خراسان رضوی| وقتی یک انیمیشن، مجسمهساز میسازد؛ روایتی از "دوپیکرِ" پیکر تراش
خودش میگوید با مشاهده یک انیمیشن در دوره کودکی بوده که روی به مجسمهسازی آورده و از قضا که این روزها نیز بسیار نامآور شده و در کارش خبره و حرفهای است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از تربت حیدریه، تربت حیدریه شهرستانی در دل استان خراسان رضوی با جمعیتی حدود 230 هزار نفر از ویژگیهای منحصر به فردی به لحاظ وجود منابع معدنی و کشاورزی و همچنین انسانی برخوردار است.
بیشترین میزان زعفران دنیا در این منطقه تولید میشود و از طرفی این شهر پایتخت ابریشم ایران زمین با تولید حدود 70 درصد تولید ابریشم کل کشور در شهر «بایگ» است. تربت حیدریه اما زادگاه مشاهیر و شخصیتهای مختلف عرفانی، ادبی، علمی، هنری چون شیخ فرید الدین عطار کدکنی، حاج آخوند ملاعباس راشد تربتی، استادشفیعی کدکنی،استاد محمد قهرمان و دیگران بوده که آشنایی با زندگی این مفاخر میتواند تصویر دقیقتری را از این خطه پرافتخار کشور عزیزمان ایران را به مردم معرفی کند.
«حسین دوپیکر»؛ هنرمند نام آشنای هنرهای تجسمی و از افتخارات تربت حیدریه و استان خراسان در مجسمهسازی است. اما مانند درختان پُربار و سر به زیر همیشه سرش گرم هنرش بوده و فروتنانه از شرح و بازتابِ آن سرباز میزند.
فرصتی شد تا با همکاری آقای بهمن صباغ زاده که خود از اساتید شعر و ادب تربت حیدریه است، زندگینامه وی را ورق زده و از طریق سیگنالهای مجازی با این هنرمند فروتن چند لحظهای به گفتوگو بنشینم.
«حسین دوپیکر» در هشتم بهمن ماه 1362 در روستای امیرآباد واقع در هفت کیلومتری جنوب تربت حیدریه به دنیا آمد. پدرش مرحوم رمضان دوپیکر مردی بود از جنس آب و آیینه، زلال و ساده که به کارهای کشاورزی و دامداری مشغول بود و پینههای دستش از دشتهای اطراف تربت حکایت ها داشت.
پدر حسین چشم و چراغ شب نشینیهای روستا بود که در اصطلاح مردمان تربت حیدریه «شُوچِرَغو» گفته میشود.صدایی خوش داشت و فریادهای تربتی را به آواز دلنشین میخواند. در داستانگویی هم ذوقی داشت و روایت هایی فراوان از «اوسنههای محلی» تربت حیدریه را همواره در ذهن و ضمیر داشت.
حسین در خانه رمضان دوپیکر پس از چهار برادر و چهار خواهر چشم به دنیا باز کرد و به اصطلاح عامیانه «تَهْتُغاریِ» خانه بود. مادرش در روستا، به مهربانی و مهماننوازی و خانهداری شهره است و نمونهای است از زنان سختکوش خراسانی. برادر بزرگتر حسین، عباس دوپیکر از نوجوانی به نقّاشی علاقهمند بود و اگر فراغتی از کارهای روستا پیدا میکرد مونسش خودکار و کاغذ بود و کارش طراحی و نقاشی.
استعداد حسین در هنرهای تجسمی و ساخت مجسمه به گواه همسالان و همبازیهایش در روستا فراوان بود؛ او پیش از مدرسه به بازی مورد علاقهاش گِل بازی کنار جوی قنات روستا میپرداخت و همواره با ظروف و اجسام گِلینی که میساخت و در آفتاب خشک میکرد، سرگرم بود.
در مورد چگونگی علاقهاش به هنرهای تجسمی به خبرنگار تسنیم می گوید: «شاید باورش سخت باشد،اما من در دوران کودکی با دیدن یک سریال انیمیشنی به نام «بچههای کوه آلپ» به مجسّمهسازی علاقمند شدم. هم سن و سالهای من باید با این انیمیشن آشنا باشند. یکی از شخصیتهای این انیمیشن به جنگل میرفت و در کنار یک پیرمرد مجسمه میساخت و من با دیدن کار آنها غرق لذت میشدم».
استاد هنرهای تجسمی در ادامه می افزاید: انیمیشن بچههای کوه آلپ تاثیر بسیار زیادی روی من گذاشت و من را به مجسمهسازی علاقه مند کرد.
استاد دوپیکر میگوید: برای من دیدن شخصیتی در این کارتون که از اهالی آن روستا طرد شده بود و به آن جنگل و آن پیرمرد پناه برده بود و خلوت خودش را با کندن مجسمههای چوبی میگذراند، بسیار لذتبخش بود و این سبب شد که در همان دوران یعنی ایام نوجوانی دورههای آموزشی رشته چوب از جمله منبتکاری را پیش یکی از اساتید بنام حسین محمدی را بگذرانم.
دوپیکر میگوید: حقیقتا یک هنرمند وقتی یک اثری را خلق میکند در حین خلق اثر به خودش نزدیک میشود و خودش را بیشتر میشناسد و آن خلوتی که با خودش میکند، انگار که خودش را بهتر پیدا کرده و هر چه کار کاملتر میشود، خودش را بهتر و بیشتر میشناسد.خودشناسی محک برای یک هنرمند است.
به هفت سالگی که رسید روانه مدرسهی کوچک «امیرآباد» شد و در کنار دختران و پسران دیگر که غالباً همه با هم خویشاوند بودند، مشغول به تحصیل شد. وی تا پنجم ابتدایی در روستای امیرآباد درس خواند و پس از آن برای تحصیل در دوره راهنمایی روانه شهر تربت حیدریه شد. مدرسه راهنمایی حجّت در باغ سلطانی قرار دارد که یکی از محلههای قدیمی تربت است. رفت و آمد از روستا سختیهای خودش را داشت و نوجوانیِ حسین در این رفت و آمدها گذشت.
در همین سالها یعنی دوره راهنمایی نزدِ یکی از خویشاوندان کار با چوب را آموخت و منبّت و خرّاطی و ساخت مجسّمههای چوبی به یکی از سرگرمیهای مورد علاقه حسین دوپیکر تبدیل شد. در دوره راهنمایی نمرههایش خوب بود و بعد از آن وارد دبیرستان راشد تربت حیدریه شد.
از آنجا که در تربت حیدریه برای پسران رشته هنر وجود نداشت به ناچار در ادامه برای تحصیل، رشته برق را انتخاب کرد و در هنرستان دارالفنون تربت ثبتنام کرد. رشته برق با طبع و سلیقهی حسین سازگار نبود امّا هرطور بود در این رشته دیپلم گرفت. در سالهای تحصیل در تربت حیدریه با دوستانی هنرمند آشنا شده بود و همراه با چند تن از این دوستان که علاقهمند به هنرهای موسیقی و نقّاشی بودند به مشهد رفت و برای پیشدانشگاهی در رشته هنر ثبتنام کرد تا بتواند در کنکور هنر شرکت کند.
وی میگوید: بسیار به رشته هنر علاقه مند بودم اما آن زمان مشاورانی نبودند که مرا برای ورود به رشته هنر راهنمایی کنند و به اجبار و بدون علاقه و به ناچار برق خواندم و بعد از آشنایی با چند نفر از دوستان که آنها هم رشتههای غیرمرتبط خوانده بودند،برای ادامه تحصیل در رشته هنر به مشهد رفتم.
قبولی در کنکور هنر برای حسین دوپیکر نقطه مهمّی در زندگی حرفهاش به شمار میرود. کارشناسی مجسّمهسازی دانشکده هنر نیشابور زندگی هنری و حرفهای حسین دوپیکر را به جریان انداخت. مهرماه 89 وارد دانشگاه نیشابور شد و تمام همّتش را صرف یادگیری کرد.
چهار سال با استادانی چون نجیبی، معمارزاده، بروجنی٬ معماریان و رضا قرهباغی کار کرد و در سال 1393 در رشتهی مجسّمهسازی و در مقطع کارشناسی از دانشکده هنر نیشابور فارغالتحصیل شد.
دوپیکر در دوران تحصیل در کارشناسی رتبه «الف» داشت و همین سبب شد به عنوان دانشجوی نخبه و به صورت بورسیه در دانشگاه هنر تبریز پذیرفته شد. مهرماه 1393 وارد دانشگاه تبریز شد و در سال 1396 به عنوان کارشناس ارشد هنر اسلامی از این دانشگاه فارغ التحصیل شد.
در دوران کارشناسی ارشد در تبریز با خانم نادیا جوادی که مانند خودش فارغ التحصیل مجسّمه سازی دانشکده هنر نیشابور و دانشجوی رشته هنرهای اسلامی تبریز بود ازدواج کرد؛میوه ازدواج این دو هنرمند پسری است به نام نیروان که آب و رنگ بیشتری به خانه باصفای ایشان داده است.
حسین دوپیکر این هنرمند پیکر تراش تربتی در مصاحبه خود با تسنیم می گوید: من همیشه به همسرم گفتهام در آن زمانی که زندگی مشترک خودمان را شروع کردهایم که زندگی ما با مجسمه خواهد گذشت. حالا در هر شرایط و وضعیتی و هم اکنون هم که با شما صحبت میکنم مشغول ساخت مجسمه همراه همسرم هستم و 20 روز پیش یکی از بزرگترین مجسمههای استان آذربایجان شرقی یعنی مجسمه شهید باکری را به ارتفاع 12 متر با الحاقیات آن بر روی پایه نصب کردهام.
او میگوید: زندگی من همهاش مجسمه است؛هر وقت که فکر کنید، یا اتود میزنم برای مجسمه و یا در حال ساخت آن هستم.
استاد دوپیکر میافزاید: اخیرا کمی مطالعه در مورد اسطورههای ایران زمین دارم تا برای آثار نمایشگاهی مجهز باشم.او از دلتنگیهایش برایمان گفت؛ آخرین باری که به شهر زادگاهم آمدهام سه یا چهار ماه پیش است و گاهی تا هفت، هشت ماه،امکان آمدن ندارم.
میگوید: اولین جایی که همیشه دلم برایش تنگ میشود،روستای امیر آباد؛ جایی که کودکیهای من در آنجا گذشت،است و بعد دوست دارم در محله «باغسلطانی» تربت حیدریه هم که دوران راهنماییام را آنجا بودم و خانه مادربزرگم آنجا بود قدم بزنم و خاطرات شیرینم را در آنجا مرور کنم.
دوپیکر این را هم گفت که هر موقع به شهرم تربت حیدریه میآیم حتما به مجموعههای تاریخی عرفا مثل قطب الدین حیدر، شیخ ابوالقاسم گورکانی و شیخ ابوسعید ابوالخیر در مهنه سر میزنم.
استعدادی که حسین دوپیکر در دوران تحصیل در این رشته از خود نشان داد و همچنین کارهایی که ساخت سبب شد به سمپوزیمها و وُرکشاپهای مختلف دعوت شود. سال 95 دبیر فنّی اوّلین سمپوزیم ملی سردیسهای شهدای ماکو و سال 96 داور هشتمین رویداد هنرهای تجسّمی در تربت حیدریه را در کارنامه خود دارد.
فضای هنری و بستر مناسب فعّالیت در رشتهی هنرهای تجسّمی سبب شد و که حسین دوپیکر و همسرش بعد از فارغالتحصیلی در تبریز بمانند و در این شهر زیبا و در کنار آذریهای هنردوست به کار و فعّالیتهای هنریشان ادامه دهند.پس از فارغالتحصیلی به عضویت انجمن مجسمهسازان آذربایجان شرقی و مؤسسه توسعهی هنرهای معاصر کشور درآمد.
در دوران تحصیل و پس از آن در جشنوارههای مختلف هنرهای تجسمی که برگزار میشد همواره جزو مقامهای برتر و نفرات برگزیده بود که از آن میان میتوان به این موارد اشاره کرد:
- مقام اوّل در وُرکشاپ مجسّمهسازی فردوسی، دانشگاه نیشابور، سال 90
- مقام اوّل در وُرکشاپ مجسّمهسازی عطّار، دانشگاه نیشابور، سال 91
- مقام اوّل در وُرکشاپ مجسّمهسازی خیّام، دانشگاه نیشابور، سال 92
- اثر منتخب در چهارمین سپوزیم بینالمللی مجسّمهی تهران، سال 92
- اثر منتخب در وُرکشاپ مجسّمهسازی شفیعی کدکنی، سال 93
- اثر منتخب در اوّلین سمپوزیم ملی سردیسهای شهدای ماکو، سال 95
- اثر منتخب در دوّمین سمپوزیوم ملّی مجسّمههای شنی بافق، سال 96
- اثر منتخب در وُرکشاپ مجسّمهسازی میراث فرهنگی و شهرداری تبریز، سال 97
- اثر منتخب در اوّلین سمپوزیوم پُرترهی مشاهیر جلفا منطقهی آزاد ارس، سال 98
حسین دوپیکر همچنین در این سالها هنر خود را صرف ساخت و طراحی مجسمههای شخصیتهایی بسیار کرده و آثار تجسمی وی در جای جای مرز پُرگهر نصب است و چشم رهگذاران را نوازش میکند.
از جمله این آثار میتوان به اِلِمان دائمی «سَرو و مرغ» به سفارش شهرداری نیشابور، نیمتنه ابوسعید ابوالخیر به سفارش شهرداری تربت حیدریه، سردیس شهید رجایی به سفارش شهرداری تربت حیدریه، سردیسهای دکتر حسین ملک افضلی، دکتر کامل شادپور و دکتر سیروس پیلهرودی به سفارش سازمان بهداشت و سلامت تبریز، سردیس استاد محمد قهرمان نصب شده روستای امیرآباد زادگاه استاد قهرمان و همچنین حسین دوپیکر که با هزینه شخصی صاحب اثر ساخته شد،سردیس شهید رجایی به سفارش مجتمع فرهنگی تفریحی باغرود نیشابور، سردیس شهدای سال 1320 جلفا در منطقه آزاد ارس، سردیسهای علّامه فاضل تونی، قطبالدین حیدر تونی و سلیمی تونی به سفارش شهرداری فردوس و تندیس شهید مهدی باکری که به گفته خودش چند روزی است به سفارش سازمان عمران شهر جدید سهند ساخته و نصب شده اشاره کرد.
همچنین وی از طرف بنیاد ملی نخبگان آذربایجان شرقی شایستهی دریافت لوح تقدیر شناخته شد و در سوّمین نمایشگاه بینالمللی ارسیکا مقام اوّل را کسب کرد.
استاد حسین دوپیکر از سال 97 برای تدریس به دانشگاه هنر اسلامی تبریز دعوت شد و ضمن تدریس هنرهای تجسمی در کارگاههای دانشگاه هنر تبریز همچنان در کارگاهها، وُرکشاپها و سمپوزیومهایی که در کشور برگزار میشود، شرکت میکند.
دوپیکر در سال اخیر به همراه همسرش در دوّمین سمپوزیوم مجسّمهسازی مفاخر ایران که ویژهی هنرمندان معاصر برگزار شده بود شرکت کردند. استاد دوپیکر در این سمپوزیوم سردیس کریم پیرنیا از بزرگان معماری معاصر و همسرشان خانم نادیا جوادی سردیس ابوالحسنخان صبا از مشاهیر موسیقی را ساختند.
انتهای پیام/ ت