بازخوانی غائله بندرعباس| نفوذ گروه اشرف دهقان به اطلاعات سپاه چگونه شکست خورد؟
گروه اشرف دهقان پس از انقلاب اقدام به برپایی ۲ غائله و آشوب در کشور کرد. غائله گنبد بر اساس تئوری هجوم به شهر و غائله بندرعباس با نفوذ به نهادهای نظامی و امنیتی انجام گرفت.
به گزارش خبرنگار گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم- جمهوری اسلامی ایران در سالهای نخست آغاز به کارش درگیر چندین غائله و کودتا در کشور شد. هدف از ایجاد غائلهها براندازی نظام پس از آشوب و جداسازی بخشهایی از کشور بود.
گروه اشرف دهقانی عامل ایجاد دو غائله در شمال و جنوب کشور بود. اعضای گروه اشرف دهقانی، چریکهای فدایی خلق بودند که به رهبری اشرف دهقانی و محمد حرمتیپور در اواخر سال 57 و اوایل سال 58 به دلیل اینکه معتقد به تداوم مبارزه مسلحانه و چریکی بودند از سازمان چریکهای فدایی خلق جدا شدند و گروه جدیدی را تشکیل دادند.
اشرف دهقانی و اعضای گروهش معتقد بودند که ابتدا باید روستاها و شهرها را به تصرف خود درآورد و سپس به تهران رسید. آنان معتقد بودند که نمیتوان از ابتدا به سراغ تهران رفت، لذا دو غائله را در شمال و جنوب کشور طراحی کردند. غائله شمال که به غائله گنبد معروف است، مشهورتر است، اما غائله جنوب یا غائله بندرعباس، غائلهای کمتر شناخته شده است.
پیش از انقلاب اسلامی، افرادی در بندرعباس به چریکهای فدایی خلق پیوستند و گروهی را تشکیل دادند. پس از پیروزی انقلاب و در سال 58 اعضای اصلی این گروه برای حضور در مراسم سخنرانی اشرف دهقانی به مهاباد رفتند. پس از آن این افراد به توسعه گروه خود پرداختند، به طوری که چریکهای فدایی خلق به دو هسته سیاهکل و هرمزگان تقسیم شد.
اشرف دهقانی رهبر چریکهای فدایی خلق بود که معتقد بودند مبارزه مسلحانه را باید ادامه داد
عزیز پوراحمدی، علیرضا قاسمی، محمود یوسفی و حسین رکنی اعضای هسته هرمزگان بودند که ارتباط تشکیلاتی آنان با محمد حرمتیپور بود. بهار سال 58 بخش سیاسی هسته هرمزگان با صدور اعلامیهای با عنوان جنبش دانش آموزی 19 بهمن اعلام موجودیت کردند. هسته هرمزگان تا نیمه سال 59 اقدام به توسعه و گسترش سازمان و نفوذ در نهادهایی مانند استانداری، دفتر امام جمعه، سپاه و ارتش کرد.
همزمان با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، هسته هرمزگان گروه اشرف دهقان آرام آرام وارد فاز عملیاتی و تروریستی شد. این گروه ابتدا به چند بانک حمله کرد تا نیازهای مالی خود را با سرقت اموال مردم تامین کند. همچنین این گروه اقدام به سرقت چند دستگاه تایپ، کپی و بیسیم کرد. چند مورد ترور و ربایش سلاح هم از ماموران دولت و نیروهای مسلح توسط اعضای گروه اشرف دهقان انجام گرفت. در یکی از این موارد اعضای گروه اشرف دهقان اتومبیل حامل سلاح بسیج را دزدیدند که در جریان آن یکی از افراد بسیج کشته شد و 6 قبضه اسلحه به سرقت رفت.
بندرعباس پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق، وضعیت متفاوتی پیدا کرده بود. برخی از جنگزدههای خوزستانی و ایلامی، از غرب کشور به بندرعباس رفتند و در آن شهر ساکن شدند. بیشتر نیروهای انقلابی بندرعباس از جمله مسئول اطلاعات سپاه بندرعباس هم به جبهه رفته بود. اوضاع شهربانی و ژاندارمری هم مناسب نبود. عمده نیروهای ارتشی در منطقه هم متعلق به نیروی دریایی ارتش بود که در دریا مستقر بودند و در مسائل شهری دخالتی نداشتند. اعضای گروه اشرف دهقان از شرایط پیش آمده بهرهبرداری کردند و بحران را در بندرعباس افزایش دادند.
