گزارش| قدیروف به دنبال گسترش نفوذ سرزمینی و سیاسی چچن
رمضان قدیروف به طور فزایندهای نشان داده که اشتیاق شخصی او به قدرت در حال رشد است و گامها و اقداماتی را برای گسترش قدرت و نفوذ خود انجام داده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، به دنبال انتصاب رمضان قدیروف در سال 2016 به عنوان رئیس جمهوری چچن برای یک دوره 5 ساله دیگر، جاه طلبی های این مرد مقتدر چچن افزایش یافت. قدیروف در حالی که رقابت قدیمی خود با روس نفت ( شرکت نفت و گاز روسیه) برای کنترل بر منابع نفتی چچن و با شرکت گازپروم در زمینه کم کردن بدهی چچن تشدید می کند، سعی در گسترش نفوذش در جمهوری های همسایه نه تنها از نظر سیاسی بلکه از لحاظ جغرافیایی است و نسبت به بخش هایی از سرزمین های اینگوشتیا و داغستان ادعاهایی مطرح کرده است. درگیری های مداوم قدیروف با فعالان اینگوشتیایی به همراه دخالت وی در امور داخلی این جمهوری، موجب یک شورش داخلی در اینگوشتیا شد. به همین ترتیب، ادعاهای قدیروف در مورد سرزمین های مرزی باعث افزایش تنش در داغستان نیز شده است.
نگاهی به زمینههای موضوع
سیاست های توسعه سرزمینی قدیروف در منطقه قفقاز شمالی در سپتامبر 2018 و با انجام توافق مبادله سرزمینی با اینگوشتیا آغاز شد. بر اساس توافقنامه امضا شده از سوی قدیروف و یونس بیک یوکوروف رئیس جمهور اینگوشتیا در پشت درب های بسته، اینگوشتیا 26،000 هکتار از قلمروی سرزمینی خود را به چچن واگذار کرد و در مقابل منطقه بسیار کمتری را در مناطق مرزی چچن دریافت کرد. به محض انتشار جزئیات این معامله هزاران نفر از معترضین در خیابان های ماگاس پایتخت اینگوشتیا حاضر شدند.
علیرغم اظهار نظرهای آتشین قدیروف و متهم کردن فعالان اینگوشتیایی به تحریک نفرت بین قومی و همچنین سفرهای تحریک آمیز مرزی که توسط رهبر چچن و نزدیکان وی برای دیدار با رهبران معترض انجام شد، در مجموع اعتراضات خیابانی ماه های نوامبر و دسامبر 2018 در ماگاس تا حد زیادی صلح آمیز بود. در پی این موج اعتراضات که در سال های اخیر به عنوان بزرگترین نمایش نارضایتی مدنی در قفقاز شمالی شناخته می شد، دادگاه قانون اساسی اینگوشتیا با شکایت از قانونی بودن توافق مبادله زمین، از دادگاه قانون اساسی فدراسیون روسیه درخواست تجدید نظر کرد. با رد درخواست تجدید نظر اینگوشتیا از سوی دادگاه قانون اساسی روسیه موج تازه ای از اعتراضات مردمی را شروع شد که منجر به خشونت گردید.
تلاش های قدیروف برای انتقال بیش از 6500 چچنی به سرزمین هایی که در جریان مبادله به دست آمده بود، موجب گسترش نارضایتی ها در میان مردم اینگوشتیا شد. اقدامات اولیه قدیروف برای انتقال چچنی ها به مناطق جدید که توسعه یافته نبودند، ناموفق بود. مهاجرت چچنی ها به این مناطق تنها پس از ارائه حمایت های مالی از سوی دولت از سوی چچنی ها مورد استقبال قرار گرفت. در حالی که این مبادله سرزمین باعث انزوای یونس بیک یوکوروف در میان جامعه، روحانیت و نخبگان اینگوشتیا شد، قدیروف توانست موقعیت خود را هم در چچن و هم در مقابل کرملین تقویت کند.
