کودکآزاری و فریادی که شنیده نمیشود
«خشونت روانی وارد شده به بزرگسالان در جامعه تبدیل به خشونت فیزیکی علیه فرزندان میشود، بنابراین برای جلوگیری از آسیب یک کودک باید پدر و مادر آسیبدیده را درمان کنیم.»
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، کودک به دلیل شرایط سنی و جسمی خاصش جز آسیبپذیرترین افراد در جامعه به حساب میآیند. آنها که در معرض خطر و تهدیدهای بسیاری قرار دارند، نیازمند حمایت ویژهای هستند. این در حالی است که به تازگی رئیس اورژانس اجتماعی بهزیستی کشور اعلام کرده که کودکآزاری در رتبه نخست خشونتهای خانگی قرار گرفته است. رضا جعفری با اعلام این خبر افزوده: «در بین اشکال مختلف کودک آزاری، کودک آزاری از نوع غفلت و بی توجهی دارای فراوانی بیشتر و سپس کودک آزاری جسمانی، روانی، عاطفی و در نهایت خشونت جنسی قرار دارد.»
کودکآزاری معلولی از علتهاست
کودکآزاری میتواند جسمی، عاطفی، لفظی یا حتی جنسی باشد. گاهی نادیده گرفتن و توجه نکردن به کودکان نیز میتواند منجر به آزار آنها شود که تمام اینها صدمات جدی و بعضا جبران ناپذیری را به کودک وارد خواهد کرد.
مصطفی اقلیما جامعه شناس و از پیشکسوتان مددکاری اجتماعی ایران در این باره به خبرنگار «جوان آنلاین» میگوید: «کودک آزاری معلولی از علتهاست. مثلا در جامعه ما بر اساس آمار بیش از 2 میلیون معتاد وجود دارد. هر کدام از این افراد اگر به طور میانگین دو فرزند هم داشته باشند یعنی 4 میلیون کودک در خانه در معرض آسیب هستند. این کودکان یا مواد میکشند یا کتک میخورند یا اینکه برای پدر و مادرشان مواد تامین میکنند. پس ببینید یک آسیب اجتماعی مثل اعتیاد باعث ایجاد آزار 4 میلیون کودک میشود.»
از خشونت روانی وارد شده به بزرگسالان تا خشونت فیزیکی علیه کودکان
اقلیما با بیان اینکه خشونت روانی وارد شده به بزرگسالان در جامعه تبدیل به خشونت فیزیکی علیه فرزندان میشود، اظهار میدارد: «طلاق، بیکاری، نداشتن امنیت شغلی، ناامیدی، سرخوردگی از جامعه و محیط کار و بسیاری از مسائل مشابه از مواردی است که خشونت روانی به بزرگسالان محسوب میشوند. مثلا وقتی فقر زیاد میشود و امنیت شغلی از بین میرود، پدر مجبور است که در دو شیفت کار کند و کمتر زمانش را با خانواده بگذرد. آنوقت است که سروصدای کودک که جزئی از طبیعت زندگی او است نیز پدر و مادر را عصبانی میکند.»
این جامعه شناس اظهار میدارد: «متاسفانه در میان بسیاری از خانوادهها در جامعه امروز کتک زدن بچه یک نوع از تربیت است و اصلا کودکآزاری به حساب نمیآید. یا پرخاش به کودک از نظرشان هیچ ایرادی ندارد و به امری عادی در زندگیشان تبدیل شده است.»
مدارسی که نقش تربیتیشان را فراموش کردهاند
او تصریح میکند: «وقتی در خانه تربیت نیست، آنوقت نقش مدارس پررنگ میشود، اما متاسفانه امیدی به نقش تربیتی مدارس چه دولتی و چه غیرانتقاعی نیز وجود ندارد. شما یک مدرسه به من نشان بدهید که مرکز آموزشی باشد! به نظر من که هیچ کدامشان نیستند!»
اقلیما درباره اینکه چطور میشود مانع آسیب دیدن کودکان شد، میگوید: «اگر میخواهید کودکی آسیب نبیند در ابتدا باید پدر یا مادر آسیب دیده او را درمان کرد. آنوقت آن کودک میتواند در خانوادهای آرام زندگی و رشد کند. در غیر این صورت کودک آزاری فریادی است که هیچوقت شنیده نمیشود.»
چقدر مهارتهای فرزندپروری را به والدین آموزش دادهایم؟
او در پاسخ به این سوال که چرا باید پدر و مادری، چشمشان را بر محبت به فرزندشان ببندند و به آزار آنها بپردازند؟ میگوید: «چند عامل دخیل است؛ اول این که چقدر مهارتهای فرزندپروری را به والدین آموزش دادهایم؟ وقتی صداوسیمایی داریم که به تمام شهرها و حتی روستاها میتواند راه پیدا کند، چرا از این فرصت استفاده نمیکنیم؟ چرا برنامههای پرمحتوایی برای طرز رفتار والدین با فرزندان و فرزندان با والدین تولید نمیشود؟»
این آسیب شناس اجتماعی به مسئله نظارت اجتماعی نیز اشاره و تاکید میکند: «در کنار آموزشهای لازم به بزرگسالان و والدین باید برای کاهش کودکآزاری برخورد قاطعتری با مسببان این اتفاق انجام شود. تا وقتی که قوانین بازدارندگی لازم را نداشته باشند و با کسانی که با فرزندانشان بدرفتاری میکنند با مسامحه برخورد شود این آسیب اجتماعی هرگز کاهش نخواهد یافت؛ بنابراین باید وقتی خبری از کودکآزاری در گوشه و کنار کشور به گوش میرسد، باید هم اخبار مجازات عاملان منتشر و هم به خلاء قوانین و فرهنگ اشاره شود تا از این طریق با کودکآزاری مقابله گردد.»
منبع:جوان
انتهای پیام/