نگاهی به مطالب ستون نویسهای ترکیه|چرا جاسوس اماراتی خودکشی کرد؟
آیا باید به این بیاندیشیم که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی و محمد بن زاید ولیعهد امارات متحده عربی٬ به دنبال کودتای دیگری در ترکیه هستند یا خیر.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ستوننویسهای روزنامههای ترکیه که در زبان ترکی از آنها به "گوشهنویس" یاد میشود٬ بخشی از فعالان رسانهای توانمند و اثرگذار هستند که معمولاً یادداشتهایشان تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی و معادلات حزبی ترکیه میگذارد.
تسنیم تلاش میکند تا با انتخاب گزینههای قابل توجهی از نوشتههای ستوننویسهای ترکیه، تصویری کوچک از تحولات سیاسی٬ فعالیتهای رسانهای و هدایت افکار عمومی این کشور را به دست دهد.
چرا جاسوس اماراتی خودکشی کرد؟
ابراهیم کاراگل/ روزنامه ینی شفق
10 روز پیش٬ سرویس اطلاعاتی میت ترکیه توانست دو جاسوس اماراتی را در استانبول دستگیر کند. یکی از این جاسوسان به نام ذکی یوسف حسن٬ دیروز در زندان سیلیوری خودکشی کرد.
دو سوال مهم به ذهن میرسد: او خودکشی کرد تا اسرار محرمانه را با خود به گور ببرد و حرف نزند؟ یا این که حرف زد و از ترس عواقب آن و شکنجههایی که از سوی اربابانش در انتظارش بود٬ اقدام به خودکشی کرد؟
من واقعاً اطلاعات روشن و موثقی در دست ندارم. اما برداشت و تحلیل شخصی خود من این است که او به شکل کامل٬ به تمام مسائل اعتراف و همه چیز را برای ترکیه روشن کرد. اما خوب میدانست پس از بازگشت به امارات٬ چه چیزی در انتظارش خواهد بود و به همین خاطر خودکشی کرد تا از تمام شکنجههای اربابانش در امان بماند.
جاسوس امارات متحده عربی به خوبی میدانست که آن تیم جنایتکاری که جمال خاشقجی را به آن شکل فجیع به قتل رساند٬ تا چه اندازه خطرناک و بیرحم است.
حالا باید به این فکر کنیم که امارات متحده عربی اساساً چرا این دو جاسوس را به ترکیه فرستاده بود؟ آیا قرار بود مخالف دیگری مانند خاشقجی را به قتل برسانند یا این که در ترکیه دست به ترور و بمب گذاری بزنند؟ آیا باید به این بیاندیشیم که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی و محمد بن زاید ولیعهد امارات متحده عربی٬ به دنبال کودتای دیگری در ترکیه هستند یا خیر.
انتقادات داوود اوغلو٬ جسورانه اما دیرهنگام
فاتح آلتایلی/ روزنامه خبرترک
این روزها شاهد انتشار متن انتقادی احمد داوود اوغلو در مورد نظام ریاستی ترکیه و مشکلات حزب عدالت و توسعه بودیم.
متن داوود اوغلو٬ پیش از هر چیزی این واقعیت را نشان میدهد که او از خطاهای گذشته هیچ درس عبرتی نیاموخته است.
در سراسر متن٬ حتی یک جمله در مورد کارنامه خود انتقاد نمیکند و همچنان با نگاه از بالا به پایین٬ مغرورانه و تحقیرآمیز همه را مینگرد. واقعیت این است که داوود اوغلو یک نخست وزیر معزول است و همه میدانند آن چه صورت گرفت نه استعفا٬ بلکه عزل بود.
داوود اوغلو بعد از یک پیروزی انتخاباتی بزرگ٬ هم رهبر آکپارتی و هم نخست وزیر کشور شد، اما قدر آن پیروزی را ندانست و زمانی که رهبر واقعی و طبیعی حزب یعنی اردوغان از او خواست کنارهگیری کند٬ فی الفور دستور او را به جا آورد.
بنابراین او هیچ شانسی برای بازگشت پیروزمندانه به دنیای سیاست ندارد. چرا که شکل و شیوه رفتن او٬ خاطرات منفی و بدی بر جای گذاشت.
صد البته کسی توقع نداشت که داوود اوغلو در برابر حزب بایستد و عصیان کند. اردوغان٬ دو راه پیش پای او گذاشت: یا استعفا بده و کنار برو و یا اگر در توانت هست٬ در برابر من و حزب قد علم کن و به میدان مبارزه بیا، اما داوود اوغلو باید اندکی تامل میکرد و به راه سوم میاندیشید.
همان داوود اوغلو که زمانی او را مرد اهداف و افکار بزرگ و انور پاشای معاصر میخواندند٬ باید این را میدانست که راه سوی هم وجود دارد.
او باید به اردوغان میگفت: شما موسس و رهبر طبیعی حزب هستید و من به خواسته شما عمل میکنم. اما استعفا برای من معقول نیست. اجازه بدهید کنگره حزب برگزار شود. شما هر نامزدی را که مورد اعتماد و مورد علاقه شماست به میدان بیاورید تا در کنگره حزب با من رقابت کند.
قطعاً اگر داوود اوغلو با رای بالا هم در کنگره شکست میخورد٬ کنار رفتن او بسیار معقولتر و توام با ارج و احترام بود، اما حالا پس از این همه سال نمیتواند با سیمای یک نخستوزیر تحقیر شده و معزول٬ دوباره با قدرت به حزب بازگردد. در هر صورت من به او تبریک میگویم و معتقدم که انتقادات او جسورانه اما دیرهنگام بود.
خوان یغما
امره کُنگار/ روزنامه جمهوریت
قبلاً یکی از افتخارات حزب عدالت و توسعه و دولت ترکیه٬ این بود که در کشور ما٬ انتخابات با سرعت و با شفافیت کامل برگزار میشود و بدون حاشیه به پایان میرسد. به همین خاطر٬ مداوماً دیگر کشورهای خاورمیانه را تحقیر کرده و از انتخابات طولانی و پر از شک و شبهه آنها انتقاد میکردند، اما حالا شاهد این هستیم که یک ماه از انتخابات شهرداریهای ترکیه سپری شده و هنوز هم تکلیف استانبول روشن نیست.
یک ماه از انتخابات گذشته اما حرف و حدیث همچنان ادامه دارد و حزب حاکم بر این باور است که باید انتخابات شهرداری کلانشهر استانبول ابطال شده و مجدداً برگزار شود. اما در دیگر سو و در جبهه مخالفین٬ شاهد واقعیت تلخی هستیم.
آنها بر اساس اسناد و مدارکی که در همین مدت کوتاه دوران مسئولیت خود به دست آوردهاند٬ نشان دادهاند که در تمام مزایدهها و مناقصهها در شهرداریهایی که در دست حزب حاکم بوده٬ فساد مالی بیداد میکند و تمام اقدامات آنها شعر مشهور خوان یغما را در ذهن ما تداعی میکند.
شعری که توسط توفیق فکرت سروده شده و ترجیع بند آن این است: بخورید عالیجنابها! بخورید افندیها! این سفره شلوغ مال شماست. آن قدر بخورید تا سیر شوید. آن قدر بخورید تا بترکید.
انتهای پیام/