جریان مقاومت؛ از جنگ ۳۳ روزه تا امروز
زمانی که رژیم صهیونیستی۱۳ سال پیش یعنی درتابستان ۲۰۰۶درخواست حزبالله مبنی برآزادی زندانیان لبنانی راردکردوبلافاصله باکشته شدن سه سرباز واسارت دوتن ازسربازان خودمواجه شدوسریع آرایش جنگی به خود گرفت،هیچگاه تصورنمیکردبازنده یک جنگ ۳۳ روزه خواهدبود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت : زمانی که رژیم صهیونیستی 13 سال پیش یعنی در تابستان 2006 درخواست حزبالله مبنی بر آزادی زندانیان لبنانی را رد کرد و بلافاصله با کشته شدن سه سرباز و اسارت دو تن از سربازان خود مواجه شد و سریع آرایش جنگی به خود گرفت، هیچگاه تصور نمیکرد بازنده یک جنگ 33 روزه خواهد بود و دوره یکهتازی رژیمش به سر آمده و از این پس، باید سلسله شکستهای خود را تجربه کند. جنگ 33 روزه حزبالله با رژیم صهیونیستی آغازی بر پایان رژیمی بود که همواره لاف پیروزی میزد. حالا این حزبالله بود که صحنه نبرد را طراحی و اجرا میکرد و صهیونیستها با ترس و دلهره، گرفتار عملیاتهای آفندی حزبالله شده بودند و با رصد اقدامات این گروه به ظاهر کوچک ولی پرتوان و با ایمان، مانده بودند که چگونه میتوانند پاسخ این حجم از موشکی را که بر سر آنها فرود میآمد، پاسخ دهند. سالگرد پیروزی و مقاومت 33 روزه حزبالله لبنان در برابر ارتش به ظاهر قدرتمند رژیم صهیونیستی در سال 2006 میلادى و شکست مفتضحانه این رژیم، به عنوان «روز مقاومت اسلامی» نامگذاری شده است. نامگذاری این روز به نام «مقاومت اسلامی» و بازخوانی حوادث و تحولات آن، دستاوردهای ارزشمندی را به همراه دارد، چراکه این پیروزی ارزشهای واقعی و حقیقی شکلگیری جریان مقاومت یا به تعبیری، «جبهه مقاومت» در یکی از حساسترین مناطق راهبردی جهان و نتایج ثمربخش آن را برای تمامی ملتهای مبارز به اثبات رساند. مقاومت 33 روزه، به گروههای مبارز فلسطینی جرئت و جسارت داد تا در مقابل رژیم صهیونیستی بایستند و پیروزی در جنگهای 22 روزه، 58 روزه و در آخرین آن، نبرد دو روزهای که تنها صهیونیستها توانستند کمتر از 48 ساعت در مقابل حماس و جهاد اسلامی تاب مقاومت بیاورند و با اعلام آتشبس، جان ناقابل خود را از معرکه جنگ نجات دهند، رقم خورد.
آنچه عامل پیروزی حزبالله در جنگ 33 روزه 2006 گردید را در این چند مورد میتوان خلاصه کرد:
1- استفاده مناسب و کامل از ظرفیت و توان نظامی: استفاده از ظرفیت و توان نظامی مناسب و راهبردی در شرایط زمانی و مکانی مورد لزوم، یکی از مسائلی بود که پیروزی حزبالله را در مقابل ارتشی که به جدیدترین و کاربردیترین سلاحها و آموزشها مجهز بوده و از ارتشهای برتر جهان به شمار میآمد، رقم زد.حزبالله با افزایش توان و قدرت موشکی خود، این رژیم را به طور کلی مستأصل کرد و هریک از حملات زمینی، دریایی و هوایی این رژیم را به شکلی کوبندهتر پاسخ داد. در یکی از این حملهها که در 14 ژوئیه و در حالیکه دو روز از نبرد میگذشت، انجام شد، نیروهای حزبالله، ناوچه پیشرفته ارتش رژیم صهیونیستی را در ساحل لبنان مورد هدف قرار دادند.در راستای این نحوه از عملیات، حزبالله تا پایان جنگ، 4407 راکت و موشک را به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک کرد که چنین حجمی از حملات راکتی از زمان جنگ ایران و عراق بی سابقه بود و توانست عمق استراتژیک اسرائیل را با خطر مواجه سازد.
2. ایمان به یاری خداوند و پیروزی جبهه حق: درباره رزمندگان اسلام، توکل و توسل و نیز معنویت، یک موضوع اساسى است و بنا به وعدههاى مصرح الهى در قرآن کریم، نصرت الهى همراه با توکلکنندگان به خداست. بنابراین مهمترین عامل پیروزی حزبالله را باید ایمان به هدف والای خود یعنی غلبه بر دشمنان خدا و نترسیدن از مرگ برای رسیدن به درجه رفیع شهادت و الگو گرفتن از بنمایههای عمیق تفکر شیعه دانست که این رزمندگان را به سلاح قدرتمند ایمان به نصرت الهی مجهز میکرد که بر هر سلاح بشری برتری داشت و از آنجا که در محاسبات عقلانی معطوف به ارزش آنان، شکست، سازش، همزیستی با اشغالگر، پذیرش امر واقع، یأس از مبارزه و طولانی شدن آن و فریب وعدههای دشمن در اندیشه مقاومت دین محورانه آنان جایی نداشت، این پیروزی را رقم زدند.
3. وجود رهبری کارآمد و نخبه و استفاده از ابزار عملیات روانی علیه دشمن: در این جنگ یکی از مهمترین عوامل پیروزی را باید استفاده درست و مناسب از ابزار رسانه در جنگ روانی علیه دشمن دانست. حزبالله در زمان انجام عملیاتهای خود از روند عملیات فیلم تهیه میکرد و از طریق شبکه المنار برای جهانیان به نمایش میگذاشت. تصاویر پخش شده از این عملیاتها، تأثیر بسیار بالایی بر روحیه تمامی مردمی که در مناطق مختلف لبنان از مقاومت حمایت میکنند، داشته و در مقابل، موجب شکست روحی سربازان دشمن و افکار عمومی رژیم صهیونیستی شد.
در سالهای بعد از این جنگ تاکنون نیز این رهبر شجاع و با درایت، در مقابل توطئههای دشمنان به بهترین نحو از غافلگیری و استفاده از ابزار عملیات روانی بهره برده و همواره رژیم صهیونیستی را شکست داده و شرایط به گونهای رقم خورده است که رهبران این رژیم اعتقاد پیدا کردهاند که صحبتهای سید حسن تهی از واقعیت نبوده و هر زمان قابل وقوع است. اما دستاوردهاى جنگ 33 روزه براى حزبالله و کلیت جریان مقاومت که امروز جا پای این جریان اصیل گذاشته، در چند مورد به سهولت آشکار است:
1. تجلی «حزبالله» به عنوان یک نیروى تأثیرگذار در منطقه که تا امروز برکات آن را در مقابله با جریانهای تکفیری در سوریه شاهد بودهایم.
2. ایجاد قدرت بازدارندگی در مقابل رژیم صهیونیستی که از جنگ 33 روزه، عملاً این رژیم دچار آچمز شده است.
3. شکلگیری محور مقاومت در منطقه با الگوپذیری از حزبالله.
بنابراین، دستاوردهای این پیروزیها و خط مشی حزبالله لبنان طی سالهای اخیر به خوبی ثابت کرده است که راهبرد مقام معظم رهبری در مقابله با دشمنان با محوریت نظریه «مقاومت» تنها راهبرد مؤثر در مقابل دشمنان است: «ایستادگی و مقاومت کردن در مقابل زیادهخواهی دشمن و زورگیری دشمن و باجخواهی دشمن، راه جلوگیری از پیش آمدن اوست؛ پس صرفه با مقاومت است.» و به همین دلیل لازم است که «نظریه مقاومت در مقابلِ دشمنِ قویپنجه» تبلیغ و ترویج شود.
امروز نظریه مقاومت، نتیجه چهار دهه تلاش خود پس از انقلاب اسلامی را کسب کرده است. اگر تا دیروز، ایران اسلامی را تنها حامی جریان مقاومت معرفی میکردند و قائل بودند اگر دست حمایت ایران از سر جبهه مقاومت برداشته شود، در کمتر زمانی این جریان به قهقرا خواهد رفت، امروز وقتی میبینیم با تهدید جمهوری اسلامی ایران، سید حسن نصرالله اعلام میکند هرگونه تعرض به ایران بی پاسخ نخواهد ماند و حشدالشعبی عراق به حمایت از ایران بر میخیزد و حتی هیئت اعزامی حماس به تهران در دیدار با رهبر معظم انقلاب، اعلام میکند جریان مقاومت فلسطین یکپارچه از ایران دفاع میکند، حکایت از آن دارد که ریشههای مقاومت نه تنها به گستردگی منطقه، بلکه به گستردگی جهان و آن سوی مرزهای جهان اسلام است.
انتهای پیام/