افشین سنگچاپ: حرفهایها را تازهواردهای بدون کارنامه، خانهنشین کردهاند!
یک عده تازهوارد وارد عرصه سریالسازی شدهاند، کارنامه و رزومه مشخصی ندارند ولی باعثشدهاند کاربلدها و حرفهای کمکار بشوند و از خانهنشینی رنج ببرند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «بهترین سالهای زندگی ما» احمد کاوری و «فوقلیسانسهها» سروش صحت را بازی میکند. البته در کاری هم با رضا رویگری و محمد شیری همبازی شده که «دنیای گمشده» نام دارد. او در کنار بازیگری دستیار کارگردانی و برنامهریزی هم برای برخی از سریالهای تلویزیونی انجام داده است. یکی از کارهای نوستالژی و ماندگار تلویزیونیاش شاید به سریال «اغما» برگردد که اعتقاد دارد امروز هم میتوان چنین سریالهایی ساخت اگر کار به دست فرد کاردان سپرده شود. همانطور که در جریان سریال «اغما» این اتفاق افتاد. «اغما» از معدود کارهایی بود که به دلیل متن جذاب، بازی جذاب بازیگران و همینطور کارگردانی خوب در ذهنِ مردم ماندگار شد. کار اغما برای من برکات معنوی و مادی زیادی داشت زیرا کار مورد استقبال مردم و رهبر معظم انقلاب قرار گرفت و این بهترین دستمزد برای من بود.
کاربلدها و حرفهای برنگردند نوستالژی در کار نیست
سنگچاپ درباره اینکه امروز بایستی چه کاری انجام داد تا سریالهایمان به مرز نوستالژی و ماندگاری برسند به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، تأکید کرد: جالب است بدانید که سریال «اغما» سالهای بعد از پخش اولیه در کنداکتور تلویزیون قرار گرفت و بعد از سریالهای تازه رمضانی هم پخش شد باز هم جزو پربینندهها بود. زیرا کار هنری و فرهنگی کار حسی است و قانونمند نیست؛ مثل خود انسان یک روز سرحال و شاداب است و یک روزی هم حوصله ندارد. یک عنصر از این ماجرای سریالسازی کنار گذاشته شده و آن عشق است. امروز جای عشق و دغدغه را روابط و مباحث مالی گرفته است. وقتی عشق رفت هنرمند، سریالها و فیلمهای ما رنگ و بوی روزمرگی به خودشان گرفتند. این را هم بدانید تا آدمهای کاربلد و حرفهای از این فضاها دور باشند و بستر حضورشان فراهم نشود آن اتفاقات تکرار نمیشود.
سریالهای ما شگفتی، خلاقیت و نوآوری ندارند
وی افزود: حقیقتاً دهه 80 دوره طلایی فیلمسازی در تلویزیون بود چرا که هنرمندان کاربلد و حرفهای ما که مدیوم تلویزیون را بهتر میشناختند در میدان سریالسازی تلویزیون حضور فعالی داشتند؛ آن زمان مجبور نبودند در هر پروژه دیگری حضور داشته باشند چون دغدغه پولی نداشتند و امروز دارند. امروز متأسفانه دغدغههای هنرمند ما اغنای هنر و هنرمندی نیست بلکه کسب درآمد و رسیدن به یک وضعیت مالی مناسب جزو اهتمامهای ویژهای است که دارد. از این رو، کمتر شاهد ساخت سریالها و فیلمهای تأثیرگذار و قابل توجه مخاطبین هستیم. ساخت کارهای ماندگار اصولاً فرمولی مشخص ندارد و همهچیز در دغدغه، دلسوزی و عشق خلاصه میشود. تا علاقه و عشق نباشد، جانفشانی بوجود نمیآید و روزمرگی جای همهچیز را میگیرد. امروز سریالهای ما کمتر شگفتی دارند، چون کمتر به ویژگی و شاخصه مهم "خلاقیت و نوآوری" توجه میشود.
