نابودی شنای مورد نظر در دسترس میباشد!
زمزمههای واگذاری استخر آزادی درحالی شنیده میشود که در صورت اجرایی شدن آن باید گفت؛ نابودی شنای مورد نظر در دسترس میباشد!
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، مولوی در مثنوی معنویاش گفته بود: «چون که صد آید، نود هم پیش ماست.» شاید برای همین است که حالا دست گذاشتهاند روی صد.
خبر واگذاری تکهای از تن رنجور ورزشگاه آزادی که با همان بدن خسته و تازیانه خوردهاش از گذر سالها، باز هم دم مسیحایی و نفس حیات میبخشد به پیکر ورزش ایران، نمونهای بارز است از تلاش برای دست بردن و چنگ زدن بر صد.
پیش از این ورزش ایران، با خبر واگذاری بخشی از مجموعه ورزشی شیرودی و ورزشگاه کشوری خو گرفته بود. میشنیدیم بخشهایی از باشگاه انقلاب را آرام آرام به بخشهای خصوصی واگذار میکنند. از استخر ورزشگاه کشوری که خصوصی شد، چه سودی به ورزش قهرمانی ایران رسید؟ غیر از اینکه آرام آرام تک تک شناگرهای قهرمانی ایران مجبور به کوچ به ورزشگاه آزادی شدند؟
وقتی بحث واگذاری به بخش خصوصی میشود، دو نگرانی شکل میگیرد. هر دو بیم هم، زاده دیدههای ما در سالهای اخیر از روند خصوصیسازیهاست. نخست اینکه سرنوشت ورزشکاران و خود آن رشته قهرمانی چه خواهد شد؟ این روند عادیسازی از دست دادن فضاهای ورزشی به جای تعمیم و افزایش اماکن ورزش برای ورزشکاران رشتههای قهرمانی، نگران کننده شده است. شاید منطقیتر بود که طی سالهای گذشته، هر یک از استانهای ایران مجهز به یک مجموعه ورزشی مانند «آزادی» یا لااقل «کشوری» شده بودند. حال که فرصت و عزمش نبوده، لااقل همان داراییهای قبلی را هم که نباید از کف داد.
دومین نگرانی اما به روند انتخابهای قبلی در زمان خصوصیسازی و مزایده برمیگردد. مزایدههایی که گاه و بیگاه با خبرهایی یا شایعاتی همراه میشد که نشان میداد فرزندان برخی از مدیران رده بالا برندههای از پیش تعیین شده این مزایدهها هستند. این واگذاریها که نه از سر دلسوزی برای ورزش که برای محکم کردن پایگاه اقتصادی برخی از افراد بود، ورزش ایران را هم در مسیر قهقرایی قرار داد.
حالا میگویند ممکن است استخر قهرمانی ورزشگاه آزادی را تبدیل به فضایی برای غواصی ونجات غریق (از آموزش تا قهرمانی) کنند. شخصیت حقیقی یا حقوقی که حاضر شده است میلیاردها تومان هزینه خرید چنین مجموعه عظیمی کند، آیا از آموزش غواصی یا راه دادن غواصها به استخر قهرمانی سود مالی خواهد برد؟ قطعا این چنین بیاناتی بیشتر برای گمراه کردن یا مسکوت کردن اعتراضاتی است که میخواهند مقابل این از دست رفتن آخرین سرمایه ملی شنای ایران را هم بگیرند.
وزارت ورزش و جوانان میتواند جلوی چنین خسرانی را از امروز بگیرد. هرچند که مدیران رده بالای وزارت ورزش شاید اهمیتی به آینده شنا و سایر ورزشهای قهرمانی ایران پس از تغییر دولت ندهند و بیشتر در اندیشه آینده خود باشند، اما ورزش ایران روی شانههای آنها حقی حجیم دارد.
اگر مسند و مسلک و احترام و شهرتی بوده، از قبل ورزشی است که حالا چوب حراج به دامنش زدهاند. ورزش شنای ایران با این تصمیم در آستانه نابودی قرار خواهد گرفت.
گزارش: آمنه سلیمانی
انتهای پیام/