نهج‌البلاغه |صفتى که جامع تمام عیب‌هاست

بخیل‌ کسی‌ است‌ که‌ حاضر نیست‌ از مال‌، علم‌ و سایر نعمت‌هایی که‌ خدا به‌ او عطا کرده‌ در جایی‌ که‌ عقل‌ و شرع‌ آن‌ را مطلوب‌ می‌داند انفاق‌ کند و دیگران‌ را از آن‌ نعمت‌ بهره‌مند کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، بخل، رذیله‌ای اخلاقى است و در مقابل جود و سخاوت قرار دارد، در واقع بُخل‌ عبارت‌ است‌ از امساک‌ کردن‌ و خودداری‌ کردن از بذل‌ و بخشش‌ چیزی‌ در جایی‌ که‌ به‌حسب‌ دستور شرع‌ یا عرف‌ و عادت‌ مردم‌ باید بذل‌ شود، به‌ بیان‌ روشن‌تر بخیل‌ کسی‌ است‌ که‌ حاضر نیست‌ از مال‌، علم‌ و سایر نعمت‌هایی که‌ خدا به‌ او عطا کرده‌، در جایی‌ که‌ عقل‌ و شرع‌ آن‌ را مطلوب‌ می‌داند، انفاق‌ و دیگران‌ را از آن‌ نعمت‌ بهره‌مند کند؛ دانشمندان کمترین قِسم بخل را این‌طور گفته‌اند: انسان نخواهد دیگران از امکانات او استفاده کنند و بالاترین آن این است که نخواهد دیگران از اموال یکدیگر، یا از اموال خودشان بهره‌مند شوند. امام حسن مجتبی(ع) در روایتی در تعریف بخل فرمود:  أَنْ تَرَى مَا فِی یَدَیْکَ شَرَفاً وَ مَا أَنْفَقْتَهُ‏ تَلَفا؛ آنچه در دست داری، شرف بدانی، و آنچه انفاق کنی تلف شماری». (تحف‌العقول ص225)

قرآن افراد بخیل را به عذاب خوارکننده تهدید کرده و مى‌فرماید: «الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَاباً مُّهِین؛ آن‌ها کسانى هستند که بخل مى‌ورزند، و مردم را به بخل دعوت مى‌کنند، و آنچه را خداوند از فضل (و رحمت) خود به آن‌ها داده، کتمان مى‌کنند (این عمل، در حقیقت از کفرشان سرچشمه گرفته;) و ما براى کافران، عذاب خوارکننده‌اى آماده کرد‌ه‌ایم». قابل توجه این که خداوند این‌گونه افراد را جزء کافران شمرده است.

در احادیث اسلامى نکوهش‌هاى زیادى درباره بخل و بخیل آمده است از جمله اینکه امیرالمؤمنین(ع) در روایتی فرمود: «بخل صفتى است جامع همه بدی‌ها و عیب‌ها. بخل مهارى است که آدمى را به‌سوى هر ناشایست مى‌کشاند؛ الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُیُوبِ وَ هُوَ زِمَامٌ یُقَادُ بِهِ إِلَى کُلِّ سُوء». (نهج‌البلاغه حکمت 384 (صبحی صالح)) این به آن جهت است که انسان بخیل از یک سو از پرداخت حقوق شرعى امتناع کرده و سعى مى‌کند تا آنجا که ممکن است از آن بکاهد، از سویى دیگر در مواردى که صله رحمى ایجاب مى‌کند به خویشاوندان خیری رساند، از این کار خوددارى مى‌کند و به این ترتیب جزء قاطعان رحم مى‌شود، از سویى دیگر به‌سبب علاقه فوق‌العاده به اندوختن مال، ممکن است آلوده احتکار، رباخوارى، غش در معامله و انواع کسب‌هاى حرام شود، همچنین براى پوشانیدن چهره واقعى خود به‌سراغ ریاکارى مى‌رود و براى این که در برابر درخواست‌کنندگان کمک جواب رد بدهد، متوسل به انواع دروغ‌ها مى‌شود و به این ترتیب بخل، سرچشمه گناهان فراوان و عیوب بسیار خواهد بود. از طرف دیگر شخص بخیل در اعتقادات خود نیز مشکل دارد چرا که اگر سوءظن به خدا نداشت، انفاق مى‌کرد و به وعده‌هاى الهى د‌ل‌خوش بود. البته بخل درجاتى دارد و تمام صفاتى که گفته شد مربوط به تمام درجات نیست هرچه شدیدتر باشد آثار بد آن بیشتر است. میل به تک‌روی و عدم بذل و بخشش اندوخته خویش چه از مال یا هر نعمت دیگر، یکی از نشانه‌های تشخیص این خصلت است. چنین افرادی معمولاً رفتار خنثایی دارند و منع‌شان بیشتر از عطایشان است.

راهکار حل این خصلت ناپسند آن است که انسان به تقویت ایمانیات خویش بپردازد و در حال کسانی که اهل جود و بخشش‌اند نظر بیندازد و به ثمرات و برکاتی که به‌دنبال آن نصیب اهل جود می‌شود دقت کند و بداند اهل بُخل هرچند ممکن است صاحب اخلاق نیک و صفات پسندیده دیگر باشند، اما این بخل آن‌ها ممکن است سایر صفات دیگر را تحت تأثیر قرار دهد.

منابع:

پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، شرح نهج‌البلاغه ــ آیت الله مکارم شیرازی

انتهای پیام/+

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط