آیا فرشتهها میتوانند بهصورت انسان دربیایند؟
گروهی از متکلمین برای فرشتهها جنسی لطیف و نوری قائل هستند و میگویند ملائکه جنسی لطیف از نور دارند؛ اما عالمان اسلامی اعتقاد دارند که فرشتهها مجرد بوده و جسم ندارند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، فرشتهها گروهی از بندههای خدا هستند که در قرآن کریم و روایتهای اهل بیت علیهم السلام به آنها اشاره شده است. آنها مانند ما انسانها دارای حیات و زندگی هستند، هرچند که نوع زندگی آنها با ما، انسانها، متفاوت است. حتی جنس وجودیشان نیز تفاوتهای اساسی با انسان دارد. اما درباره ویژگیها، حیات و زندگی این بندههای خدا سؤالاتی مطرح میشود.
خبرگزاری تسنیم در گفتوگویی که با حجت الاسلام رضا محمدی، پژوهشگر و کارشناس دینی، انجام داده به بررسی خصلتهای فرشتگان پرداخته است؛ موجوداتی که انسانهای مؤمن که به درجاتی از ایمان رسیده باشند میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. آن طور که این کارشناس دینی توضیح میدهد، بعضی از مفسران قرآن کریم اعتقاد دارند که روح القدس همان نیروی غیبی و پنهانی است که حضرت عیسی علیه السلام را تائید میکرد و با همان قدرت الهی بود که آن حضرت به امر خدا مردهها را زنده میکرد. البته همین نیروی غیبی به طور ضعیفتر در همه مؤمنان وجود دارد و هر اهل ایمانی با درجه ایمان متفاوت خودش نسبت به سایر افراد، از این قدرت الهی بهرهمند میشود. این قدرت همان کمکها و امداد الهی است که به انسان در انجام کارها و امور بندگیاش کمک میکند و او را از گناه بازمیدارد.
میدانیم که جسم ما انسانها از گل خشک یا همان صلصال آفریده شده است. جنس فرشتگان چیست؟
در روایتها آمده است که ملائکه از نور خلق شدهاند. چنانکه در روایتی میخوانیم که جنس انسان از خاک، جنس جن از آتش و جنس ملک از نور است. در بعضی از روایتها نیز نقل شده که فرشته از عقل محض خلق شده، همان طور که حیوان از شهوت محض آفریده شده است. اما انسان ترکیبی از عقل و شهوت است که هر دو را در زندگی به کار میگیرد.
نکته جالب این است که اگر عقل انسان بر شهوت او غلبه کند، مقام و منزلت او از فرشتهها نیز بالاتر و والاتر خواهد رفت. چراکه انسان در کنار شهوت، از عقل برخوردار است اما فرشته شهوتی ندارد که بخواهد با آن مقابله کند. از سوی دیگر اگر انسان عقل را کنار گذاشته و دنبال شهوت برود، مقام او از حیوانات هم پایینتر میآید همان گونه که خدای متعال درباره گروهی از انسانها میفرماید: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَ الإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْینٌ لاَّ یبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ آذَانٌ لاَّ یسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِک کالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِک هُمُ الْغَافِلُونَ؛ به یقین، گروه بسیارى از جن و انس را براى دوزخ آفریدیم. آنها دلها [=عقلها]یى دارند که با آن (اندیشه نمىکنند و) نمىفهمند؛ و چشمانى که با آن نمىبینند و گوشهایی که با آن نمىشنوند. آنها همچون چهارپایان هستند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلان هستند.» چراکه این گروه از انسانها عقل را کنار گذاشته و بدون اینکه از قدرت تعقل خود استفاده کنند، آن قدر در پی شهوت و هوای نفس رفتهاند که مقام آنها از حیوان هم پایینتر و نازلتر شده است.
