اصفهان| روایت تسنیم از رشادت گردان دژ و تیری که بر پیشانی ارتشی تازه داماد نشست
نام ارتش را که میشنویم دلمان قرص میشود که مردانی مقتدر از امنیت کشور محافظت میکنند؛ آنها همان مردان بی ادعایی هستند که زمان جنگ و بحران در کنار مردم قرار میگیرند و باعث سربلندی وطن میشوند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتش در حساسترین شرایط خود قرار گرفته بود، امام خمینی (ره) به عنوان بزرگترین حامی ارتش پای در میدان نهاد و نقشه شوم دشمنان انقلاب را نقش بر آب کرد و طی پیامی، با قاطعیت ضرورت حفظ ارتش را اعلام و در جهت انسجام، یکپارچگی و وحدت ارتش، فرمان تاریخی و مهمی را صادر و روز 29 فروردین را روز ارتش نامگذاری کردند.
ارتشیان در حوزههای مختلف به دفاع از انقلاب و آب و خاک ایران پرداختند و جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند. آزاده جانباز سرهنگ حسین حسینی مسئول و استاد هیئت معارف جنگ شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در استانهای اصفهان، یزد و چهارمحال بختیاری از جمله ارتشیانی است که 8 سال در دوران دفاع مقدس از جان و دل مایه گذاشت و سیام آبانماه سال 69 از اسارت رها و پا به کشوری گذاشت که برای دفاع از آن جانش را بر کف دست گذاشته بود.
با او به گفتوگو نشستیم، علاقهای به گفتن از خودش و زندگیاش نداشت و در تمام حرفهایش از خدمات ارتش و سپاه به مردم میگفت. عمق علاقهاش را میشد در تک تک کلماتش فهمید. گفتوگوی تسنیم با آزاده جانباز سرهنگ حسین حسینی را با هم میخوانیم.
تسنیم: از خودتان بگویید. از اسارت و آزادی و شرایط کنونی.
سرهنگ حسینی: سال 62 قدم به جبهههای حق علیه بر باطل گذاشتم. 5 بار زخمی شدم، 2 بار ترکش خوردم، یک بار تیر خوردم، یک بار هم شیمیایی شدم و یکبار هم در جنگ تن به تن مورد اصابت چاقو قرار گرفتم. چند سال اسیر بودم تا اینکه 30 آبان سال 69 به ایران بازگشتم و بازنشسته ارتش جمهوری اسلامی ایران هستم.
در حال حاضر به عنوان مسئول و استاد هیئت معارف جنگ شهید سپهبد علی صیاد شیرازی در استانهای اصفهان، یزد و چهارمحال بختیاری فعالیت میکنم.
تسنیم: تعریف شما از ارتش و وظایف آن چیست؟
سرهنگ حسینی: وظیفه ارتش حفظ و نگهداری مرزهای کشور و تامین امنیت است تا بقیه قشرها و سازمانها زیر سایه این امنیت مشغول به کار باشند. نقش ارتش در پیروزی انقلاب اسلامی ایران بسیار پر رنگ بود، به طوریکه مهمترین مصداق حرف من، تعریف پیروزی انقلاب از زبان امام خمینی(ره)است، ایشان 35 روز بعد از پیروزی انقلاب در 27 اسفند سال 57 گفتند: "به حمدلله با خواست خدای متعال و پشتیبانی ارتش این نهضت به ثمر رسید."
تسنیم: ارتش پس از پیروزی انقلاب چگونه به مردم خدمت کرد؟
سرهنگ حسینی: بعد از انقلاب، ارتش بیکار ننشست و صد چندان به دفاع از این مرز و بوم پرداخت. در آن زمان درگیریهای کردستان، گنبد کاووس، خلق عرب و سیستان و بلوچستان پیش آمد. ارتش نقش عمده و اصلی در جلوگیری از سقوط کردستان و خوزستان به دست عوامل ضد انقلاب داخلی را داشت و امنیت را در سیستان و بلوچستان، گنبدکاووس، کرمانشاه، ایلام و کردستان برقرار کرد.
تسنیم: از ارتش در زمان جنگ با ایران و عراق بگویید.
