غلامحسین لطفی: از دفتر امام(ره) بابت ساخت «آیینه» تشویق شدم/ خانواده ایرانی در سریالها و برنامههای تلویزیون، گُم شدهاند
بازیگر و کارگردان پیشکسوت سینما و تلویزیون معتقد است که قبلاً برای ساخت سریالهای مناسبتی، کار به سریالسازان قوی و سناریوهای پُرمحتوا واگذار میشد ولی امروز کارهایی روی آنتن میرود که نمیتوان نامشان را مناسبتی یا رمضانی گذاشت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نقشها را واسطهها تقسیم میکنند، فیلمنامهها از روی روابط تصویب میشود، یک عدهای همیشه هستند و بازیگران کاربلد و کارگردانان حرفهای خانهنشین میشوند. این روزگارِ امروز سینما و تلویزیون است؛ نه تنها توانستهاند جایگزینهای موفقی برای پیشکسوتانی که به تعبیر خودشان چندین برابر هزینه میشود تا نباشند و یک عدهای باشند که این کاره نیستند. یکی از آن کنار گذاشتهها قطعاً نامش غلامحسین لطفی است که خودش هم نمیداند چرا فراموش شده و از او خبری نمیگیرند. البته که با پخش سریال «آیینه» دهه 60 و خاطرات دهه اول انقلاب برای بسیاری تداعی میشود و البته قدرت کارگردانی لطفی هم به چشم مخاطب میآید. که با آن ابزار کم و تجهیزات ضعیف گذشته چنین اثر درخشانی برای تلویزیون رقم خورد؛ امروز خلأ آن نوع پرداخت به حوزه خانواده احساس میشود.
چرا باید یک عده خاص بگویند که باشد یا که نباشد؟
یا وقتی نقش غلامحسین لطفی به عنوان باجناق "ماشاالله- حمید لولایی- «خانه به دوش» روی آنتن میرود به قدرت بازی او پی برده میشود که چقدر جای این تلاشها و دلسوزیها در ارائه بهترین بازیها خالیست. امروز که پول میدهند بازیگر شوند و امثال لطفیها که در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغالتحصیل شدند. چرا نباید تلویزیون و سینما از تجربه و تحصیلات او بهرهبرداری کنند؟ چرا باید یک عده خاص همیشه باشند و آنها بگویند که باشد یا که نباشد! در صورتیکه پیش از این مدیرانی در صداوسیما و سینما حضور داشتند که در تصویب فیلمنامهها و طرحهای تلویزیونی و سینمایی هم سختگیر بودند و هم نمیگذاشتند کاربلدها آنقدر کمرنگ شوند.
سریالهای تلویزیون به دنبال امید نیستند
غلامحسین لطفی سالهاست دیگر در سریالها و فیلمهای سینمایی حضور ندارد. بازیگر و کارگردانی که وقتی سال 64 سریال «آیینه» را ساخت روز دوشنبهها هنگام پخش، خیابانها خالی از رفت و آمد میشد. کاری که در 13 قسمت تولید شد و به سریهای بعد هم رسید. کاری که به قول «غلامحسین لطفی» کارگردان این سریال چندین بازیگر را توانست معرفی کند. «آیینه» در هر اپیزود مشکلات و مسائل اجتماعی حول محور خانواده را مطرح میکرد؛ مضامینی همچون مادرزن، مادر شوهر، همسایگی، روابط مالک و مستأجر، خرافهگرایی، بهانهجویی، توقع بیجا، دهانبینی و بیمسئولیتی و غیره. در پایان هر اپیزود هم روشهای ساده بهتر زندگی کردن، در سکانسی هم تحت عنوانِ «زندگی شیرین میشود» امید و نشاط خانوادگی به جامعه القاء میشد. اما الان خبری از این نوع پرداختها نیست؛ هرچه میبینیم تلخکامی و ناامیدی است.
غلامحسین لطفی کیست؟
غلامحسین لطفی را شاید مخاطبین بیشتر به «جیببرها به بهشت نمیروند» و «خانه به دوش» بشناسند اما او هم خالق «آیینه»، «پاکباخته» و «سرخپوستها» است و هم کارهای به یادماندنی چون «دلیران تنگستان»، «محله برو بیا»، «پول کثیف»، «پژمان» و «بچههای نسبتاً بد» را برای تلویزیون بازی کرده و در سینما هم او را بیشتر به «سرب» مسعود کیمیایی، «پرده آخر» واروژ کریممسیحی، «مرد آفتابی» همایون اسعدیان، «بازیگر» محمدعلی سجادی و «خفگی» فریدون جیرانی میشناسند. البته که این بخشی از هنرنماییهای این هنرمند پیشکسوت عرصه سینما و تلویزیون است؛ آخرین کاری که از او روی پرده رفته نامش «خفگی» است و سریال «ما فرشته نیستیم» فلورا سام هم آخرین کار تلویزیونی او به شمار میرود.