بیشتر بخوانید:
بررسی اوضاع و خصلتهای روح انسان در عالم برزخ/ آیا بعد از مرگ هم نگران فرزندانمان خواهیم بود؟
تمثل فرشته در قالب انسان
با این توصیفات، آیا فرشتهها را میتوان با چشم دید؟
خیر. چون فرشته از نور آفریده شده و این نور، همان نور الهی است نمیتوان او را با چشم مشاهده کرد. درواقع فرشته مادی و جسم نیست که با چشم سر بتوان او را دید، البته با چشم دل و افرادی که به مقامهای معنوی رسیدهاند میتوانند فرشتگان را ببینند. همان طور که انبیای الهی به خصوص پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله، حضرت جبرئیل و دیگر ملائکه را میدیدند و با آنها صحبت میکردند.
البته آرای دیگری هم درباره جنس ملائکه وجود دارد. به عنوان مثال عدهای از متکلمین برای فرشتهها جنسی لطیف و نوری قائل هستند و میگویند ملائکه جنسی لطیف از نور دارند. اما عالمان اسلامی اعتقاد دارند که فرشتهها مجرد بوده و جسم ندارند.
روح القدس، فرشته وحی
چرا به فرشته وحی، حضرت جبرئیل، روح القدس گفته میشود؟
به این علت که از یک طرف جنبه روحانیت در ملائکه مسئله روشنی است و اینکه عنوان «روح» به آنها نسبت داده میشود، کاملاً درست است. وقتی همین کلمه روح به همراه القدس میآید، به این مفهوم است که حضرت جبرئیل فرشتهای در مقام پاکی و قداست است.
البته بعضی از مفسران قرآن کریم اعتقاد دارند که روح القدس همان نیروی غیبی و پنهانی است که حضرت عیسی علیه السلام را تائید میکرد و با همان قدرت الهی بود که آن حضرت به امر خدا مردهها را زنده میکرد. البته همین نیروی غیبی به طور ضعیفتر در همه مؤمنان وجود دارد و هر اهل ایمانی با درجه ایمان متفاوت خودش نسبت به سایر افراد، از این قدرت الهی بهرهمند میشود. این قدرت همان کمکها و امداد الهی است که به انسان در انجام کارها و امور بندگیاش کمک میکند و او را از گناه بازمیدارد. بر همین اساس است که در بعضی اشعاری که برای اهل بیت علیهم السلام میسرودند، میفرمودند: «إنما نفث روح القدس علی لسانک» یعنی «روح القدس بر زبان تو دمید و آنچه گفتی به کمک او بود.»
آیا نزول آیات قرآن توسط جبرئیل، در قرآن کریم مطرح شده است؟ یا این موضوع در احادیث ائمه اطهار علیهم السلام عنوان شده است؟
دقت داشته باشید که نام جبرئیل سه بار قرآن کریم آمده است. البته نام میکائیل هم یک بار ذکر شده که نشان میدهد این دو فرشته، از مقربان درگاه خدای متعال هستند که حضرت حق در قرآن کریم از آنها یاد کرده و نام برده است. البته در قرآن حرف حمزه در نام آنها به کار نرفته و «جبریل» و «میکال» آمده است.
آن طور که لغت شناسان گفتهاند، جبرئیل به معنی «مرد خدا» یا «قوت خدا» است. چون «جبر» به معنی مرد یا قوت بوده و «ئیل» به معنی خدا است.
البته در آیه 191 سوره شعراء روح الامین را آورنده قرآن برای رسول خدا صلیالله علیه و آله معرفی کرده، اما همان طور که مفسران قرآن تصریح کردهاند، مقصود از روح الامین و روح القدس همان حضرت جبرئیل است.
پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله، حضرت جبرئیل را چگونه مشاهده میکردند؟
این مطلبی است که جواب آن را باید در میان احادیث پیدا کنیم. طبق روایتها، حضرت جبرئیل به شکلهای گوناگونی بر پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله نازل میشد و آن حضرت فرشته وحی را به صورتهای مختلفی میدیدند. اما در مدینه، حضرت جبرئیل غالباً در شکل مردی بسیار زیبا، برای آن حضرت نمایان میشد.
