رسوایی سیاسی و نفتکشی ترامپ
رخدادهای چند هفته اخیر نشان داد که ترامپ برای اینکه در رقابت انتخاباتی امریکا حرفی برای گفتن داشته باشد، چقدر به مذاکره با ایران نیاز دارد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مهدی محمدی در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت : رخدادهای چند هفته اخیر نشان داد که ترامپ برای اینکه در رقابت انتخاباتی امریکا حرفی برای گفتن داشته باشد، چقدر به مذاکره با ایران نیاز دارد. این نیاز تا حدی است که حاضر است شعار فریبکارانه مذاکره بدون پیششرط را هم از ژاپن اعلام کند و دست به دامن نخستوزیر ژاپن شود تا او خود را هزینه سیاستهای قلدرمآبانه ترامپ کند. شینزو آبه را به تهران میفرستد تا با سایه جنگافروزی و چماق نظامی، تا قبل از نوامبر (آبانماه) آینده به آرزوی مذاکراتی با تهران دست یابد. ترامپ اطمینان دارد که در هیچیک از پروندههای سیاست خارجی و حتی برخی سیاستهای اقتصادی خود با اروپا، روسیه و چین به دستاورد مهمی نمیرسد و لذا باید با تمام توان و کمک متحدان اروپایی مانند انگلیس، آلمان، فرانسه و متحدان منطقهای مانند رژیم صهیونیستی و امارات و سعودی، هرچه در چنته دارد به میدان بیاورد. وزیر خارجه آلمان با اینکه نمیخواهد روابط تجاری با تهران را از دست بدهد، ولی در سناریویی که برای ترامپ دنبال میکرد، با دست خالی و سرافکندگی به کشورش بازگشت و نخستوزیر ژاپن در کنار احساس احترامی که در تهران کرد، با تحقیر چهره زشت و ناشایست ترامپ و مواضع کودکانه وی در زبان مقامات ایرانی و بهویژه رهبری معظم انقلاب روبهرو شد. رسوایی این تحقیر به حدی بود که رسانههای غربی در رویهای شناخته شده دست به سانسور خبری از دیدار آبه با رهبری زدند. محور مشترک کلام ماس و آبه یک سایه جنگ بود تا ایران در محاسبات خود دچار انفعال شود، ولی به خوبی آشکار است که ترامپ قادر به راهاندازی جنگ نیست و فقط از سایه جنگ قصد بهرهبرداری دارد. ترامپ تصور میکند که فقط در صورتی میتواند به آرزوی مذاکراتی با تهران دست یابد که سیاست صفر کردن درآمد نفتی را محقق کند و اگر ایران واکنش بازدارنده داشته باشد، رویکرد ترامپ و رویای آن محقق نمیشود لذا سایه جنگ فقط برای این است که ایران در مقابل فشارهای ترامپ بدون واکنش باشد. سناریوی مشترک امریکا، انگلیس و اسرائیل و عربهای صهیونیست برخلاف انفجارهای بندر فجیره، برای پس از دیدار آبه از تهران تکامل داشت و بلافاصله و برای سایه انداختن بر شکست ترامپ و نتایج سفر آبه، در انفجار دو نفتکش بزرگ سعودی و اماراتی خودنمایی کرد و بلافاصله تهران را متهم بدان کردند. حال آنکه محتوای دو سفر ماس و آبه و نتایج آن آنقدر برای تهران اهمیت داشت و بزرگ بود که نیازی به اقدام دیگری نداشت و فقط متحدان امریکا را بهرهمند میکرد. تئاترگونه بودن و رسوایی این انفجارها آنقدر مضحک است که بلافاصله پمپئو با اقدام برای مطرح کردن آن در نشست غیرعلنی شورای امنیت سازمان ملل، به دنبال مجبور کردن ایران به مذاکره است! در واقع ترامپ و همه مشاوران داخلی و خارجیاش فقط برای طرحهای عجولانه، هزینه میدهند و رسوایی و ناکامیهای پیاپی ثبت میکنند. بررسیهای تکمیلی از این انفجارها اثبات خواهد کرد که این سناریوی ناشیانه را یک تلاش دستهجمعی استخباراتی متحدان امریکا و پهپادهای امریکایی و کماندوها و دزدان دریایی متحدان آنها سامان دادهاند که برای ترامپ در آستانه تلاشهای انتخاباتی، یک سقوط حتمی را تصویر میکند. چهره مأیوس ماس و آبه و ماجراجویی ناشیانه در دریای عمان و نمایش اقتدار ایران، باتلاق ترامپ و برخی متحدان خواهد بود.
انتهای پیام/