موسی نجفی: نمیدانم چرا برخی اصرار دارند که وابستگی به خارج توهم است
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: ما حق داریم مطالبه کنیم که چرا انقدر به غرب اعتماد میکنید، یاد بگیرید وقتی اشتباه میکنید عذرخواهی کنید نه مالهکشی.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم به نقل از نهادنمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، موسی نجفی عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در جمع فعالان فرهنگی سیاسی دانشگاههای کشور که در قالب نهمین طرح ضیافت رضوی در مشهد گردهم آمدهاند، به مرور تاریخ معاصر ایران به منظور شناخت دقیقتر جایگاه انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: دوره جدید استقلال ایران 500سال قبل با ورود اسلام و روی کارآمدن صفویه شروع شد؛ در آن زمان عثمانیها، قدرت فائق جهانی بودند و غرب نیز اوایل رنسانس را سپری میکرد و وضعیت خوبی نداشت.
وی با اشاره به همزمانی رنسانس در ایران و غرب، ادامه داد: ما تا 150 سال نخست رنسانس، یعنی زمان شاه عباس اول، برخلاف رنسانس غرب، رو به رشد بودیم، اما بعد از صفویه و با روی کارامدن سلسله افشار، زند و قاجار دوران عقب ماندگی ایران آغاز شد و به عکس، غرب در این دوران با وقوع انقلاب فرانسه وارد دور جدیدی از تحولات شد.
نجفی تصریح کرد: ایران با حمله روسها به ایران و وقوع جنگ جهانی اول یکدفعه در مرکز تحولات جهان قرار گرفت و در کشمکش قدرتهای بزرگ آن زمان یعنی روسیه، فرانسه و انگلیس، بیاطلاعاتی دیپلماتهای ما و اشتباهات فاحش طبقه روشنفکری باعث شد نهتنها نتوانیم از بیثباتی اروپا استفاده کنیم، بلکه باعث شد کشورمان بین غربیها تقسیم شود و زیرسلطه استعمار برویم.
این نویسنده و مورخ خاطرنشان کرد: پس از وقوع انقلاب فرانسه، استعمار کهنه (نظامی)، بهتدریج جای خود را به استعمار نو (براندازی نرم) داد که بهجای براندازی نظامی، نظامهای سیاسی کشورها را وابسته خود کرده و براندازی میکرد و پس از آن نیز استعمار فرانو (فکری فرهنگی) از راه رسید که بسیار پنهان، خطرناکتر و سختتر از انواع قبلی است.
مراحل بیداری اسلامی؛ از مصر تا ایران
وی با اشاره به نحوه شکل گیری بیداری اسلامی در خاورمیانه گفت: بعد از حمله فرانسه به مصر، جریان بیداری اسلامی شروع شد، زیرا مصریها متوجه شدند حمله فرانسه صرفا نظامی نبوده و فرانسویها میخواهند شکل زندگیشان را هم القا کنند و انتقام جنگهای صلیبی را بگیرند. بر این اساس در مقابل این تهاجم موج بیداری اسلامی مصریها شکل گرفت.
نجفی با بیان اینکه انقلاب اسلامی ایران هم معلول و هم علت بیداری اسلامی منطقه است، ادامه داد: بیداری اسلامی در ایران به بیداری اسلامی سیاسی تبدیل و منجر به نهضت مشروطه شد؛ در مرحله بعد و همزمان با استعمار نو، بیداری اسلامی، فرهنگی شد و با شروع انقلاب اسلامی و تقابل آن با تمدن غرب، بیداری اسلامی تمدنی آغاز شد. مهدویت نیز تقابل فراتمدنی ایران با غرب خواهد بود.
درگیری ما با غرب، درگیری تمدنی است، نه صرفا سیاسی
این استاد دانشگاه اضافه کرد: اکنون ایران سردمدار بیداری اسلامی است، چراکه جریان مقابله تمدنی فقط در ایران شکل گرفت و ایران این مهم را در مقابل استعمار فرانو مطرح کرد. درگیری فعلی ما با غرب، صرفا سیاسی نیست، بلکه دایره بزرگتری به نام تمدن غرب را دربر میگیرد که نظام اسلامی ایران باید با تمدن بزرگ اسلامی با آن مواجه شود؛ لذا باید بتواند گذشته و آینده تمدن اسلامی را به هم متصل کند، چنانکه ایران در قرون پنجم و ششم و دوره صفوی نقش خوبی در تمدن اسلامی داشته است.
وی با اشاره به اینکه اکنون از نظر دشمنشناسی در پیچیدهترین مرحله استعمار یعنی جریان تمدنی غرب قرار داریم که بسیار دقیق عمیق و گسترده بوده و همه شئون زندگی ما را در برگرفته است، خاطرنشان کرد: از سوی دیگر در قویترین مرحله بیداری اسلامی یعنی بیداری اسلامی تمدنی قرار داریم؛ یعنی از نظر تاریخی در یک مرحله رشد و اوج هستیم. بنابراین نباید صرفا به مشکلات اقتصادی توجه کنیم و سایر دستاوردها را ندیده بگیریم.
نجفی افزود: اصولا انقلابها دو حالت دارند؛ یا ذیل نظم جهانی هستند و یا برهم زننده آن مانند انقلاب ایران که نظم جهانی را برهم زده و مقابل تمدن غرب و استعمار نو ایستاده و به دنبال جبران عقبماندگی 200سالهاش از غرب است. به یاد داشته باشیم اگر انقلاب ما در حالت دوم قرار دارد و چنین هدف کلانی را دنبال میکند، پس بهجای دعواهای سیاسی باید عمیقتر فکر و رفتار کنیم.
وی اضافه کرد: کسانی که میخواهند ذیل نظم جهانی قرار گیرند، طرفداراناندیشه ترقی هستند که در ایران بعد از جنگ ایران و روسیه شکل گرفت. حامیاناندیشه ترقی از وضعیت موجود، راضی بوده و تمایلی به جبران عقبماندگیهای 200ساله از رنسانس غرب را ندارند.
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: این گروه پیشرفت و آزادی را از آن خود و در گرو کپیبرداری از الگوهای غربی دانسته و معتقدند خط ضد ما خط ارتجاع است و دنیا و پیشرفتهای روز را نمیشناسد.
نجفی ابراز کرد: اندیشه ترقی در سه سطح فعالیت داشت که هر سه وابسته به غرب بودند، بهویژه در سطح سیاسی که حتی اولین دیپلماتهای ما که در زمان قاجار برای مذاکره رفتند، جذب لژهای فراماسونری شدند؛ با این وجود نمیدانم چرا برخی مسئولان اصرار دارند بگویند وابستگی به خارج توهم است، در حالی که تاریخ پر از جاسوسها و عوامل وابسته است.
وی روزنامهنگاران از جمله میرزاصالح شیرازی را جریان فعال ترقی در سطح فرهنگی و میرزاملکم خان و فتحعلی آخوندزاده را عناصر فعال در سطح فرهنگی سیاسی معرفی کرد و گفت: تعجب میکنم که چرا جریان روشنفکری ما این خائنان و خصوصا آخوندزاده را نقد نمیکند که در اثنای جنگ ایران و روس به سمت روسیه رفته و نامش را به سرهنگ آخوندف تغییر داد و در تحقیر فرهنگ ایرانی، رمان و نمایشنامه نوشت. اکثر اینها به رغم شعارهای آزادیخواهی، در زمان مشروطه خود را به رضاخان فروختند.
این استاد دانشگاه یادآور شد: با توجه به اینکهاندیشه ترقی تا زمان حال نیز ادامه یافته و امروز در تصمیمات و سیاستهای کشور اثرگذار است. لازم است با ویژگیها و شاخصههای آن آشنا شویم تا با وجود این سابقه منفی و خیانتبار تاریخی از تعامل با غرب که بابت آن بهای سنگینی دادهایم امروز با هر چراغ سبزی از سوی آنها نه تنها ذوق زده نشویم، بلکه طلبکار باشیم.
