گزارش| انتخاب مجدد «دریغه نظربایوا» به ریاست مجلس سنا و تداوم دوره گذار در قزاقستان
انتخاب مجدد دریغه نظربایوا، دختر رئیسجمهور سابق قزاقستان به عنوان رئیس مجلس سنا، نشانگر آن است که قزاقستان همچنان در دوره گذار قرار دارد و فرایند انتقال قدرت به اتمام نرسیده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، دریغه نظربایوا، دختر بزرگ نورسلطان نظربایف، رئیسجمهور پیشین قزاقستان بار دیگر روز گذشته به عنوان رئیس مجلس سنای این کشور انتخاب شد. بر اساس قانون اساسی این جمهوری آسیای مرکزی، رئیس مجلس سنا به عنوان جانشین رئیسجمهور نیز محسوب میشود که در صورت استعفا، از کار افتادگی، سلب مسئولیت و یا فوت وی، عهدهدار وظایف ریاست دستگاه اجرایی کشور خواهد بود. ریاست نظربایوا بر مجلس سنای قزاقستان در حالی است که رئیس سابق این مجلس، قاسم ژومارت توکایف اکنون به عنوان رئیسجمهور قزاقستان ایفای فعالیت میکند. پس از استعفای نورسطلان نظربایف، طبق قانون توکایف رئیسجمهور موقت شد، و در پی این موضوع، دریغه نظربایوا به صورت موقت به عنوان رئیس مجلس سنا انتخاب شد. انتخاب مجدد وی به نظر میرسد تثبیت جایگاه نظربایوا در این سمت و تداوم دوره گذار در قزاقستان را نوید میدهد.
با وجود برگزاری انتخابات پیش از موعد و پیروزی نسبتا قاطع توکایف در مقابل رقبای نهچندان مطرح خود، و به تبع آن فروکش کردن تدریجی اعتراضات و محدود شدن آنها به حوزههایی مشخص، اگرچه برخی تحلیلگران عنوان کردند که انتقال قدرت در این جمهوری همانند ازبکستان در الگویی خاص به اتمام رسیده است، اما در عین حال گروهی دیگر همچنان اعتقاد دارند قزاقستان در حال طی دوره گذار است. در این رویکرد، توکایف تنها یک گزینه موقت انتقال قدرت محسوب میشود که زمینه را برای تداوم حضور خانواده نظربایف در قدرت فراهم میآورد.
برخی گمانهزنیها پیش از انتقال قدرت در قزاقستان حاکی از آن بود که دریغه نظربایوا، دختر بزرگ نظربایف گزینه اصلی انتقال قدرت در این کشور است. با این حال، دو عامل باعث شد تا این اتفاق به وقوع نپیوندد. نخست، فضای روانی و سیاسی که از درون قزاقستان و به ویژه از بیرون با محوریت کشورهای غربی میتوانست نسبت به یک انتقال قدرت خانوادگی و موروثی کردن قدرت به وقوع بپیوندد. باتوجه به فضای سرمایهگذاری مطلوبی که این کشور طی سالهای اخیر ایجاد کرده و پروژههای مشترک با طرفهای غربی، چنین رویکردی اگر با اعمال فشار روانی، سیاسی و اقتصادی همراه میشد، میتوانست هزینههای سنگینی را بر دوش این کشور به بار بیاورد و روند انتقال قدرت را مختل نماید.
از سوی دیگر نیز جامعه قزاقستان همچنان به عنوان یک جامعه سنتی پدرسالار ارزیابی میشود که در آن پذیرش یک زن به عنوان رهبریت سیاسی کشور به سختی قابل پذیرش است. همین موضوع نیز شانس دریغه را برای کنترل اوضاع پس از انتقال قدرت بسیار دشوارتر مینمود. از این رو، برخی تحلیلگران بر این عقیدهاند که توکایف گزینه اصلی دوره گذار قزاقستان به یک الگو نسبتا پایدار انتقال قدرت با محوریت خانواده نظربایف است.
همچنان نباید فراموش کرد که اگرچه توکایف رئیسجمهور قزاقستان است، اما همچنان نظربایف به عنوان «رهبر ملت» از اختیارات و محبوبیت بسیار بالایی برخوردار است. وی همچنین با حضور در ریاست مادامالعمر شورای امنیت ملی، بسیاری از شریانهای حیاتی کشور در حوزه امنیت و سیاست داخلی و خارجی را در دست دارد. از طرف دیگر نیز حزب حاکم نور اوتان همچنان در دستان نظربایف است و کنترل پارلمان و بسیاری از حوزههای دیگر مدیریتی کشور را در دست دارد. خانواده نظربایف نیز با حضور در سمتهای مختلف و ذینفعی در دالانهای اقتصادی این کشور، نقشی بسیار کلیدی در مدیریت پنهان قزاقستان ایفا میکنند.
بر اساس این سناریو، دوره ریاست جمهوری توکایف یک دوره گذار برای آمادهسازی فضای افکار عمومی قزاقستان برای پذیرش یک زن به عنوان رهبر سیاسی از یک سو، و رایزنی با طرفهای غربی و روسی برای دستیابی به گزینهای مطلوبتر از توکایف در یک فرایند نسبتا دموکراتیک و نرم از سوی دیگر است. حضور دانیا یسپایوا، نماینده حزب دموکراتیک آک ژول (راه سفید) به عنوان تنها زن حاضر در انتخابات ریاست جمهوری قزاقستان و مانور تبلیغاتی گسترده روی وی، نخستین اقدام جدی برای مورد نخست بود. وی با نگاههای شبه فمنیستی خود توانست برخی گفتمانهای عمومی برای حضور زنان در مدیریت سیاسی قزاقستان را فراهم آورد. وی در نهایت پس از توکایف به عنوان نامزد پیروز، و امیرجان کوسانوف، به عنوان اصلیترین گزینه اپوزوسیون، با دریافت 5 درصد آراء، نفر سوم انتخابات شود. رقمی که اگرچه کوچک است، اما در سابقه انتخابات برگزار شده در قزاقستان با پیروزی 98 و 99 درصدی نظربایف، یک رقم بیسابقه نیز محسوب میشود.
از سوی دیگر نیز اقداماتی در حوزه رسانه، سینما و تلویزیون و شبکههای اجتماعی نیز در این زمینه صورت گرفته است. حتی برخی رسانهها فیلم پرحاشیه تامیریس را نیز که اخیرا با حمایت مالی حلقههای نزدیک به خانواده نظربایف ساخته شد و در آن یک زن رهبریت سیاسی یک امپراطوری را بر عهده میگیرد را نیز در همین چارچوب ارزیابی میکنند. با این حال همچنان مشخص نیست آیا در بازهای 5 ساله میتوان گرایشات عمومی یک جامعه سنتی را تغییر داد یا خیر؟
از سوی دیگر نیز در تعامل با طرفین غربی و روسی به نظر میرسد موازنه فعلی؛ همراه با بروز برخی چالشهای محدود که به دستان نظربایف حل میشوند، فضا را برای دور بعدی انتقال قدرت فراهم آورند. با این حال، همچنان تحولات بسیار سریع و غیرقابل پیشبینی در این کشور پی گرفته میشوند و نمیتوان همه گزینههای پیشرو را کنار یکدگیر جمع کرد. به ویژه جان گرفتن گروههای اپوزوسیون در داخل این کشور و روندهای نوین اعتراضات که به رغم محدود بودن، میتوانند زمینهساز تحولات ایجابی در این کشور شوند.
انتهای پیام/