شعبده مسئولان محیط زیست در تبدیل "گرگهای باغوحش ارم" به حیوانی بهنام "گرگاس!"
بر تابلوی نصب شده بر قفس گرگهای باغوحش ارم، عنوان «گرگ» درج شده بود نه نام حیوانی دیگر؛ حالا مسئولان سازمان محیط زیست بعد از سالها، برای کشتار، ناگهان این گرگها را به حیوانی به نام «گرگاس!» تغییر نام دادهاند که باید ادعای خود را اثبات کنند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ هفته گذشته بود که گرگهای باغ وحش ارم تهران با تزریق داروی بیهوشی در سکوت خبری معدوم شدند، گرگهایی که سال در قفسهای نامناسب این باغ وحش که بستر بتنی آن را پنجه کمتر گرگی تاب میآورد، پشت تابلویی که بر آن نام «گرگ» درج شده به عنوان گرگ ایرانی یعنی یک گونه جانوری بومی کشور در برابر بازدیدکنندگان به نمایش گذاشته شده بودند و حالا دیگر مسئولان باغ وحش به دلایلی با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست، خواهان مرگشان شده بودند.
انتشار خبر کشتار گرگهای باغ وحش ارم، واکنشهای بسیاری را نه تنها در میان حامیان حقوق حیوانات بلکه در میان فعالان محیط زیست به همراه داشت چرا که گرگها، جانوران بومی کشورمان هستند و جدا شدنشان از طبیعت و سرانجام معدوم شدنشان در باغ وحش آن هم با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست زنگ خطری است که نمیتوان آن را نشنیده گرفت.
سرانجام، مجید خرازیان مقدم، مدیرکل دفتر حفاظت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، درباره علت صدور مجوز برای این کشتار، گرگهای باغ وحش ارم را گرگاس (دورگه سگ و گرگ) نامید و با بیان اینکه معدومسازی آنها را در راستای تعدیل جمعیت حیوانات باغ وحش انجام شده گفت: به علت کهولت سن (حدود 15 سال) و بروز مشکلات جسمی و رفتاری در این حیوانات در نهایت و بنا به درخواست کتبی باغ وحش ارم تصمیم به حذف آنها با روش مرگ آرام گرفته شده است تا امکان نگهداری از گونه ارزشمند گرگ مهیا شود.
سید جاوید آل داود؛ استاد بازنشسته دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در واکنش به کشتار گرگهای ارم و توضیحات مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست به تسنیم میگوید: اینکه سازمان حفاظت محیط زیست برای کشتار گونههایی چون گوزن قرمز اروپایی در باغ وحشها مجوز صادر کند، مسبوق به سابقه است؛ توضیحشان هم در پاسخ به اعتراضات این بود که گوزن قرمز اروپایی یک گونه غیربومی است که تاثیری در حیات وحش کشور ندارد و در صورت افزایش جمعیت در باغ وحش، ذبح شده و برای خوراک گوشتخواران باغ وحش مورد استفاده قرار میگیرد؛ هر چند که این توجیه هم غیرقابل قبول است اما درباره گرگها دیگر ماجرا تفاوت دارد و نمیتوان به این سادگی از کنار آن گذشت.
وی ادامه میدهد: گرگها گونههای ارزشمند و بومی کشورمان هستند و سرمایه ملی به حساب میآیند اما متاسفانه کشتار گرگهای باغ وحش ارم نشان داد که سازمان حفاظت محیط زیست و باغ وحشها بر خلاف آنچه انتظار میرود نه تنها حافظ گونههای جانوری نیستند بلکه از بازیچه کردن حیات وحش بومی کشور هم در راستای اهداف خود ابایی ندارند؛ وقتی تعدادی گرگ در یک باغ وحش با مجوز سازمان حفاظت محیط زیست کشتار میشوند چگونه میتوان به مدیریت حیات وحش توسط سازمان حفاظت محیط زیست اطمینان کرد؟
رئیس هیئت مدیره انجمن حمایت از حیوانات در واکنش به ادعای مسئولان محیط زیست مبنی بر اینکه حیوانات کشتار شده در باغ وحش ارم گرگ نبوده و دورگه سگ و گرگ بودهاند و به دلیل عدم خلوص ژنتیکی با کشتارشان موافقت شده میگوید: امیدوارم مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست برای چنین ادعای بزرگی مستندی هم داشته باشند که به رسانهها ارائه کنند؛ چنین ادعایی مستلزم انجام آزمایش دیانای است که تا جایی که میدانم در خصوص این حیوانات نگونبخت صورت نگرفته و اگر گرفته مسئولان سازمان موظفند نتایج آن را در اختیار جامعه بگذارند.
