زنی که در روز ۱۷ شهریور ۵۷ مقابل مأموران شاه رشادت به خرج داد

زنی که در روز 17 شهریور 57 مقابل مأموران شاه رشادت به خرج داد

فاطمه حسینی از اعضای هسته‌های مقاومت که در میان تظاهرکنندگان بوده توسط مأمورها تحت تعقیب قرار گرفته و ایشان و عده‌ای از همراهان به کوچه‌ای می‌روند تا فرار کنند، اما می‌بینند کوچه بن بست است و....

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، روز 17 شهریور سال 1357 مردم ایران در حمایت از امام‌خمینی(ره) و اعتراض به فساد و ظلم دستگاه پهلوی با وجود اعلام حکومت نظامی از رادیو به خیابان آمدند و تظاهرات کردند. دستگاه امنیتی رژیم پهلوی در پاسخ به اعتراضات، مردم را به رگبار بستند و جوی خون  به راه انداختند. مریم بهروزی از بانوان مبارز انقلابی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، خاطراتی را از آن روز بیان کرده‌ است.

مریم بهروزی می‌گوید:  

روز 17 شهریور در تهران نبودم و اخبار آن‌ را در منزل دکتر مکری از رادیو شنیدم و گفتم «خون ما که از این عزیزان رنگین‌تر نیست. اینها می‌گویند 30-40 نفر در این روز کشته شده‌اند، اما دروغ می‌گویند؛ حتما عده بیشتری کشته شده‌اند؛ ما به تهران برمی‌گردیم.» وقتی به تهران وارد شدیم، دیدیم چه تهرانی ! چه وضعیتی ! بوی خون و وحشت می‌آید اما بوی آزادی هم می‌آید؛ همان موقع به نزدیکی خیابان 17 شهریور رفتیم؛ خیابان را نظامیان مسدود کرده بودند. به هر حال پس از ورود به تهران خانم‌های عضو هسته‌های مقاومت به دیدنم آمدند و اخبار آن روز را به اطلاعم رساندند. بر طبق روایات آنها فاطمه حسینی از اعضای هسته‌های مقاومت که در میان تظاهرکنندگان بوده، توسط مأمورها تحت تعقیب قرار گرفته است و ایشان و عده‌ای از همراهان به کوچه‌ای می‌روند تا فرار کنند، اما می‌بینند کوچه بن بست است و عده‌ای زن و مرد که به شهادت رسیده‌اند در اطراف به زمین افتاده‌اند؛ وقتی مأموران به کوچه بن بست می‌رسند خانم حسینی اسلحه یکی از آنها را گرفته و چون استفاده از اسلحه را بلد بود، جلوی مأموران ایستاده و می‌گوید «اگر بزنید من هم می‌زنم» سپس به همراهانش می‌گوید: «همه بروید» آنها می‌گویند: «بدون تو نمی رویم» ایشان آنها را به نام امام موسی کاظم(ع) قسم می‌دهد و می‌گوید «جان آقا بروید» و اینها همگی می‌روند و خانم حسینی نیز اسلحه را زمین گذاشته و خطاب به نظامیان می‌گوید «ما آدمکش نیستیم. فقط می‌خواستم این بندگان خدا کشته نشوند» در آنجا خانم حسینی دستگیر می‌شوند و تا روز پیروزی انقلاب که زندان‌ها باز و زندانیان آزاد شدند، او نیز آزاد شد. ایشان پس از دستگیری مقاومت زیادی کرده و نگفته بود با ما در ارتباط است. حتی اسلحه‌ای را که از مأموران گرفته بود آنها پیدا  نکردند و پس از پیروزی انقلاب این اسلحه و اسلحه‌های دیگر را که پیش ما  بود به انقلابیون تحویل دادیم. در این ایام جلسات ما بسیار پر شور بود و فعالیت‌هایمان را افزایش داده بودیم، به طوری که گذشت شب و روز را متوجه نمی‌شدیم. تنها هدفی که داشیم این بود که به وظیفه خود عمل کرده و دستورات امام را اجرا کنیم؛ به همین دلیل تا جای که توان داشتیم در تمامی تظاهرات‌ها شرکت می‌کردیم؛ جز به این مسئله به هیچ چیز دیگر فکر نمی‌کردیم. بعد از 17 شهریور نهضت اسلامی به طرف رکود و خاموشی نرفت بلکه به اوج خود نزدیک شد و به پیروزی انقلاب 1357 رسید.» 

انتهای پیام/

 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران