حسن شمشادی: جبهه مقاومت در سوریه و عراق هنوز پیوست رسانه‌ای ندارد

حسن شمشادی: جبهه مقاومت در سوریه و عراق هنوز پیوست رسانه‌ای ندارد

حسن شمشادی معتقد است که جنگ سوریه، نبردی رسانه‌ای است اما جبهه مقاومت هنوز پیوست رسانه‌ای خود را شکل نداده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، سومین نشست مدافعان فرهنگی حرم با حضور حسن شمشادی، خبرنگار و کارشناس مسائل سوریه و مهرداد بیرانوند در حسینیه هنر برگزار شد.

حسن شمشادی، خبرنگار و کارشناس مسائل سوریه در ابتدای این برنامه با اشاره به اهدای سومین نشست مدافعان فرهنگی حرم به شهید خزائی، گفت: اگر شهید خزائی این‌جا بود و می‌توانست صحبت کند، دوست داشت در باب بحران سوریه و بحث رسانه‌ای آن که موضوع برنامه امروز است را این‌گونه بیان کند که به نوعی شاهد مظلومیت بچه‌های روایتگر جنگ در سوریه و عراق هستیم.

جنگ امروز سوریه نبردی رسانه‌ای است

وی با بیان اینکه جنگ سوریه بیش از آنکه جنگی نظامی و سیاسی باشد، جنگی رسانه‌ای بوده افزود: به طور مشخص جنگ در سوریه بیش از آنکه نظامی و سیاسی بوده باشد که هنوز هم هست، جنگ رسانه‌ای است. پنج ماه قبل از آغاز بحران در سوریه محل کار و زندگی و محل ماموریت من دمشق پایتخت سوریه بود. تقریبا تمامی کشورهای منطقه را رفته بودم و با مردم آنجا حشر و نشر داشته و 14 استان کشور سوریه را بالا و پایین کرده بودم و یک شناخت کلی از این کشور داشتم.

این کارشناس مسائل سوریه ادامه داد: روزی که بحث انقلاب‌ها و بهار عربی و بهار اسلامی در کشورهای مصر، تونس، لیبی، بحرین و یمن اتفاق افتاد و در ادامه، این دومینو به کشور سوریه هم رسید، بسیاری اعتقاد داشتند که این‌ها به نوعی چیدن پازل‌هایی کنار هم برای رسیدن به بحران سوریه بود.

شمشادی با اشاره به پرداختن شبکه‌های دشمن به آغاز درگیری‌های سوریه خاطرنشان کرد: ناگهان دیدم که تمامی شبکه‌ها از سوریه، انقلاب مردم سوریه و ریختن مردم به خیابان‌ها سخن می‌گویند. گویا 23 میلیون جمعیت سوریه در 14 استان این کشور به خیابان‌ها آمده‌اند. اما واقعیت‌های میدانی چیز دیگری بود. در شش ماه ابتدایی بحران در سوریه ما در جبهه جنگ رسانه‌ای در برابر رسانه‌های روبرو و رسانه‌هایی که در مقابل رسانه‌های مقاومت ایستاده بودند با صراحت، شهامت و احترام کامل عرض می‌کنم که عملا ابتر، ناقص و ضعیف بودیم.

سردرگمی رسانه‌های ایرانی در روزهای ابتدایی جنگ سوریه

وی نقطه ضعف ایران در روزهای ابتدایی بحران سوریه را سردرگمی رسانه‌ای دانست و اضافه کرد: این نقاط ضعف نه فقط به واسطه افرادی بود که در کشور سوریه حضور داشتند بلکه جمع بندی من در 8 سال و 4 ماه اخیر نشان می‌دهد که ما با یک نوع سردرگمی روبرو بودیم. این سردرگمی نه تنها در سازمان صدا و سیما و در رسانه‌های ما بلکه این سردرگمی در مجموعه کلان ما بود. چرا ما دچار سردرگمی بودیم؟ زیرا واقعا نمی‌دانستیم چه اتفاقی افتاده؟ چه می‌شود؟ چه شده است؟ هدف چیست؟ و پشت پرده که کسانی قرار دارند. بر خلاف چیزی که از همان ابتدا مقام معظم رهبری گفتند که یک ماجرا یک توطئه خارجی علیه محور مقاومت است و بسیاری هم آن را قبول نداشتند و در آن گیجی و سردرگمی خود بودند. تقریبا شش ماه زمان برد تا ما به معنای مجموعه‌ای از اهل رسانه و سیاستمدارن و دیگرانی که در سوریه و حتی کارشناسانی که در داخل بودند توانستیم مسئولان تصمیم گیر در عرصه‌های مختلف بخصوص در رسانه را متقاعد کنیم که جنگ و بحران در سوریه شروع شده و زمان نگفتن‌ها نیست بلکه زمان گفتن است.

این کارشناس مسائل سوریه یادآور شد: زمان فعال بودن بود و ما نباید اجازه می‌دادیم که العربیه، الجزیره، سی ان ان، بی بی سی و فکس نیوز و دیگر رسانه‌ها کاری را چاپ و منتشر کنند و موج رسانه‌ای را ایجاد کنند و ما آچمز بشویم و بعد تازه بنشینیم که چگونه پاسخ آنها را بدهیم.

بهبود روند اطلاع‌رسانی جنگ سوریه از مهرماه سال 90

شمشادی با اشاره به بهبود روند اطلاع‌رسانی درخصوص جنگ سوریه از مهرماه سال 90 عنوان کرد: بعد از مهرماه سال 1390 مقداری روند اطلاع رسانی نسبت به تحولات سوریه تغییر کرد. اما بازهم آن‌چیزی که باید صد در صد باشد هنوز نبود. چرا؟ شاید بتوان گفت وجود سلایق مختلف در مدیریت اطلاع رسانی یکی از این دلایل بود. سپس گذشت تا شرایط به صورتی شد که اطلاع رسانی که از طرف جبهه مقابل جبهه مقاومت با آن امپراتوری بزرگ رسانه‌ای آنها علیه محور مقاومت و علیه شخص بشار اسد و علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان حامی نظام سیاسی سوریه صورت گرفت در اذهان مردم مختلف رسوب کرد.

وی اظهار داشت: این رسوب کردن‌ها موجب شد تا سالیان سال وقتی از سوریه حرف می‌زدیم مردم داخل ایران می‌گفتند که به ما چه. کی گفته امنیت ملی ما در سوریه است؟ کی گفته مدافعان حرم برای دفاع از حریم اهل بیت و دفاع از اسلامی حقیقی به سوریه می‌روند؟ خیلی طول کشیده تا این سوالات کمتر و کم رنگ‌تر شده است.

این کارشناس مسائل سوریه در بخش دیگری از سخنان خود به وجود سوال‌های فراوان در اذهان مردم ایران درمورد حضور نیروهای ما در سوریه اشاره کرد و افزود: اما آیا میزان این سوال‌ها به صفر رسیده و مردم پاسخ تمامی سوال‌های خود را دریافت کرده‌اند؟ جواب، خیر است. زیرا آنگونه که باید و شاید اطلاع رسانی و خبر رسانی نمی‌شود و آنطور که باید تولید محتوا در این زمینه نکرده‌اند و نمی‌کنند. از همان ابتدا نیامدند تا بگویند ما به واسطه چه چیزهایی در سوریه هستیم و دلایل آنها را تحلیل کنند و آنها را به مردم توضیح بدهند.

شمشادی شهدای مدافع حرم و خانواده‌های آنها را بسیار مظلوم دانست و ادامه داد: چند سال گذشت تا برای آنها جا افتاد که بچه‌هایی که آنجا شهید می‌شوند و مظلومانه برمی‌گردند را بتوانند آن هم یک خط درمیان اعلام کنند. این از مظلومیت بچه‌های شهدای مدافع حرم و خانواده‌های آنها است.

رسانه در جنگ امروز سوریه کارساز است

وی با بیان اینکه جنگ امروز سوریه جنگی رسانه‌ای است، خاطرنشان کرد: جنگ امروز سوریه جنگ رسانه‌ای است و بالاترین چیزی که می‌تواند در این جنگ کارساز باشد رسانه است. آیا ما الان دیگر می‌دانیم که چه باید بکنیم؟ پاسخ من نه است. حتما می‌گویید چرا نه؟ به دلیل اینکه هم اکنون خروجی آن را در آنتن رسانه ملی، سایت‌های مختلف، روزنامه‌ها و در فضای مجازی مشاهده می‌کنم و آن چیزی که باید باشد نیست. هنوز هم نتوانستیم نه به همه بلکه به خیلی‌ها پاسخ بدهیم که در سوریه چه می‌کنیم.

این کارشناس مسائل سوریه اضافه کرد: به یک مثال اشاره می‌کنم. بعد از 8 سال از جنگ سوریه و مقاومت دربرابر سقوط زینبیه این سربازان روس بودند که میان مردم این شهر بسته‌های غذایی پخش کردند و از این اقدام خود فیلم و عکس تهیه کردند و برای آن مستند ساختند و همه چیز به نام آنها تمام شد این در حالی بود که روس‌ها در این شهر حتی یک قطره هم خون ندادند و کار مقاومت فقط در دست بچه‌های ما بود. ما یا کاری نمی‌کنیم و یا اگر هم انجام بدهیم آنها را آرشیو می‌کنیم.

انتشار فیلم‌های شهید باغبانی راه برای بیان حرف‌ها را باز کرد

شمشادی یادآور شد: نمونه دیگر شهید هادی باغبانی مستندساز است که به دمشق، حلب و به حومه حلب رفت و فیلم‌هایی هم از درگیری های سوریه گرفت و بعد در محاصره‌ای افتاد و به شهادت رسید. داعشی‌ها دوربین او را برداشتند و فیلم‌های آن را به چند شبکه ماهواره‌ای فروختند و آنها هم از محتویات دوربین او مستند ساختند و پخش کردند. اما هدف چی بود؟ اعلام اینکه ایران در سوریه نیرو دارد. حالا چه نتیجه‌ای حاصل شد؟ اول به نفع دشمنان سوریه تمام شد. ولی سپس دست ما را در بیان حرف‌های خود درمورد حضور نیروهای ما در سوریه بازتر کرد. این هم یک کار رسانه‌ای بود.

وی عنوان کرد: در هشت سال گذشته هزاران ساعت فیلم، عکس، مستند، مصاحبه و هرآنچه که فکر بکنید از جاهای مختلف سوریه تولید شده است. اما تمامی آنها آرشیو شده است. یک زمانی برای اینکه کسی متوجه نشود آرشیو شده است اما حالا که همه اطلاع دارند چرا بازهم آرشیو می شود؟ شاید دیگاه یک مقام مسئولی این باشد که ما اینها را مستند می‌کنیم و در آینده به مردم ایران و جهان نشان می‌دهیم. نشان دادن به نسل آینده بسیار خوب است اما درست است که نسل فعلی را با این همه سوال درمورد جنگ سوریه رها کنیم؟

جبهه نبرد مقاومت در سوریه و عراق هنوز پیوست رسانه‌ای ندارد

این کارشناس مسائل سوریه اظهار داشت: هر کاری یک پیوست لازم دارد. جبهه نبرد مقاومت در دو کشور سوریه و عراق پیوستی رسانه‌ای می‌خواست. من می‌گویم این پیوست رسانه‌ای نیست. حالا بر روی قول آقایان حساب باز می‌کنیم که بر فرض مثال درست است. اما آیا پیوست رسانه‌ای داریم؟ جواب، خیر است. پیوست رسانه‌ای که نوشته شده عمل می‌شود؟ به نظرم عملی نمی‌شود. پیوست رسانه‌ای به تمامی دلسوزان این راه، میدان می‌دهد؟ من می‌گویم نمی دهد. حتی پیوست رسانه‌ای را که نوشته‌اند اصلاح می‌کنند؟ خیر نمی‌کنند. از افکار دیگران برای بهتر شدن این پیوست رسانه ای استفاده می‌کنند؟ خیر استفاده نمی‌کنند.

