صلح افغانستان؛ همچنان «هیچ»
آمریکاییها به خوبی میدانند چنان چه قبل از خروج نیروهایشان بتوانند موضوع آتشبس و مذاکرات مستقیم میان دولت افغانستان و گروه طالبان را به نتیجه برسانند، برنده یک طرفه بازی خواهند بود زیرا از این طریق تمام مشروعیت طالبان را زیر سؤال خواهند برد.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، «سید حسام رضوی» کارشناس ارشد امور افغانستان در یادداشت روز «روزنامه خراسان» با عنوان «صلح افغانستان؛ همچنان هیچ»، نوشت: پس از برگزاری نخستین دور از کنفرانس تبادل آرا میان گروه طالبان و برخی از رهبران احزاب و فرماندهان جهادی افغانستان در مسکو که با استقبال همه طرفها روبه رو شده بود، قرار بود تا دور دوم این کنفرانس جمعه گذشته در دوحه پایتخت قطر برگزار شود. با این حال، این نشست به علت مخالفت گروه طالبان با فهرست 250 نفره منتشر شده از سوی دولت افغانستان و تلاش برای تغییر آن که با مخالفت ارگ ریاستجمهوری افغانستان مواجه شده لغو شد و تا اطلاع ثانوی به تعویق افتاد. از زمان لغو این نشست، تحلیلهای مختلفی درباره چرایی شکست در انجام این دور از دیدار رهبران احزاب و فرماندهان جهادی سابق افغانستان و گروه طالبان مطرح شده است اما ریشه اصلی آن به «ترفند آمریکایی» برمیگردد که به اختصار توضیح داده خواهد شد:
تاکنون پنج دور مذاکرات میان زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان و دفتر سیاسی طالبان در قطر برگزار شده است که میتوان گفت، آخرین دور از این مذاکرات که به مدت 16 روز نیز در دوحه جریان داشت، باعث نگرانی جدی دولت وحدت ملی افغانستان شده بود. در واقع دولت افغانستان احساس میکرد توافقات مهمی میان دو طرف در دوحه صورت گرفته و کابل از این میان حذف شده است. هیئت آمریکایی و رسانههای این کشور تمام تلاش خود را به کار بستند تا اعلام کنند در این نشست با طالبان بر سر دو موضوع مذاکرات بینالافغانی(مذاکره مستقیم میان دولت افغانستان و گروه طالبان) و همچنین پایان نبرد و آغاز آتشبس با گروه طالبان به توافق رسیدهاند.
از سوی دیگر گروه طالبان به صورت رسمی اعلام کرد که با آمریکا تنها درباره خروج نیروهای این کشور از خاک افغانستان صحبت کرده و تا زمان اشغال این کشور حاضر به گفتوگو با دولت افغانستان نیست. در واقع طالبان اعلام کرده است که حکومت وحدت ملی را حکومتی دست نشانده و فاقد قدرت اجرایی و تصمیمگیری میداند که گفتوگو با آن جز اتلاف وقت نیست.
از سوی دیگر سخنگوی رسمی طالبان بارها پس از مذاکره با نماینده آمریکا اعلام کرده که بحث آتشبس و آغاز مذاکرات بینالافغانی خارج از صلاحیت طرف آمریکایی بوده و آنها فقط باید درباره خروج تصمیم بگیرند و پس از خروج آنها خود افغانها در خصوص مسائل داخلیشان به جمعبندی و توافق خواهند رسید. به رغم اعلام تمام این مسائل ارگ ریاستجمهوری افغانستان که خود را بازنده اصلی مذاکرات صلح این کشور میدانست با طرف آمریکایی وارد گفتوگوی جدی و خواستار ایفای نقش مستقیم در مذاکرات شد موضوعی که هم آمریکاییها و هم دولت افغانستان به خوبی میدانند که طالبان زیر بار این حرف نخواهند رفت.
در این جا به نظر میرسد خلیلزاد و دولت کابل به جمعبندی رسیده بودند در حرکتی غیررسمی گروه طالبان را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند و این عمل هم حضور مقامات دولتی در ترکیب تیم اعزامی به دوحه برای حضور در نشست بینالافغانی بود. ارگ ریاستجمهوری افغانستان با مطرح کردن «جرگه مشورتی صلح» و جمع کردن برخی چهرههای مختلف در نهایت به فهرستی 250 نفره رسید تا آن را برای حضور در نشست دوحه عازم قطر کند.
نکات مهم این فهرست حضور چهرهها و مقامات دولتی در آن و همچنین مورد تأیید قرار گرفتن این فهرست از سوی دولت افغانستان بود و معنای حضور این فهرست در نشست دوحه در واقع یعنی برگزاری نخستین دور «مذاکرات مستقیم» میان گروه طالبان و دولت افغانستان. گروه طالبان که پیش از این نیز خط قرمز خود را مذاکره مستقیم با دولت افغانستان اعلام کرده بود متوجه چنین ترفندی از سوی آمریکاییها شد و در لحظات آخر با حضور افراد حاضر در این فهرست در نشست دوحه مخالفت کرد.
به نظر می رسد بدنه سیاسی و تیم مذاکرهکننده طالبان بر این مسئله آگاه است که فرماندهان میدانی و بدنه میانی و مبارز این گروه بر خطوط اساسی مذاکره و صلح تعیین شده از سوی طالبان عصبیت و تمرکز دارد و اگر توافقی خارج از خطوط قرمز تعیین شده صورت بگیرد به احتمال فراوان فرماندهان میدانی این گروه با آن به جدیت مخالفت کرده و خارج از بدنه طالبان به مبارزه با آمریکاییها ادامه خواهند داد بنابراین یکی دیگر از مسائل در مخالفت با فهرست 250 نفره دولتی افغانستان نیز همین موضوع بوده است.
طالبان بر این گمان هستند که حضور مقامات دولتی در قطر باعث خواهد شد آمریکاییها از این فرصت بهره ببرند و با استفاده از ابزارهای رسانهای پرتعداد و قدرتمند خود، این نشست را تبدیل به میدان مذاکرات مستقیم طالبان و دولت کابل کنند. بر این اساس آمریکاییها با این ترفند طالبان را به صورت ناخواسته پای میز مذاکره با دولت نشانده بودند و دولت افغانستان را وارد بازی کرده و توانسته بودند دل او را به دست آورند و خود را در اوج روزهای شکست، برنده صلح افغانستان معرفی میکردند.
از سوی دیگر در تمامی ادوار برگزار شده مذاکرات میان طالبان و آمریکاییها، طالبان همواره بر به وجود آوردن امارت اسلامی در افغانستان تأکید کردهاند و این معنایش این است که این گروه تمامیت حکومت در افغانستان را میخواهد و بعد از آن ممکن است سایر احزاب و گروهها را در حکومت سهیم کند، بنابراین درواقع هدف طالبان از نشستن با سایر گروههای افغانستانی در اماکن مختلف از جمله مسکو و دوحه بیان همین نظر است و در نهایت جلب نظر آنها.
بنابراین تاکنون هیچ توافقی میان طرفین از جمله تعیین زمان خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، تعریف ماهیت تروریسم از نگاه طرفین، تشکیل حکومت موقت و سایر گمانهزنیهایی که مطرح میشود، صورت نگرفته و تنها تحلیلهایی است که درباره این مذاکرات صورت میگیرد.
آمریکاییها به خوبی میدانند چنان چه قبل از خروج نیروهایشان بتوانند موضوع آتشبس و مذاکرات مستقیم میان دولت افغانستان و گروه طالبان را به نتیجه برسانند، برنده یک طرفه بازی خواهند بود زیرا از این طریق تمام مشروعیت طالبان را زیر سؤال خواهند برد و با شکستن مبارزه 18 ساله این گروه بدون کمترین هزینهای به مطلوب خود خواهند رسید. از سوی دیگر طالبان به دنبال خروج پرهزینه آمریکا از افغانستان است بنابراین با توجه به این که به نظر می رسد هماکنون در میدان نبرد و مذاکرات دست بالا را داشته و از تمایل آمریکا برای خروج از کشورش آگاه است، به راحتی اسیر این چنین ترفندهایی از طرف آمریکایی نمیشود. تلاشهای وزارت امورخارجه آمریکا و اشخاصی مانند پمپئو و خلیلزاد برای برگزاری هرچه زودتر نشست بین الافغانی قطر حکایت از آن دارد که آمریکاییها همچنان بر این ترفند خود اصرار دارند و به آن امید بستهاند.
با این حال با توجه به آن چه در بالا گفته شد دستاورد مذاکرات چند دورهای میان آمریکا و طالبان همچنان «هیچ» است و با توجه به خواستههای طرفین بعید است در مدت زمان کوتاه جمعبندی نهایی درباره موضوع صلح افغانستان به وقوع بپیوندد.
انتهای پیام/.