کارگردانان با اصالت جای خودشان را به سریالسازان بدون کارنامه دادهاند
بازیگر سریال «نرگس» و «اغما» با اشاره به اینکه الان وقت، وقتِ کارگردانی است، خاطرنشان کرد: الان زمان، زمانِ کارگردانی است و در خودم میبینم که بتوانم اثر خوب و درخور توجهی را به مرحله بروز و ظهور برسانم. اما این اطمینان خاطر برای ساخت یک کار تلویزیونی و سینمایی رخت بربسته است. نه تنها من بلکه بزرگترهای من در این عرصه از ساخت فیلم حداقل در تلویزیون فاصله گرفتهاند. از این فرصت برخی فیلمساز جدید و تازهوارد که کمتر از یک کارنامه و رزومه قابل قبولی برخوردارند سوء استفاده کردهاند؛ به تلویزیون هجوم آوردهاند و اصطلاحاً فیلمسازان کاربلد و حرفهای را خانهنشین کردهاند. البته روزی هم کارگردان کاری بشوم دوست دارم آن کار، معمایی و پلیسی باشد که کمتر امروز شاهد ساخت چنین کارهای جذابی در حوزه سریالسازی تلویزیون هستیم.
نویسندگان هم برای پیشکسوتان نقشهای محوری نمینویسند
وی در پاسخ به این سوال که نویسندهها هم امروز آنقدر کمکاری میکنند که پیشکسوتان کمرنگ شدهاند، گفت: این واقعیت وجود دارد نسلها میگذرد و آدمهای جدید وارد عرصه سینما و تلویزیون میشوند. بنابراین این کمکاری و کمرنگ شدن شامل خیلی از دوستان و همچنین خودم شده است. من روزگاری نقش جوان را بازی میکردم و امروز نقشهای دیگری پیشنهاد میشود. این مسیر معضل بیکاری را هم به همراه دارد؛ قبول هم دارم فیلمنامهنویسها در این زمینه نقش دارند که به گونهای نمینویسند پیشکسوتان هم نقشهای پررنگتر و محوریتری داشته باشند. کارها کمکاراکتر از آب درمیآید و محوریت داستانهای امروز سریالها و فیلمهای سینمایی چند شخصیت محدود هستند. البته نباید از این نکته هم غافل شویم که کمکاری یا پرکاری افراد برخی اوقات به انتخابهایشان بستگی دارد.
نمایی از سریال «فوق لیسانسهها»
در ارتباط و استفاده از ظرفیت اسپانسرها ناتوانیم
سنگچاپ با بیان اینکه در برخورد با اسپانسرها و مقوله خصوصیسازی، رفتار بسیار پیشپاافتادهای داشتیم، خاطرنشان کرد: تلویزیون نمیتواند خودش را به یک نوع برنامهسازی و یا یک نگاه نمایشی صرف، محدود کند. یک رسانه بزرگ و همهگیری چون صداوسیما به مسابقه، برنامههای متنوع و سریال نیازمند است. این حد توازن و عدالت باید در فضای رادیو و تلویزیون مورد توجه قرار بگیرد. یک معضل دیگری که هم سینما و خصوصاً تلویزیون گرفتار آن است حضور اسپانسرها یا سرمایهگذارانی است که در تقابل و استفاده از ظرفیتهایشان رفتار مناسب و اصولی را شاهد نیستیم. ناگفته نماند که خودِ من با حضور اسپانسر در برنامه و سریال موافق هستم، چون در همه دنیا این رویه وجود دارد. اما اتفاقی که در ایران افتاده، به بستری برای مطرحشدنهای بیخودی برخی اسپانسرها تبدیل شده است. اسپانسرهایی که از هیچ کمال فرهنگی و فهم سینمایی و تلویزیونی برخوردار نیستند. این خصوصیسازی آنقدر با چالش و ضعف همراه است که هرجا خصوصی کار کردیم یا با بنبست مواجه شده یا به سرانجامی مناسب نرسیده است. نقش اسپانسرها مهم و حیاتی است، چون یک فیلم با هزینههای گرانی ساخته میشود؛ مشکل اینجا شناخت اسپانسرها و نوع تقابل و ارتباط با آنهاست که برای رسیدن به حد فاخر یک اثر نمایشی یا برنامهای حتماً نیازمند رفتار مناسب و اصولی با اسپانسرها هستیم.