مهرداد بیرانوند، خبرنگار که در این برنامه حضور داشت در بخش دوم، سومین نشست مدافعان فرهنگی حرم در سخنانی، گفت: در مورد وضعیت سوریه باید به این نکته اشاره شود که دوران جنگ رسانه‌ای که آغاز شده یک جنگ تمام عیاری است که هیچ جنگی را تا امروز مشابه آن نداریم. به عبارتی بهتر شما با یک دوربین هرآنچه که نباید و نیست را می‌توانید بسازید.

داعش بهترین و کاربردی‌ترین تجهیزات رسانه‌ای را دارد

وی افزود: آن‌چیزی که از نزدیک بر بعضی از مناطق سوریه عینا دیدم این بود که داعش بهترین و کاربردی‌ترین تجهیزات رسانه‌ای را دارا هستند. زیرا اعتقاد دارند که حتما بیشتر از سلاح به درد آنها خواهد خورد. آنها با استفاده از رسانه عمق میدان را بهتر و بیشتر می‌توانند نشان بدهند و در نتیجه موفقیت بهتری هم به دست خواهند آورد.

این خبرنگار جنگ سوریه را جنگ رسانه دانست و ادامه داد: و هرکسی که توانست در این جنگ قلم بهتر و متن بهتری را بنویسد و منتشر کند حتما برنده این میدان است. اولین و آخرین امید تروریست‌ها همین جنگ رسانه‌ای است. آنها جنگ رسانه ای را به خوبی شناخته‌اند و بر این اساس هم در این مسیر بسیار خوب پیش می‌‍‌‌روند. با اینکه نیروهای تروریستی کاملا از مرزهای عراق و سوریه و سوریه و لبنان تخلیه شده‌اند اما همچنان تیم رسانه‌ای آنها متشکل از چندین نفر کار گروه تروریستی و تکفیری داعش را انجام می‌دهند.

بزرگترین عملیات هوایی جهان به پایگاه هوایی «اچ 3» عراق با کمک سوریه انجام شد

بیرانوند قدرت موشکی امروز ایران را وامدار کمک‌های سوریه دانست و خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم به این موضوع اشاره کنیم که سوریه چه ربطی به ما دارد و اصلا چرا باید داخل خاک سوریه باشیم باید به سال‌های قبل بازگردیم. دو دلیل بسیار بزرگ و مهم از چرایی جمهوری اسلامی ایران در سوریه وجود دارد. نخست اینکه اگر ما الان از قدرت برتر موشکی در منطقه برخوردار هستیم شاید به کمک‌هایی برگردد که سوریه در دوران دفاع مقدس به ما کرد. یکی دیگر از دلایل حضور ما در سوریه به دوران دفاع مقدس برمی‌گردد که در آن بزرگترین عملیات هوایی جهان که حمله به پایگاه هوایی «اچ 3» بود با کمک سوریه انجام شد. حتی سوریه در زمان جنگ اقدام به دادن تانک‌های تی 50 و تی 60 و نفربرهای مختلف به ما کرده بود.

وی با بیان اینکه محور مقاومت به ضرر بسیاری از دشمنان ما است، اضافه کرد: ما این قدرت و توان را از آنها گرفتیم که به ما نزدیک شوند. یک نقشه بزرگی که به نظر من درحال شکل گرفتن بود که آن شکستن خط محور مقاومت کشورهای ایران، عراق، سوریه و لبنان بود. خطی که امتداد و انسجام آن به ضرر خیلی‌ها تمام می‌شود.

دلایل حضور ایران در سوریه باید برای مردم روشن شود

این خبرنگار با بیان اینکه می توانستیم در جریان جنگ سوریه بهتر عمل کنیم یادآور شد: جمهوری اسلامی در جریان جنگ سوریه تدبیری را اندیشید تا جنگ به داخل خاک ایران کشیده نشود. اما باید خیلی رک بیان کنم که می‌توانستیم بسیار موفق‌تر از امروز در حوزه کارهای رسانه‌ای و اقداماتی که در سوریه باید انجام می‌گرفت عمل کنیم. ما باید فیلم‌ها و مستندهایی درمورد علت و چرایی حضور ایران در سوریه تولید کرده و برای مردم نمایش بدهیم تا همه متوجه شوند که ما به چه دلایلی در کشور سوریه حضور پیدا کردیم.

قصه بوسنی برای ما نباید در سوریه تکرار شود

حسن شمشادی، خبرنگار و کارشناس مسائل سوریه در بخش دوم این برنامه در سخنانی، گفت: اولین گام برای ما نوشتن یک پیوست رسانه‌ای، فرهنگی و اجتماعی است تا از این به بعد بدانیم که باید در سوریه چه کاری انجام بدهیم تا قصه‌ای که در بوسنی برای ما پیش آمد و دروازه ورود به اروپا را رها کردیم و به سعودی‌ها دادیم و از آنجا داعشی بوسنیایی به سوریه آمد و سر می‌برید پیش نیاید.

وی با بیان اینکه شناخت مردم عراق و سوریه کار سختی نیست، افزود: باید توسط پژوهشگران پژوهش‌هایی انجام شود و از نتایج آن استفاده کنیم تا شاهد تدوین پیوست‌های رسانه ای، فرهنگی و اجتماعی بسیار خوبی درمورد سوریه باشیم. نکته دیگر اینکه شناخت مردم سوریه و عراق کار سختی نیست و این موضوع هم در پیوست‌هایی که به آن اشاره کردم باید درنظر گرفته شود و باید خیلی دقیق بر روی مردم این دو کشور کار کنیم.

این کارشناس مسائل سوریه ادامه داد: اگر می‌خواهیم از زمان 8 سال و 4 ماهی که در کشور سوریه داشتیم بهره‌ای ببریم و اگر می‌خواهیم خون شهدای مدافع حرم ما که از ملیت‌های مختلف در سوریه ریخته شده و با خون مردم سوریه عجین شده است به هدر نرود هرکسی باید وظیفه خود را در بخش‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ای به درستی انجام بدهد.

مردم ایران شناختی از زندگی مردم سوریه ندارند

مهرداد بیرانوند، خبرنگار در بخش دوم صحبت‌های خود در این برنامه گفت: همان‌گونه که ما توضیحاتی مناسب و قانع کننده‌ای از حضور ایران در سوریه به مردم خودمان ندادیم به همان صورت هم اطلاعاتی از مردم سوریه و نوع زندگی و آداب و رسوم آنها به مردم کشور ندادیم.

وی افزود: ما ابتدا باید با انجام کارهای کارشناسی دقیق نقاط مشترک بین دو ملیت ایران و سوریه را تعیین و مشخص کنیم. زیرا متاسفانه ما هنوز تمامی راه‌ها را شناسایی نکردیم و نمی‌دانیم از چه راه‌هایی می‌توانیم استفاده کنیم.

این خبرنگار با اشاره به عدم لزوم تولید سریال‌های طولانی برای ایجاد شناخت مردم ایران و از مردم سوریه ادامه داد: آیا ما برای شناخت مردم ایران از فرهنگ و آداب و رسوم مردم سوریه حتما باید فیلم ها و سریال‌های طولانی تولید کنیم؟ یا اینکه برنامه‌ای همانند راهیان نور تدارک ببینیم و برگزار کنیم؟ آیا کارهای ساده‌تری هم برای شناخت آنها هم هست؟ بر این اساس ما ابتدا باید راه‎ها را بشناسیم و با بحث‌های کارشناسی به دنبال این موضوع باشیم که نقطه تعامل بین دو ملت ایران و سوریه را برقرار کنیم.