انفجار، ترور و شعارنویسی بر روی دیوارهای شهر، چهره بندرعباس را به یک شهر جنگی تبدیل کرده بود. بین 15 تا 20 نفر در غائله بندرعباس شهید و زخمی شدند. این شورش از بندرعباس به سمت قشم و جاهای دیگر در حال گسترش بود. بیشتر بخشهای بندرعباس در تصرف گروه اشرف دهقان قرار داشت. قسمتی هم که در تصرف نیروهای انقلابی بود وضعیت خوبی نداشت.
اعضای گروه اشرف دهقان علاوه بر ایجاد ناامنی و آشوب در بندرعباس به دستگاهها و نهادها نیز نفوذ کرده بودند. آنان توانسته بودند در استانداری هرمزگان، دفتر امام جمعه استان، سپاه پاسداران و ارتش نفوذ کنند. نفوذی که اطلاعات سپاه هرمزگان هم دچار آن شده بود. محسن رضایی فرمانده وقت اطلاعات سپاه میگوید: «محل تعجب و سوال بود که چرا و به چه دلیلی برادران ما در واحد اطلاعات سپاه بندرعباس قادر به حل این مشکل (گروه اشرف دهقانی) نیستند. این کنجکاوی ذهنِ مرا به این سمت سوق داد که احتمالاً افراد ضدانقلاب در شبکه اطلاعات یا سپاه استان هرمزگان نفوذ کرده و از داخل سپاه را خنثی و بیخاصیت کرده باشند.»
از این رو محسن رضایی به همراه فردی به نام یعقوبی که معرفی شده از سوی مسئول امنیت واحد اطلاعات سپاه بود به بندرعباس رفت تا ماجرا را مدیریت کند. رضایی پس از بازدید از شهر و گفتگو با برخی از مسئولان بندرعباس به این نتیجه رسید که وضعیت از آنچه به او گزارش شده بود، بسیار حادتر است و آنچه به او گزارش شده بود حداقل اتفاقات بوده است. خبر حضور او در بندرعباس، اعضای گروه اشرف دهقان را در حالت کمینگاهی قرار داده بود و انجام امور اطلاعاتی و... تقریباً ناممکن بود.
محسن رضایی به همراه یعقوبی طرح فریبی اجرا کردند. آنان وانمود کردند که در حال بازگشت به تهران هستند. بلیت گرفته و به فرودگاه رفتند، اما کاملاً مخفیانه به شهر بازگشتند، در حالی که نیروهای سپاه و اطلاعات نیز از بازگشت آنها به شهر خبر نداشتند. یعقوبی در طبقه دوم خانه یک بازاری به اسم روحی که یک مغازه قفلسازی و قفلفروشی داشت، مستقر شد و مخفیانه به جمعآوری اطلاعات پرداخت؛ در واقع آن خانه به اطلاعات سپاه بندرعباس تبدیل شد.
رضایی و یعقوبی با مجموعه اقدامات اطلاعاتی به این نتیجه رسیدند که فردی به نام اسکندری، اشرار و یاغیان بندرعباس را رهبری میکند و او عامل ترورها و انفجارها در بندرعباس است. اسکندری کمونیست و از اعضای کلیدی گروه اشرف دهقان بود که در سازمان عقیدتی سیاسی نیروی دریایی ارتش در بندرعباس کار میکرد. اسکندری به خوبی توانسته بود در سپاه، ارتش و جاهای مختلف نفوذ و به خوبی تشکیلات تحت نفوذ خود را مدیریت کند.
محسن رضایی فرمانده وقت اطلاعات سپاه برای مدیریت غائله در بندرعباس، خود به آن شهر رفت و با اجرای طرح فریبی توانست سردسته شورشیان را که نفوذی در عقیدتی سیاسی نیروی دریایی ارتش در بندرعباس بود، دستگیر کند.
نیروهای اطلاعات سپاه به محل کارش رفتند و او را به بهانهای به سپاه بندرعباس بردند. اسکندری وقتی که فهمید به چه دلیلی دستگیر شده است، در یک مرحله قصد فرار داشت و اسلحه یکی از پاسداران در اتاق بازجویی را برداشت و به سوی آنان شلیک کرد، اما دوباره دستگیر شد. با دستگیری اسکندری غائله بندرعباس برچیده شد. همچنین اعترافات اسکندری موجب دستگیری سی چهل نفر از اعضای این گروه در جنوب کشور شد.
اسکندری در جلسات بازجویی اعتراف کرد که گروه اشرف دهقان برنامههایی برای ایجاد آشوب و اغتشاش با هدف تصرف بندرعباس، شیراز و شهرها و روستاهای میان این دو شهر داشته است. طرحهای تجزیه طلبانهای نیز برای استان بوشهر طراحی شده بود که با دستگیری افراد اصلی گروه اشرف دهقان، این طرح شکست خورد.
انتهای پیام/