توسعه سرزمینی چچن در داغستان به نسبت مورد اینگوشتیا با احتیاط بیش تری صورت گرفت. در اوایل سال 2019 ، چچن و داغستان مذاکرات مربوط به تعیین مرزها را آغاز کردند. با این حال هیچ مبادله ای در مقیاس بزرگ پیش بینی نشد. مذاکرات در مورد انتقال اراضی به چچن در حدود 18 هکتار از منطقه قزلیار داغستان آغاز شد. در ماه فوریه 2019، سخنگوی پارلمان داغستان علناً اعلام کرد که دولت داغستان قصد ندارد هیچ یک از اراضی خود را به چچن منتقل کند و روند تعیین مرزها تا دو سال طول خواهد کشید.
با این وجود از آنجایی که داغستان تا پایان فوریه هیچ پاسخ رسمی در مورد مسئله اراضی منطقه قزلیار ارائه نداده بود، طرف چچنی به طور یک جانبه شروع به تسریع در تصاحب زمین ها کرد و در 16 مارس اعلام کرد که سرزمین مورد مناقشه به عنوان بخشی از چچن ثبت شده است. داغستان هر چند هنوز رسماً هیچ شکایتی مبنی بر انتقال غیرمنتظره قلمروهایش به چچن انجام نداده است، اما جامعه و فعالان داغستانی خواستار اقدامات قانونی و بازگشت فوری اراضی شده اند. طبق اعلام اتحادیه وکلای داغستانی، این جمهوری می تواند اقدامات چچن را در دادگاه فدراسیون روسیه به چالش بکشد، چرا که طبق قوانین قدرال هیچ کدام از جمهوری ها حق تغییر یک جانبه مرزها را ندارد.
پیامدهای ماجرا
تلاش های اخیر قدیروف برای گسترش اراضی چچن به سمت شرق و غرب - یا همانطور که مقامات گروزنی ادعا کرده اند، تنظیم مرزهای اداری این جمهوری با همسایگان خود- هم هواداران قدیروف و هم دشمنان وی را در داخل و خارج از چچن متحد کرده است. نکته جالب توجه این است در حالی که هواداران قدیروف از ادعاهای ارضی وی کاملا حمایت کرده اند، حتی کسانی که خود را دشمن شخصی قدیروف می دانند نیز از این تلاش ها استقبال کرده اند. در جوامع دیاسپورای چچنی در اروپای غربی، شامل ده ها هزار نفر از پناهنده که از دست خشونت های روسیه و متحدان قدیروف از سرزمین مادری خود گریختند، به نظر می رسد از برنامه های گروزنی حمایت می شود. این جوامع که در میان آن ها دشمنان قدیروف نیز حضور زیادی دارند، این تمایل وجود دارد که ادعاهای ارضی گروزنی را گامی در جهت اجرای عدالت تاریخی تعبیر کنند.
در حالی که حمایت از این تلاش ها نشانگر قدرت ناسیونالیسم قومی در جامعه چچنی و دیپلماسی چچنی در غرب است، اما هم چنین توانایی قدیروف را برای بازی با موضوعات حساس که قادر به جذب حمایت مردمی در چچن و در میان چچن های خارج از کشور است را برجسته می کند. اقدامات قدیروف باعث تقویت موضعش در داخل و در کرملین شده است. علاوه بر این، برنامه سرزمینی چچن همزمان با یک کارزار در حال انجام برای بازپرداخت بدهی های چچن به گازپروم است. یک چیز واضح است؛ در حالی که قدیروف به دنبال خاموش کردن هر نوع مخالفت در چچن و حتی در خارج از مرزهای چچن است، او با مهارت می تواند از موضوعاتی که از سوی جامعه متکثر چچن جزء اولویت ها قلمداد می شود، برای تقویت قدرت خود استفاده کند.
مسکو تا کنون از اقدامات قدیروف در قبال همسایگان چچن حمایت کرده است. این گونه به نظر می سرد که پوتین مسائل منطقه ای در قفقاز شمالی را به قدیروف واگذار کرده است. در این تقسیم مسئولیت احتمالی، قدیروف مسئولیت قفقاز شمالی را بر عهده گرفته است. به رهبر چچن اعتماد شده تا مشکلات منطقه ای را حل کند، مشروط بر اینکه نظم اساسی منطقه حفظ شود و تسلط مسکو بر منطقه نیز غیرقابل چالش باشد.
سیاست های قدرت طلبانه قدیروف مدتهاست که از مرزهای چچن فراتر رفته است و سیاستمداران، فعالان و سازمان هایی که کوچک ترین اعتراض به دستورات وی را ابراز کنند مورد انتقام قرار می دهد. در حقیقت، نمایندگان قدیروف مخالفان را در سطح منطقه ای و فدرال مجبور به سکوت کرده اند و در برخی موارد مخالفان برای اجتناب از مجازات سنگین مجبور شده اند که به صورت علنی از وی عذرخواهی کنند. بنابراین، به چالش کشیدن قدیروف بسیار خطرناک شده، عقاید مخالف وی نیز سرکوب شده و از این رو مسیر موفقیت های وی به طور فزاینده ایمن به نظر می رسد.
علاوه بر این قدیروف در سطح منطقه ای نیز حامیانی دارد. به عنوان مثال ژنرال آناتولی ماتوفنیکوف نماینده رئیس جمهور روسیه در ناحیه فدرالی قفقاز شمالی که پیش از این به عنوان رئیس سرویس امنیتی چچن خدمت می کرد. در واقع ماتوفنیکوف به دلیل ارتباط با قدیروف توانست به این مقام برسد و از این رو خود را مدیون وی می داند. ماتوفنیکوف پیش از این معاون اول فرماندهی عملیات ویژه در ستاد کل وزارت دفاع روسیه بود و در عملیات های ارتش روسیه در اوکراین و سوریه نیز حضور داشته است. از این رو انتصاب وی به عنوان نماینده رئیس جمهور روسیه در ناحیه فدرالی قفقاز شمالی عامل مهمی در نفوذ غیر رسمی چچن در این منطقه شده است. اخیرا رئوف آراشوکوف و پسرش از سناتورهای شورای فدراسیون روسیه به اتهام مشارکت در چندین قتل بازداشت شدند. این بازداشت از سوی سرویس امنیتی فدرال (اف اس بی) و نمایندگی رئیس جمهور در ناحیه فدرالی قفقاز شمالی صورت پذیرفت. شواهد و ادعاهایی وجود دارد که این بازداشت به دلیل خصومت میان قدیروف و آراشوکوف انجام شده است و این امر نشان دهنده قدرت فعلی و نفوذ قدیروف در منطقه قلمداد می شود.
نتیجه گیری
مورد اینگوشتیا، الگویی در اختیار دولت و جامعه داغستان قرار داد که چه اقداماتی در مخالفت با جاه طلبی های قدیروف می تواند منجر به شکست شود. داغستان به عنوان پرجمعیت ترین جمهوری قفقاز شمالی با یک جامعه مدنی نسبتا فعال می تواند چالش های جدی برای اقتدار قدیروف در منطقه به وجود آورد. اینگوشتیایی ها علی رغم اعتراضات خود، به دلیل وسعت نسبتا کم این جمهوری و ارتباطات غیر دولتی ضعیفشان با سایر نقاط فدراسیون روسیه نتوانستند که نگاه ها در روسیه را جلب کرده و افکار عمومی روسیه را با خود همراه کنند. اما داغستان که یک لابی قدرتمند در مسکو دارد و از لحاظ تاریخی شبکه هایی را در سراسر فدراسیون روسیه حفظ کرده است، می تواند یک سناریوی متفاوت را به پیش ببرد. اعتراضات مردمی در داغستان علیه توسعه سرزمینی چچن می تواند به راحتی موقعیت رهبر فعلی داغستان ولادیمیر واسیلیف را تهدید کرده و وی را در دوراهی همراهی با مردم داغستان یا حمایت از رمضان قدیروف به عنوان متحد نزدیک کرملین قرار دهد.
مجید اسماعیل زاده، کارشناس مسائل اوراسیا
انتهای پیام/