ظهیری: خدیجه(س) مصداقی عینی از یک جهادگر مالی در راه خدا است / ثروتمندان به پیروی از خدیجه(س) نسبت به فقرا احساس وظیفه کنند
یک مدرس حوزه علمیه میگوید یکی از ویژگیهای حضرت خدیجه(س) رسیدگی به امور فقرا و نیازمندان بود. ایشان در زمانی که مسلمانان در شعب ابیطالب دچار محاصره اقتصادی بودند، با واسطههایی که داشت، در حد توان خود آذوقهرسانی میکرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، حضرت خدیجه(س) اولین و وفادارترین همسر پیامبر گرامی اسلام(ص) شناخته میشود. از ویژگی حضرت خدیجه سلام الله علیها نسبت به پیامبر، درک ارزشهای واقعی ایشان در برابر فریبندگیهای ظاهری و دنیوی بود. او معنای کمالات انسانی را به خوبی شناخت و چون توانست آن را تنها در وجود پیامبر اکرم بیابد، حاضر شد تمام شخصیت و دارایی خود را برای درک آن فدا کند. او در این راه هم از مال خود و هم از موقعیت اجتماعیاش گذشت.
خدیجه(س) برای درک این کمال واقعی، قالبهای جاهلی را شکست و بهایی سنگین از جمله قطع رابطه زنان، حتی تا زمان تولد حضرت فاطمه سلام الله علیها را به جان خرید. خدیجه سلامالله علیها این نوع نگرش خود را هنگام ابراز تمایل به ازدواج، این گونه با پیامبر مطرح کرد: «یابن عم انی رغبت فیک لقرابتک و سعلتک فی قومک و امانتک و حسن خلقک و صدق حدیثک; ای پسر عمو، من به خاطر خویشاوندی، شرافت تو در بین مردم، امانتداری، خوش خلقی و راستگوییات به تو تمایل پیدا کردم.» (تاریخ طبری، ج 1، ص 521) هر گاه رسول خدا از آزار و اذیت مشرکان اندوهناک میشد، خدیجه او را آرامش میبخشید، سنگینی مشکلات را از دوش او بر میداشت و آزار مردم را در نظر او آسان میکرد.
به مناسبت سالروز رحلت این بانوی بزرگوار اسلام با حجتالاسلام علی اصغر ظهیری مدرس و پژوهشگر حوزه علمیه گفتوگو گرفتیم. او که صاحب کتاب «گذری بر زندگانی مادران چهارده معصوم» با عنوان «همسران با فضیلت» است، در بخشهایی از این گفتوگو میگوید:
حضرت خدیجه(س) توانست با انفاق مال خود در راه خدا رضایت پیامبر و هادی و امام زمان خویش را جلب کند. امروز کسی تصور نکند در غیبت امام عصر(عج) فرصت جهاد با مال تمام شده است؛ اکنون اغنیا نسبت به فقرا باید احساس وظیفه کنند. مالشان را امانت خدا در دستانشان بدانند.
وی همچنین میگوید: یکی از ویژگیهای حضرت خدیجه(س) رسیدگی به امور فقرا و نیازمندان بود. ایشان در زمانی که مسلمانان در شعب ابیطالب دچار محاصره اقتصادی بودند، با واسطههایی که داشت، در حد توان خود آذوقهرسانی میکرد. کسی که به خاطر خدا به فقیران رسیدگی میکند مشخص است که تمایلی به شهوات دنیا ندارد. چقدر زیباست که یک ثروتمند تکخور نباشد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
* یکی از مسائل رایج بین مردم مؤمن، بحث ثروت و ثروتاندوزی و یا وسعت مالی و مکانی است. آیا اسلام این رفتار را رفتاری دنیوی شمرده و آن را تقبیح کرده و یا حد و حدودی برای آن قائل شده است؟
مسئله اصلی درباره نوع نگرش ما به دنیا و کسب و مال دنیاست. عمده انسانها ارزش و شرافت انسانها را به ثروتشان میدانند. این نوع افراد در برخورد با فقرا متکبر و نسبت به ثروتمندان متواضعاند. بنابراین مطمئناً اسلام این نوع نگاه را نمیپسندد. در دین مبین اسلام هیچ گاه ثروت نشانه شخصیت افراد نیست بلکه آنچه مهم است، رشد معنوی و اخلاقی است. اتفاقاً فرمودهاند هر اندازه تعلقات خود را کمتر کنید مقامتان بالاتر است.
منتها این کار را نه تنها تقبیح نکرده بلکه در جاهایی تشویق به پرداختن نسبت به امور دنیا کرده است. امام باقر(ع) در روایتی فرمود: «إِنِّی لَأُبْغِضُ الرَّجُلَ یَکُونُ کَسْلَانَ عَنْ أَمْرِ دُنْیَاه؛ یعنی نزد من مبغوضترین فرد کسی است که نسبت به امر دنیایش کسالت و تنبلی داشته باشد.» امام(ع) علت آن را در ادامه اینگونه فرمودند: « وَ مَنْ کَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَکْسَلُ؛ هر کسی که نسبت به امر دنیایش کسالت داشته باشد، نسبت به آخرت خود کسلتر است». پس نسبتی به رسیدگی به امور دنیوی با اخروی وجود دارد.