نخواستم با روابط خاص، بازیگر باشم
او این روزها در قزوین زندگی میکند و 6 سال است که در کار تلویزیونی و سینمایی حضور نداشته است. غلامحسین لطفی در این باره به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: من دوست دارم باشم چون دکترای بازیگری و کارگردانی دارم. سالها در خدمت هنر این مملکت بودهام و از هیچ کوششی برای به بار نشستنِ یک نقش و کاراکتر، دریغ نکردهام. اما این روزها با من تماس نمیگیرند و پیشنهادی نمیدهند. انگار که یادشان رفته روزی بازیگر و کارگردان بودهایم. ناگفته نماند آکتور را هیچکس نمیتواند فراموش کند و کارنامهاش همیشه جلوی دید همگان است. من نیستم شاید برای این است که در محور باندبازیهای برخی قرار ندارم؛ هرگز برای نقش و کار به کسی مراجعه نکردم و هرگز به روابط خاص هم آشنایی نداشتم.
نمایی از سریال «آیینه» به کارگردانی غلامحسین لطفی
در کارگردانی به «آیینه» رسیدم و در بازیگری کم نگذاشتم
وی افزود: امروز یک عده خاصی کار میکنند با روابط به سینما و تلویزیون معرفی میشوند. اما در مدارِ بازیگری نمیتوانند به جایی برسند چون از روی رابطه و پارتی بالا آمدهاند. نمیتوانند ماندگار شوند چون این کار را خوب بلد نیستند و رضایت مردم هم جلب نمیشود. من و امثالهم که سالها برای کارگردانی و بازیگری درس خواندهایم و تجربه کسب کردهایم باید کنار گذاشته شویم. من برای کارگردانیام جامعه را خوب دیدم «آیینه» شکل گرفت که هنوز هم درباره خانواده آنقدر موشکافانه و دغدغهمند کار نمایشی ساخته نشده است. در جامه بازیگری هم هیچوقت برای به بار نشستنِ یک نقش کوتاه نیامدم و کم نگذاشتم.
خانواده ایرانی در سریالها و برنامهها، گُم شدهاند
لطفی با اشاره به سریال «آیینه» خاطرنشان کرد: قطعاً اولین سریال پربیننده بعد از انقلاب، «آیینه» باشد که مسیر پرداختن به کارهای خانوادگی را نیز هموار کرد. واقعاً میتوانم بگویم دوشنبهها که این سریال از تلویزیون پخش میشد همه خیابانها تعطیل میشدند. ولی چرا امروز نمیتوانند خانواده ایرانی بسازند و سبک زندگی خودمان را نشان دهند. چون هیچ تحقیق و پژوهشی ندارند و برخی از مدیران هم از روی رابطه با ساخت یک اثری موافقت میکنند نه اینکه به جوانب مختلف آن کار بیندیشند و نهایتاً مردم نظارهگر «خانواده ایرانی» باشند. مشکل تلویزیون و فقدان جذابیت و تأثیرگذاری برنامهها و سریالها به همین نکته برمیگردد که خانوادههای ایرانی در محور پرداختها، گُم شدهاند.
نمایی از فیلم سینمایی «جیببرها به بهشت نمیروند»
به مهمانی نرفتم تا بازیگری کنم یا کاری بسازم
وی با انتقاد از واسطههایی که باعث شدهاند هنرمندان اصیل ما فراموش شوند، تأکید کرد: مهمانیهای شبانه و نقشفروشی حقیقت دارد. اما در هیچکدامِ رسمهای امروزی برای گرفتن نقش حضور نداشتهام و تَن به هر کاری ندادهام برای اینکه بازیگری کنم و یا کاری بسازم. چون یکسری از واسطههایی هستند که خودشان ذینفع هستند و اصرار دارند یک عده خاصی باشند. این عده یا پول میدهند صاحب نقش شوند و یا هر نقشی را بازی میکنند. اما من همیشه دوست داشتم نقشی را بازی کنم که اولاً در آن اصالت هنر وجود داشته باشد و ثانیاً مردم هم از آن نقش لذت ببرند. تاکنون خوشبختانه کارهایی که انجام دادم را مردم دوست داشتند. برایم عجیب است برخی هر نقشی را بازی میکنند که مفهوم هنر و هنرمندی به طور کامل در آن فراموش میشود. سختگیر هستم اما به این معنا نیست که هیچکاری هم به من پیشنهاد نشود. در این سالها خیلی از کارها و نقشها را دیدم که به من پیشنهاد میشد با تجربه و اندوختههای علمی که دارم بهتر از آب درمیآمد.