راه‌های ایجاد شناخت مردم ایران و سوریه از هم را پیدا نکرده‌ایم

بیرانوند با بیان اینکه تمامی راه‌های ایجاد شناخت مردم دو کشور از هم را پیدا نکردیم خاطرنشان کرد: به نظر من ما در ابتدای راه هستیم و هنوز تمامی مسیرها را نشناختیم و نمی‌دانیم که از چه مسیرهایی می‌توان استفاده کرد. در حقیقت ما هنوز راه‌های چگونگی تعامل و شناخت بین دو کشور را هنوز به صورت کامل نشناختیم.

وی برنامه ریزی نادرست را دلیل اصلی عدم ایجاد شناخت مردم ایران و سوریه از یکدیگر دانست و اضافه کرد: دلیل عدم شکل‌گیری راه‌هایی که می‌توان بر اساس آن بین مردم دو کشور تعامل و ارتباط برقرار کرد را می‌توان در اشتباهاتی که در برنامه ریزی و سیاست‌گذاری وجود دارد دانست. زیرا وقتی دو ملت با فرهنگ‌های نزدیک به هم و برای هدفی تقریبا نزدیک به هم خون جوانان ‌آنها با یکدیگر عجین می‌شود باید بتوانیم اهداف خود را به مردم دو کشور به خوبی بیان کنیم ولی این امر را حتی نتوانستیم به مردم خودمان هم به خوبی و درستی بیان کنیم.

شمشادی در تکمیل صحبت های بیرانوند گفت: بله کاملا درست است. ما هنوز هم در ابتدای این راه هم قرار نداریم. اما بررسی‌هایی که از نظر جامعه شناختی و علوم مرتبط با این باید انجام شود جای خود را دارد. ولی در این قصه چیز دیگری هم در داخل کشور ما وجود دارد. به واسطه اختلافاتی که بین طبقات مختلف جامعه با دیدگاه‌های سیاسی مختلف وجود دارد گاهی تصاویری از مراکز خاصی از سوریه و جوانان به رقص و خوشگذرانی مشغول هستند منتشر می شود و برخی ها در داخل می گویند نیروهای ما برای حفظ این اماکن به سوریه می روند و خون خود را می ‌هند.

مردم سوریه طیف‌های مختلفی دارند که نباید فقط یک بخش آن برجسته شوند

وی با اشاره به جمعیت 23 میلیونی مردم سوریه افزود: این درحالی است که مگر همه 23 میلیون نفر جمعیت سوریه مسلمان هستند و یا قانون اساس این کشور بر اساس اسلام ناب محمدی، شیعه و جمهوری اسلامی شکل گرفته است؟ اتفاقا ماجرا اصلا اینگونه نیست. اینها همه مسائل و موضوعاتی است که باید برای همه مردم بیان کرد. نکته مهم اینکه در نهایت حدود یک درصد مردم سوریه شیعه هستند و اگر 15 درصد آنها هم علوی باشند، به همین میزان مسیحی هستند و مابقی آنها اهل سنت هستند.

این کارشناس مسائل سوریه فرهنگ دو کشور را متفاوت از هم دانست و ادامه داد: مردم سوریه یک فرهنگی دارند و مردم ایران هم فرهنگی دیگری دارند. البته فرهنگ ما هم امروز پاره‌پاره است و هر فردی را که می‌بینیم یک مدل و یک نوع است. در همین کشور خودمان شیعه نداریم که کارهایی می‌کند؟ آیا به اسم شیعه تمام می‌شود؟ چنین مواردی در کشور عراق و حتی در شهرهای مذهبی این کشور هم به چشم می‌خورد. مردم سوریه فرهنگ دیگری دارند و ما باید این فرهنگ متفاوت آنها را به مردم کشور خود نشان بدهیم.

