با نامه شبکه مستند هم نگذاشتند وارد مرکز دوبلاژ صدا و سیما شوم/ نگذاریم تاریخ دوبله نابود شود
کارگردان مستند دوبلورهای پیشکسوت از سختیهای ورود به مرکز دوبلاژ صدا و سیما برای تصویربرداری از پشت صحنه کار دوبلورهای تلویزیون سخن گفت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در روزگاری که جعبه جادو با آن قاب سیاه و سفید و برفکی، مهمان تازه خانههای ایرانیان شده بود و فیلمهای خارجی آرام آرام راهش را برای نفوذ در قلب مردم پیدا میکرد، یک نفر بیش از بقیه در این مسیر تاثیر داشت و آن هم «دوبلور» بود. کسی که زبان ناشناخته مستر رابرت را برایمان گرم و دلنشین میکرد یا «راز بقا» و «جاده ابریشم» را ترجمه میکرد و ...
دوبله را باید یکی از هنرهای ماندگار در تلویزیون و سینما دانست. هنری که با صدا جان گرفته و برای سالها در ذهن مخاطب ماندگار میماند. شاید اگر کسی جلال مقامی را در خیابان ببیند، به اندازه یک بازیگر او را نشناسند اما کافی است تا لب بگشاید؛ در آن زمان است که کلی خاطره ریز و درشت از بازیگران و سریالهای خارجی برایش زنده میشود. کافی است به تاریخ ذهنیمان از کودکی تا به امروز رجوع کنیم تا نامهای ریز و درشتی را ببینیم که لذت دیدن یک کارتون، سریال یا فیلم سینمایی را برایمان دو چندان کردند.
اگر چه این روزها خبر درگذشت بسیاری از این صداهای ماندگار را میشنویم اما مجموعه مستندی در حال تولید شدن است که تلاش کرده زندگی هنری و شخصی این افراد را به تصویر بکشد. ابوالفضل توکلی، مستندسازی است که به سراغ جمعی از این پیشکسوتان دوبله رفته و پرترهای از زندگی آنان را ساخته است تا یادمان نرود که صداهای سریالها و فیلمهای سالهای پیش را چه کسانی ماندگار کردند.
او کارش را با ساخت مستند «روزگار بهروز» آغاز کرد که پرترهای از بهروز رضوی بود. سپس سراغ جلال مقامی رفت و مستند «آقا جلال و مستر رابرت» را ساخت. در ادامه مستند «زاده مهر» پرتره ایرج رضایی، «مرد لبخند» پرتره ناصر ممدوح و «دوران افشاریه» پرتره غلامعلی افشاریه را ساخت. کار او با محمود قنبری ادامه پیدا کرد؛ جایی که مستند «دنیای دیروز من» را تولید کرد. «نقاش صدا» پرتره ابوالحسن تهامی، «ستاره ناهید» پرتره ناهید امیریان و «خاطرات همسایه نیاگارا» پرتره عباس نایبی دیگر کار او بود تا سپس به سراغ «شادخوان» و «صدای ماه» برود و فعالیت هنری منوچهر آذری و مهوش افشاری را روایت کند. توکلی در جدیدترین مستند خود پرتره فعالیت هنری سعید مظفری را در قالب مستند «نامههای شنیدنی» تولید کند.
به همین مناسبت گفتگویی با این کارگردان داریم که در زیر منتشر میشود:
چند مدتی است که ساخت مستندهایی از پیشکسوتان دوبله را در دست دارید؛ چگونه شد که این ایده به ذهنتان رسید و ساخت مستندهای هنرمندان دوبله را آغاز کردید؟
جلال مقامی و آغازی برای یک دعوت بزرگ
خاطرم هست در سال 1395 یک مستند پرتره از آقای بهروز رضوی، پیشکسوت گویندگی، ساختم که نام آن «روزگار بهروز» بود؛ در حین ساختن آن مستند، یک روز آقای مقامی را دیدم؛ از ایشان درخواست کردم که مستند بعدیام پرترهای از ایشان باشد؛ ایشان در پاسخ به این درخواست من گفت که «مستند بهروز رضوی را تمام کن، برایم بیاور تا ببینم و سپس صحبت خواهیم کرد»؛ وقتی مستند روزگار بهروز تمام شد، آن را به آقای مقامی دادم و وقتی کار را دیدند، قبول کردند که مستندی از ایشان نیز ساخته شود.