در کتاب اعلام هم نوشته شده که طبق آیات سوره نجم، نبی مکرم اسلام حضرت جبرئیل را دو بار به صورت اصلی او و در قالب فرشته الهی مشاهده کردند.
با این توضیحات، آیا همه فرشتهها میتوانند به صورت انسان دربیایند و ما آنها در قالب انسان ببینیم؟
چنین موضوعی طبق آیات قرآن و روایات دینی ما ممکن است، اما دقت داشته باشید که این اتفاق فقط به دستور و اجازه خدای متعال صورت میگیرد و این طور نیست که هر فرشته یا بتواند در قالب انسان دربیاید و در برابر چشمهای ما ظاهر شود.
غیر از حضرت جبرئیل که به آن اشاره شد، هاروت و ماروت دو فرشته دیگر خدا بودند که به دستور خدای متعال در قالب انسان درآمدند تا مأموریتی را در روی زمین انجام بدهند. آنها برای اینکه بتوانند به مردم آموزشهایی بدهند تا در مقابل آزار و اذیت جادوگران دوام آورده و با آنها مقابله کنند، به اراده خدای متعال قالب انسانی پیدا کردند تا بتوانند این رسالت خود را انجام بدهند.
آیا قرآن کریم هم این موضوع را تائید میکند؟
بله. شاهد این موضوع آیه نهم از سوره انعام است که میفرماید: «وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلًا؛ اگر او (پیامبر) را فرشتهاى قرار مىدادیم حتماً او را به صورت مردى جلوهگر مىساختیم.»
همچنین در مورد دیدار حضرت مریم سلامالله علیها با فرشته وحی میخوانیم که: «فَأَرْسَلْنَا إِلَیهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیا؛ ما روح خود را به سوى او فرستادیم و او در شکل انسانى بىعیب و نقص، بر مریم ظاهر شد.»
فرشتهها، بندههای شایسته و گرامی خدا هستند
چرا خداوند متعال، فرشتهها را موجوداتی باکرامت معرفی کرده است؟ درواقع میخواهیم بدانیم منظور از مکرم بودن فرشتهها چیست؟
موضوع مکرم بودن فرشتهها در سوره انبیاء عنوان شده است. آنجا که خداوند تعالی میفرماید: «وَ قَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّکرَمُونَ؛ آنها گفتند: خداوند رحمان فرزندى براى خود انتخاب کرده است! او منزه است (از این عیب و نقص). آنها [=فرشتگان] بندگان شایسته او هستند.» درواقع یکی از موضوعاتی که مشرکان دوران صدر اسلام به خداوند یکتا نسبت میدادند، این بود که فرشتهها را فرزند خدا میخواندند. چون از روی جهل و نادانی، خدای متعال را مثل خودشان میدانستند که یا صاحب فرزند میشدند یا فرزندخوانده داشتند. همه اینها هم برای این بود که نیاز خود را مرتفع کنند. در حالی که خداوند نیازی به فرزند ندارد و مشرکان از روی نادانی یا غرضورزی جاهلانه، این موضوع را درک نمیکردند. بر همین اساس بود که خداوند با نزول این آیه شریفه، فرشتهها را مخلوق و بنده خود معرفی کرد تا بدانند خالق نیازی به فرزند ندارد.
از سوی دیگر حضرت حق، فرشتهها را بندههای شایسته و گرامی خواند تا ما بدانیم که فرشتهها مثل بندههای فراری و گریزپا نیستند که در اثر فشار ارباب و رئیس خود، تن به خدمت بدهند. بلکه آنها بندگانی هستند از هر نظر شایسته و گرامی که روش و منش عبادت را خوب میدانند و به آن افتخار میکنند. خدای تعالی هم آنها را به دلیل اخلاصی که در عبادت دارند، گرامی داشته و موهبتهای خود را در حق آنها افزایش داده است.
