در نهایت به پای آن نشستن هم فال است و هم تماشا.
مسابقهای هویتمند مبتنی بر زبان فارسی
اغلب مسابقات تلویزیونی ما به ازای خارجی دارد و حتی به تقلید از نمونهها و برندهای جهانی آن هم متهم شده و به عنوان نقطه ضعف آن مورد نقد قرار میگیرد اما "قند پهلو" مسابقهای برآمده از فرهنگ و ادبیات ایرانی و فارسی است که از ظرفیت زبانی و بیانی فرهنگ خودی استفاده کرده و کمتر شاهد نمونههای خارجی در این زمینه هستیم که مسابقهای مبتنی بر شعر طنز و ادبیات طنازانه تهیه و تولید شود. اگر قرار است تولید کالای ایرانی را پاس بداریم قطعاً تولیدات رسانهای هم شامل آن شده و "قند پهلو" را میتوان مصداقی از تولید یک کالای رسانهای ایرانی دانست. در واقع قند پهلو یک مسابقه هویتمند مبتنی بر زبان فارسی است و از آنجا که زبان عصاره فرهنگ است این مسابقه را میتوان یک محصول ناب ایرانی دانست.
استعدادهای «قندپهلویی» تخصصیترند تا استعدادهای «عصر جدیدی»
قطعاً یکی از ویژگیهای مهم برنامهای از جنس «قند پهلو»، وجود عنصر داوری در آن است که از این حیث آن را در کنار برنامههایی از جنس مسابقاتی مثل «عصر جدید» قرار میدهد که داوری نقش برجسته و محوری در آن دارد و چه بسا هویت برنامه به آن وابسته است. واقعیت این است که «قند پهلو» پیش از «عصر جدید» یک برنامه استعدادیابی در تلویزیون بوده با این تفاوت که در «عصر جدید»، استعداد به شکل عمومی مورد ارزیابی و کشف قرار میگیرد و در «قند پهلو» به شکل تخصصی.
«قندپهلو» یک استعدادیابی تخصصی در حوزه شعر طنز
به تعبیر رضا صائمی در واقع در «قند پهلو» یک استعدادیابی تخصصی در حوزه شعر طنز انجام شد و خیلی از طنزپردازانی که امروزه در محافل فرهنگی و ادبی طنز حضور دارند و به شهرت رسیدهاند محصول این برنامه بودهاند. با این حال می توان به تیم و ترکیب داوری آن این نقد را وارد کرد که تقریباً یک ترکیب ثابت دارد و این ثبات حتی اگر با عدالتورزی هم همراه باشد باز ممکن است این شائبه را در عدهای ایجاد کند که این تخصصگرایی را با انحصارطلبی یکی بدانند. با این حال در سری جدید «قندپهلو» شاهد حضور داوران مهمان بودیم که به تعادل و تلطیف در کنش داوری کمک کرد. خاصه اینکه وزن و اعتبار حرفهای این داوران هم قابل تامل بود.
داوری از روی تخصص و نه ذوق و محکهای سلیقهای!
قطعا حضور افرادی مثل محمدصالح علاء یا یوسفعلی میرشکاک که خودشان در شعر و ترانه سرایی دستی بر آتش دارند درکنار داوران افتخاری مثل بیژن بیرنگ یا علیرضا بدیع به اغنای بهتر فرآیند داوری و اعتبار سویه رسانهای برنامه کمک کرد. جالب اینکه به واسطه پخش برنامه «عصر جدید» و چالشهایی که در بخش داوری آن در شبکههای اجتماعی ایجاد شده، موقعیت و وضعیت داوری و داوران «قند پهلو» که داوران کاملاً تخصصی در ارتباط با ماهیت مسابقه هستند بیشتر به چشم آمده و به عنوان قضاوت عادلانه در نزد مخاطب، برجسته شده است. درواقع خالصتر بودن عیار داوری «قند پهلو»، نمایانتر شده است. داورانی که غالباً مبتنی بر معیارها و تحلیلهای فنی و تخصصی داوری میکنند نه ذوق و محکهای سلیقهای.
احیای شاخصههای ادبی و تاریخی از دل حکایتهای طنز
«قند پهلو» ضمن حفظ و صیانت بنیانهای هویتی خود در محتوا، مضمون و رویکرد گفتمانی از حیث فرم، موارد تازهای به برنامه اضافه کرده که برخی از آن قابل توجه و تأمل است. شاید مهمترین آنها اضافه شدن آیتم «الهی قمشهای» باشد که حکایت طنزی را از دل ادبیات کهن فارسی بیرون کشیده و با زبان شیرین استاد روایت میکند. جالب اینکه مبتنی بر این حکایت، شرکتکنندهها باید شعر طنزی بسرایند و این تمهید به شکل هوشمندانهای یک رقابت موزون و شاعرانه را با تاریخ ادبیات ما پیوند میزند که هم اغنای برنامه از پس آن حاصل میشود هم احیای شاخصههای ادبی و تاریخی ما.
هدف صرفاً سرگرمی نیست!
لوکیشن برنامه نسبت به سریهای قبلی کوچکتر شدکه البته به شکل نمادین میتواند واجد روایتی نقادانه هم باشد به این معنا که طعنهای باشد بر کوچک شدن فضای طنز در کشور و احتمالاً پایین آمدن آستانه انتقادپذیری! با این حال دکور جمع و جور برنامه با بهرهگیری از رنگهای گرم در یک صورتبندی زیبایی شناختی که لذت بصری مخاطب را تأمین میکند میتواند نشانگر تقدم محتوا و غنای برنامه نسبت به فرم و اداهای آن برای تولیدکنندگان برنامه بوده باشد که هدفشان نه صرف سرگرمی که ارتقاء آگاهی است.
تنوع ژانری مسابقه با کاریکاتورهای مجله گلآقا
از آیتم های دیگر برنامه میتوان به بخش کاریکاتورهای عربانی در مجلات گل آقا و طنزپردازی مبتنی بر آن دانست که کاریکاتور و طنز را به مثابه دوسویه تصویری و کلامی از نقد اجتماعی در کنار هم قرار داده و تنوع ژانری مسابقه را بیشتر کرده است. ضمن اینکه تولید برنامه امسال از منزل زرویی نصرآباد و آیتم زرویی خوانی علاوه بر اینکه ادای دینی به این استاد بی بدیل در عرصه طنزنویسی بود به تعمیق برندسازی از برنامه هم کمک کرد.
واقعیت این است که تکرار یا کهنگی برنامهای مثل قند پهلو بیش از آنکه در فرم اتفاق بیفتد در محتوا رخ میدهد. به عبارت دیگر باید محتوا و مضمون آن را معیار و محکی برای سنجش رسانهای برنامه قرار داد. از این حیث با توجه به اینکه قند پهلو در پرداختن به مضامین و محتوای برنامه خود به مسائل روز جامعه و نقد آنها در قالب طنز توجه میکند مشمول کهنگی و زمانزدگی نشده اما میتوان با با برخی تغییرات فرمی به بازتولید جذابیتهای بصری آن افزود یا با اضافه کردن آیتمهای تازه، تازگی آن را حفظ کرد.
«قند پهلو» مروج خنده خردوزانه است
یادمان باشد که تفاوت اجرای برنامهای چون «قندپهلو» با برنامههای مسابقه محور دیگر تلویزیون در این است که مجری آن، جزو مولفان محتوایی برنامه هم بوده و در خلق موقعیت و فضاهای طنازانه برنامه، نقش دارد. قند پهلو طی سالهای اخیر به یک برند رسانه ای برای مخاطبان فرهیخته تلویزیون بدل شده که مخاطبان عام را هم مجذوب خود ساخته. حفظ و صیانت از این برند در عین نقد و اصلاح آن یک ضرورت رسانهای برای مراقبت و محافظت از یک برنامه خوب است. قطعاً برنامهای که نقد در ذات آن وجود دارد از نقادی خودپروایی ندارد و میتواند با اتکاء به همین نقدها به تعالی و تکامل خود کمک کند. «قند پهلو» مروج خنده خردوزانه است و رمز موفقیت آن در حفظ و اغنای خرسندی و خردمندی است.
روایت مجری «مشاعره» و «قندپهلو» از بازیگرهای مجری
شکیبا: مدیران تصمیم نمیگیرند اسپانسرها تصمیمگیرندهاند
شهرام شکیبا مجری تلویزیون و شاعر طنزپرداز درباره علاقه خود به ادبیات گفت: زمانی تلویزیون و رادیو مرا به ادبیات علاقمند کرد اما تلویزیون امروز چقدر مخاطب را به ادبیات علاقمند میکند؟ برنامههایی که در حوزه ادبیات در تلویزیون ساخته میشود سرگرمی هستند و ادبیات محض نیست البته «قندپهلو» هم وارد سرگرمی میشود چون ما مجبور هستیم ابتدا سرگرمی برای جذب مخاطب ایجاد کنیم و بعد در آن تا حدی هم وارد آموزش شویم. درحالیکه در برخی از کشورهای بسیار کوچک نزدیک خلیج فارس برنامههایی جدی در حوزه ادبیات دارند که شاعر قصیده میگوید و مردم رای میدهند.
این نویسنده و شاعر درباره اینکه چرا برنامههای تخصصی در حوزه ادبیات در تلویزیون رشد نکرده است، بیان کرد: به نظر شما چه کسانی تصمیم گیرنده برای برنامه های تلویزیون هستند؟ مدیران تصمیم نمیگیرند بلکه اسپانسرها هستند که تصمیم میگیرند چه برنامهای ساخته شود. کسی برای ادبیات پولی نمیپردازد و اسپانسرها میخواهند بازیگران بیایند و آنها در برنامهها حضور داشته باشند.
البته ناگفته نماند در پَسِ همه این خوبیها، فواید و انتقادات، یک انتقاد جدی هم باید به برنامه «قندپهلو» کرد که در سریهای بعدی مورد توجهشان باشد. این برنامه در اصالت خود اسپانسری و ستاره مربعی روی آنتن نرفته اما متأسفانه این سری برپایه چنین اتفاقی جلو رفت. و پای قرعهکشی و ستاره مربعها به این برنامه باز شد و مجری برنامه(رضا رفیع) هم مجبور بود به سبک و سیاق دیگر مجریان این ادبیات قرعهکشی و تبلیغات را بر زبان جاری کند. این اولین بار است که قرعهکشی و چنین تبلیغاتی به برنامه «قندپهلو» هم اضافه شد.
انتهای پیام/