"آنجا که نامی نیست" ماجرای عشق میرشکاک به زهرای مرضیه(س) و دستاویزی برای نجات
قوم ایرانی از ابتدا به انحاء مختلف تعلق خاطر و عشق بسیاری نسبت به حضرت زهرای مرضیه(س) داشته و این امر به زبانهای مختلف در اسطورهای ایران زمین مطرح شده است.
یوسفعلی میرشکاک(شاعر و نویسنده شهیر معاصر) در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چه عاملی نجات بخش عصر حیرتی است که از زمان غیبت حضرت قائم(عج) شروع شده و تا عصر فعلی امتداد یافته، گفت: عشق و جنون دو عامل توأمانی است که درد سهمگین حیرت را قدری التیام میبخشد. منتهی باید توجه داشت که این دو عامل بیشتر در ساحت فردی و درونی انسان نمایان میشود و در معدود زمانههایی است که یک قوم به صورت جمعی متخلق به این دو عامل میشوند.
نویسنده کتاب نیست انگاری و شعر معاصر گفت: وضع حیرت مضاعف کنونی در قالب حالت نیست انگارانه مدرن ظهور کرده و آن وضعی است که بنیادها و تکیه گاههای اصلی انسان از دست رفته و بشر دچار سردرگمی و حیرت مضاعف میشود. این وضع که با رنسانس در مغرب زمین آغاز شد، تحت تاثیر روح زمانه و وضع استثمارگرایانه مدرن به جهان اسلام و ایران نیز کشیده شد و موجب آَشفته ساختن مسیر تمدنی ایران و جهان اسلام گشت.
وی گفت: متعلق اصلی این عشق حضرت زهرای مرضیه(س) هستند که قوم ایرانی در اسطورههای خویش در تجلی اسطورههای زن اشارهای به این امر داشته است لذا ادب جمعی ایرانی همواره با عشق نسبت حضرت زهرا(س) آمیخته است. امروزه نیز عامل نجات قوم ایرانی که باعث میشود از انقیاد وضع نیست انگارانه مدرن رها شده و مجددا مسیر اصلی خود را بیابد، عشق به حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) است.
انتهای پیام/