نقش موثر فعالیت گروه های مردمی در نزدیگی فرهنگی ایران و سوریه

شمشادی فعالیت های گروه های غیر دولتی را در نزدیکی فرهنگ دو کشور بسیار مهم دانست و خاطرنشان کرد: رفت و آمدهای بین مردم دو کشور، فعالیت‌های گروه‌های مردمی، سازمان‌های غیر دولتی و حتی فعالیت‌های سازمان‌های خیره هم به تحکیم و شناخت بیشتر مردم دو کشور از فرهنگ یکدیگر و افزایش ارتباطات و گسترده‌تر شدن روابط اجتماعی و فرهنگی کمک فراوانی می‌کند.

وی با بیان اینکه نگاهم نسبت به سوریه بسیار تغییر کرده است، اضافه کرد: نگاه من نسبت به سوریه در مجموع شش ماهی که در سال 1387 در این کشور ماموریت داشتم نسبت به 8 سال و 4 ماهی که جنگ داشت طبیعتا بسیار فرق می‌کرد. در آن شش ماه به غیر از تحولات سیاسی و اقتصادی که بین دو کشور اتفاق می افتاد نگاه اصلی ما به تاریخ سوریه بود و آمدیم به برخی از آداب و رسوم سوریه نگاه کردیم.

این کارشناس مسائل سوریه یادآور شد: مردم سوریه ملت بسیار قانعی هستند و یکی از مسائلی که موجب شد تا آنها در 8 سال و 4 ماه جنگ این کشور با وجود مشقت‌ها، محاصره‌ها و عدم آمدن توریسم و قطع درآمدهای آنها در حوزه توریسم، نفت، گاز، صنعت و کشاورزی روی پای خود بمانند و مقاومت کنند ویژگی‌های آنها در صبوری و قناعت بود.

شمشادی عنوان کرد: مردم سوریه در برخی از حوزه های فرهنگی نسبت به ما تفاوت دارند اما نباید این تفاوت‌ها موجب شود که نقاط مشترک و نکات مثبتی که ما و مردم سوریه می‌توانیم بر اساس آن با هم عجین شویم و همانند امروز که با مردم و شرکت‌های عراقی در بالاترین سطح رفت و آمد و تجارت هستیم آنجا شکل نگیرد. چنین امکانی هم در سوریه برای ما فراهم است.

وی تصریح کرد: قبل از این اتفاقات یک تصور بدی بین مردم سوریه وجود داشت که آنها همه درآمد خود را از ما دارند و اگر به سوریه نرویم اینها از گرسنگی می‌میرند. اما الان 8 سال و 4 ماه است که کسی به سوریه نمی‌رود و هیچ کسی هم آنجا از گرسنگی نمرده است.

این کارشناس مسائل سوریه اظهار داشت: اواخر سال 2011 میلادی که سال شروع بحران در سوریه بود بنابر اعلام رسمی وزارت گردشگری سوریه در آن سال بیش از 8 میلیون توریسم از نقاط مختلف دنیا به سوریه آمدند. این درحالی است که در بهترین حالتی که ما ویزا را برداشتیم و 50-60 پرواز از فرودگاه‌های مختلف ایران به دمشق می‌رفت و برمی‌گشت و راه زمینی ایران و سوریه و ترکیه باز بود و بسیاری از کاروان‌ها از این راه زمینی به سوریه سفر می‌کردند در بالاترین حالت زائران ما به یک میلیون نفر رسیده بود.

شمشادی خاطرنشان کرد: الان زمانی است که علاوه بر اینکه باید مدافعان فرهنگی، رسانه‌ای و اجتماعی حرم شکل بگیرند و اجازه ندهند که خون محسن خزائی و شهید حججی و سایرین به هدر برود ما باید بحث مدافعان اقتصادی حرم را هم باید جدی بگیریم. افرادی که باید امروز در کشور و بازار سوریه حضور پیدا کنند و برای حضور قدرتمند خود زمینه سازی کنند و از سرمایه گذاری‌هایی که در آینده خواهد شد برای بازسازی سوریه که بنابر روایت‌هایی بین 50 تا 100 سال طول خواهد کشید برای اقتصاد این کشور و بهبود وضعیت معیشت مردم این کشور تلاش کنیم و حضوری داشته باشیم و در کنار آن کار اقتصادی که می‌کنیم روابط اجتماعی و فرهنگی بین دو کشور را تعمیق کنیم.

