گفتگوی تفصیلی با مدیر موسسه علم و سیاست: چگونه از جوانگرایی نمایشی فرار کنیم؟
خبرگزاری تسنیم در ادامهی پروندهی انعکاس نظرات صاحبنظران درباره چرایی و چگونگی «جوانگرایی» در مدیریت کشور به سراغ مدیر موسسه علم و سیاست رفته است. او دربارهی این نکته سخن میگوید که چگونه از جوانگرایی نمایشی فرار کنیم؟
گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم-زینب امیدی، «جوان گرایی»؛ این روزها در خیلی از نشستهای بررسی و تحلیل بیانیه گام دوم انقلاب بحث روی این واژه است. بسیاری معتقدند که جوانگرایی نه تنها «یک انتخاب» خوب برای تزریق خون جدید به رگهای مدیریت اجرایی کشور است، بلکه غیر از آن شاید «تنها انتخاب» قابل توجه و رو به جلو هم همین است.
رهبر انقلاب در سخنان خود از روی کار آمدن یک دولت جوان و حزب اللهی صحبت میکنند؛ هرچند تاکید میکنند که این رویکرد جوانگرایی به مفهوم «پیرزدایی» از انقلاب نیز نیست. پیران و مرشدان انقلاب در هر سطحی باید زمینه ظهور و پیدایی جوانان در صحنه های مدیریت کشور را فراهم سازند. اما انقلاب امروز در موقعیتی خاص قرار دارد و از گردنه ای در حال گذر است که به تعبیر رهبر انقلاب «پیچ تند تاریخ معاصر» است. عبور از این گردنه بدون همت مدیران و فرماندهان جوان ممکن نیست.
خبرگزاری تسنیم در ادامه بررسی پرونده «دولت جوان» این بار به سراغ علی متولی امامی مدیر مسئول موسسه علم و سیاست اشراق، پژوهشگر، مدیر پژوهشی مطالعات دانشگاه و دکتری علوم سیاسی رفته است تا نظرات او دربارهی چرایی و چگونگی جوانگرایی را منتشر کند.
بخش اول این گفتگو را در ادامه میخوانید:
بیشتر بخوانید
تسنیم: نقش جوان متعهد در روی کار آمدن دولت جوان حزب اللهی و ایجاد بستر چنین دولتی چیست؟
متولی: مساله اصلی که با آن رو به رو هستیم چگونگی امکان مشارکت سیاسی جوانان است؟ ساختارهای موجود کشور امکان مشارکت سیاسی جوانان را فراهم نمیکند و به راحتی در اختیار آنها قرار نمی دهد. البته این بدین معنا نیست که باید به جوانان امتیاز یا رانت خاصی داده شود و آنها آزمون نشده و تلاش نکرده وارد میدان شوند.
درک جمهوری اسلامی از قدرت، به نحو اساسی به مشارکت سیاسی مردم برمیگردد و در واقع از تاکیدی که حضرت امام در حضور و مشارکت مردم داشتند، نشات میگیرد. حتی جاهایی شان قدسی به مردم میدهند، علیالخصوص در سخنرانی با مسئولان خطاب به آنها میگویند: اگر همین مردم بفهمند پشت صحنه شما چیست و علیه شما قیام کنند آن وقت یوم الله دیگری رخ خواهد داد.
این صحبت به طرحی برمیگردد که امام از استاد خود آیت الله شاه آبادی برداشت کردهاند، نه از جریانات سیاسی مدرن. اگر میگوئیم طرح جمهوری اسلامی مبتنی بر مردم است به مسئله توانایی ساختار سیاسی برای تمهید مشارکت مردم برمیگردد. در دنیا این ساختار به دو شکل وجود دارد. نوع اول، ساختار ریاست جمهوری و رهبران کاریزماتیک که با رای مستقیم مردم و سازوکارهای سیاسی برگزیده می شوند و مردم به صورت مستقیم در نقطه حاد سیاست حاضر هستند.
نوع دوم، ساختار پارلمانی است که فاصله را بین مردم و راس سیاست ایجاد می کند و مشارکت سیاسی را از طریق احزاب پارلمانی و کرسیهایشان در پارلمان تمهید می کند. ما می دانیم که در جمهوری اسلامی از ابتدا ساختارهای قدرتمند سیاسی را طراحی کردیم که هم موقعیت کاریزماتیک رهبری در آن وجود دارد که به واسطه رای مستقیم مردم انتخاب می شود، هم ریاست جمهوری و پارلمان را، که به لحاظ سیاسی ساختار پیچیده و قدرتمند هستند.