حضرت زهرا(س) فدک را به خاطر تمایلات دنیوی نمیخواست
نمونه بارز آن را در خود زندگانی اهلبیت(ع) میبینیم. ایشان بسیار در امور دنیا کوشا بودند، منتها دغدغهشان رسیدگی به فقرا بود؛ مثلاً پیامبر گرامی اسلام(ص) فدک را که به صدیقه کبری(س) بخشید، ایشان تمام درآمد حاصل از فدک را خرج فقرا میکرد. اگر قرآن میفرماید عدهای هستند که «دیگران را بر خود ترجیح مىدهند، گرچه خودشان را نیاز شدیدى [ به مال و متاع ] دارند؛ وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» و یا میفرماید: « و غذا را در عین دوست داشتنش، به مسکین و یتیم و اسیر انفاق مىکنند؛ وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً» چه کسی جز خاندان وحی میتوانند مصداق این آیات باشند؟ ضمن آنکه در روایات اشاره شده اینها علی و فاطمه و آل عبا هستند.
بنابراین وقتی حضرت زهرا(س) چادر سر خود میکند و برای پس گرفتن فدک اقدام میکند، اگر کسی تصور کند که هدف حضرت زهرا از بازپسگیری فدک هدفی دنیایی است؛ در این صورت دچار ضعف معرفتی است.
تمام این مسائل ناشی از این مسئله میشود که انسان زمانی دارای مقام میشود که از دنیا و تمایلات دنیا جدا شود نه اینکه گره به دنیا داشته باشد. انسان هر اندازه وابستگیاش به مال و مقام دنیا کمتر باشد، دارای درجات معنویت بیشتری است. البته ذکر این نکته ضروری است که منظورمان رهبانیت نیست بلکه انسان میتواند در عین داشتن اموال فراوان نسبت به آنها به گونهای وابستگی نداشته باشد که از آخرت خود غافل شود. اهلبیت(ع) هیچ گاه فقر را تمجید نمیکنند و مخالف فقیرپروری و گداپروری هستند.
میتوان در عین ثروتمندی دغدغه دین داشت
* با این توضیح حضرت خدیجه(س) نمونه بارز دیگری از افرادی است که در عین ثروتمندی، دنیای خود را تا پای جان خرج خدا و آرمانهای اسلام کرد.
بله همین طور است؛ به نظرم خدیجه کبری(س) الگوی مناسبی برای ثروتمندان عالم است و در قیامت برای آن دسته از افرادی که فریفته دنیا شدند، تابلویی معنوی هستند تا جلوی بهانه این عده گرفته شود. پس میتوان در عین ثروتمند بودن به فکر دیانت و پایداری در مسیر ولایت اهلبیت(ع) بود. ایشان در عین ثروت لحظهای تعلق خاطر به دنیا نداشت.
ارزش انسان به مال و منالش نیست
حضرت خدیجه(س) در زمانی که ازدواج کرد، بزرگان قریش را جمع کرد و فرمود نشنوم پشت سر محمد(ص) بگویید یتیم ابوطالب به خاطر ثروت خدیجه با او ازدواج کرد. تمام ثروت و زندگی من در اختیار خاتمالانبیاست و خود من هم کنیز او هستم. ای کاش تمام کسانی که روی شمش طلا میخوابند و حسابشان پر از پول است به این توجه میکردند که ارزش و مقام انسان در این دنیا به ثروتش نیست.
حضرت خدیجه(س) و رسیدگی به فقرا
یکی دیگر از ویژگیهای حضرت خدیجه(س) رسیدگی به امور فقرا و نیازمندان بود. ایشان در زمانی که مسلمانان در شعب ابیطالب دچار محاصره اقتصادی بودند، با واسطههایی که داشت، در حد توان خود آذوقهرسانی میکرد. کسی که به خاطر خدا به فقیران رسیدگی میکند مشخص است که تمایلی به شهوات دنیا ندارد. چقدر زیباست که یک ثروتمند تکخور نباشد. خداوند در آیه261 سوره بقره درباره ارزش و برکات انفاق در سبیلالله میفرماید: مَثَل آنان مانند دانهاى است که هفت خوشه برویاند ، در هر خوشه صد دانه باشد و خدا براى هر که بخواهد چند برابر مىکند و خدا بسیار عطا کننده و داناست؛ مَثَلُ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ. راهش این است که ثروت را توزیع کنی. وقتی ثروت را در گردونه تولید و خدمت به دیگران بیاندازی، برکت مییابد.
وقتی که خدیجه(س) پیراهن پیامبر را کفن خود انتخاب کرد
حضرت خدیجه(س) از تمام ثروت خود میگذرد، خداوند به او عطاهای خاص میکند. شب رحلت آن بانوی بزرگوار نقل است دو وصیت به همسر خود کرد و بعد فرمود وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض میکنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم، به پدرت رسول الله بگو: مادرم میگوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا در لباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی. پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبر اکرم(ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل در حالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم.
