نسخهای برای مراقبت از نظام بیمار آموزش و پرورش
وزیر جدید آموزشوپرورش شرط پذیرش مسئولیت وزارتخانه را تأمین و پرداخت مطالبات معوق فرهنگیان قرار دهد، اگر بودجه آموزش و پرورش با پافشاری وزیر بر مبنای عملکرد بودجهای سال قبل بسته شود، قدری واقعی میشود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، یکبار دیگر با آمدن سرپرست جدید، اولویتهایی که در نهاد تعلیم و تربیت بیش از هر موضوع دیگری ارجحیت دارد، مطرح است؛ برخی کارشناسان از شروطی یاد میکنند که وزیر جدید به شرط تحقق آنها باید حضور در پست پردردسر وزارت آموزشوپرورش را بپذیرد!
آنچه این روزها پررنگتر از سایر مسائل آموزشوپرورش درفضای مجازی نمود دارد، انتظارات از وزیری است که به طبقه چهارم ساختمان شهید رجایی وزارت آموزشوپرورش راه مییابد. انتظاراتی که یک سر آن به مسائل و مشکلات معلمان وصل است و سر دیگر آن به اقتدار و مطالبهگری وزیر در هیئت دولت برای بازگرداندن آموزشوپرورش و معلمان به جایگاه اصلی خود.
احد نویدی، دانشیار پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در یادداشتی به اولویتهای نهاد تعلیموتربیت که باید مورد توجه وزیر جدید قرار بگیرد، پرداخته و 10 محور را مورد بررسی قرار داده است.
مشروح یادداشت او را میتوانید در ادامه بخوانید:
"بیش از 6 سال از دوره دولت تدبیر و امید سپری شده است و در طول این 6 سال چند نفر بر صندلی وزیر آموزش و پرورش تکیه زدهاند؛ در خصوص انتصاب وزیر جدید بیمها و امیدهایی وجود دارد. شایسته است کمک شود تا سهم بیمها کاهش و سهم امیدها افزایش یابد. با این هدف، به نظر میرسد وزیر جدید آموزشوپرورش باید به این موارد توجه داشته باشد:
1. سخنرانیها را تا جایی که ممکن است کاهش دهد و بیشترین وقت و انرژی خود را به نظارت بر بخشهای مختلف آموزشو پرورش اختصاص دهد. فراوانی سخنرانی وزیر نقطه قوت نیست بلکه نشانه ضعف و اضطراب و گاهی علامت تکانش است.
وعده بهبود وضعیت معیشتی دور از واقعیت است!
2. از وعدههای غیرقابل اجرا خودداری کند، اجرای سند تحول با توجه به منابع و شرایط موجود و نیز مشکلات سند، مقدور نیست. وعده اجرای سند نوعی تسلیم در برابر تمایلات برخی مراکز است و چنین وعدهای بشدت در معرض آلوده شدن به ریا و تزویر قرار دارد. بنابراین، سپردن تعهد به اجرای سند تحول دور از تقوا و اخلاق به نظر میرسد. همچنین، بهبود وضع معیشت معلمان در اختیار سرپرست آموزش و پرورش نیست. لذا وزیر آموزش و پرورش نباید به معلمان وعده بهبود وضع معیشتی و رفاهی را بدهد. شایسته است پرداخت حقوق معوق معلمان را با جدیت پیگیری کند ولی وعده بهبود وضع معیشتی دور از واقعیت است.
3. در انتصابها از اختیارات خود استفاده کند و تابع فشارها نباشد برای جلب رضایت افرادی که فشار میآورند، آموزش و پرورش را پیش فروش نکند. ضوابط روشنی برای انتصابها تعیین و از رأی کمیته انتصابات تبعیت کند.
4. دستور اجرای طرحهای متعدد توسط مدارس تا حد زیادی لوث شده است. مدارس منابع و بضاعت کافی برای اجرای برنامههای متعدد دیکته شده از طرف معاونتهای مختلف را ندارند لذا شایسته است وزیر جدید آموزشوپرورش تعهد اجرای هیچ طرح و بر نامهای را بدون تأمین منابع و تخصیص آن نپذیرد علاوه براین، توقف برخی از طرحهای جاری را صادر کند.
شرط پذیرش مسئولیت وزارت آموزشوپرورش؛ تامین و پرداخت مطالبات فرهنگیان
5. شرط پذیرش مسئولیت وزارتخانه را تأمین و پرداخت مطالبات معوق فرهنگیان قرار دهد.اگر بودجه آموزش و پرورش با پافشاری وزیر بر مبنای عملکرد بودجهای سال قبل بسته شود بودجه قدری واقعی میشود.
6. در راستای اجرای سند تحول بنیادین، شایسته است استقرار زیرنظام پژوهش و ارزشیابی و تعیین دامنه فعالیت مرکز سنجش آموزش و پرورش را در اولویت قرار دهد تا بتواند به نیازهای پژوهشی وزارتخانه پاسخ داده و بر مبنای یافتههای پژوهش، به اتخاذ تصمیمهای سرنوشتساز بپردازد و از روزمرگی فاصله بگیرد. جای بسی تأسف است که پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در طول دوره دولتهای یازدهم و دوازدهم در شرایط برزخ قرار گرفته است.
7. داشتن رفتار اصیل و درونزا و اجتناب از افکار عاریتی برای حفظ اتوریته وزارت آموزش و پرورش بسیار ضروری است. گاهی وزاری سابق تحت تأثیر القائات دیگران و بدون توجه به جوانب امر، مواضعی اتخاذ کردهاند که نتوانستند در مواضع اتخاذ شده پایدار بمانند و به ناچار از مواضع خود عقبنشینی کردهاند این نوع رفتار اتوریته وزیر و حوزه ستادی را بشدت تضعیف میکند بنابراین شایسته است وزیر جدید پیشنهادها و القائات اطرافیان را با عمق بیشتری پردازش کرده و بدون سنجیدن پیامدها، موضعی اتخاذ نکند.
8. نقش شورای عالی آموزش و پرورش در هدایت نظام آموزشی چندان محسوس نیست. به نظر میرسد اعضای شورا تا حد زیادی منفعل شده و مصوبات شورا بیش از اندازه محافظهکارانه است. برای نمونه، شورای عالی آموزش و پرورش بعد از گذشت بیش از 25 سال از اجرای برنامه شاخه کاردانش و انحراف این شاخه از مسیر تعیین شده، هنوز قادر نیست در مورد این شاخه تصمیم بگیرد و همچنان شاهد اجرای کجدار و مریز برنامه شاخه کاردانش هستیم.
9. گسترش نسبی مدارس خاص در شهرهای بزرگ به طبقاتی شدن نظام تعلیم و تربیت منجر شده است. به یمن وجود مدارس خاص، مدارس دولتی از نیروی انسانی و دانشآموز مطلوب خالی شده است. برند معلمان حرفهای و دانشآموزان مستعد توسط مدارس خاص، بافت دانشآموزی و نیروی انسانی مدارس دولتی را تغییر داده و آسیبپذیر ساخته است. شایسته است چارهاندیشی برای این معضل در اولویت قرار بگیرد.
10. نظام آموزش و پرورش از تغییرات مکرر آسیب دیده است و وزارت آموزش و پرورش طاقت تحمل تغییرات دیگر را ندارد. بدنه آموزش و پرورش نسبت به تغییرات فرمایشی خوگیر شده است و مقاومت کارکنان صف در برابر تغییرات مشهود است. بنابراین، شایسته است در دوره دولت دوزادهم از هرگونه تغییر در ساختار و محتوا جداً خودداری شود.
انتهای پیام/