*احزاب واقعی جوانان را مرحله به مرحله وارد عرصه کرده و تربیت میکنند
این ساختار سیاسی ، جانی داشته که نشات گرفته از مردم است. به واسطه همین امر نیز بنای ما مشارکت اصیل مردم در سیاست بود که موجب تاسیس «بسیج» شد. طرح بسیج فقط دفاع در حوزه نظامی نبود. لذا شما میبینید که در حوزه های سازندگی، اردوهای جهادی و... نیز شرکت میکند.
در حال حاضر فضای سیاسی کشور دو قطبی شده است، اما این در حالی است که به معنای واقعی حزب هم نیستند. زیرا حزب خیلی حرفهایتر عمل میکند اما ساخت قدرت ما مشارکت نمیسازد. احزاب واقعی ساختارهای سیاسی، اقتصادی، آموزشی و ... دارند و جوانان را مرحله به مرحله وارد عرصه کرده و تربیت می کنند تا کم کم بالا بیایند.
ما در دهه چهارم انقلاب، به راحتی شخصیت سیاسی پیدا نمیکنیم، چون همه آنها کمابیش امتحان خود را پس داده اند یعنی یا موفق بوده اند یا سوخته اند. به همین خاطر طبعا کسی مثل آقای رضایی و امثالهم دیگر نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند. در جوانان نیز شخصیت سیاسی قدرتمندی نداریم، چون امکان تجربه و امکان مشارکت در احزاب را به آنها ندادهایم. اما در دنیا به نیروی جوان مرحله به مرحله مسئولیت میدهند. او تجربه میکند، شکستها و پیروزیهایش را انجام میدهد، حالا یا شکست میخورد و کنار می رود یا در مرکز حزب به عنوان یک چهره معرفی میشود؛ اما ما چنین چیزی را هم نداریم.
حالا این سوال پیش میآید که جوانان چه نقشی برای روی کار آمدن دولت جوان دارند؟ جوانان با یک ساختار سیاسی از پیش موجود که به آنها کمتر اجازه مشارکت میدهد روبه رو هستند و طبیعی است؛ در این مسیر جوانان باید ساخت قدرت را تصاحب کنند و جناح بندی از پیش تعیین شده را از بین ببرند. این دقیقا کاری است که ایران در قبال نظام قدرت جهانی، در شرق: روسیه و چین؛ و در غرب: آمریکا و انگلیس انجام میدهد. این در حالی است که تمام کشورهای دیگر جهان باید در بلوک قدرت این کشورها دستهبندی شوند، اما ایران مخالف چنین چیزی است.
بعضاً درک سیاسی که برخی جوانان از مشاکت سیاسی و دعوت رهبری برای حضور در صحنه اداره کشور دارند این است که به یکی از جناحهای قدرت وصل شوند. من معتقدم این کار غلطی است. چرا که جناحهای فعلی درک درستی از مشارکت ندارند. لذا کسی که در جناح آنها حاضر شود را مصرف میکنند. لذا من معتقد نیستم دعوت رهبری در گام دوم، حضور و مشارکت جوانان در ساختار قدرت به شکل فعلی باشد. کاری که جوانان باید انجام دهند تصاحب قدرت به نحو اصیل کلمه است، نه قدرتطلبی!
در حال حاضر ایران در منطقه منشا تولید قدرت است. به طور مثال در میان کشورهای منطقه، عراق، سوریه و لبنان را قدرتمند میکند؛ اما نه به نحو استعماری. این در حالی است که برخی جناح های قدرت در جمهوری اسلامی جوانان را مستعمره خود در سیاست میکنند. اما ایران انسان را نقطه تولید قدرت میبیند، لذا ما نمی خواهیم این کشورها را مستعمره خود کنیم؛ بلکه می خواهیم آنها یک کشور مستقل تولیدکننده قدرت باشند. جوانان باید فرق این دو چیز را بفهمند در غیر این صورت دعوت رهبری به مشارکت سیاسی جوانان را نیز نخواهند فهمید.
آنچه که در بیانیه گام دوم به عنوان یک وجه تمایز وجود دارد فرم گفتمانی آن است که رهبر مستقیم با مردم سخن میگویند و جوانان را به عنوان نقطه تولیدکننده قدرت مورد خطاب قرار میدهند. این یعنی تک تک افرادی که در کشور زندگی میکنند، مستعد استقلال سیاسی و تولید قدرت هستند.
