کامیابی مسک: «خواهش میکنم در پوچی را ببندید، ما به اندازه کافی درگیر پوچی هستیم»
مراسم رونمایی ازشماره جدید فصلنامه تخصصی «نمایش شناخت» در تاریخ چهارشنبه ۸خردادماه ساعت۱۷ در ساختمان جدید خانه تئاتر برگزار شد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، در این مراسم که در سالن عباس جوانمرد خانه تئاتر برگزار شد، احمد کامیابی مسک که در شماره جدید مجله گفتگوی مفصلی با وی انجام گرفته، گفتههای خود را با گلهای از اهالی تئاتر و روزنامهنگاران شروع کرد. وی گفت:«استفاده و کاربرد ترکیب تئاتر ابزورد همچنان در میان جامعه تئاتری ما ادامه دارد. در حالی که تکرار کلمه ابرورد و مفهوم آن در روحیه جوانان تاثیرمنفی دارد و همین حرفها منجر به خودکشی خیلی از آنها شده است.»
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد :«نخستین بارمارتین اسلین چنین واژه نادرستی را بر سر زبانها انداخت و تا مدتها از این کلمه استفاده میشد تا اینکه بالاخره در سال1979 و در یک گردهمایی فرهنگی در شمال فرانسه که بیش از80نفر از اساتید متخصص آثار یونسکو و خود وی به اتفاق خانواده در آنجا حضور داشت، مارتین اسلین در نوبت سخنرانی خود گفت که امروز میخواهم اعتراف کنم و بگویم اشتباه بزرگی کردهام، آثار یونسکو ابزورد نیستند؛ بلکه انقلابی هستند و در این لحظه اقای یونسکو که در انتهای سالن نشسته بود و من افتخار داشتم که در کنار وی باشم از جای خود برخواست و گفت آقای مارتین اسلین انقلابی هم خودت هستی. من برچسب نمیخواهم. این حرف را گفت و نشست؛ اما تمام سالن از جا بلند شده و پنج دقیقه تمام او را تشویق کردند و دیگر استفاده از این کلمه در سراسر دنیا تمام شد.»
وی در ادامه افزود: «در همان کتابی که من نوشتم و آقای یونسکو طولانیترین مقدمه عمرشان را بر آن نگاشتند گفتهام تئاتر یونسکو، یونسکویی است و تئاتر بکت، بکتی و تئاتر ژنه، ژنهای و آثار این نویسندگان شباهتی به هم ندارند که بنا باشد تحت لوای یک نام از آنها یاد شود و آقای یونسکو این گفتههای مرا کاملا تصدیق کردند. ضمناً در همان نشست کذایی من به آقای اسلین گفتم که در مملکت من تا یک خارجی حرفی را نزند روشنفکران آن باور نمیکنند؛ پس با ایشان گفتگویی ترتیب داده و خواستم تا دوباره پیرامون اشتباه خود و کاربرد نادرست واژه ابزورد صحبت کنند.»
پروفسور کامیابی در انتهای سخنان خود خاطرنشان کرد:«خواهش میکنم در پوچی را ببندید ما به اندازه کافی درگیر پوچی هستیم، این یک بازی استعماری است آن هم برای آنکه به کشورهای در حال توسعه تولیدات انبوه خود را بفروشند، چنین حرف ها یی تنها در کشورهای عقب اقتاده باب است و اما در رابطه با نشریه نمایش شناخت امیدوارم که انتشار آن ادامه پیدا کند و هیچ چیز آن پوچ نباشد.»
ناظرزاده کرمانی در این مراسم گفت:«ما ایرانیها با وجود علاقه زیادی که به مدرک دانشگاهی داریم؛ اما متاسفانه خیلی کتابخوان نیستیم و در واقع کتاب تبدیل به کالایی تجملی و مختص به یک طبقه خاص شده است و از طرفی اینترنت و فضای مجازی نیز این امر را تشدید مینماید. نبود علاقه به کتابخوانی باعث شده که گاهی تیراژ کتابها به سیصد نسخه برسد و این برای کشوری با جمعیتی بالغ بر هشتاد میلیون نفر که اتفاقاً چند هزار کتابفروشی هم دارد حادثهای خبرساز و به نوعی زنگ خطر محسوب میشود.»