سرهنگ حسینی: در زمان جنگ ایران و عراق حدود 4 لشکر ارتش در کردستان درگیر شد این افراد با کمترین امکانات مشغول دفاع از کشور شدند. صدام گفت:" این جنگ برای سربازان من یک تفریح نظامی است، هفته آینده به کاخ نیاوران تهران بیایید و جواب سئوالاتتان را آنجا میدهم" اینقدر به پیروزی خودش ایمان داشت که فکر میکرد هفته بعد تهران است.
ارتش گردان دژ را در شلمچه تشکیل داده بود که وظیفه خبررسانی موقعیت دشمن به یگانهای عقب بود تا اینکه گردان دژ 151 تقریبا 700 نفر شهید، مجروح و مفقود داد و کل گردان از بین رفت ولی 10 روز مقابل عراق مقاومت کرد. وقتی این گردان منهدم شد، عراق حمله کرد و 34 روز ارتشیها در خرمشهر دفاع کردند.
734 نفر دانشجوی دانشگاه افسری، 700 نفر تکاور نیروی دریایی، باقیمانده گردان دژ، تعدادی لشگر 92 اهواز در این دفاع و آزاد سازی نقش داشتند. ارتش آن زمان در خرمشهر 900 شهید داد و به جرات میتوان گفت اولین و آخرین مدافعان خرمشهر ارتشیها بودند.
یادم میآید آن زمان وقتی دستور عقبنشینی داده شد، ستوان امیری در آن زمان عقب نشینی نکرد و گفت: "ایران کشور بزرگی است ولی جایی برای عقبنشینی ندارد." سرانجام ایشان و 18 درجهدار و سرباز تا آخرین قطره خونشان برای دفاع از این آب و خاک جنگیدند در آن زمان اسرای عراقی که گرفته شدند درباره آنان گفتند: « ما این 19 نفر را زیر تانکهایمان له کردیم به طوریکه مثل گوشت چرخ کرده شدند و چیزی از آنها باقی نماند».
ارتش در آزادی خرمشهر، نقش مهمی داشت نیروی هوایی با هلیکوپترهای ارتش آسمان را امن کردند، نیروی زمینی با تانکها جلوی پیشروی عراق را گرفتند و سد آتش درست کردند، نیروی دریایی دریا را بست، نیروی زمینی دشمن را محاصره کردند و بعد از 48 ساعت محاصره مجبور به تسلیم شدند.
هنوز که هنوز است روز سوم خرداد روز آزادسازی خرمشهر، تلویزیون و رادیو مکالمات بیسیمی شهید خرازی و شهید کاظمی را پخش میکند. شهید کاظمی میگوید: «ما میخواهیم وارد خرمشهر بشویم نمیتوانیم چون عراقیها دسته به دسته تسلیم میشوند». او نمیگوید عراقیها دارند تیراندازی و مقاومت میکنند میگوید آنها تسلیم میشوند. اینجاست که ایمان این شهید والامقام به پیروزی علیه دشمن مشخص میشود.
تسنیم: در جنگ با دشمن با چه مشکلاتی مواجه بودید؟
سرهنگ حسینی: جنگ هم مشکلات خودش را داشت ولی همه ما رفته بودیم تا مشکلات را از پای درآوریم و دشمن را شکست دهیم و نگذاریم ایران به دست دشمن بیفتد. ما با کمترین امکانات میجنگیدیم، تحریم در زمان جنگ هم بود و از سال 63 فشنگ ژ3 سهیمه بندی شد هر تفنگی روزی 8 گلوله، خمپاره هر قبضه روزی نصفه گلوله، توپ 203 روزی نصفه گلوله و ...سهمیه داشتیم با چنین وضعیتی ارتش جنگید و در کنارش نیروهای بسیج و سپاه نیز از مملکت دفاع کردند.
تسنیم: از خدمات غیرنظامی ارتش به ایران بگوئید.
سرهنگ حسینی: خدمات ارتش به مردم تنها مربوط به مباحث نظامی نیست، نیروهای ارتش در بحرانهای مختلف نیز حضور موثر دارند. از جمله میتوان به امدادرسانی به زلزلهزدگان بم، حادثه سقوط هواپیما در قله دنا، کمک به زلزلهزدگان کرمانشاه، امدادرسانی به مناطق سیلزده استانهای لرستان، گلستان و خوزستان و ...اشاره کرد.
هر اتفاقی که در سطح استان یا کشور بیفتد، نیروهای انسجامیافته و آموزش دیده ارتش آماده هستند تا بتوانند به بهترین شکل ممکن انجام وظیفه کنند. در این سیل اخیر، قبل از عید نیروهای ارتش در گلستان مستقر شدند و نیروی دریایی واقعا فداکاری کردند، در لرستان هم چند هزار نفر ارتشی با حداقل تبلیغات در حال امدادرسانی هستند.
زمانی که چند سالمند میخواستند سوار ماشین ارتش شوند نردبان نبود که بتوانند سوار شوند برای همین یکی از سرهنگهای ارتش روی زمین نشست و خم شد تا پیرمردها و پیرزنها پایشان را روی کمر او بگذارند و سوار ماشین شوند، به راستی در کدام ارتش دنیا یک سرهنگ چنین کاری میکند.
اکنون ارتش چند چادر برای جذب کمکهای مردمی برای سیلزدگان زده که با استقبال مردم روبهرو شده و مردم به ارتش اعتماد کردند و هدایای خود را تحویل دادند.
تسنیم: ارتش در نبرد با داعش چگونه عمل کرد؟
سرهنگ حسینی: به خاطر واکنش سریع نیروهای ارتش در جاهای مختلف از جمله کرمانشاه، ایلام و مشهد، داعش نتوانست وارد ایران شود و قبل از اینکه داعشیها بخواهند وارد ایران شوند، با آنها مقابله میشود. نیروهای ویژه ارتش مرتب عملیات دارند و نیروهای داعشی را 100 کیلومتر آن طرف مرز از بین میبرند تا وارد خاک ایران نشوند.
تسنیم: خاطرهای از دوران دفاع مقدس و حضور ارتش در دفاع از کشور برایمان تعریف کنید.
سرهنگ حسینی: 8 سال جنگ پر از خاطره است هر روز آن صدها و هزارها خاطره دارد که بازگویی آنها ما را به حال و هوای جنگ میبرد. ولی یک خاطره به ذهنم رسید که جالب است. یکبار گروهبان یکم کریم انوری ما را به شام در سنگر خودش به صرف آبگوشت دعوت کرد. وقتی سر سفره نشستیم دیدیم تکههای بزرگ گوشت در کاسههاست و چقدر هم خوشمزه بود همه با اشتها و اشتیاق آبگوشت را خوردیم.
بعد از او پرسیدیم گوشت از کجا آوردی و جریان چیست ما که گوشت نداشتیم. خندید و گفت: « یک جوجه تیغی را با تیر زدم و برای اینکه گوشتش از بین نرود تصمیم گرفتم با آن آبگوشت درست کنم و شما را دعوت کنم».
چند خاطره دیگر از همرزمانم دارم که جای شنیدن دارد. ستوان دوم شهید علیاکبر عیوضخانی وقتی وارد جبهه شد همسرش باردار بود، در عملیات با هم بودیم من ترکش خوردم و او آمد به جای من ایستاد ولی با پرتاب نارنجک دشمن به سمت شکمش او شهید شد و نتوانست فرزندش را ببیند.
ستوان ابوالفضل قهرمانی که تازه عقد کرده بود، به عنوان نفر اول به سمت "میمک" رفت ولی عراقیها با تیر به پیشانیاش زدند و او را به شهادت رساندند.
ستوان محمد ملکی مرخصی رفت و با دختر عمویش عقد کرد و خیلی از ازدواجش خوشحال بود ولی وقتی برگشت در عملیات شهید شد جنازهاش سوخت و اصلا قابل شناسایی نبود ولی یک نفر متوجه پوتینهای او شد و فهمیدند که یک افسر ایرانی و 4 سرباز دیگر روی هم افتاده و شهید شدند و پیکرهایشان در حال سوختن است.
ابراهیم داوودی 5 روز از عروسیاش گذشته بود که در"میمک" شهید شد. ناخدا ابراهیم همتی جوان 30 ساله که تازه از ایتالیا آمده بود با ناوچه آمد و قهرمان جنگهای دریایی جهان شد 5 ناوچه همطراز خودش را در یک روز منهدم کرد.
ما افرادی این چنینی در ارتش، بسیج و سپاه داشتیم که جان خودشان را در راه ایران و اسلام فدا کردند و اکنون فقط نامی از آنها برجای مانده است.
گفتوگو از مولود افشار
انتهای پیام/ش