گزارش| پایان دور هشتم مذاکرات آمریکا و طالبان؛ پیروز نهایی میدان کیست؟
پس از شکست تلاشهای نظامی واشنگتن برای سرکوب طالبان در افغانستان، آمریکا تلاش میکند تا برنده میدان سیاست شود و طالبان را تضعیف کند همچنین جایگاه این گروه را به عنوان یک گروه جهادی و مذهبی از طریق توافق صلح به چالش بکشد.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، از زمان حمله آمریکا به افغانستان همواره سکان ماموریت در افغانستان در اختیار وزارت دفاع آمریکا قرار داشته است موضوعی که باعث شده بود تا وزارت خارجه آمریکا نقش کمرنگی را در طرح و اجرای استراتژی واشنگتن در افغانستان داشته باشد.
پس از گسترش نفوذ دوباره طالبان در سال 2006 میلادی آثار شکست استراتژی جنگی آمریکا در این کشور آشکار شد اما با این وجود روسای جمهور آمریکا از بوش گرفته تا اوباما و ترامپ بارها بودجههای گزاف و اختیارات فراوانی را در اختیار فرماندهان آمریکایی قرار دادند تا بلکه بتوانند از طریق نظامی این گروه را سرکوب کنند.
از اعزام 140 هزار سرباز آمریکایی توسط اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا گرفته تا استراتژی جنگی ژنرال «جیمزماتیس» وزیر دفاع سابق دولت ترامپ تمام تلاشهای نظامی آمریکا در برابر طالبان با شکست روبرو شد تا جایی که دیگر تندرو ترین ژنرالهای نظامی آمریکا نیز به ناکام ماندن تلاشهای نظامی در افغانستان اذعان کردند.
ترامپ با درک این مسئله که وارد شدن به یک جنگ فرسایشی در افغانستان با هزینههای سر به فلک کشیده از همان ابتدا اشتباه بوده است زیرا شکست طالبان که یک نیروی عقیدتی نیز محسوب میشود دیگر برای آمریکا مقدور نیست بنابراین باید به دنبال راه چارهای دیگری برای تضعیف این گروه باشد.
رئیس جمهور آمریکا که از شکست استراتژی جنگی خود در افغانستان سرخورده شده بود زمام امور در افغانستان را این بار به وزارت خارجه آمریکا سپرد و «زلمی خلیلزاد» یکی از کهنهکارترین دیپلماتهای آمریکایی را به عنوان نماینده ویژه واشنگتن تعیین کرد تا با طالبان وارد مذاکره شود.
این بار هدف آمریکا شکست طالبان در میدان سیاست بود تا از طریق مذاکره تحت عنوان صلح این گروه را تضعیف کرده و شکست نظامی خود در افغانستان را با یک پیروزی سیاسی جبران کند.
پس از هشت دور مذاکرات نفسگیر بین آمریکا و طالبان در قطر حالا به نظر میرسد که دو طرف به یک توافق نزدیک شدهاند تا جایی که برخی از رسانهها از احتمال امضای به اصطلاح توافقنامه صلح تا هفتههای آینده خبر دادند.
اگر چه آمریکا در این مذاکرات کمترین خواستهها را از طالبان داشته و ظاهرا این گروه پیروز میدان به نظر میرسد و واشنگتن نیز به اصطلاح در نتیجه این توافق متعهد به خروج از افغانستان شده است اما در واقعیت چنین توافقی برای طالبانی که یک گروه جهادی محسوب میشود پیامدهای بسیار جدی را در پی خواهد داشت.
یکی از نکات قدرت طالبان که این گروه را شکست ناپذیر کرده است کسب مشروعیت مذهبی به عنوان یک گروه جهادی در برابر آمریکا در بین مردم افغانستان است؛
از نظر بسیاری از مردم افغانستان جنگ طالبان با آمریکا مانند جنگ کفر و اسلام است نه جنگ بر سر قدرت، همین مسئله باعث شده تا این گروه حمایت وسیع مردمی را با خود داشته باشد.
جنگ طالبان با آمریکا در افغانستان تاحدود بسیاری جنبه عقیدتی به خود گرفته است که به همین دلیل شکست این گروه را از مسیر نظامی غیرممکن کرده است؛ بنابراین باید نخست مشروعیت مذهبی و جایگاه طالبان به عنوان یک گروه جهادی که در برابر ابرقدرت کفر مبارزه میکند را به چالش کشید؛ موضوعی که در صورت امضای توافقنامه صلح تحقق خواهد یافت.
طالبان پس از امضای توافقنامه صلح با آمریکا در افکار عمومی دیگر نه تنها دشمن آمریکا محسوب نخواهد شد بلکه تبدیل به یکی از نیروهای تحت حمایت آمریکا در افغانستان میشود که تفاوت چندانی با دولت کنونی این کشور نخواهد داشت تا جایی که ممکن است در آینده خود طالبان نیز با برچسب دست نشاندگی روبرو شود.
پس از آنکه طالبان مشروعیت مذهبی خود را از دست دهد نوبت میرسد به بازوی نظامی این گروه که ظرفیت فوق العادهای در به چالش کشیدن نظامیان آمریکا و ناتو را داشته است.
از آنجایی که طالبان یک گروه جهادی تمامیت خواه است نه یک حزب سیاسی، تنها تا زمانی قدرت اثرگذاری در افغانستان را دارد که یک نیروی فعال جنگی داشته باشد؛ اگر این نیرو تحت هر شرایطی از طالبان گرفته شود این گروه عملا اثرگذاری خود را از دست خواهد داد زیرا زمانی که نجنگد برنامهای دیگری نخواهد داشت.
پس از آنکه طالبان مشروعیت مذهبی خود را از دست دهد و بازوی نظامی آن نیز در نتیجه توافق صلح با آمریکا از کار بیفتد دیگر چیز زیادی از این گروه باقی نخواهد ماند زیرا در یک فضای کاملا دموکراتیک در افغانستان آنها در برابر نیروهای سیاسی دیگر حرفی برای گفتن نخواهند داشت.
در خوشبینانه ترین حالت اگر آمریکا حتی به تعهد خود برای خروج از افغانستان عمل کند که این مسئله خود جای شک دارد، باز هم برنده میدان مذاکرات خواهد شد زیرا از طریق این توافقنامه طالبان را نابود کرده و خروج پیروزمندانه خود از این کشور را جشن خواهد گرفت.
اما نباید فراموش کرد که کارنامه آمریکا نشان میدهد که این کشور قابل اعتماد نیست زیرا دولت این کشور در یک سال اخیر چندین توافقنامه بینالمللی سیاسی، اقتصادی و امنیتی با شماری از کشورهای بزرگ دنیا را نقض کرده است که خروج یکجانبه از «برجام» و «پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد» با روسیه و چین را به عنوان نمونه یاد کرد بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد که آمریکا به تعهدات خود پایبند باقی بماند.
با توجه به آنچه گفته شد، بهتر است که طالبان به جای توافق با آمریکا که سالها با آن به عنوان سردمدار جهان کفر مبارزه کرده است به دنبال تعامل با نیروهای سیاسی و داخلی افغانستان باشد تا از این طریق هم زمینه خروج نیروهای خارجی از افغانستان فراهم شود و هم جایگاه عقیدتی خود را به عنوان یک گروه اسلامی و جهادی در افکار عمومی حفظ کند.
اگر احزاب سیاسی، دولت افغانستان و طالبان درباره خروج نیروهای خارجی و توقف جنگ در این کشور به تفاهم برسند آمریکا و متحدان غربیاش نیز راهی جز خروج از افغانستان نخواهد داشت اینگونه است که جنگ جای خود را به صلح و ثبات دائمی در این کشور خواهد داد.
با این حال، تاکنون مذاکرات آمریکا و طالبان در قطر به نتیجه ویژهای نرسیده است و این نشان میدهد که طالبان به نیت مذاکره کنندگان آمریکایی پی بردهاند. دو طرف راه طولانی تا توافق دارند.
انتهای پیام/.