مصادیق تروریسم دولتی عربستان و انگیزههای پشت پرده بن سلمان
عربستان که طی چندین دهه به عنوان یکی از حامیان اصلی تروریسم دولتی معرفی شده، طی سالهای اخیر بنا به انگیزههای شخصی محمد بن سلمان اقدامات تروریستی خود را گسترش داده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، حاکمیت عربستان سعودی در ابعاد داخلی و بینالمللی سیاست تروریسم دولتی را ضد شهروندان خود و متفکران و حقوقدانان و فعالان سیاسی و همچنین مردم منطقه دنبال میکند. این رویکرد از زمان به قدرت رسیدن محمد بن سلمان در ولایتعهدی عربستان و نوسازی سیستم امنیتی جدید این کشور گسترش چشمگیری پیدا کرده است.
تـروریسم دولتی به معنای دست داشتن آشکار و پنهان شخصیتهای مطرح و محافل دولتی یک کشور در اقدامات خشونتآمیز و برنامهریزیشده با انگیزههای سیاسی است. در این نوع تروریسم، دولت از طـریق اعـمال سـیاستهای حکومتی و با هدف ایجاد رعب و وحشت در میان شهروندان و مردم دیگر کشورها به رهبری و هدایت این خشونتها میپردازد تا دیگران را مجبور به تسلیم شدن در برابر منافع خود کند.
تروریسم دولتی به دو شکل داخلی و بینالمللی اعمال میشود. در بُعد داخلی، دولت از آن دسته از اعمال تروریستی حمایت میکند که رویکرد داخلی دارند؛ یعنی برای مثال علیه اتباع همان دولت در داخل کشور یا اتباع مقیم خود در کشورهای دیگر اقدامات تروریستی را انجام می دهد.
در تروریسم دولتی بینالمللی اما دولت به حمایت از اقداماتی میپردازد که جنبههای بینالمللی و خارجی دارند. اینگونه اقدامات معمولا به صورت غیرمستقیم توسط دولت حـمایت مـیشود، چرا که در صورت اثبات انتساب آن به دولت، می تواند موجب مسئولیت بینالمللی و محاکمههای بینالمللی شود.
مصادیق تروریسم دولتی عربستان:
الف: بازداشت بدون محاکمه شهروندان
طی سالهای اخیر عربستان سعودی هجمه گستردهای را ضد تمام کسانی به راه انداخته که سیاستهای ولیعهد را نمیپذیرند. در این رابطه تعداد قابل توجهی از مفتیان و فعالان حقوقی بشر و رسانهای بازداشت شدهاند که از جمله آنها میتوان به سلمان العودة، سفر الحوالی، علی العمری، محمد موسى الشریف، علی عمر بادحدح، عادل بانعمة، الإمام إدریس أبکر، خالد العجمی و عبد المحسن الأحمد اشاره کرد.
رژیم آل سعود همچنین تعداد قابل توجهی از فعالان زن سعودی از جمله لجین الهذلول و إیمان النفجان وعزیزة الیوسف و هتون الفاسی را زندانی کرده است.
در همین رابطه بسیاری از سازمانهای حقوق بشری از جمله دیدهبان حقوق بشر و عفو بینالملل بازداشتهای صورت گرفته در عربستان را محکوم کرده و خواستار آزادی فوری زندانیان شدهاند.
ب: ترور و ربایش جمال خاشقجی و دیگر منتقدان خارجنشین
ترور جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد عربستان در کنسولگری این کشور در ترکیه دیگر از نشانههای تروریسم دولتی آلسعود است که باعث خشم بینالمللی ضد محمد بن سلمان شد که دستور اجرای این جنایت را داده است.
عربستان سعودی به این جنایتها اکتفا نکرده، بلکه تلاش دارد شهروندان منتقد خود که در غرب اقامت دارند را به داخل عربستان بکشانند. درخواست برای احضار آنها در سفارتخانههای عربستان در کشورهای دیگر به صورت مکرر مطرح شده است، جایی که در آنجا امکان ربایش این افراد یا مجبور کردن آنها برای بازگشت به کشور وجود دارد.
قتل خاشقجی که در داخل ساختمان کنسولگری عربستان در استانبول که منطقهای تحت حاکمیت قضایی عربستان است، منجر به نقض ماده 55 معاهده 1963 وین در روابط کنسولی و نیز نادیده گرفتن حق حاکمیت کشور میزبان شده است. بر اساس این ماده، تمام اشخاصی که از مزایا و مصونیتهای دیپلماتیک بهرهمند میشوند، بدون آنکه به مزایا و مصونیتهای آنان لطمهای وارد آید، مکلف هستند که قوانین و مقررات دولت پذیرنده را محترم شمرده و از مداخله در امور داخلی آن دولت، خودداری کنند.
علاوه بر اینکه این مسئله صرف نقض حق حیات شهروندی توسط دولت متبوعش نیست، بلکه سرکوب مخالفان و منتقدان سیاسی مصداق تروریسم دولتی است، چرا که شواهد گویای آن است که قتل وی توسط مأموران وابسته به دولت عربستان سعودی انجام شده است.
ج: بازداشت یا ترور شاهزادگان منتقد با استفاده از القاعده
تروریسم دولتی عربستان تنها منحصر به شهروندان عادی نمیشود، بلکه شاهزادگان سعودی منتقد محمد بن سلمان را نیز در بر گرفته است. طی سه سال گذشته، سه نفر از شاهزادگان سعودی که در اروپا زندگی میکردند و منتقد سیاستهای دولت عربستان بودند، بازداشت شدهاند. ارزیابی هایی وجود دارد که نشان میدهد این افراد یا ربوده شدهاند یا به داخل عربستان منتقل شدهاند. این در حالی است که هیچ خبری از آنها وجود ندارد. این سه شاهزاده سعودی «سلطان بن ترکی بن عبد العزیز»، «ترکی بن بندر آل سعود» و «سعود بن سیف النصر» هستند که مطالبات مکرری در خصوص اصلاحات در عربستان مطرح کرده و خاندان حاکم را به فساد و نقض حقوق بشر متهم میکردند.
یکی دیگر از شاهزادگان سعودی که از خاندان حاکم جدا شده، خالد بن فرحان آل سعود است که به آلمان فرار کرده و در آنجا پناهندگی سیاسی گرفته است. او نیز از تلاشهای عربستان برای بازگرداندنش به ریاض ابراز نگرانی کرده است.
وی پیش از این در گفتگو با بیبیسی تاکید کرد: ما 4 شاهزاده سعودی در اروپا بودیم که از خاندان حاکم و حاکمیت آنها در عربستان انتقاد کردیم، در حال حاضر سه نفر از ما ربوده شدهاند و من تنها کسی هستم که همچنان ربوده نشدهام.
وی میافزاید که آنها از مدتها پیش برنامه ربودن من را نیز طراحی کردهاند و اگر میتوانستند، بارها این کار را انجام میدادند، اما من بسیار هوشیار هستم و این هزینه آزادی من است.
رژیم سعودی در جنایات خود و تروریسم دولتی که این سالها دنبال میکند تا این حد بسنده نکرده و برای اجرای جنایتهای خود حتی از عناصر گروه تروریستی القاعده نیز استفاده می کند. این موضوع را یک افسر ارشد سابق اطلاعاتی آمریکا در گفتگو با شبکه الجزیره فاش و تاکید کرد که عربستان برای ترور 3 نفر از شاهزادگان سعودی از القاعده استفاده کرده است.
جان کریاکو مسئول سابق یگان مبارزه با تروریسم در آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا «سیا» در مصاحبه با این شبکه خبری عربی طرح محرمانه سرویس اطلاعاتی رژیم آلسعود را برای سازماندهای گروههای تروریستی در سرکوب معترضان داخلی افشا کرد.
کریاکو گفت: سیا هنگام بازداشت "ابوزبیده" از سرکردگان گروه تروریستی القاعده در سال 2002، یک دفترچه یادداشت همراه با او پیدا کرد که شماره تلفنهای سه نفر از شخصیتهای مطرح در خاندان آل سعود در آن نوشته شده بود.
به گفته این مقام سابق سیا، دو نفر از این سه نفر به طرز مشکوکی کشته شده بودند و نفر سوم نیز ناپدید شده بود. کریاکو افزود: این موضوع نشان میدهد آنها اطلاعات زیادی در خصوص ارتباط سعودی ها با ایجاد گروه تروریستی القاعده و یا روابط عربستان با حملات 11 سپتامبر 2001 داشته اند و باید از بین می رفتند تا این اطلاعات فاش نشود.
د: تشکیل گروههای تروریستی در خاورمیانه و آفریقا
گروههای تروریستی جهت پیشبرد اهدافشان به شدت نیازمند تأمین منابع مالی و لجستیکی و البته حمایت سیاسی هستند و اساساً یک گروه تروریستی بدون حمایت سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی یک کشور، قابلیت تداوم ندارند. عربستان سعودی با وجود انکار رسمی، طی دهههای اخیر به اشکال مختلف از گروههای تروریستی حمایت کرده تلاش داشته در راستای سیاست خارجی خود، از آنها و اقدامات تروریستی آنها بهره برداری کند.