استعدادیابی را نباید در زرق و برق یک برنامهسازی خلاصه شود
وی با اشاره به برنامههای استعدادیابی تلویزیون، تصریح کرد: مخاطب ما در تلویزیون هم به برنامههای سرگرمکننده، استعدادیابی و هم سریالها و فیلمهای سینمایی نیاز دارد. حتی کلاس کنکور و آیتمهای آموزشی را هم باید ببیند. ولی اینها برای رسیدن به یک سرمنزل درست و مشخص، نیازمند هیئتی متخصص و پویا برای نظم دادن و ساماندهی هستند. امروز متأسفانه شاهد ملقمهای از فرهنگهای مختلف هستیم که غریبهها از غفلت ما استفاده کردهاند در فضای مجازی آنها را بسط و گسترش میدهند و اشاعه آن به ضرر نسلهای بعدی ماست؛ چون آن طور که باید و شاید در رسانههای خودمان خصوصاً رادیو و تلویزیون برای آن کار آموزشی و موثر انجام ندادهایم. واقعاً فرهنگسازی با شعار و مصاحبه به جایی نمیرسد و باید با نوع برنامهسازی مناسب و کار نمایشی منحصر به فرد این فرهنگسازی را در هر سطح چه آموزشی، پژوهشی، هنری و چه فرهنگی، اجتماعی و گونههای مختلف دیگر ترویج دهیم. اینکه یک استعدادی در برنامهای شناخته شود کفایت نمیکند و نباید او را به حال خود واگذار کنیم یکدفعه سر از مسافرکشی درآورد. آموزش و پرورش در اینجا بسیار اهمیت دارد و فقط در زرق و برقهای یک برنامهسازی نباید این موضوع خلاصه شود.
نمایی از سریال «بهترین سالهای زندگی ما»
نباید تخصص و اصول فدای سلیقه شود؛ این رویه خطرناکی برای فرهنگ و هنر ماست
سنگچاپ در خصوص معضل توجه به سلیقه در مدیریت سینما و تلویزیون، اظهار کرد: وقتی سلیقه بر اصول و تخصص حاکم میشود مافیا بیداد میکند و سواد، فرهنگ، اقتدار و مدیریت قربانی میشوند. خاصیت اینگونه فضاها همین است که نتیجهاش را هم در پرده سینماها میبینیم. نتیجه این نوع تفکرات، توجه صرف به فروش است نه ساخت فیلمهای اثرگذار هنری! در این نوع محافل مدیریت جایگاهی ندارد و معمولاً آدمها سعی میکنند با سواد و فرهنگ مبارزه کنند. نظارت کمرنگ میشود تا جائیکه یکسری فیلمهای پرفروش، محتوا و اصول در فیلمسازی را زیر سوال میبرند و کمتر به امثال "ناصر تقوایی" و کارگردانانی از این دست نوبت میرسد کاری را برای این سینما و حتی تلویزیون خلق کنند. البته اعتقادی ندارم آنگونه افراد هم طرد بشوند و نمیتوانیم به آنها خرده بگیرم چون پول و ثروت دارند. باید نوع مناسبات در فرهنگ و هنرمان تغییر کنند. در خصوص تلویزیون هم بعضاً برخی تخصص و اصول را فدای سلیقه میکنند و این رویه بسیار برای فرهنگ و هنر ما خطرناک است.
انتهای پیام/