گزارش تسنیم|دشواریهای تغییر در آکپارتی
رهبر حزب عدالت و توسعه برای اعمال تغییرات و اصلاحات جدی در این حزب، با مشکلات و موانع جدی روبروست و خود او نیز در به وجود آمدن این مشکلات نقش مهمی دارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، این روزها در فضای سیاسی و اجتماعی ترکیه، انتقادات فراوانی علیه حزب عدالت و توسعه مطرح شده و همه از ضرورت تغییر صحبت میکنند.
از زمانی که رجب طیب اردوغان و همراهان او در حزب حاکم، در انتخابات شهرداریها، تا حد قابل توجهی، قدرت و نفوذ خود را از دست دادند و پس از آن نیز در انتخابات استانبول متحمل شکست سنگینی شدند، این انتقادات روز به روز بیشتر شده است.
ریاستی یا پارلمانی؟
مخالفین اردوغان در ائتلاف ملت یعنی حزب جمهوری خلق و حزب خوب، در رسانهها و محافل سیاسی ترکیه به شکل مداوم از این موضوع صحبت میکنند که اساساً تغییر نظام سیاسی ترکیه، یک اقدام اشتباهی بوده و نباید این کشور از نظام سیاسی پارلمانی به سوی نظام ریاستی میرفت.
آنها معتقدند که در شرایط فعلی، مشروعیت حزب حاکم تا حد زیادی زیر سوال رفته است و باید انتخابات پیش از موعد برگزار شود. اما طبیعتاً حزب حاکم زیر بار چنین چیزی نمیرود.
مخالفین پس از اصرار در مورد انتخابات و به نتیجه نرسیدن در آن زمینه، این موضوع را مطرح کردند که نظام ریاستی نمیتواند برای ترکیه یک نظام مفید باشد. آنها از این ساختار به عنوان رژیم تک نفره یاد میکنند، اما مخالفین این ایده بر این باورند که اساساً نظام سیاسی ریاستی به خودی خود، یک پدیده و ساختار منحوس و ناقص نیست.
بلکه این عملکرد شخص رئیس است که نشان میدهد این نظام تا چه اندازه میتواند سودمند باشد.
به عبارت دیگر آنها نوک پیکان را به سمت اردوغان میگیرند و اعلام میکنند، این شخص اردوغان است که نظام ریاستی را به شکل غلط و تک نفره به کار میگیرد و از قبول مشورت دیگران پرهیز دارد.
اما مخالفین کوتاه نمیآیند و موضوع دیگری را پیش میکشند که اساساً از سوی برخی از سران حزب حاکم نیز چندان موضوع تابو شکنانه و خطرناکی نیست و حاضرند در مورد آن بحث کنند.
کمال کلیچدار اوغلو رهبر حزب جمهوری خلق، چند روز پیش اعلام کرد باید در ترکیه رفراندوم یا همه پرسی جدیدی برگزار شود و از مردم سوال شود آیا به نظر آنها رئیسجمهور باید یک شخصیت حزبی باشد و به عنوان رهبر حزب حاکم در پست ریاست جمهوری فعالیت کند یا این که همچون گذشته یک شخصیت فراحزبی و ملی باشد و نگاه همسانی به تمام احزاب و جو سیاسی کشور داشته باشد؟
برخی از تحلیلگران نزدیک به حزب عدالت و توسعه معتقدند که این درخواست نمیتواند درخواستی باشد که مورد قبول اردوغان قرار بگیرد. اما میتوان برای حل آن فرمول دیگری ارائه داد و اردوغان را اقناع کرد که کرسی رهبری یا ریاست حزب را به فرد دیگری واگذار کند و خود او، فقط در مقام رئیس جمهور ظاهر شود.
ولی اردوغان، در این مورد هم اما و اگر دارد. چنین به نظر میرسد که او به 3 دلیل مهم از قبول چنین پیشنهادی ابا دارد:
1. اردوغان پیشتر نیز چنین چیزی را تجربه کرده و کرسی رهبری حزب را به احمد داوود اوغلو سپرده بود، اما او از سوی بزرگان حزب به شکل جدی مورد پذیرش قرار نگرفت و نتوانست قدرت خود را بر تمام ارکان و گوشههای پیدا و پنهان حزب حاکم کند.
2. حزب عدالت و توسعه با وجود آن که از بسیاری جهات، یک حزب مدرن محسوب میشود و توانسته در ترکیه طرحی نو دراندازد، اما در هر حال از منظر رهبری، سنت قدیمی نقش رهبر محبوب و کاریزما را حفظ کرده و بسیاری از هواداران این حزب به خاطر اردوغان، آکپارتی را دوست دارند و به احتمال قوی اگر فرمول حزب عدالت و توسعه منهای اردوغان مطرح شود، میلیونها محافظهکار اسلام گرا که به عشق اردوغان به میدان آمده بودند، این بار تمایلی به آن نخواهند داشت که همچنان به عنوان هوادار حرفهای، اثرگذار و رای دهنده این حزب باقی بمانند.
3.شخصیت و کاراکتر سیاسی خود اردوغان، از جنسی نیست که بتواند مانند یک رئیس جمهور ملی و فراحزبی، برخورد یکسانی با همگان داشته باشد. او رهبری است که برخورد بسیار تندی با مخالفین خود دارد و برای آنکه آنها را از میدان به در کند هیچ ابایی از کاربرد اتهامات سنگین ندارد و تمام امکانات کشور را در خدمت آن به کار میگیرد که با استفاده از ماشین عظیم تبلیغاتی و رسانهای، مخالفین را ناموجه جلوه دهد.
چه باید کرد؟
حالا این فقط مخالفین اردوغان نیستند که هر روز به حزب عدالت و توسعه حمله میکنند، بلکه تعداد قابل توجهی از تحلیلگران محافظهکار و اسلامگرایان هوادار اردوغان نیز به صف منتقدین پیوستهاند و همچون افرادی دلسوز، برای آینده این حزب اظهار نگرانی میکنند.
آنها معتقدند که اگر اردوغان و آکپارتی در همین مسیر پیش بروند و گلایهها و پیامهای انتخاباتی مردم را جدی نپندارند، در آن صورت ترکیه با مشکلات بزرگی روبرو خواهد شد و حزب حاکم نخواهد توانست همه حوزهها را به درستی مدیریت کند.
بر اساس نظرات منتقدین، در بدنه حزب عدالت و توسعه، رانتهای سیاسی و مالی قدرتمندی به وجود آمده که بر اساس امتیازات اقتصادی، پستها را بین خود تقسیم میکنند و بدون آن که عقیدهای به اهداف حزب داشته باشند خود را به اردوغان و اطرافیان او میچسبانند.
همین مسئله موجب نارضایتی گستردهای از محافظهکاران و کاهش آرای حزب حاکم شده است.
البته در کنار این موضوع باید به این واقعیت هم اشاره کرد که خود اردوغان نیز در ایجاد مشکلات و موانع کنونی حزب عدالت و توسعه نقش جدی داشته است.
ادبیات تند و دافعههای اردوغان و برخورد نامطلوب او با مخالفین موجب آن شده که نظام سیاسی و اجتماعی ترکیه عملاً دوقطبی شود.
از این گذشته حلقه مشاورین و اطرافیان اردوغان، انتقادات خود را در مورد تصمیمات او، به شکل جسورانه و شفاف بیان نمیکند و این مسئله باعث شده که در بسیاری از حوزهها، اردوغان به شکل تک نفره تصمیم بگیرد.
به عبارتی دیگر رهبر حزب عدالت و توسعه برای اعمال تغییرات و اصلاحات جدی در این حزب، با مشکلات و موانع جدی روبروست و خود او نیز در به وجود آمدن این مشکلات نقش مهمی دارد، اما هنوز هم، شرایط به گونهای نیست که مخالفین اردوغان بتوانند حزب قدرتمند عدالت و توسعه را کنار بزنند چرا که اولاً تا 4 سال دیگر هیچ انتخاباتی برگزار نمیشود و دوم این که تمام ارکان قدرت در دست اردوغان و یاران اوست.
در نتیجه، در شرایط فعلی آن چه بیش از هر نقطه دیگری جلب توجه میکند این است که اردوغان میتواند با ترمیم کابینه و تغییر برخی از اعضای دولت که مورد انتقاد گسترده مردم قرار گرفتهاند، شانس دیگری برای تقویت خود به دست بیاورد و از دیگر سو در داخل حزب نیز با برگزاری کنگره فوقالعاده، شرایط آن را به وجود بیاورد که بخش کثیری از مدیران ناکارآمد و روسای ضعیف شاخههای استانی برکنار شوند و به جای آنها افراد دیگری به کار گرفته شوند.
انتهای پیام/