اسناد و مدارک موجود نشان میدهد که عربستان با راهاندازی و حمایت مالی و نظامی از گروههای تروریستی وهابی القاعده، سپاه محمد و لشکر جنگوی و قاعده المجاهدین در پاکستان، گروه تروریستی وهابی الشباب در سومالی، گروه تروریستی وهابی بوکوحرام در نیجریه، گروه تروریستی وهابی جند الله، توحید و جهاد و... در ایران، جماعت انصارالتوحید وهابی در هند، گروه تروریستی وهابی جیش دولت اسلامی در لیبی، گروههای تروریستی وهابی انصار الاسلام و القاعده در عراق و گروه تروریستی جبهه النصره و داعش در سوریه، نقش مهمی را در ترویج تروریسم در جهان ایفا کرده است.
این رژیم در شکلگیری، حمایت مالی تروریستهای تکفیری نقش اساسی داشته است؛ و حتی در بسیاری از موارد خط مشی سیاسی را به تروریستها از جبهه تروریستهای سوریه گرفته تا تروریستهای فعال در عراق و سایر نقاط جهان، منتقل میکند. با توجه به اینکه مطابق با کنوانسیون حقوقی مقابله با تروریستها، اگر دولتها به هر حال در سازماندهی، تحریک، تشویق اقدامات تروریستی و کمک به آن مشارکت نمایند مسئول خواهند بود، لذا عمده رفتارهای این رژیم، مصداق تروریسم دولتی است.
ه: اقدامات تروریستی و جنایات جنگی در یمن
اقداماتی که عربستان در جنگ یمن انجام داده، فجیعترین نوع جنایات تروریستی در جهان است که بزرگترین فاجعه انسانی قرن را رقم زده است. ائتلاف سعودی، از ابتدای جنگ علیه ملت یمن تاکنون، این کشور را به لحاظ دریایی، هوایی و زمینی محاصره کرده و مناطق مسکونی و مراکز نظامی را بمباران میکنند و بدین سبب غیرنظامیان و بهویژه کودکان بیگناهی، بهطور پیوسته قربانی حملات و بمبارانهای جنگندههای ائتلاف به رهبری عربستان سعودی میشوند که به گفته بسیاری از کارشناسان این جنایات بینالمللی از منظر حقوق بینالملل قابلبررسی و پیگیرد بینالمللی است.
اگر بخواهیم شیوه جنگی و جنایات صورت گرفته علیه یمن را با اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری، مطابقت دهیم، یقیناً این نوع شیوه جنگی، از منظر حقوق بینالمللی کیفری، ممنوع بوده و جرم محسوب میشود. در این راستا دولت سعودی و متحدان آنکه با تجاوز نظامی به یمن، هر سه جنایت مورد اشاره در دیوان کیفری بینالمللی، یعنی جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و جنایت علیه صلح را مرتکب شدهاند، اقداماتی نظیر محدودسازی دسترسی به کمکهای انسانی و مداوای مجروحان، بازداشتهای خودسرانه و آدمربایی در کنار بمباران مناطق مسکونی و غیرنظامی ازجمله اقدامات غیرانسانی ائتلاف نظامی سعودی بوده است که در گزارش سازمان ملل به آن اشاره شده است که در تروریستی بودن این اقدامات عربستان، هیچ شکی ایجاد نمیکند.
ز: سرکوب شیعیان منطقه الشرقیه عربستان
از سال 1933 که شبه جزیره عربستان تحت سلطه خاندان آل سعود قرار گرفت، تاکنون مناطق شیعه نشین صرفاً به دلیل مذهب و عقایدشان شاهد سرکوبگری، تبعیض، نابرابری و جنایت از سوی حکومت مرکزی بوده است. به همین علت شیعیان همواره نسبت به وضعیت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی خود و عملکرد رژیم حاکم معترضند و بارها اعتراض خود را به اشکال مختلف اعلام کردهاند. اما واکنش حکومت در قبال خواستههای مشروع و قانونی مردم این منطقه برای برخورداری از حقوق اولیه انسانی و شهروندی خود سیاست مشت آهنین، زندان، سرکوب و اعدام معترضان بوده است. سرویس های امنیتی عربستان در این منطقه به طور مرتب عملیات انجام می دهند.
در این میان علاوه بر ماهیت ایدئولوژیک فشارها و تبعیضات علیه شیعیان که از اتحاد تاریخی وهابیت آل شیخ و آل سعود نشأت میگیرد، موضوع نفت خیز بودن مناطق شرقی خود بر شدت و دامنه سرکوبها علیه شیعیان افزوده است.
اقدامات سرکوبگرانه ریاض علیه شیعیان و تشدید این اقدامات در دوران زمامداری محمد بن سلمان گرچه با مخالفت ظاهری سازمانهای بین المللی و افکار عمومی جهان مواجه شده، اما موسسات ذیربط هیچ اقدام جدی و الزامآوری برای توقف این جنایتها انجام نداده اند.