اصلاً عدالتی در پخش نقش نیست
لطفی با بیان اینکه اصلا عدالتی در پخش نقش نیست، گفت: نقشهایی به برخی واگذار میشود که اصلاً لیاقت بازیگری ندارند و این کار را بلد نیستند؛ فقط سناریو را حفظ میکنند و جلوی دوربین قرار میگیرند. من روحِ ایفای نقش را در آنها نمیبینم چون با دانش و درونمایههای این هنر، بیگانهاند. صرفاً به عنوان بازیگر دیده میشود چون روابط دارد و واسطهها او را میشناسند. اصلاً عدالتی در پخش نقش نیست و زمانی این طور نبود. من جای تلویزیون بودم یک لیستی از بازیگران و هنرمندان جلوی خودم میگذاشتم و با شناسنامه و کارنامهای که از هنرپیشهها سراغ داشتم به کارگردانها میگفتم همه این بازیگران کاربلد باید سالی یکی دو کار حتماً داشته باشند. نه اینکه برخی از این تهیهکنندگان بودجه را از تلویزیون میگیرند و بنابر رابطه، هنرپیشه را انتخاب میکنند و این است که آرامآرام، کاربلدها و حرفهایها کمرنگ میشوند. البته این بیعدالتی فقط شامل حال بازیگران نمیشود بلکه کارگردانان خوبی هم داریم که امروز خانهنشین شدهاند.
از دفتر امام(ره) بابت ساخت «آیینه» تشویق شدم
وی با اشاره به تشویقنامه دفتر امام(ره) بابت ساخت سریال «آیینه»، افزود: یادم نمیرود با آن دوربینهای بزرگ و حجیم سریالی ماندگار ساخته شد که هزینه آن دقیقهای 2500 بود. اما امروز دوربینهای با کیفیتی وجود دارند و ابزارها و تجهیزاتی در اختیار کارگردانان است که با دقیقه 5 میلیون تومان هم نمیتوانند «آیینه» را تکرار کنند. چون آن پرداخت و نگاه به سوژهها، اصیل بود؛ ما دنبال نشان دادن سبک زندگی ایرانی بودیم. حتی طرح ادامه «آیینه» را حدوداً 15 سال پیش به شبکه سه دادم اما هیچوقت خبری از آن طرح نشد. «آیینه» همیشه برای گوشزد راهکارها و مشکلات خانوادگی لازم است؛ مخصوصاً امروز که این روابط تیره و تار شده و نیازمند این مفاهیم درست و حرفهای جدی درباره خانواده هستیم. نه سریالهایی که موضوعات آشفته و بیربط با جامعه را روی آنتن میبرند. اینجا مقصر مدیران مربوطه هم هستند که این فیلمنامه و طرحها را تصویب میکنند.
برخی از مدیرانِ تلویزیون با آداب سریالسازی کاملاً آشنا نیستند
لطفی درباره سریالهای امروز افزود: گاهی اوقات سریالهایی ساخته میشوند که با موقعیت ایران و ایرانی همخوانی ندارد. اصلاً نمیتواند با مردم ارتباط برقرار کند چون نه مدیران و نه عوامل کارها تحقیق و پژوهشی ندارند که امروز نیازمند چه پرداختهای نمایشی و برنامهای هستیم. من فکر میکنم مدیران شبکهها در دهه 60 و 70 موشکافانهتر با طرحها موافقت میکردند و یا حتی در زمان تولید هم حضور فعالانهتری داشتند ولی الان شاهد یک سریالهایی روی آنتن هستیم که مدیر مربوطه میتوانست در زمان ارائه طرح، جلوی کار را بگیرد و یا در زمان تولید با نظرات دقیقتری از آسیبها و مشکلاتش بکاهد. به هر حال مدیرانی باید بر عرصه سریالسازی نظارت و مدیریت کنند که فضای کار فیلم و سریال و نمایش را بشناسند؛ امروز کمتر مدیران ما این عرصه را تجربه کردهاند و با آداب سریالسازی آشنایی کامل و جامعی ندارند.
