نگاهی به کتاب «جنگ کثیف» -۴| سوریه؛ اصلاحات بشار اسد و افزایش حمایت مردمی
رئیس جمهور سوریه از ابتدای دولت خود اقدام به انجام اصلاحات در سوریه کرد و فتنهانگیزی های فرقهگرایان افراطی و غرب نیز نتوانست موضع مردم را نسبت به وی و ارتش سوریه تغییر دهد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، کتاب «جنگ کثیف سوریه؛ تغییر نظام و مقاومت» توسط تیم اندرسون نویسنده و پژوهشگر استرالیایی تالیف شده که دارای 13 فصل است. هر فصل این کتاب به ابعاد مختلف شیطنت ها و مداخلات کشورهای غربی و در راس آنها آمریکا در جنگ ضد دولت سوریه اشاره می کند. این کتاب موفق شده بخش قابل توجهی از پشت پرده مداخله غرب و آمریکا در کشتار صورت گرفته در سوریه را فاش کند که تاکنون بالغ بر یک میلیون نفر در آن کشته شده اند.
بررسی جنگ تبلیغاتی و رسانه ای غرب، تحولات درعا در ابتدای ناآرامی ها، انجام کشتار های جمعی متعدد، نقش آمریکا در بازتولید گروه های تروریستی بویژه داعش، ادعاهای غربی در انجام حملات شیمیایی، تأثیر تحریم های آمریکا بر سخت تر شدن زندگی مردم سوریه و نقش پروژه خاورمیانه بزرگ و هرج و مرج خلاق آمریکا در حوادث سوریه از جمله مسائل بررسی شده در این کتاب است.
چکیده
*انتخابات 2014 سوریه با مشارکت حداکثری مردم برگزار شد.
*بشار اسد با کسب بیشترین آراء پیروز انتخابات شد.
*مردم سوریه همواره از بشار اسد و ارتش کشورشان حمایت می کنند.
*رئیس جمهور جوان سوریه اصلاحات زیادی در زمینه های مختلف اقتصادی، آموزشی، سلامت و .. انجام داد.
*حتی مخالفان داخلی سوریه نیز هیچگاه در حملات و فتنه انگیزی های فرقه گرایان تحت حمایت خارجی ضد دولت مشارکت نداشتند.
فصل چهارم:
اصلاحات رئیس جمهور جوان سوریه
بشاراسد نامزد ریاست جمهوری شانس اصلی در اقدام به اصلاحات بود. بسیاری، فرصت اصلاحات را در رئیس جمهور جوان می دیدند اما عده ای دیگر به دنبال تجزیه سوریه بودند.
بشار اسد رئیس جمهور سوریه شروع به اصلاحات کرد و به سرعت در این زمینه رشد کرد. اصلاحات اجتماعی و اقتصادی وی شامل ایده های جدید آموزشی همراه با آزادی اقتصادی بود که در بازارهای جدید را باز می کرد. همچنین هزاران نفر نیز از زندان های سیاسی آزاد شدند.
شاید بشار اسد در سالهای اولیه دولت خود فرصت زیادی برای انجام اصلاحات سیاسی نداشت. همچنین می توان گفت که وی به منظور جبران اصلاحات سیاسی در سالهای اولیه، اقدام به برقراری روابط با بازرگانان کرد و چندین سازمان غیردولتی و با نظارت دولت میان جوانان و دانشجویان در بخش های مختلف جامعه راه اندازی کرد.این سازمان ها شامل سازمان مردم نهاد رشد امانت داری و صندوق توسعه کامل روستایی سوریه (فردوس) بود. در این میان اسماء اسد بانوی اول سوریه و همسر بشار اسد، نقش مهمی در انجام این اصلاحات به ویژه امور مربوط به جوانان و کودکان داشت. این سازمان ها برخی از شرکای بین المللی از جمله برنامه عمران ملل متحد و یونیسف را نیز به خود جلب کرد.