مسعود دلخواه بود که در شماره جدید فصلنامه، نمایشنامهای به قلم «رچ اورلاف» با ترجمه وی به انتشار رسیده است، با بیان آنکه مهمترین مسئله در تئاتر ما خلا نقد است، گفت:«به گمانم نسل نو تئاتریها اصلاً نقد را نمیشناسند و با آنکه ما منتقدین خوبی در کانون و انجمن داریم؛ اما فعالیت آنها نیز در سالهای اخیر رو به نزول بوده است این را از آن جهت میگویم که نقد با نشریات رابطه مستقیمی دارد و ما برای توسعه فرهنگ نقد و نقدپذیری به انتشار چنین نشریاتی احتیاج داریم و امیدوارم وجود این نشریه که به همت آقای احمدی منتشر میشود و نیز دیگر نشریات مشابه تا حدودی خلا نقد و نظریههای دراماتیک را پر کند؛ چرا که عمل بدون تئوری همانقدر کنش ناکاملی هست که تئوری بدون عمل و در حوزه تئوری و نظریهپردازی تردیدی نیست که تئاتر ما همواره با کاستی هایی جدی روبهرو بوده است.»
این کارگردان تئاتر و استاد دانشگاه افزود:«در صفحه اول این شماره نمایش شناخت از قول طباطبایی نائینی چنین آماده است که عقیده عقلای عالم و حکمای بنیآدم در این مسئله مسلم است که تبدیل اوضاع بربریت و تکمل لوازم تمدن در هیچ مملکتی ممکن نخواهد شد مگر با ایجاد سه چیز که اصل ترقی و تمدن میباشد و اگر یکی از آنها قصور داشته باشد تمدن ناقص است اول مدرسه دوم روزنامه و سیم تئاتر.»
وی ادامه داد:«من ترجیح میدهم راجع به همین سه موضوع کمی صحبت کنم. جایگاه آموزش و مدرسه از این نظر مهم است که هم به اشاعه رویکردهای علمی میپردازد و هم به آموزش نقد و نقدپذیری در جامعه و اما روزنامه که در دوران ما یعنی در عصر اطلاعات که میتوان واژه رسانه را جایگزین آن کرد با انقلاب الکترونیک و کشیده شدن زندگی ما به سمت مجازیسازی مواجهه شده است به گفته داریوش شایگان این مجازیسازی انتقال آنی امواج یا اطلاعات را میسر کرده و رسانه اکنون پل ارتباطی میان انسانها و جوامع است و دارای جایگاهی مهم و وسیعی است؛ اما تئاتر یا به طور کلی هنر بازتابدهنده آگاهی اجتماعی در هر دورهای است و به قول دکترناظرزاده هنر و ادبیات وجدان جامعه و انسان است و نقد وجدان هنر و ادبیات است و متاسفانه امروز تا حدی هنر و ادبیات ما بیوجدان شده است.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد:«به طور کلی بشر امروز با دو موضوع مهم روبهرو است نخست شاهد درهم شکستن ایدئولوژیها و هستیشناسیهای کلاسیک و طبیعتاً حقایق متافیزیک است که بنیاد این دست از هستیشناسیها را شکل میداد و نیز سربرآوردن نوعی دیگر از متافیزیک در تقابل با انقلاب الکترونیک و دوم آشفتگی اوضاع فرهنگی جهان که مانع از ایجاد یک دید فراگیر فرهنگی شده است. با توجه به اهمیت این دو و اینکه نتیجتاً کلیه جهانبینیهای مسلط از درجه اعتبار ساقط شدهاند میتوان گفت انسان امروز یک انسان با هویتی یگانه و قابل تعریف نیست؛ بلکه هویتی چندگانه دارد و به قول داریوش شایگان دارای یک هویت چهل تکه و تفکری سیال است.»
شهرام کرمی، مدیر مرکز هنرهای نمایشی نیز در این مراسم گفت:«ما در مرکز هنرهای نمایشی باید به حکم وظیفه از این اتفاقات حمایت کنیم و تلاش میکنیم این مجموعه بتواند به همین شکل به ساختار مستقل خود ادامه دهد و باید بگویم که این مجموعه در واقع مجموعه ارزندهای است و بهترین استادهای تئاتر ایران در این نشریه مقاله دارند که مایه مسرت است و میتواند در این اوضاع نقش مهمی ایفا کند. متاسفانه تئاتر ما همچنان در بسیاری از بخشها شکلی توسعه نیافته دارد. به طوری که امروز تئاتر تجاری غالب شده و تئاتر اندیشهمحور در حاشیه قرار گرفته است و اما آنچه در این شرایط می تواند کمک بزرگی کند تحلیل علمی است و نشریات در اینباره از اهمیت ویژهای برخوردارند.»
