نگاهی به مطالب ستون نویسهای ترکیه|عقب بکشید جناب یلدرم
جناب بن علی یلدرم! به خاطر دارید شب انتخابات چه کردید؟ ساعت یازده و بیست دقیقه شب بود. عجولانه با کانال ۳۲ مصاحبه کرده وگفتید با اختلاف آرای سه هزار و هشتصد رای پیروز شدهام و از مردم تشکر میکنم.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ستوننویسهای روزنامههای ترکیه که در زبان ترکی از آنها به "گوشهنویس" یاد میشود٬ بخشی از فعالان رسانهای توانمند و اثرگذار هستند که معمولاً یادداشتهایشان تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی و معادلات حزبی ترکیه میگذارد.
تسنیم تلاش میکند تا با انتخاب گزینههای قابل توجهی از نوشتههای ستوننویسهای ترکیه تصویری کوچک از تحولات سیاسی٬ فعالیتهای رسانهای و هدایت افکار عمومی این کشور را به دست دهد.
اروپا٬ نقاب آمریکا را برداشت
حقی اُجال/ روزنامه ملیت
چندین نخست وزیر٬ وزیر امور خارجه و سران و روشنفکران اروپایی و دو دبیرکل سابق ناتو همگی در نامه مشترکی با چهل امضا در روزنامه گاردین٬ به سیاستهای دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا معترض شدند و از او خواستند تا برنامه و سیاست خود را در مورد صلح خاورمیانه و معامله قرن تغییر دهد. این در حالی است که متن و محتوای اصلی طرح ترامپ در مورد خاورمیانه٬ امروز و فردا توسط داماد و مشاور او کوشنر٬ قرائت خواهد شد.
شاید خیلیها بگویند سران و دیپلماتهای اروپایی٬ در حالی که متن کامل برنامه ترامپ را ندیدهاند٬ چگونه آن را به چالش کشیده و از ترامپ درخواست عقب نشینی دارند؟ در پاسخ باید گفت: از روزی که دونالد ترامپ بر سر قدرت آمده و پرونده فلسطین و مصر را به دامادش کوشنر داده٬ فلسطین روز خوش ندیده و در شرایط سختتری قرار گرفته است. بنابراین سران اروپایی به خوبی میدانند که چه چیزی را رد کردهاند و نیازی نیست تمام جزئیات را از قبل ببینند.
آنها به روشنی دیدند که ترامپ در مورد پایتخت اسراییل٬ بلندیهای جولان٬ کرانه غربی٬ گذرنامه فلسطینیان و دیگر مسائل مرتبط با فلسطین اشغالی٬ چه دیدگاهی دارد. واضح است که رفتار آمریکا در قبال فلسطین٬ شرافتمندانه و دلسوزانه نیست و میخواهد به نفع اسراییل عمل کند. بنابراین انتشار آن نامه در روزنامه گاردین٬ برداشتن نقاب از رخسار آمریکا بود. بهترین و معقولترین راهکار برای حل معضل فلسطین٬ شیوه دو دولتی است، اما آمریکا چنین راهکاری را نمیپسندد و میخواهد به دنبال سناریوهایی برود که صرفاً تامین کننده منافع اسراییل باشد.
مصطفی بالبای/ روزنامه جمهوریت
عقب بکشید جناب یلدرم
و بالاخره پس از کش و قوس بسیار٬ امام اوغلو با عرق جبین و کد یمین٬ اعتبارنامهاش را گرفت و رسماً شهردار استانبول شد. جای تبریک دارد، اما لازم است پیشنهادهایمان را به رقیب او ارائه دهیم و بگوییم در مقطع کنونی باید چه کند.
جناب بن علی یلدرم! به خاطر دارید شب انتخابات چه کردید؟ ساعت یازده و بیست دقیقه شب بود. عجولانه با کانال 32 مصاحبه کرده و گفتید با اختلاف آرای سه هزار و هشتصد رای پیروز شدهام و از مردم تشکر میکنم.
حتی نگذاشتید روز شود. شبانه دستور دادید در استانبول٬ صدها بنر بزرگ نصب شود و بگویید: ممنونم که به من اعتماد کردید استانبولیها! اما حزب جمهوری خلق در همان ساعت یازده و بیست دقیقه شب به شما گفت: عجله نکنید. ببینیم چه میشود.
حق با آنها بود. فردای آن روز گم شدید و کسی شما را ندید. به درخواست دوستانتان در حزب عدالت و توسعه آرای استانبول را چندین و چند بار شمردند. شما هم خسته و عصبی شدید. دستور مصاحبه دادید. دهها کانال تلویزیون به صورت زنده و همزمان به سوی شما میکروفون دراز کردند و شما فرمودید: انتخابات استانبول مردار است.
گذشته سیاسیتان را به یاد بیاورید. پس از تاسیس حزب عدالت و توسعه٬ اول از استانبول به مجلس رفتید و بعد٬ از زادگاهتان ارزنجان. بعد به مدت چندین و چند سال وزیر شدید. به شما گفتند: خوب...حالا بعد از این همه سال نمایندگی مجلس و چند دوره وزارت٬ شهرداری ازمیر میچسبد. برو شهردار شو.
قبول کردید. به ازمیر رفتید و نامزد شدید. اما رای نیاوردید. مردم شما را قبول نکردند.
گفتند بیا نخست وزیر شو!
قبول کردید و نخست وزیر و رهبر آکپارتی شدید و به راستی هیچ فردی به اندازه شما نتوانست اعتبار این پست را زیر سوال ببرد. چرا که فقط تابع دستورات بودید و کار خاصی انجام ندادید.
بعد از مدتی گفتند نظام را عوض میکنیم و نیازی به نخست وزیری نیست. شما رو به دوربینها گفتید: من خودم را فدای ملت میکنم.
اما نه...واقعیت نداشت. شما خودتان را فدای رئیس کردید. گفتند دوباره برگرد مجلس.
برگشتید. نماینده مجلس شدید و کرسی ریاست مجلس به شما رسید.
گفتند: حالا بعد از این همه سال٬ بیا شهردار استانبول شو. بسیار میچسبد!
بدون آن که از ریاست مجلس خداحافظی کنید٬ نامزد انتخابات استانبول شدید و با فشار رسانهها و احزاب مخالف٬ بالاخره رضایت دادید کرسی ریاست مجلس را رها کنید. کاری کردید که مجلس حسابی به هم بریزد و هنوز هم پس از 52 روز خودش را جمع و جور نکرده است.
حالا هم اگر شما را به عنوان سفیر به بورکینافاسو بفرستند حتماً قبول میکنید. اما بس است. هر جا که رفتهاید٬ کار را خراب کردهاید. شما تنها چهره خندان حزب عدالت و توسعه هستید و این ویژگی خوبی است. بس است بن علی بیگ. بس است.
اگر مسجد سلیمانیه میسوخت
ارتوغرول اُزکُک/ رزونامه حریت
هنوز 24 ساعت از آتشسوزی بزرگ کلیسای تاریخ نوتردام پاریس نگذشت که برای بازسازی این بنای تاریخی زیبا٬ هشتصد میلیون یورو پول جمع کردند. جالب است بدانید که پانصد میلیون یورو از این مبلغ٬ تنها توسط سه خانواده پرداخت شده است.
بگذارید به اختصار آنها را برایتان معرفی کنم. آنها سه خانواده مشهور هستند. سه خانواده که صاحب یک نقطه مشترک مهم هستند: مالکیت مجموعهای از مارکها و برندهای مهم فرانسه و جهان.
یکی از آنها خانواده برنارد آرنولت است که بیش از 15 کالای مارک تولید میکند که هر کدام از آنها یکی از مهمترین برندهای جهان است. از کیف زنانه و اودکلن بگیر تا کفش و نوشیدنیهای الکلی و غیرالکلی.
همچنین خانواده فرانسیس هِنری که دارای بیش از دوازده کمپانی بزرگ کیف و کفش زنانه٬ اودکلن٬ کت و شلوار و کمربند و ساعت است و علاوه بر این٬ در خانه بزرگش سه هزار اثر هنری دارد که برخی از آنها تابلوهای چند میلیون دلاری پیکاسو و دیگران است.
خانواده سوم هم مایرس است صاحب پانزده مارک و برند جهانی در صنعت اودکلن٬ کت و شلوار٬ چرم٬ ساعت٬ محصولات آرایشی بهداشتی و صنایع دستی.
همچنان که در آغاز گفتم٬ این سه خانواده جمعاً پانصد میلیون یورو پول نقد دادهاند برای بازسازی و مرمت کلیسای نوتردام. چرا؟ به خاطر مذهبی بودن آن مکان؟ خیر. به این دلیل که آنها معتقدند آن چه ملت فرانسه را ساخته٬ همین چیزهاست. بناهای تاریخی٬ فرهنگ٬ بها دادن به تاریخ ملت و کشور و مفاهیمی از این دست.
حالا بگذارید از شما بپرسم: اگر خدایی نکرده در مسجد بزرگ سلیمانیه استانبول آتشسوزی روی دهد چه خواهد شد؟ میلیاردرهای بزرگ ترکیهای چند لیره برای بازسازی مسجد جمع خواهند کرد؟ آیا حاضرند حتی یک لیره پرداخت کنند؟ یا ترجیح میدهند فقط به شرطی پول خود را خرج کنند؟ به این شرط که یک مسجد بزرگ به نام آنها ساخته شود و ده دوازده تابلو هم نصب شود که با قلم درشت بر روی آنها نوشته شده باشد این مسجد توسط فلانی ساخته شد.
انتهای پیام/