باید اشاره کنیم که با وجود همه این اصلاحات، دولت سوریه بر رایگان بودن همه خدمات بهداشت و سلامت و آموزش محافظت کرد. همچنین تا امروز مدارس سوریه نیز رایگان بوده و حدود صدها هزار دانش آموز در آنها ثبت نام کرده اند که این نوع آموزش در واقع اساس توانمندی اجتماعی است.
در این میان مردم با صدور بیانیه هایی مطالبات خود را به دولت اطلاع دادند. با وجود اینکه قوانین حالت اضطراری همچنان درحال اجرا بود، سرویس اطلاعات نظامی احساس کرد که برخی از این سازمان ها در حال توطئه هستند که این امر منجر به بازداشت برخی مسئولان آنهاشد؛ برخی این اتفاق را زمستان دمشق می نامند. باوجود اینکه مخالفت متحدی ضد دولت وجود نداشت، برای اولین بار در سالهای متمادی، برخی در اماکن عمومی به انتقاد از دولت پرداختند و برخی سازمان های طراح این اقدام مانند کمیته احیای جامعه شهری و.. نیز آن را ادامه دادند.
توطئههای آمریکا
سوریه پس از جنگ عراق در 2003 میان دو ارتش اشغالگر قدرتمند قرار گرفت: ارتش امریکا و رژیم صهیونیستی که دشمن دولت سوریه بودند. در این زمان میلیون ها آواره عراقی وارد سوریه شدند. به دنبال این اتفاق سوریه با احترام از این آوارگان استقبال کرد، اما آمریکا این امر را حمایت سوریه از مقاومت عراق قلمداد و تحریم هایی نیز ضد این کشور اعمال کرد. هم زمان با آن، خروج ناگهانی سوریه از لبنان پس از سی سال و انقلاب سرو که در لبنان اتفاق افتاد، موجب تحریک بیشتر فعالان مخالف شد.
لازم به ذکر است که گردهمایی اکتبر 2005 در دمشق و تحت فشار گذاشتن دولت به منظور انجام اصلاحات دموکراتیک، بزرگترین تجمع مخالفت آمیز در تاریخ حکومت حزب بعث از سال 1963 بود. این تجمع شامل لیبرالیست ها و مارکسیست ها و نیز کُردهای عرب بود.
آنها خواستار برپایی دولت ملی دموکراتیک به شیوه مسالمت آمیز و با توافق بودند.آنها همچنین خواستار لغو قانون اضطراری و احکام عرفی، همراه با تقویت ارتش ملی و ابقای آن خارج از چارچوب درگیری های سیاسی و بازی دموکراتیک بودند. این افراد از دولت می خواستند که سازمان های مردمی و اتحادیه های صنفی و نهادهای دیگر را از قیمومیت دولت و حزب بعث آزاد کند.در واقع خواستار یک دولت سکولار بودند.
حمایت مردم از بشار اسد
با همه این اوصاف، ملی گرایی عربی و همبستگی منطقه ای قوی و نیز محبوبیت رئیس جمهور جوان در منطقه و سوریه همچنان باقی ماند. نظرسنجی هایی که در شش کشور انجام شد نشان می داد که 88 درصد معتقدند آمریکا و رژیم صهیونیستی بزرگترین خطری هستند که منطقه را تهدید می کنند. همچنین 77 درصد نیز معتقد بودند که بشار اسد محبوب ترین رئیس جمهور عربی در خاورمیانه است.
در این میان لازم است که میان حمایت از مسلمانان و حمایت از اسلام گراها تمایز قائل شویم. یکی از مقامات دمشق در سال 2013 اعلام کرد که گروه اخوان المسلمین همواره بزرگترین گروه مخالف دولت در سوریه بوده است که در بهترین حالت و زمانی که دست به اعمال خشونت آمیز نزنند حداکثر 15 درصد مردم از آنها حمایت می کنند و در غیر این صورت این حمایت نیز از بین می رود.