حضور اقتصادی در سوریه شرکت‌های ورشکسته ما را هم نجات می‌دهد

مهرداد بیرانوند در بخش انتهایی این برنامه در سخنانی، گفت: نکته‌ای که بسیاری از کارشناسان در حال حاضر به سراغ آن رفتند بحث اقتصاد سوریه است. در حال حاضر تنها چیزی که می‌تواند ما را به مردم سوریه نزدیک کند بحث اقتصادی و مراودات اقتصادی ما با این کشور است. این موضوع یک دستمایه‌ای برای حضور دیگری در این منطقه است. ما ضمن اینکه به آنها کمک می‌کنیم تا کشور خود را بسازند آن روابط اجتماعی و فرهنگی و آن کارهایی که دنبال آن هستیم را آنجا انجام بدهیم.

وی افزود: نکته دوم، استفاده از ظرفیت بسیار عظیمی است که شاید بسیاری از شرکت‌ها و کارخانه‌ها در این دوره از کشور ورشکسته هستند می‌توانند از خاک بلند شوند. در حال حاضر آنقدر ظرفیت انجام کار در سوریه فراوان است که ورود به چنین بازاری بسیاری چیزهای دیگری را هم به همراه خود به سوریه وارد می‌کند. ازجمله این موارد می توان به واردات فرهنگ و تعمیق روابط اشاره کرد و چه بهتر که این موقعیت برای ایران فراهم شود. زیرا اگر ایران از این ظرفیت استفاده کند دست‌آوردهای فراوانی را به دست خواهد آورد.

این خبرنگار ادامه داد: تا زمانی که ما نتوانیم بهانه حضور را در سوریه فراهم کنیم این دست‌آوردها تحقق پیدا نخواهند کرد. بنابر این اگر هم قرار باشد کسی هم حقی در انجام و اجرایی کردن این امور که همانا بازسازی سوریه است داشته باشد به نظرم سهم و حق ایران است چون بچه‌های ما زحمت زیادی آنجا کشیدند که به جرات می‌توان گفت که اگر نبود الان چیزی به اسم سوریه وجود نداشت. در واقع بیشتر بار حضور نیروهای زمینی در سوریه بر دوش ایران بود.

راهیان نور در عراق و سوریه می‌تواند راه اندازی شود

بیرانوند خاطرنشان کرد: به نظر من ایجاد یک رابطه اقتصادی برای بازسازی سوریه حتما می‌تواند یک بخشی به راهیان نور که می‌تواند یادمان شهدا باشند و از طرف دیگر هم در بخش گردشگری هم حتما موقعیت و امکانی وجود دارد. اما همه اینها به شرطی است که این الزاماتی که در صحبت‌های قبل خود به آن اشاره کردم به‌وجود بیاید.

شمشادی در تکمیل صحبت‌های بیرانوند گفت: اول اینکه، فرهنگ و ترکیب جمعیتی سوریه را باید درنظرگرفت. دوم، عراقی که ما چهار شهر مذهبی داریم را در کنار سوریه‌ای قرار بدهید که یک شهر مذهبی هم نداریم. ما با این حجم رفت و آمد زوار به عراق هنوز راهیان نور در این کشور نداریم. این کار را باید در سوریه انجام بدهیم و قبل از آن هم در عراق باید این کار را انجام بدهیم. بخشی از کاروان‌هایی که در آینده عازم سوریه می‌شوند حتما باید زمانی را برای روایتگری اردوهای راهیان نوری که به آن اشاره شد اختصاص پیدا کند و باید آنها را در نقاط مختلف این کشور بچرخانند و به آنها بگویند که تروریست‌ها تا اینجا آمده بودند و بچه‌های ما هم دربرابر آنها چه کارهایی کردند.

انتهای پیام/ 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران