سید مهدی شجاعی: چاپ داستانهای کوتاه مخاطبان «کوتاه با داستان»
سید مهدی شجاعی از چاپ داستانهای کوتاه ارائه شده از سوی نویسندگان گمنام در جلسات کوتاه با داستان در قالب یک مجموعه مشارکتی خبر داد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، یازدهمین نشست «کوتاه با داستان» با حضور جمع زیادی از علاقهمندان در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
در این برنامه از سید علی میرفتاح، درخواست شد تا برای خواندن داستان کوتاه خود به روی صحنه بیاید. میرفتاح در ابتدای سخنان خود در پاسخ به مجری این برنامه، اسماعیل باستانی مبنی بر این که شغل اصلیاش روزنامهنگاری، است، نویسندگی است یا ... گفت: در گذشته، روزنامهنگار به نوعی یک فحش محسوب میشد چرا که میگفتند او یک اقیانوس به عمق یک بند انگشت است. نمیخواهم شکسته نفسی کنم و اگر فرصت و مجال بود، حالت توریستی و این طرف و آن طرف رفتن و نوک به هر چیزی زدن را رها میکردم و در یک جا تمرکز میکردم. به نظرم خواندن و نوشتن یکی از بهترین چیزهایی است که انسان میتواند به آن مشغول باشد.
وی به داستان کوتاه خود اشاره کرد و گفت: برای این جلسه، یک داستانی آوردهام که تاکنون چاپ نشده است و انشاالله قرار است بعد از آمدن مجوز، آن را از طریق نشر مرکز چاپ کنیم. یک داستان بلند است که قطعا همهاش را در اینجا نمیخوانم و حوصله شما را سر نمیبرم. اسم این داستان «مالک» است و فصل اول آن را در این جلسه برایتان میخوانم.
او در مورد زبان این داستان و شباهت آن با رمان «شمسیه لندنیه» گفت: نه زبان این داستان شبیه به اثر دیگرم نیست. زبان شمسیه لندنیه اقتضای همان داستان است چرا که قصه اصلی در زمان قاجار میگذرد و از زبان من هم نیست بلکه داستان از زبان حاج سیاح است و سعی شده است که قواعد نثری آن مقطع تاریخ رعایت شود. با این حال در داستان مالک چنین نثری نداریم چرا که زبان آن معاصر و امروزی است.
ماجرای هفت گناه نابخشودنی
میرفتاح قبل از خواندن داستان خود گفت: قبل از خواندن این داستان، میخواهم به سبک وعاظ قدیمی یک حدیث برایتان بخوانم. البته باید در مورد این حدیث توضیح بدهم و بگویم که بین شیعه و سنی متفاوت است. یک حدیث از پیامبر نقل شده است مبنی بر این که «اجتنب سبع الموبقات» یعنی چیزهایی که از بین نمیرود. در حقیقت، این حدیث به گناهانی اشاره دارد که هیچگاه بخشیده نمیشود. هفت گناه است که در این حدیث مورد اشاره قرار گرفته و خداوند هیچگاه آنان را نمیبخشد. این که از تفاوت روایت این حدیث در شیعه و سنی حرف زدم به دلیل این است که در شیعه، گناه نابخشودنی نداریم و اصطلاحا «با کریمان کارها دشوار نیست». اما در مقابل از آنجا که اسم آن را موبقات گذاشتند به این دلیل بوده است که به ما انظار بدهند که این هفت گناه، گناهان کبیره و پلیدی است و اگر به جان کسی بیفتد، پاک شدن از آن بسیار سخت است. این هفت گناه عبارتند از: شرک به خدا، سحر و جادو، قتل، رباخواری، خوردن مال یتیم، فرار از میدان جنگ و بدگویی و تهمت زدن به زنان محصنات و مومنات است.
چاپ آثار داستان کوتاه مخاطبان در یک مجموعه مشارکتی
در بخش بعدی برنامه، میزبان جلسات کوتاه با داستان، سید مهدی شجاعی، به روی صحنه آمد و صحبت کرد. او گفت: در جلسه گذشته تقاضایی کردم و از دوستان خواستم کسانی که داستان کوتاه دارند، برای ما بفرستند تا از آنان در اینجا استفاده کنیم و بخوانیم. وقتی این موضوع در تلگرام و صفحه اینستاگرام اعلام شد، بسیار بیشتر از حد تصور من، داستانهای خوب از طرف عزیزان به دست ما رسید و مطمئنا این مشارکت بالا برایم بسیار ارزشمند است. باید بگویم که این دعوت همچنان ادامه دارد و مختص به زمانی خاص نیست. علاوه بر این، قصد داریم که در هر جلسه در صورت این که زمان داشته باشیم، یکی دو نفر از دوستان بیایند و قصه خود را بخوانند تا دیگران نیز با تواناییها و استعدادشان آشنا شوند. این کار به قدری ارزشمند بود که به نظرم آمد میتوان این داستانها را در قالب یک مجموعه مشارکتی چاپ کرد. بعد از خواندن قصه خود، کسانی که بیشترین امتیاز را به دست آوردهاند، معرفی میکنم و از کسانی که داستانشان استاندارد لازم را داشته است، تقاضا میکنم که به روی صحنه بیایند و داستان خود را بخوانند.
در بخش بعدی برنامه، جشن تولد کوچکی به مناسبت زادروز این نویسنده برگزار شد و فرهنگسرای اندیشه دسته گلی را به او هدیه کرد. سپس شجاعی برش دیگری از رمان «کمی دیرتر» خود را خواند. او قبل از خواندن داستان خود درباره این رمان گفت: در این جلسه میخواهم برش دیگری از رمان کمی دیرتر را بخوانم. داستان کوتاه داشتم اما احساس کردم که مباحثی در این کتاب وجود دارد که ممکن است با گذر زمان، کیفیت کنونی را نداشته باشد و اگر اکنون به سمع و نظر دوستان برسد، بهتر باشد. این بخش از رمان، دو قسمت دارد که با روایتهایی متفاوت آورده شده است.
ماجرای درخواست دو ملک از خداوند برای حضور در زمین
میرفتاح در بخش پرسش و پاسخ این جلسه در مورد داستان خود توضیح داد و گفت: من در جای دیگری حدیث دیگری خواندم که میفرمود خداوند جهنم را بسیار کوچک آفریده و بهشت را فراخ و بزرگ قرار داده است. در حقیقت، جهنم حتی برای یک نفر نیز کوچک است در حالی در بهشت جا برای همه است. در این قصه، دست بر قضا بعضی آدمها اگر یک دروغی بگویند، یک گناهی مرتکب شوند و ... خودشان به تنهایی نیستند و خیلیها را با خودبه جهنم میبرند. دو ملک عذاب دیگر خسته شدهاند از این که جهنم پر شده است و به سراغ خداوند میروند تا درخواست کنند به زمین بیایند تا جلوی چند گناه را بگیرند. آنان سراغ افراد مختلفی در روی زمین میروند تا جلوی این 7 گناه را بگیرند و جهنم خلوتتر شود.
تسلط آقای میرفتاح بر ادبیات کهن ستودنی است
شجاعی در مورد زبان این داستان گفت: حتما متوجه تسلط آقای میرفتاح بر ادبیات کهن و درک ایشان بر نثر کهن شدهاید. ایشان این موضوع را با نثر خود عجین و آمیخته کردهاند و شما با کدهای مختلف به شعری از حافظ، سعدی و ...ارجاع پیدا میکنید. این تسلط و اشراف ایشان در کارهای مختلف ایشان میتوان دید و در همین چند سطر که خوانده شد کاملا مشهود و قابل تحسین بود.
در بخش بعدی برنامه، نوبت به خوانش داستانهای کوتاه مخاطبان رسید که داستانهای خود را از جلسه گذشته تا این جلسه به دست انتشارات نیستان رسانده بودند. اولین نفر که نمره بالاتری داشت، سینا زیبایی بود. او داستان خود را که «سوء مهر» نام داشت، خواند.
نفر دوم که داستان کوتاه خود را خواند، نیره مقدسی بود. او داستان کوتاه خود با عنوان «ویترین» را خواند.
شجاعی در پایان این جلسه گفت: حدود 90 داستان به دست ما رسید که چیزی در حدود 50 درصد آن از حد استاندارد قابل قبولی برخوردار بود و با دیگر داستانها که بعدا برسد، در یک مجموعه چاپ خواهد شد. چیزی که در جامعه ما مورد نیاز بوده و خلا آن را احساس میکنیم، مرکزی برای بررسی آثار و پرداختن به استعدادها و ارتقای آنها است. در آکادمی داستان، به زودی این مرکز را با همکاری صاحب قلمها و دوستان راهاندازی خواهیم کرد تا این جای خالی پر شده و کسی که دارای استعداد است، بتواند داستان خود را فرستاده، توسط اساتید اصلاح شود و رشد پیدا کند. برای ماه بعد، وارد ماه محرم میشویم و اگر دوستان، داستان کوتاههایی که ارسال میکنند پیرامون عاشورا و ماه محرم باشد، با فضای پیشرویمان سازگارتر است. انشاالله در جلسات بعدی، داستانهای مینیمال خواهیم داشت.
انتهای پیام/