در فضای درگیری های مصر و تونس و دوماه قبل از درگیری های خشونت آمیز در سوریه، بشار اسد اعلام کرد که اصلاحات زیادی انجام خواهد داد. وی تصریح کرد که پیش از اتفاقات مصر و تونس نیازی به اصلاحات بیشتر نمی دیدم اما در زمان شورش، فرصتی برای اصلاحات باقی نمی ماند. در این میان کشورهای دیگر معتقد بودند که سوریه با تقویت و بهبود شرایط اجتماعی و آموزشی و محافظت بر حقوق اقلیت ها و نیز سیاست خارجی مستقل از نیروهای آمریکایی و صهیونیستی و نیز آزادی دینی، کاملا با مصر فرق دارد.
در این راستا کشورهای امارات و قطر که دشمن آشکار سوریه هستند،میلیاردها دلار در اختیار گروه های مسلح در سوریه قرار دادند. شبکه الجزیره قطر در ژانویه 2011 اعلام کرد که به دلیل محبوبیت بشار اسد در سوریه، انقلاب در این کشور بعید به نظر می رسید. اما در واقع مردم سوریه به دلیل فقر و فساد به دنبال تغییر نظام بودند؛ اما بشار اسد را به دلیل اصلاحات و اقداماتش دوست داشتند.
رابرت فیسک، یکی از معدود روزنامه نگارانی که اطلاعات زیادی در رابطه با تاریخ عربی داشت و با دقت به آن توجه می کرد، ملاحظاتی در رابطه با دولت سوریه بیان کرد. وی اظهار کرد که یک راهپیمایی دیگر برای طرفداری از بشار اسد آغاز شد که حدود 200 هزار نفر در آن شرکت کرده بودند، هیچ یک از مردم به اجبار به میدان دمشق نیامده بودند، حتی سربازانی هم که در آنجا حضور داشتند در کنار خانواده هایشان آمده بودند، زنان محجبه و پیرمردها و هزاران کودک؛ آیا آنها به اجبار آمده بودند؟ من که باور نمی کنم.
منتقدانی که از اوضاع و درگیری های سوریه آگاه بودند، اظهار می کردند که همواره درگیری هایی میان دولت و گروههای فرقه ای تحت حمایت کشورهای بزرگ وجود دارد. به هرحال روشن است که اکثر مردم سوریه از شورش های خشونت آمیزی که اتفاق افتاد ناراضی بودند. یک نظرسنجی در ترکیه در اواخر سال 2011 نشان داد که ملت سوریه کم ترین نظر مثبت را نسبت به منطقه دارند که این دیدگاه مربوط به حوادث بهار عربی است که در آن سال اتفاق افتاد. در آن زمان تنها حدود 22 درصد از مردم سوریه معتقد بودند که این اتفاقات تاثیر مثبتی در کشورشان دارد. در این میان 91 درصد معترض و 5 درصد از اعتراضات خشونت آمیز حمایت می کردند. در این شرایط واگذاری قدرت به بشار اسد، به دلیل مشارکت و جایگاه بالای زن در جامعه نسبت به سایر کشورهای منطقه و نیز سیاست خارجی مستقل و شخصیت متواظع و گرم بشار، سوریه می توانست تبدیل به یک چمنزار در میان التهابات و آتش های منطقه شود.
فتنه انگیزی های مستمر غرب ضد بشار اسد در خارج از سوریه
همچنین در اواخر سال 2011 دشمنان بشار اسد در قطر یک نظرسنجی کاملا ساختگی و مغرضانه منتشر کردند.آنها مدعی شدند که بیشتر سوری های مقیم خارج می خواهند که بشار اسد به دلیل رفتار نامناسب و خشونت آمیز با معترضان، از سمت خود استعفا دهد. اما در همین حال سه تن از رهبران ارتش آزاد سوریه که هر سه آنها با گروه های القاعده همکاری داشتند اعلام کردند که رئیس جمهور سوریه در شهر حلب که اکثریت آن را سنی ها تشکیل می دهند، از حمایت 77 درصدی مردم برخوردار است و همه ساکنان این شهر طرفدار وی هستند. آنها همچنین اشاره کردند که طبق خبرهایی که می رسد همه این مردم از ما متنفرند.
در همین راستا یک بررسی داخلی که در سال 2013 توسط ناتو انجام گرفت، نشان می داد که 70 درصد از مردم سوریه حامی رئیس جمهور، 20 درصد بی طرف و 10 درصد از آنها حامی شورشیان هستند. باید اشاره کنیم که این برآوردها خیلی دور از نتایج انتخابات ریاست جمهوری 2014 سوریه نبود.
اما در خارج از سوریه اتهامات زیادی متوجه بشار بود. مثلا ادعا می شد که رئیس جمهور سوریه جنایت های مستمری ضد غیرنظامیان ترتیب می دهد. در این میان برخی تحلیلگران غربی ، تعدادی از جنایت های از پیش طراحی شده را کشف کردند. به عنوان مثال جنایت آگوست 2012 که منجر به قربانی شدن 245 نفر در دریا شد و همه ارتش سوریه را عامل این جنایت دانستند؛ رابرت فیسک افشا کرد که ارتش آزاد سوریه مقصر این جنایت بوده که پس از ناکامی در تبادل اسرا، این جنایت را در حق گروگان های غیرنظامی و نظامیانی که خارج از ساعت کاری خود ربوده شده بودند، مرتکب شد.
لازم به ذکر است که برخی ازمردم سوریه از بشار اسد انتقاد می کردند اما نه به روش رسانه های غربی. آنها می گفتند که بشار باید مانند پدرش با اراده و محکم باشد.
اما در اصل مشکل اساسی در اتهاماتی که به رئیس جمهور در رابطه با حمله به غیرنظامیان وارد می شد این بود که این اتهامات در ارتش عربی سوریه نیز انعکاس می یافت؛ این درحالی بود که ارتش سوریه در میان درگیری های شهری از محبوبیت بالایی برخوردار است. ارتش سوریه با بیش از 500 هزار نیرو چه داوطلب و چه سرباز، از همه گروه های سنی، علوی،شیعه،مسیحی،کرد،ارمنی،آشوری و.. تشکیل شده که همگی باهم متحد هستند.
بنابراین غرب به دنبال این بود که اعلام کند دولت بشار اسد یک نظام علوی است تا این گروه ها و هم پیمانان آنها در القاعده را به منظور قتل عام علوی ها و شیعیان تحریک کند.
اما با همه این تفسیرات، داستان هایی که به بشار نسبت می دهند، در داخل سوریه جذابیت چندانی ندارد و مردم مانند گذشته و به شکل عادی همراه ارتش هستند. آنها به خوبی می دانند که ارتش کشورشان همواره با تروریست های فرقه گرایی که از خارج حمایت می شوند، مبارزه می کند و باوجود اینکه اعضای آن از گروه های مختلف هستند؛ماهیت فرقه گرایی ندارد.
لازم به ذکر است که نظرسنجی هایی که موسسات بین المللی منتشر کرده و مدعی می شوند که اکثریت مردم سوریه موافق مداخله نظامی خارجی در کشورشان هستند، در واقع نظرسنجی هایی است که از همراهان خود که در خارج از سوریه زندگی می کنند انجام گرفته است.
در این میان، روند انتخابات سوریه در میان این بحران با مشارکت حداکثری بسیار مهم است.اصلاحات نظام جدید منجر به ثبت شش حزب جدید شد، ضمن اینکه هشت حزب گذشته نیز در جای خود باقی ماند.لازم به ذکر است که مشارکت رای دهندگان در انتخابات پارلمانی سوریه در مه 2012 نسبت به سال 2007 ، 56 درصد کاهش یافت که این بخشی از نتایج تهدیدات گروه های مسلح بود.در آن زمان گردان فاروق که توسط ارتش سوریه از شهر حمص اخراج شده بود، سرکرده اصلی این تهدیدها به شمار می رفت. حتی عده ای شاهد بودند که این گردان مسئول کشتار غیرنظامیان منطقه حوله، 18 روز پس از انتخابات بود؛ چرا که این غیرنظامیان در انتخابات شرکت کرده بودند. البته علت دیگر کاهش مشارکت مردم در انتخابات پارلمانی، کم اهمیت بودن نسبی این انتخابات در سیستم ریاست جمهوری بود.
نتایج انتخابات پارلمان سوریه در 2012 این شد که حزب بعث 150 کرسی به دست آورد و سایر احزاب از 250 کرسی پارلمان تنها 90 کرسی به دست آوردند.
مشارکت حداکثری مردم سوریه در انتخابات ریاست جمهوری 2014
اما در انتخابات ریاست جمهوری 2014 سوریه، برای نخستین بار درطول دهه ها حزب بعث این کشور نامزد انتخابات رقابتی شد. پیش از این ، انتخابات به صورت همه پرسی بود. طبیعتا چهار دهه حاکمیت حزب بعث در کنار شرایط جنگی سوریه به معنای شانس بالای بشار اسد در انتخابات بود و یک امتیاز بزرگ برای وی محسوب می شد. یک تحلیلگر سوری به نام دکتر طالب ابرهیم مشاور سابق ناتو پیش بینی کرد که بشار اسد با حمایت 70 درصدی در انتخابات پیروز خواهد شد.
در این زمان تعدادی از کشورهای غربی نیز اعلام کردند که نتیجه انتخابات سوریه از قبل معلوم است و همین کشور ها به دنبال سرنگونی دولت سوریه بودند. واشنگتن ادعا کرد که سوریه اجازه ورود ناظران بین المللی را به انتخابات خود نمی دهد؛ درحالی که بیش از صد ناظر انتخاباتی از کشورهای هند، برزیل، روسیه، چین، جنوب آفریقا، ایران و آمریکای لاتین در کنار ناظران غیر رسمی ایالات متحده و کانادا در این انتخابات حضور داشتند.
رسانه های بین المللی همراه با برخی منابع دیگر با اکراه اعتراف کردند که مشارکت حداکثری مردم سوریه چه در داخل و چه در خارج در انتخابات ریاست جمهوری به معنای یک پیروزی بزرگ برای این کشور است. قابل توجه است که مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری سوریه در سال 2014 حدود 73.4 درصد بود؛ درحالی که میزان مشارکت مردم آمریکا در انتخابات کشورشان در دهه های اخیر میانگین 52 تا 60 درصد بوده است.
در نهایت بشار اسد با کسب 88.7 درصد آراء در انتخابات پیروز شد و دونامزد دیگر تنها 4.3 و 3.2 درصد از آراء را به خود اختصاص دادند.آسوشتیدپرس اعلام کرد که حمایت ملت سوریه از بشار اسد به دلیل اصلاحات اقتصادی، حمایت از زنان و دستاوردهای واقعی وی در زمینه آموزش و بهداشت و.. و به ویژه تحرکات وی ضد گروه های مسلح فرقه گرا بود.
باید اشاره کنیم که حمایت مردم سوریه از بشار اسد ربطی به منصب و جایگاه وی ندارد. همچنین شاید بتوان گفت که حمایت سوری ها از ارتش کشورشان نسبت به حمایت آنها از رئیس جمهور بیشتر نیز هست. نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که همه احزاب و گروه های اجتماعی دیگر سوریه نیز در میان بحران این کشور از بشار اسد حمایت کردند.
در این میان باید اشاره کنیم که مخالفان داخلی نیز هیچگاه در حملات افراد مسلح و فرقه گرایان مشارکت نداشته و بیشتر آنها در برابر تروریست های فرقه گرای تحت حمایت خارجی ها، از دولت حمایت می کردند. البته گروه اخوان المسلمین سوریه و سایر گروه های کوچک سلفی از این مخالفان جدا و خواستار کمک های نظامی خارجی ها بودند.
ادامه دارد....