تبعیت کامل فرشتهها از امر خداوند متعال
در آیات بعدی سوره انبیاء به بخش دیگری از خصلتهای فرشتهها اشاره شده است: «لَا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُم بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ؛ هرگز در سخن بر او پیشى نمىگیرند و (پیوسته) به فرمان او عمل مىکنند.» فرشتهها به اندازهای در برابر فرمان خداوند متعال تسلیم، سر به راه و مؤدب هستند که حتی در سخن گفتن هم بر خدای خود پیشی نمیگیرند، به این معنا که کاملاً تحت امر و فرمان خالق یکتا هستند. در عین حال در مرحله عمل هم فقط دستور او را اجرا میکنند.
همه اینها، از جمله تبعیت در گفتار و کردار، صفت بندگان است، نه فرزندان. چون بسیار اتفاق میافتد که فرزندان ما در گفتار و کردار نافرمانی ما را میکنند، اما بنده مکرم هرگز چنین نمیکند و در هر لحظه تابع و مطیع مولای خود است.
پس این نوع صفتها هم درباره فرشتهها اعلام میفرماید، برای اثبات این موضوع است که فرشتهها مخلوق و بنده خداوند هستند، نه فرزندان او.
در آیه دیگری به احاطه علمی خداوند نسبت به فرشتهها اشاره میکند و میفرماید: «یعْلَمُ مَا بَینَ أَیدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لَا یشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَ هُم مِّنْ خَشْیتِهِ مُشْفِقُونَ؛ او اعمال امروز و آینده و اعمال گذشته آنها را مىداند و آنها جز براى کسى که خدا راضى (به شفاعت براى او) است شفاعت نمىکنند و از ترس او بیمناک هستند.» درواقع خدای متعال هم امروز و حال فرشتهها را میداند و هم گذشته آنها را، هم از دنیای آنها باخبر است و هم از آخرتشان، هم از قبل وجود و آفرینش آنها مطلع است و هم از بعد خلقت آنها. در عین حال فرشتهها نسبت به چنین موضوعی علم دارند و در درجهای از عرفان و خداشناسی قرار دارند که این موضوع را درک میکنند. به همین خاطر است از امر خدای یکتا تمرد و سرپیچی نمیکنند.
شفاعت کردن فرشته برای انسان
در این آیه به موضوع شفاعت توسط فرشتهها اشاره شده و به طور ضمنی این موضوع را تائید میکند. اما باید دقت داشت که طبق این آیه، فرشتهها که بندههای شایسته و مکرم خداوند هستند، بدون رضایت خدا برای کسی شفاعت نمیکنند. پس شفاعت آنها شامل افراد نیازمند و محتاج به شفاعتی میشود که بدانند و آگاه باشند که خدا از او راضی و خشنود است و اجازه شفاعت را داده است. همان طور که عبارت «وَ لَا یشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى» همین مفهوم را میرساند.
چطور ممکن است خداوند از کسی خشنود باشد ولی باز هم او نیاز به شفاعت فرشتهها داشته باشد؟
این ر شرایطی است که کسی مرتکب گناه بشود و کارهایی انجام بدهد که خلاف شرع خداوند باشد، اما هنوز رشته پیوند خود را با خدای متعال و اولیای الهی قطع نکرده باشد. یعنی به خداوندی حضرت حق و انبیاء الهی و ائمه اطهار علیهم السلام ایمان داشته باشد ولی با این وجود از روی جهل و نادانی مرتکب گناه شود. در این صورت خداوند که به نیت و ذات همه انسانها اشراف دارد، در صورتی که از سایر اعمال او رضایت داشته باشد، بنا بر حکمت الهی امکان اجازه شفاعت فرشتهها درباره او وجود دارد.
انتهای پیام/