بداههسرایی حلقه ادبی مجاز برای امام رضا(ع)
شاعران حلقه ادبی مجاز در تازهترین بداهه سرایی خود اشعاری را در مدح امام رضا (ع) سرودند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ،شاعران و اعضای مدرسه ادبیات مجاز، در تازه ترین فعالیت جمعی خود، اقدام به بداهه سرایی جمعی به مناسبت ولادت امام رضا علیه السلام کردهاند.
اسامی برخی از شاعران حاضر در این بداهه سرایی به این شرح است: نفیسه سادات موسوی، امیرمهدی فهیمی راد، ابوالفضل امیرمروتی، نسرین کچویی، زهرا جواهری، هانی هاشمی، فاطمه سادات تشکری، سمیه رحیمی، محمدمهدی جعفری، فاطمه مظفری، امیرعباس اسدیان، رضا الیاسی، مهدیه همتی، محمدعلی شامیر، صبا هاشمی، لیلا زمانی، سجاد صدفی، حسین رضاییان، عرفان، زینب سعیدیان، ایمان تبریزی، هادی اشراقی، فاطمه ابراهیمیان، امیرحسین مختاری، فاطمه ناصری فر، عمادالدین ربانی، مجتبی کریمی، محیا کفایتی، مریم عمادی، زهره ملکی، صهبا رحیمی و سیدمحمود فیض.
گزیده ای از ابیات سروده شده در این بداهه سرایی جمعی را در قالب قصیدهای در ادامه می خوانید :
ای که از جانِ تو دارم جان علیموسیالرضا
پادشاهیم،جان سَنه قربان علیموسیالرضا
ای پناهِ بی کسان،ذکرِ لبِ دلواپسان
جان علیموسیالرضا،جانان علیموسیالرضا
ذرّه و ناچیز و بی تابیم ما دور از شما
بنده ماییم و شما سلطان علیموسیالرضا
از نسیمِ جنتت سرمست میگویم مدام
روح علی موسیالرضا،ریحان علیموسیالرضا
جلوهگاه کعبه در مشهد نمایان گشته است
ای ضریحت قبلهی ایران علی موسی الرضا
این چنین جمعیتی گردِ حرم صفبستهاند
مرهمِ دردِ همه پیران،علیموسیالرضا
کم کرامتها ندیده این نگاهِ پر گناه
ای کلامت آیهی قرآن علیموسیالرضا
در رواقِ چشمِ خود باب الجوادی ساختم
هر زمانی گفتهام گریان؛علیموسیالرضا
شک ندارم هر که آمد سویت از بابالجواد
او گرفته زودتر سامان علیموسیالرضا
از مسیحی و یهودی و مسلمان زائرند
بارگاهت وحدت ادیان علیموسیالرضا
کافران بی شک مسلمان میشوند از لطف تو
چون تویی سرچشمه ایمان علیموسیالرضا
تو منادایِ دل درماندگانِ عالمی
السّلام ای درد را درمان،علیموسیالرضا
تا نشستم کنج ایوانت غم از دل پرکشید
من گرفتم با نگاهت جان،علیموسیالرضا
از نگاهم خواندهای احوالِ این آشفته را
ای تسلایِ غمِ پنهان علی موسیالرضا
خوش نداری اشک شرمم را ببیند هیچ کس
اینچنین سلطان تویی،سلطان علی موسی الرضا
زنده کن جانِ غبارآلود و روحِ تشنه را
من بیابانم، تویی باران علی موسی الرضا
خواستم هرگاه قدِّ گندمی از درگهت
زودبخشیدی مرا یک نان ،علی موسی الرضا
هرچه باشم هرچه هستم با نگاهی میخری
گشتهام از لطف تو حیران علیموسیالرضا
در گدایی،کاهلی کردن به پیشِ اهلِ لطف
چیست جز خسران و جز کفران،علیموسیالرضا
بر مصیبتهای گودال و شهیدِ کربلا
قسمتم کن اشکِ بی پایان علی موسی الرضا
دل که میگیرد دوایش چند روزی هجرت است
یک سفر تا کنج آن ایوان علی موسیالرضا
روحمان همچون کبوتر جلد درگاهِ تو...حیف
جسم ما جا مانده در تهران،علی موسی الرضا
دورم اما در خیالم تا حرم پر می کشم
تا شوم در کویِ تو مهمان علی موسی الرضا
هرچه گشتم نیست درمانی در این شهر و دیار
بر غم و دردم تویی پایان علیموسیالرضا
عهدِ ما هر هشتِ صبح و شب سلامِ خاصّه است
سمت مشرق،رو به آقامان علی موسی الرضا
سائلیم و تا همیشه ریزهخوار خوانتان
دست از ما ،از شما دامان علیموسیالرضا
سایه لطفِ تو عمری بر سرِ ما مردم است
پادشاهِ کشور ایران، علیموسیالرضا
انتهای پیام/