نظر احمدی، مدیرمسئول و سردبیر فصلنامه نمایش شناخت گفت:«در چند روز گذشته برخی دوستان به من ایراد گرفتهاند که چرا پس از انتشار هر شماره یک مراسم رونمایی برگزار میشود. اینجا باید خدمت این دوستان عرض کنم که به دو دلیل، نخست اینکه در واقع مراسم رونمایی بهانهای برای دور هم جمع شدن اهالی تئاتر است و مهمتر از آن استفاده از محضر اساتیدی که صادقانه باید بگویم یک دقیقه همنشینی با آنها و شنیدن سخنانشان غنیمتی بزرگ محسوب میشود و دو دیگر اینکه در شرایط فعلی مطبوعات و با توجه به نوسانات شدید قیمت کاغذ و مشکلات عدیده پیش روی جراید که گفتن از آنها در این مجال تنگ امکانپذیر نیست. انتشار مجله آنهم از نوع تخصصی و تئاتری آن به امری شبیه معجزه میماند.»
وی افزود:«پس با این اوضاع و احوال جای آن دارد چنانکه در گذشته جشنهای هفت شب و هفت روزه میگرفتند. ما به این شکرانه هفت شب به شادی بپردازیم.» وی همچنین خاطر نشان نمود:« تنها آمیزه ای از عشق و جنون می تواند توجیه کننده کار روزنامه نگاری برای یک فرد در شرایط فعلی باشد.»
امیرکاوس بالازاده در بخش سخنرانی خود گفت:«انتشار این مجله کار کوچکی نیست،همین امروز که برای کاری به دانشکده رفته بودم از فردی که در انتشارات بود شنیدم که قیمت کاغذ به جایی رسیده که امروز هر ورق کاغذ100تومان میارزد در چنین شرایطی باید پیرامون کسی که چنین نشریهای انتشار میدهد بگوییم تقریباً تا قله قاف رفته است و متاسفانه که از طرف دولت هم عملا حمایتی صورت نمی گیرد و تنها تعریف و تمجید مسئولین را می شنویم؛ جالب است این را هم بگویم که همان فردی که پیشتر از ایشان حرف زدم به من گفت اگر کاغذی سفید باشد میارزد اما با نوشته خیر. باری ما امروز در چنین وضعیتی به سر می بریم پس بدا به حال من که اگر به جای این همه کتابی که جمع کرده ام کاغذ سفید داشتم الان می توانستم یک ماشین بنز بخرم.»
در پایان مراسم از خانم آتوسا قاضی، جانشین مجله و از اعضای اصلی نمایش شناخت بیانیهای را که از طرف تحریریه فصلنامه نوشته شده بود را قرائت کرد. در متن این بیانیه آمده ـنمایش شناخت پنجرهای است کوچک به سمت دشت وسیع آگاهی که با زحمات زیاد در شرایط سخت این روزهای حوزه نشر و مطبوعات، تلاش کردهایم که گشوده بماند. با عشق و التزام به امر پژوهش آن را پروردیم تا محملی باشد برای تضارب آرا و گفتگو چنانکه تئاتر است، بر اساس این دو اصل شالوده نمایش شناخت را پی ریختیم تا از یک سو زمینهساز پژوهش در مسائل مغفول مانده تئاتر باشد و از سویی دیگر امکان گفتگو در درون جامعه تئاتری را فراهم آورد؛ چرا که باور داریم تنها اصلی که می تواند در تمامی عرصه ها سبب تغییر،گرهگشایی و ژرف اندیشی شود اصل گفتگو است و زمانی که بر اساس کار پژوهشی و ژرف اثری خلق میشود سبب کنش و تغییر در ساختار فرهنگی و اجتماعی می شود و شرایط را بهبود میبخشد لذا نمایش شناخت از تمامی هنرمندان، پژوهشگران و اهالی تئاتر دعوت میکند در این مسیر همراه ما باشند.»
انتهای پیام/