نظر یک حقوقدان درباره اختیارات ولیفقیه طبق قانون اساسی
رئیس مرکز وکلا، کارشناسان و مشاوران خانواده قوهقضاییه گفت: ما در نظام جمهوری اسلامی در عرصه عمل اختیارات ولیفقیه را به شدت محدود کردیم، اساساً اختیارات ولیفقیهِ امروز با اختیارات معصوم قابل مقایسه نیست.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، بیست و دومین قسمت از سری جدید برنامههای بدون توقف، به روی آنتن شبکه سه سیما رفت، در این برنامه علی بهادریجهرمی، مدرس دانشگاه و حقوقدان در پاسخ به این سؤال که «اگر اختیارات معصوم به ولیفقیه داده شود جامعه اسلامی دچار مشکل نخواهد شد»، گفت: ما هرگز نمیگوییم که چقدر خوب شد که معصوم غایب است که داریم ولیفقیه را جایگزین او میکنیم و دیگر همه چیز حل است، نه همه چیز حل نیست، با حضور معصوم همه چیز حل میشود.
وی ادامه داد: اما این را هم نمیتوانیم بگوییم حالا چون ممکن است آن کسی که جای معصوم میگذاریم ممکن است خطایی بکند این کار را نکنیم و یا اختیاراتش را محدود کنیم، خوب آن تکهای که میخواهید محدود کنید چیست؟ اگر در همان تکهای که اختیارات را محدود کردید نیاز حاصل شد چه کار کنیم، ما در نظام جمهوری اسلامی در عرصه عمل اختیارات ولیفقیه را به شدت محدود کردیم، اساسا اختیارات ولیفقیهِ امروز با اختیارات معصوم قابل مقایسه نیست.
رئیس مرکز وکلا، کارشناسان و مشاوران خانواده قوهقضاییه با اشاره به اینکه در جمهوری اسلامی نظارت مستمر بر عملکرد ولیفقیه صورت میگیرد، اظهار داشت: مکانیسمهای نظارتی جدی مبتنی بر مبانی دینی و عقلی طراحی و احتمالات خطا مدنظر قرار گرفته و با مدنظر قرار دادن احتمال خطا، تئوری ولایتفقیه ساختارسازی شده است. در زمان معصوم مثلا زمان پیامبر(ص) هم بحث مشورت را داریم، یک بخشهایی از مشارکت در اداره امور، مشورت دادن، خیرخواهی کردن، نقد کردن در دوره معصوم هم وجود داشته است.
بهادریجهرمی تصریح کرد: من میگویم اختیاراتی که در عرصه اجتماعی به معصوم داده شده باید به ولیفقیه هم واگذار شود، استدلالم هم این است اگر از کسی که میخواهیم بگذاریم در رأس جامعه اسلامی همان خروجی را میخواهیم که از معصوم میخواهیم، پس باید همان اختیارات را هم به او بدهیم، این هم منافاتی با نظارت و مشورت و اینها ندارد.
وی اضافه کرد: معصوم و غیر معصوم وقتی در صدر حکومت اسلامی قرار میگیرد، هدفش اساسا این است که زمینه اجتماعی را بهگونهای فراهم کند که شهروندان بتوانند به حداکثر رشد ممکن نائل شوند، هم در دوره عصمت و هم در دوره غیبت.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه دعوا یا اختلاف نظر تئوریک، آکادمیک و حوزوی آیتالله خویی درباره ولایتفقیه بر سر ولایت مطلقه است، یادآور شد: ایشان معتقد به ولایت مقیده فقیه است نه مطلقه، یعنی ولایتفقیه را قبول دارند، تئوری ولایتفقیه را تقریبا همه فقهای شیعه قبول دارند، حالا در جزئیات ممکن است نظراتشان متفاوت باشد، تئوری ولایت مقیده فقیه یکی از قائلانش حضرت آیتالله خویی است، البته ولایت مقیده را به این معنی نگیرید که امور صغیری اداره میشود نه آن هم میشود اداره امور مسلمین از جمله اعلان جنگ و صلح.
بهادری همچنین در پاسخ به این سؤال که «آیا اولیالامر به غیر از معصوم ولیفقیه را هم در بر میگیرد» گفت: اساسا چه کسی گفته که اولیالامر تنها معصوم است؟ اولیالامر را اگر بخواهیم تفسیر کنیم، هیچ معنایی به محدود کردنش به حوزه خاص نداریم، با تفسیر شما این آیه قرآن فقط و فقط برای دوره 250 ساله حضور معصوم است و بعد از 250 سال دیگر کارایی ندارد.
وی با ذکر این مطلب که کسی جای معصوم را نمیتواند بگیرد، ادامه داد: وقتی معصوم نیست، ما میرویم شبیهترین فرد به او را پیدا میکنیم که این نکته در زمان حضور معصوم نیز بوده، چون همه کسانی که در زمان معصوم بودند که دسترسی به معصوم نداشتند، معصومین در زمان حضورشان هم نمایندههایی داشتند که آن نمایندهها به صورت تامالاختیار محل رجوع مردم بودند و وقتی آن نماینده به تبع معصوم چیزی را اعلام میکرد برای مردم حجیت داشت انگار که از زبان معصوم این را شنیدند.
رئیس مرکز وکلا، کارشناسان و مشاوران خانواده قوهقضاییه اضافه کرد: یعنی همین مدل انتخابی که در دوره ما وجود دارد در دوره حضور معصوم هم وجود داشته، البته خود آن نماینده هم میداند اگر چیزی را ندانست و در حوزه صلاحیتش نبود یا ورود پیدا نمیکند و یا سؤال و تحقیق میکند، در همان دوره هم بوده.
بهادری درباره تفاوت بین مرجع تقلید و ولایتفقیه، عنوان کرد: اتفاقا تئوری مرجعیت یکی از نمادها و نمودهای تبلور همین تئوری ولایتفقیه است، حوزه فعالیت مرجع تقلید در دورهای است که امکان تشکیل حاکمیت وجود نداشته باشد و این دقیقا استمرار همان تفکر است، به بیان دیگر همان تفکری که وجود مرجع را ضروری میداند، وقتی که معصوم وجود ندارد همان تفکر، همان استدلال، همان خطیمشی و همان روش به اثبات ولایت هم میانجامد و میگوید وقتی معصوم نیست و میخواهی بدانی تکلیف چیست، برو از کارشناس بپرس و اسم آن کارشناس را مرجع تقلید میگذاریم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: حالا میگوید این کارشناس در چه حوزههایی اظهارنظر میکند، در تمامی موضوعات اسلامی اظهارنظر میکند یک زمانی امکان دارد ما بخواهیم نظم اجتماعی مبتنی بر اسلام حاکم کنیم، حالا اگر امکان حکومت اسلامی فراهم شد، میتوانیم بگوییم 20 تا مرجع تقلید همزمان اِعمال حاکمیت کنند، نه، حکومت یک بحث عقلی است، در سایر کشورها هم همینطور است یک کسی را میگذارند در رأس حکومت، یک کسی که الزاما از همین مراجع است، یعنی بین همان افراد یکی که شرایط بیشتری دارد او بیاید و حکومت را در دست بگیرد.
انتهای پیام/