انتقاد نهادیی چون دیده بان حقوق بشر، عفو بینالملل و محافل مرتبط با سازمان ملل متحد هیچ گاه نتوانسته مشکل جدی برای عربستان ایجاد کند، دلیل این موضوع حمایت بی دریغ دولتهای غربی بویژه ایالات متحده و کشورهای اروپایی از ریاض به علت منافع اقتصادی و سیاسی و قراردادهای تسلیحاتی است.
ز: مدیریت حادثه تروریستی 11 سپتامبر
اگر از نقش دولت وقت آمریکا در مدیریت حادثه تروریستی 11 سپتامبر چشمپوشی کنیم، تقریبا تمامی تروریستهای فعال در وقایع اخیر جهان از 11 سپتامبر یا تابعیت عربستان سعودی را داشتهاند و یا در مدارس تحت تامین مالی و عقیدتی این دولت رشد و تربیت یافتهاند. این مورد در گزارش اخیر کنگره آمریکا در خصوص دخالت عربستان در تروریسم 11 سپتامبر مشهود بود.
ایجاد مدارس افراط گرایانه و وهابی در پاکستان و افغانستان در طی سالیان متمادی که از جمله منجر به وقوع حوادثی چون 11 سپتامبر شد، به وضوح تبدیل شدن این کشور به کشوری حامی تروریسم از نوع دولتی را نمایان میکند.
انگیزههای محمد بن سلمان در استفاده از تروریسم دولتی
بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند که اقدامات محمد بن سلمان ناشی از نگرانیهای وی در از دست دادن پست ولایتعهدی است، چرا که وی با سرعت بالایی به این پست رسیده است و پیش از این یک شاهزاده عادی در داخل خاندان حاکم عربستان بود.
سلمان بن عبدالعزیز پادشاه کنونی عربستان با کنار زدن رقبای احتمالی وی، راه را برای پادشاهی آینده او هموار کرده است. منابع آمریکایی گزارش میدهند که تصمیم پادشاه عربستان برای قرار دادن مسئولیت سیستم اطلاعاتی عربستان بر عهده محمد بن سلمان بعد از اعتراضات صورت گرفته در پی ترور خاشقجی در اکتبر سال 2018 نشان می دهد که ولیعهد عربستان همچنان پستی دست نیافتنی است و خشم و اعتراضات بینالمللی ضد این جنایت نیز نمیتواند جایگاه محمد بن سلمان را در نزد پادشاه کاهش دهد.
این در حالی است که سازمان عفو بین الملل پیش از این در گزارش آورده بود که محمد بن سلمان هر روز که به حکومت خود ادامه میدهد، در نتیجه بازداشت و ربایش شخصیتهایی که تهدیدی برای حاکمیت وی هستند، رسوایی جدید برای خود رقم می زند.
بر اساس این گزارش عربستان سعودی هزاران نفر را بدون تحویل به دادگاههای قضایی بازداشت کرده و آنها را متهم به اقدامات جنایی واهی کرده است.
خالد بن فرحان شاهزاده جدا شده از خاندان عربستان سعودی در گفتگوی مطبوعاتی که در می سال 2018 منتشر شد، اعلام کرد که محمد بن سلمان جایگاه ویژه ای در داخل حاکمیت عربستان نداشت، این در حالی بود که برادران او مناصب بالایی را در اختیار داشتند. پسر عموهایش از او سن بیشتری داشتند و از تجربه بالاتری نیز برخوردار بودند. اوضاع آنها از نظر آموزشی و از هر لحاظ بهتر از بن سلمان بود.
وی میافزاید که این موضوع مشکلات روانی متعددی برای محمد بن سلمان ایجاد کرد، چرا که دوست داشت با پسر عموهایش هم طراز باشد. به همین علت است که بخش قابل توجهی از آنها الان مورد انتقام قرار گرفته اند و تعدادی نیز در بازداشت هستند.
این شاهزاده سعودی با وجود جدا شدن از خاندان حاکم عربستان میگوید که تماس مستمری با دیگر شاهزادههای آل سعود دارد و میبیند که خاندان حاکم در نتیجه بازداشتها و توهینهای مکرری که شاهزادگان ارشد از سوی محمد بن سلمان دریافت میکنند، دچار شوک هستند.
دیپلمات ها و تحلیلگران مسائل داخلی عربستان معتقدند که بسیاری از شخصیتهای خاندان حاکم تمامی تلاش خود را به کار گرفته اند تا شاید بتوانند مانع از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان شوند، اما در حال حاضر هیچ سیگنالی وجود ندارد که نشان دهد پادشاه سعودی به دنبال روی کار آوردن فرد دیگری به جای فرزند خود باشد. این در حالی است که تمامی سیاست های محمد بن سلمان در سال های اخیر با شکست مواجه بوده و همین موضوع ثبات عربستان را با تهدید مواجه کرده است.
گزارش از علی عباسی
انتهای پیام/