تسنیم: یکی از موضوعاتی که در خصوص ورود جوانان به حوزه های مدیریت و دولتی ممکن است مطرح شود، نقش دولت و نهادهاست و اینکه چقدر این موضوع از طرف آنها پذیرفته شده است؟ جوانان معترض این هستند که ما را راه نمی دهند، از طرفی در دولت شاهد هستیم برای اینکه رویکرد جوان گرایی نشان داده شود به طور مثال وزیر ارتباطات یک شخص جوان نسبت به باقی وزرا انتخاب می شود.
متولی: معتقدم این مساله ازسوی دولت پذیرفته نشده است و حضور آقای آذری جهرمی نیز یک حضور بخصوص است. این حرکت بیشتر نمایشی است یعنی بگوییم خب حالا در وزارتخانه یک زن داشته باشیم که حضور زنان را در دولت نشان دهد، یک جوان داشته باشیم که حضور جوان را؛ حضور یک وزیر جوان در دولتی که ترکیب سنی اش بالای 50-60 سال است بیشتر شبیه نمایش است.
بیشتر بخوانید
برخی راه سیاست ورزی را همچون کشورهای غربی یاد گرفتهاند. یعنی به نحو نمایشی، اتفاقات را بازسازی می کند تا منافع سیاسی خود را حفظ کند. مثلا یک وزیر جوان را سرکار بیاورد که بگوید ما مشارکت جوانان را در نظر گرفتیم.
*نباید اجازه دهیم جوانان را به صورت نمایشی در سیستم بچینند
نباید اجازه دهیم جوانان را به صورت نمایشی در سیستم بچینند. چون در این صورت عملاً اتفاقی که رخ خواهد داد تغییر نیافتن ساختار قدرت است و جوانان فقط حکم مُسکن هایی را خواهند داشت که به صورت مقطعی وارد بدنه دولت می شوند. به همین خاطر مشارکت در سیاست باید سنت داشته باشد و هر کسی از هرجایی نتواند داخل سیاست پرتاب شود، در غیر این صورت تبدیل به تخریب سیاسی می شود.
یکی از اتفاقاتی که امروز شاهد آن هستیم حضور و اعلام آمادگی بعضی از جوانان برای حضور در انتخابات است. باید از آنها پرسید که شما چه سنت علمی برای مشارکت در سیاست دارید؟ یعنی فردا که سکان دولت را به دست گرفتید چه برنامه ای برای اداره کشور خواهید داشت؟ قبل از هر چیزی برای چنین ادعایی باید طرح قابل ارائه داشت؛ اما متاسفانه در ایران نه تنها رقابتی میان طرح های ارائه شده وجود ندارد، بلکه طرحی برای ارائه نیز وجود ندارد.
مساله امروز این است که جریانی که می خواهد دولت را در دست بگیرد حتی در حد یک پروپوزال هم طرح نمی نویسد. یعنی برای مشارکت سیاسی سنت ندارد. مثلا وقتی آقای احمدی نژاد با شعار عدالت یا آقای روحانی با شعار اعتدال آمدند، توضیحی در خصوص اینکه چه طرحی یا درکی از عدالت و اعتدال دارند، همچنین توضیحی در خصوص نحوه توزیع آنها در جامعه و ... ارائه ندادند!
*جوانان از پس یک تشکیلات علمی و سیاسی میتوانند در صحنه اداره کشور حاضر شوند
همین جریان جوان گرایی که خود را برای مشارکت در انتخابات آماده می کند باید از الان اعلام کند به طور مثال چه طرحی برای اداره کشور، تحریم ها، مشارکت مردم، اقتصاد جامعه و... دارد. باید اعلام کند که حساب شده وارد صحنه می شود و چشم داشتی برای به قدرت رسیدن ندارد.
به اعتقاد من جوانان از پس یک تشکیلات علمی و سیاسی میتوانند در صحنه اداره کشور حاضر شوند. این نیست که صرف قرار گرفتن جناح بندی های قدرت و حضور رسانه ها بتوانند روی کار بیایند؛ در این صورت طبق چیزی که پیش تر گفتم فقط مهره بازی خواهند شد یا اگر روی کار بیایند عملا در اداره کشور خواهند ماند. اگر احزاب ما جوانان را از یک بازه سنی وارد سازوکار اجرایی کنند و به آنها مسئولیت دهند تا تجربه کسب کنند، وقتی قرار باشد وارد عرصه جدی مسئولیتی کشور شوند با یک سنت علمی، با تجربه و متکی به آنها عهده دار مسئولیت می شوند. در حال حاضر بسیاری از جوانان ما تجربه تشکیلات سیاسی را ندارند. به همین خاطر هم دولت و هم جوانان آمادگی کامل را پیدا نکرده اند.
پایان بخش اول
انتهای پیام/