وی با اشاره به تصاویر و فیلمهایی که پیش از کشتار گرگهای باغ وحش ارم از آنها منتشر شده میگوید: ظاهر این حیوانات (به غیر از یکی از آنها که به احتمال اندک ممکن است گرگ بومی ایران نباشد) همگی با گرگ ایرانی مطابقت دارند. به علاوه این حیوانات سالها در باغ وحش ارم، به عنوان گرگ معرفی شدهاند و بر تابلوی نصب شده بر قفسشان، نام «گرگ» درج شده نه نام حیوانی دیگر؛ حالا اگر مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست بعد از سالها به این نتیجه رسیدهاند که گرگهای باغ وحش ارم به ناگاه، به حیوانی به نام «گرگاس!» تبدیل شدهاند باید ادعای خود را اثبات کنند.
آل داود با بیان اینکه اقدامات مدیریتی سازمان حفاظت محیط زیست در حوزه حفاظت از حیات وحش طی سالهای گذشته به جای حفاظت، رنگ و بوی سوء استفاده از حیات وحش میدهد میگوید: برخی گونهها را به بهانه تعدیل جمعیت و اصلاح نسبت جنسیتی در برابر گلوله شکارچیان قرار میدهند؛ برخی را به بهانه تکثیر و احیا، از طبیعت زندهگیری کرده و در محوطههای فنسکشیشده نگه میدارند (البته اگر مانند ماجرای آن گورخرها، نیمی از حیوانات حین جابهجایی تلف نشوند)، حالا هم مجوز کشتار حیوانات باغ وحشها را صادر میکنند.
این دامپزشک در پایان میگوید: حتی اگر این حیوانات که سالها در قفسهای باغ وحش ارم تحت عنوان گرگ نگهداری شدهاند، دورگه سگ و گرگ هم بودند کشتار آنها پس از سالها نگهداری توجیهی نداشت اما باور دارم حکایت دورگه بودن این حیوانات، پوششی است برای پنهان کردن این حقیقت که جای گرگهای نگونبخت باغ وحش ارم را بناست گرگهای جوانتر بگیرند؛ هدفی که لازمه آن کشتار و احیاناً تاکسیدرمی گرگهای قدیمی است و بس.
گُرگ (نام علمی: Canis lupus) از پستانداران گوشتخوار است؛ این حیوان بومی اوراسیا و آمریکای شمالی است و بیشترین پراکندگی جغرافیایی را در بین تمام اعضای خانواده سگسانان دارد. گرگ نیای وحشی سگ است یعنی سگها از نسل نوعی گرگ هستند که بین 18 تا 32 هزار سال پیش اهلی شدند؛ 37 زیرگونه از گرگ شناسایی شده که سگ اهلی، دینگو، گرگ خاوری، گرگ قرمز و گرگ ایرانی از جمله آنها هستند.
هسته اصلی گروه اجتماعی گرگها از یک خانواده متشکل از نر و ماده و فرزندانشان تشکیل میشود که معمولاً در قالب گلهای از چند خانواده زندگی میکنند؛ گرگ بهطور کلی یک شکارچی رأس هرم غذایی محسوب میشود و فقط انسان و در برخی نقاط ببر توانایی شکار آن را دارند.
غذای اصلی گرگها با شکار سمداران بزرگ مثل انواع گوسفند وحشی، بز وحشی، آهو و گوزن تأمین میشود اما گاهی به سراغ حیوانات کوچکتر، دامهای اهلی، لاشه و زبالههای انسانی هم میروند؛ هر چند بسیاری از انسانها از گرگ هراس دارند اما اغلب موارد حمله گرگ به انسان به گرگهای مبتلا به بیماری هاری مربوط میشود و حمله گرگهای سالم به انسان به ویژه انسانهای بالغ غیرعادی میباشد.
گرگهای خاکستری در دستههای 8 تا 35 تایی زندگی میکنند و یک آلفا (گرگ نر) رهبری گروه را بر عهده دارد؛ گرگها توسط ایجاد بو، صدا (شامل زوزه)، حالت چهره و بدن با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند.
این گوشتخوار بسیار باهوش به صورت اجتماعی و در گروههای 20 تایی زندگی میکند؛ در داخل هر گروه یک جامعه طبقاتی به خوبی تنظیم شده وجود دارد که توسط یک نر و ماده غالب هدایت و رهبری میشود، گروههای خانواده گرگها، قلمرو گستردهای تا هزار کیلومتر مربع را اشغال میکنند؛ اعضاء یک گروه (گله) برای ردگیری، محاصره و کشتن طعمههای بزرگ مثل گوزن کانادایی با همدیگر همکاری میکنند؛ هرچند گرگها حیواناتی اجتماعی هستند اما تنهایی نیز شکار میکنند و دیده شده که یک گرگ تنها جانوران بزرگی را شکار کرده است.
گرگها حدود 30 هزار سال پیش در جستجوی پسمانده غذای انسان به حاشیه اردوگاههای محل سکونت انسان نزدیک شدند؛ فرایند «اهلی» کردن و پرورش آنها بعد از آن به تدریج به تغییر رفتار و ژنهای گرگها منجر شد که نهایتاً به سگهای امروزی بدل شدند.
انتهای پیام/