حضرت خدیجه (س) در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا (ص) شخصاً خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچهای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد.
به قدری حضرت خدیجه نزد خدا جایگاه دارد که پیامبر(ص) میفرمود هرگاه جبرئیل بر من نازل میشد و آیات قرآن را میآورد، قبل از عرضه آیات میفرمود خداوند به تو سلام رساند و فرمود قبل از نزول آیات ابتدا سلام مرا به خدیجه برسان.
* در آیاتی از قرآن درباره جهاد با مال و جان صحبت شده است. آیا میتوان گفت حضرت خدیجه(س) یکی از مصادیق بارز این دست آیات هستند.
ابتدا عرض کنم چندگونه جهاد داریم: یک نوع جهاد، جهاد با جان است که در واقع عالیترین نوع جهاد شمرده میشود. شهدا با جان خود جهاد کردند.
جهاد با زبان نوع دیگری از جهاد است. حضرت ابیاذر کسی بود که زبان گویای پیامبر و اهلبیت(ع) و مدافع حقوق آنها بود. از این جهت او را به سرعت به ربذه تبعید کردند. در عصر ما شهید مطهری نیز با زبان خود جهاد کرد. یا برخی با نوشتن و قلم به جهاد میپردازند. شخصی مثل مرحوم کلینی حدود 30 سال به جمعآوری اصول کافی پرداخت.
خدیجه(س) نمونهای از جهادگران با مال و جان
یک نوع جهاد داریم به نام جهاد با مال. خداوند میفرماید عدهای هستند که در مسیر خداوند با مال و جانشان جهاد میکنند؛ در این باره در آیه95 سوره نساء میخوانیم: «الْمُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ». نکته ظریف در این آیه، مقدم کردن مال بر جان است. یعنی کسی توفیق شهادت در مسیر خدا را مییابد که از مال و منال خود بگذرد. کسی که کمتر تعلقی به اموال دنیا داشته باشد، به طور قطع نمیتواند از جان خود بگذرد. این از ویژگیهای بارز شهدای اسلام است. ما در جریان مدافعان حرم نیز مشاهده کردیم که شهدای مدافع حرم تمام خانه و کاشانه خود را رها میکردند و برای دفاع از حریم اهلبیت(ع) و حریم انقلاب اسلامی وارد نبرد با دشمن میشدند.
میتوان گفت بارزترین مصداق مجاهد فی سبیل الله در صدر اسلام پس از معصومین(ع)، حضرت خدیجه(س) بود. او زندگی خود را صرف اعتلای اسلام کرد. اگر خدا این شخصیت بزرگوار را در مسیر پیامبر قرار نمیداد، مشکلات مادی بر امت اسلام عارض میشد و چه بسا تحریمهای دشمن اثرات مخربترین بر پیکره جامعه نوپای نبوی ایجاد میکرد.
ثروتمندان به پیروی از خدیجه(س) نسبت به فقرا احساس وظیفه کنند
* منتظران ظهور و مردم شیعه ما چه درسی از رفتار این بانوی بزرگوار اسلام میتوانند بگیرند؟
امروز کسی تصور نکند در غیبت امام عصر(عج) فرصت جهاد با مال تمام شده است؛ اکنون اغنیا نسبت به فقرا باید احساس وظیفه کنند. مالشان را امانت خدا در دستانشان بدانند. نیازمندان شامل فقرا، درماندگان و زندانیانی میشود که به خاطر مسائل مالی و جرائم غیر عمد پشت نردههای زندان هستند. عمده این افراد نیز باآبرو و دارای جایگاه اجتماعیاند. به طور قطع کمک به یک مؤمن باعث خشنودی خدا و شادی دل امام عصر(عج) میشود. چرا که شما نه تنها یک نفر را آزاد کردید بلکه یک خانواده و چه بسا چند خانواده را از مشغله فکری و ذهنی رها کردی. حضرت خدیجه(س) توانست با انفاق مال خود در راه خدا رضایت پیامبر و هادی و امام زمان خویش را جلب کند. ما نیز این فرصت را از دست ندهیم.
رمضان ماه آزادی بندگان از گناهان؛ ما هم فقرا را از بند فقر آزاد کنیم
همچنین یکی از اوصاف ماه رمضان هم شهر العتق به معنای ماه آزادی است. خداوند متعال ما را از قید و بند گناهان آزاد میکند و چقدر زیباست که ما هم دیگران از بند خطاهای عمد و غیر عمد رها کنیم. و یا بتوانیم دغدغه مالی خانوادههای ضعیف را تا حد امکان تأمین کنیم و آنها را از بند فقر و نداری رها کنیم. کم نیستند دختران جوانی که قدرت خرید جهیزیه ندارد. دیگری روی تخت بیمارستان توانایی تأمین هزینههای پزشکی خود را ندارد.
انتهایپیام/