«حراج تهران» و شُبهاتی که همچنان بی پاسخ باقی مانده است
پرسشها و شبهات مهمی وجود دارد که حراج تهران هنوز پس از گذشت ۱۱ دوره از برگزاری بدانها پاسخ نداده است. عدم ارائه پاسخ های مقتضی و موجه به این پرسشها باعث شده برگزاری این حراج محل تامل و شبهات بسیاری باشد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یازدهمین دوره حراج تهران عصر جمعه (14 تیر) با عرضه 79 اثر برگزار شد. دوره یازدهم در حالی به پایان رسید که مجموع فروش آثار ارائهشده 42 میلیارد و 204 میلیون تومان اعلام شد؛ شش اثر به فروش نرسید و آثار زیادی نیز با قیمت کمینه چکش خورد. گرانترین اثر این دوره، اثری با عنوان «سر شاعر» بود و اثری بدون عنوان از «منیر فرمانفرمائیان» نیز با قیمت 3 میلیارد تومان در رتبه دوم قرار گرفت.
حراج تهران رویداد هنری نسبتا نوظهوری است که در نگاه اول فرصتی بالقوه برای رونق اقتصاد هنرهای تجسمی و بازار خرید و فروش محصولات هنری در داخل کشور به شمار میآید. بازاری که نوید عدم خروج آثار هنرمندان تراز اول تاریخ هنر ایران را از کشور میدهد. اما در نگاه پسینی این رویداد در کنار مزایا و ظرفیتهای خود، دارای معایب و شبهاتی نیز هست که هنوز تمهید و تدبیر مناسبی برای رفع و رجوع آنها اندیشیده نشده است. ازین رو ضروری است برای شناخت بهتر کاستیها، نواقص و شبهات این رویداد، آن را از جهات مختلف مورد نقد و مداقه قرار دهیم.
نخستین عارضه موجود در این حراج، عدم شفافیت است. اکنون پس از گذشت 11 دوره از برگزاری این رویداد، هنوز مشخص نیست که آثار حاضر در حراج بر مبنای کدام معیارهای هنری انتخاب میشوند؟ قیمت آثار چگونه و با چه منطق و مکانیزمی تعیین میشود؟ هیأت انتخاب و تیم تعیین قیمت متشکل از چه کسانی هستند؟ آثار حاضر در هر دوره از حراج حقیقتا توسط چه کسانی خریداری میشوند؟ آیا منابع مالی خریداران از مجرای نظارت قانون عبور کرده است؟ آیا پاک بودن منابع مالی خریداران پیش از این به اثبات و تایید مقامات حقوقی ذیصلاح رسیده است؟ آیا میتوان مطمئن بود که هیچ پول کثیفی در این حراج وارد فرایند پولشویی نمیشود؟
اینها مجموعه پرسشها و شبهاتی است که دست اندرکاران برگزاری حراج تهران هنوز پس از گذشت 11 دوره از برگزاری این حراج بدان پاسخ درخور و قانع کنندهای ندادهاند. عدم ارائه پاسخ های مقتضی و موجه به این سوالات باعث شده حراج تهران همچنان مورد اتهام و شبهه باشد؛ به ویژه در معرض این شبهه که آیا پولهای رد و بدل شده در این رویداد را باید در زمره پولهای کثیف به شمار آورد یا نه؟
عارضه مهم دیگری که میتوان به حراج تهران وارد دانست، ناچیز بودن سهم هنرمندان جریان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در ادوار مختلف این رویداد است. اکنون نقاشان و هنرمندان انقلابی و متعهد بسیاری وجود دارند که آثارشان اگر بهتر از کسر قابل توجهی از آثار عرضه شده در این رویداد نباشد، چیزی کم از آنها هم ندارد. اینکه چرا آثار این هنرمندان عموما در ادوار مختلف حراج تهران غایب بوده است، خود پرسش قابل تامل دیگری است که باید از سوی حراجگذاران حراج تهران پاسخ داده شود.
نقد دیگری که به حراج تهران وارد است، این است که رویکرد عمومی دست اندرکاران این حراج در انتخاب و عرضه آثار طی دورههای گذشته عمدتا معطوف به گزینش آثار هنرمندان تهرانی یا خارج نشین بوده است و در این راستا سهم و مشارکت هنرمندان شهرستانی در این رویداد بسیار اندک و ناچیز بوده است. جالب آنکه برخی هنرمندان خارج نشین حاضر در این حراج به دلیل مواضع صریح ناهمسو با مبانی انقلاب اسلامی، سالهاست در خارج از کشور به سر میبرند. بدین ترتیب، همه ساله در حراج تهران با مجموعهای از اسامی تکراری و ثابت مواجه هستیم که حلقه بسته و محدودی از هنرمندان را شکل دادهاند. حال آنکه هنرمندان مستعد بسیاری نیز در شهرستانها وجود دارند که آثارشان هیچگاه به اندازه آثار هنرمندان تهرانی و خارج نشین بخت حضور و چکش خوردن در این حراج را نیافته است.
در تحلیل نهایی باید گفت آنچه در وهله اول باید وجهه همت حراجگذاران حراج تهران قرار گیرد، اتخاذ تمهیدی جدی جهت شفافیت بخشی به مناسبات این رویداد است. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود این حراج خود را از مظان اتهامات و شبهات جدیای که اکنون درباره برگزاری آن وجود دارد، رهایی بخشد.
انتهای پیام/