وی با بیان اینکهاندیشه ترقی در گذشته، حامی استعمار نو بود و اکنون حامی استعمار فرانو، تصریح کرد: نخستین ویژگیاندیشه ترقی این است که چه در گذشته و چه در زمان حاضر، جریانات را به دو خط طرفدار و غیرطرفدار خود تقسیم کرده و خط دوم را مرتجع میداند. همچنین تمدن غرب را خوب نشناخته و فقط ظواهر آن را میبیند و هیجان زده میشود. در حالی که ما بهواسطه انقلاب اسلامی و امام خمینی(ره)، در شناسایی تمدن غرب دست برتر را داریم.
محاسن غرب و معایب داخلی را میبیند/ سکوت در برابر خیانتها
نجفی ادامه داد: سومین ویژگیاندیشه ترقی این است که صرفا محاسن غرب را دیده و در توصیف آن بسیار مبالغه میکند ولی از ملت خود، صرفا معایب و ضعفها را میبیند و دچار نوعی خودحقیربینی است که امروز نیز از اساتید دانشگاه ما گرفته تا مسئولان، افرادی را که دچار آن هستند میبینیم. آنها همچنین با اینکه خیانتها و خسارتهای قراردادهای استعماری را میبینند ولی هرگز استعمار را محکوم و عمیقا نقد نمیکنند. مگر در امضای برجام، فرانسویها پلیس بد نبودند و ما را اذیت نکردند؟ چگونه است که حالا نقش پلیس خوب را ایفا میکنند؟ پس کی میخواهید به اینها اخم کنید؟
این استاد دانشگاه در نقد دیپلماسی کنونی کشور که باوجود اطلاع از خسارتهای قراردادهایی چون ترکمانچای، گلداسمیت، معاهده پاریس و...، برجام را به ملت تحمیل کردند، افزود: تاریخ 40ساله انقلاب اسلامی و پیش از آن برای عبرت گرفتن از اعتماد به غربیها کافی بود؛ ما حق داریم مطالبه کنیم که چرا اینقدر به غرب اعتماد میکنید. یاد بگیرید وقتی اشتباه میکنید عذرخواهی کنید و اشتباهتان را تصحیح کنید، نه اینکه مالهکشی کنید.
وی با اشاره به اینکه مرکب تاریخ به بازیهای سیاسی زیاد سواری نمیدهد و سیاستمداران نمیتوانند پشت تاریخ پنهان شوند، درباره ادعای تشابه برخی سیاستمداران کنونی با امیرکبیر گفت: بین امیرکبیر با کسانی که با انعقاد برجام خسارتبار خود را امیرکبیر مینامند فاصله بسیاری وجود دارد؛ امیرکبیر با اینکه نه پشتوانه انقلاب را داشت و نه مردم را، غرور ملی داشت، در دهان غربیها میزد و حتی بهخاطر عدم رعایت سلسله مراتب، جوابشان را نمیداد. بنابراین شخصیت امیرکبیر را خراب نکنید.
نجفی مدام از علم و پیشرفت علمی صحبت کردن را پنجمین ویژگیاندیشه ترقی دانست و گفت: حساب نیاز به علم با وابستگی سیاسی از هم جداست؛ اخذ علم از طرف مقابل، هرگز دلیل بر برتربودن و سلطه داشتن او نمیشود، چنان که اسلام آوردن ایرانیان بهمعنای پذیرش برتری عرب بر عجم نبود.
این نویسنده و مورخ عدم شناخت صحیح از کشور و شرایط آن را دیگر شاخصه جریان ترقی معرفی و خاطرنشان کرد: آنها برداشتشان از عقب ماندگی ایران اشتباه بود، زیرا ایران حتی در زمان قاجار در حد خودش قدرت منطقهای بود. در دوران مغول، فرهنگ ما توانست مغولها را چنان در خود هضم و متمدن کند که مسجد گوهرشاد را بسازند و دوره بعدی تمدن ما را در صفویه رقم بزنند. بنابراین اگر در یک زمینه عقب هستیم دلیل نمیشود همه عرصهها را عقبمانده بدانیم.
درک اشتباه و سطحی از علت پیشرفت غرب/ تقلید جایگاهها و نقش آفرینیها
وی، درک اشتباه و سطحی از علت پیشرفت غرب و نیز تقلید عین به عین جایگاهها و نقش آفرینیها را دیگر ویژگیهای جریان ترقی دانست و افزود: این در حالی بود که با وجود برخی شباهتها نه ایران اروپا بود، نه آخوندهای ایران کشیش و نه اسلامْ مسیحیت. لذا در نقشآفرینیهای خود در کشور دچار اشتباه شدند.
نجفی ادامه داد: جریان ترقی همچنین دقیقا نمیداند که از غرب چه میخواهد، در حالی که رابطه ما با غرب باید آگاهانه و مبتنی بر شناخت نیازها و توان داخلی و توان غرب و رعایت اولویتها باشد. من واقعا نمیدانم دولتمردان ما از غرب چه میخواهند که حاضرند از آنها جملات زننده و تحقیرآمیزی مانند «ما اجازه میدهیم نفتتان را بفروشید» بشنوند.
وی عدم شناخت تمامعیار غرب و تحلیل صحیح آن که منجر به عدم امکان استفاده از تضادها و خلأهای غرب به نفع خود میشود را دهمین ویژگی جریان ترقی برشمرد و گفت: ما نه معتقد به ارتجاع هستیم و نه ترقی، بلکه جریان تعالی هستیم که همان جریان ترقی است، با اصلاح 10 ایراد مذکور و حفظ شخصیت و هویت ایرانی اسلامی خود.
استاد دانشگاه تاکید کرد: اندیشه تعالی، اندیشه ترقی را چشم و گوش بسته نمیپذیرد، بلکه امکان نقد، اجتهاد و انتخاب برای خود قائل است؛ اگر هم به حوزههای فکری دیگر نظر میافکند، مسائل سیاسی فرهنگی و اقتصادی را با اولویتهای خودش تطبیق میدهد، لذا مشکلات را حل میکند نه اینکه بر آن بیفزاید. بر این اساس جریان بیداری اسلامی در مرحله تمدنی و مقابله با استعمار فرانو، محتاجاندیشه تعالی در نقداندیشه ترقی است.
نجفی درباره ابزار استعمار فرانو و میزان موفقیت جمهوری اسلامی در مقابله با آن گفت: استعمار فرا نو را در جهانیسازی و روند تمدن غرب باید دید نه فقط در سیاست غرب؛ یعنی همان فرهنگ غرب بهعلاوه نهادهایی که آن فرهنگ ساخته است. ما بهعنوان یک نظام سیاسی ولو از باب اکل میته اگر نتوانیم از اینها استفاه کنیم، همین ابزارها را علیه ما تیزتر میکنند.
وی افزود: مابین انقلاب و کشور در رفت و برگشت هستیم؛ اینکه میخواهیم فقط یک کشور باشیم در نظم جهانی یا یک انقلاب و ساختارشکن نظم جهانی، کامل مشخص نیست، اما در ارزیابی میزان موفقیت ما همین بس که در دنیای دوقطبی توانستهایم جریان سومی فراتر از شرق و غرب ایجاد کنیم.
نیروی سوم هیچگاه وفادار نیست
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پاسخ سوالی مبنی بر همکاری امیرکبیر با آمریکاییها برای پیشرفت ایران خاطرنشان کرد: آن زمان آمریکا بعد از روسیه و انگلیس، یک نیروی سوم در ایران محسوب میشد و سابقه استعماری نداشت. بعد از انقلاب اسلامی این نیروی سوم در ایران جایش را به چین داد که آنها هم نامردیهای عجیبی داشتند. در مجموع نیروی سوم هیچگاه وفادار نیست و سر بزنگاهها ما را میفروشد.
انتهای پیام/