چرا غلامحسین لطفی به «دورهمی» و «خندوانه» دعوت نشد؟
بازیگر و کارگردان پیشکسوت سینما و تلویزیون در پاسخ به این سوال که به برنامههای «دورهمی» و «خندوانه» هم دعوت نشدید، تأکید کرد: گاهی اوقات به برنامههای تلویزیونی دعوت شدم اما هیچوقت ناراحت نشدم چرا به «دورهمی» نرفتم. چون یادم میآید در سریال «نود شب» مهران مدیری بازی میکردم آرامآرام نقشم کمرنگ شد. آن رفتار غیرتخصصی همیشه در ذهنم باقی ماند. روزی که مرجانه گلچین به این برنامه رفت اسم هر هنرمندی که میآمد به «دورهمی» دعوت میشد. نامم آمد ولی فکر کنم مهران مدیری برای دعوت به برنامه هم مثل روزهای بازیگری در فیلمش، با من لج کرد. البته از صمیم قلب خوشحال شدم که هیچوقت به «دورهمی» دعوت نشدم. البته این اتفاق در «خندوانه» هم افتاد؛ که نقش روابط در اینجا هم پررنگ میشود. خیلی از بازیگران دیگر هم دعوت نشدند که حرفهای مهمتر و جدیتری را میتوانند برای مخاطبین علاقهمند به هنر و دوستان و همکاران خودشان داشته باشند. اما در دعوت مهمانان هم یک عده همیشه حضور دارند و انگار همیشه اینها دمِ دستشان است و آنها مهمان برنامههای تلویزیونی هم میشوند.
سریالهایی پخش میشوند که مناسبتی و رمضانی نیستند
وی در پاسخ به این سوال که چرا سریالها و برنامههای تلویزیون آن طور که باید و شاید نتوانستند رمضانی باشند، تصریح کرد: قبلاً برای ساخت سریالهای مناسبتی، کار به سریالسازان قوی و سناریوهای پُرمحتوا واگذار میشد ولی امروز کارهایی که روی آنتن میرود ظاهراً هم نمیتوان نامشان را مناسبتی یا رمضانی گذاشت. چرا که آن موقع در عین ارائه مضامینِ مناسبتی، هنرمندانه ظاهرِ کار را هم به رخ میکشیدند و یک سفره افطار و سحری پهن میشد. اما امروز نه خبری از همسویی با مناسبتهاست و نه ظاهر ماجرا هم حفظ نمیشود. ما نیاز به مفاهیم معنوی و اخلاقی در سریالهای تلویزیون داریم و چه فرصتی بهتر از رمضان که قبلاً کارگردانان و تهیهکنندگان به خوبی از این فرصت استفاده میکردند. چقدر درباره واژه دروغ کار ساخته شده که چرا این رذیلت اخلاقی خانمانسوز است و فجایعی که برای آدمها و زندگیهایشان بوجود میآورد؟ آنموقع فقط صحنههایی از افطاری و سحری و نمازخواندن نمیدیدیم بلکه این مضامین با درونمایههای متفاوتی روی آنتن میرفت.
به کاراکترهایمان شخصیت نمیدهیم!
لطفی تأکید کرد: همسو بودن آثار نمایشی با مناسبتهایی که ساخته و پرداخته میشوند، برمیگردد به پژوهش و تحقیقی که وجود ندارد. قبلاً یک نویسنده، تهیهکننده و کارگردان همّ و غمّشان این بود که یک محصول ارزنده که با خط و ربط به سراغ مضامینِ مربوط به مناسبتهایی چون ایام محرم و رمضان برود. اما امروز چند ماه مانده به آن مناسبت به نویسنده و کارگردان اعلام میکنند یک کار مناسبتی رمضان میخواهند و آنها هم عجلهای یک سوژهای را به عنوان طرح اعلام میکنند و بعد هم ساخته و پرداخته میشود. این رویه هم تبدیل به عادت شده و با رنگ و لعابها و زرقو برقهای کلیشهای روی آنتن شبکههای سیما میروند. یک جایی هم سوژه آنقدر بیربط یا تکراری است کارگردان مجبور میشود به شخصیتهایش یک رنگِ غیرتخصصی بزند؛ مثلاً پلیس باشد فقط رنگ پلیس بودن را به کاراکتر میزند و اصلاً شاهد یک شخصیت پلیس در این سریال نیستیم. در حقیقت، شخصیتپردازی دچار افول شده و به جای آن فقط با اتکا به کلیشه و تکرار، رنگ شخصیت را به کاراکترهایمان میدهیم.
انتهای پیام/