در همان جلسه، راجع به کم و کیف مستند ایشان صحبت کردیم؛ البته آن فیلم هم سختیهای خاص خودش را داشت و نیاز بود که با حضور خودشان تولید شود. خوشبختانه ایشان پا به پای ما آمدند و مستند «آقا جلال و مستر رابرت» ساخته شد؛ وقتی این دو مستند به نمایش درآمد، مورد استقبال عموم قرار گرفت و شبکه مستند نیز بسیار استقبال کرد؛ در نهایت یک طرح به شبکه مستند دادم که مجموعه مستندهایی از هنرمندان پیشکسوت دوبله و صدا کشور تولید شود؛ این کار تا به امروز تداوم پیدا کرد و تاکنون 11 قسمت از آن تولید شده است.
چرا به این نسل از هنرمندان دوبله کشور توجه و آنان را انتخاب کردید؟
تلاش برای عبور از ساختارهای تلویزیونی
این هنرمندان، نسل اول دوبله ایران هستند و به نوعی این هنر را در کشورمان پرورش داده و به جایگاه فعلی رساندهاند؛ بنابراین از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند؛ علاوه بر این، بسیاری از فیلمهای خارجی که به ایران آمده است، با صدای این افراد، جان دیگری گرفته و ایرانی شده است. بر همین اساس، معتقدم که این هنرمندان جایگاه بالایی دارند و مردم ما باید بدانند که هنرمندان نسل اول دوبله ما چه زحمات زیادی کشیدند تا به این مرحله رسیدهایم.
همیشه سعی میکنم مستندهایم ساختار فیلمی داشته باشد؛ درست است که کار تلویزیونی است و برنامهسازی برای تلویزیون از قاعده خاصی پیروی میکند اما سعی کردم که این مستند در قالب برنامهسازی تلویزیون نباشد و بیشتر شبیه به «فیلم» باشد. همیشه سعی میکنم که کارهایم دارای یک روند باشد؛ از نقطهای آغاز شده و در جایی به پایان برسد که وقتی مخاطب آن را دید احساس کند که نسبت به سوژه اشراف نسبی پیدا کرده است. علاوه بر این، تلاش کردم که مستندهایم هیچگاه گفتگو محور نباشد و یک خط سیر روشن و واضح را دنبال کند.
در جلسه رونمایی از مستند «نامههای شنیدنی» درخواستی مبنی بر تشکیل بانک اطلاعاتی دوبلورها را مطرح کردید؟ این بانک اطلاعاتی چه کارکردی دارد و چه کسی باید نسبت به ایجاد آن اقدام کند؟
چرا تشکیل بانک اطلاعاتی دوبله مهم است؟
وقتی درباره دوبله یک فیلم صحبت میکنم و میگویم فلان دوبلور، فلان فیلم را کار کرده است، باید اطلاعات دیگری نیز داشته باشم؛ مثلا بدانم که مدیر دوبلاژ این فیلم چه کسی بوده است؟ در کدام استودیو دوبله شده است و .... اما زمانی که این اطلاعات دقیق را نداشته باشم، نمیتوانم موارد بیشتری را به مخاطب خود انتقال بدهم. این موضوع از آن جهت دارای اهمیت است که بدانیم هر مدیر دوبلاژ سبک خاصی داشته و با یک سری هنرمندان خاصی کار میکرده است. متاسفانه در ساخت مستندهای پیشکسوتان دوبله، این اطلاعات را به صورت شفاهی درآوردم؛ مثلا به فلان کارشناس زنگ میزدم و میپرسیدم که مدیر دوبلاژ فلان فیلم چه کسی بوده است یا به یک مدیر دوبلاژ زنگ میزدم و میپرسیدم این فیلم در کدام استودیو دوبله شد؟ عمدتا صدای افراد دوبلهکننده را میشناسیم اما مدیر دوبلاژ را نمیشناسیم؛ شاید باورتان نشود اما برای همین فیلم آخر یعنی مستند «نامههای شنیدنی»، مجبور شدم 3 بار عنوان یک نفر را عوض کنم چرا که 3 روایت مختلف شنیدم. وقتی در مستند ادعا میکنم که فلان مدیر دوبلاژ در فلان ژانر تخصص داشته است، باید اطلاعات دقیقی از فیلمهایی که تحت هدایت او دوبله شده است، داشته باشیم.
نگذاریم 60 سال تاریخ دوبله کشور از بین برود
متاسفانه وقتی این اطلاعات در جایی ثبت نشود، آرام آرام از ذهن این هنرمندان نیز خارج شده و به نوعی تاریخ دوبله خود را از دست میدهیم؛ آقای مقامی در فیلم خود میگفتند که «60 سال کار دوبله انجام داده است؛ مطمئنا در ذهن نمیماند که 50 سال پیش کدام کار را دوبله کردهایم». این موضوع در حالی است که اگر این اطلاعات در یک بانک اطلاعاتی ثبت شود، بسیار کمککننده خواهد بود؛ البته این کار خیلی هم وقتگیر نیست و یک همت مضاعف از سوی صنف دوبله را میطلبد؛ این کار مرتبط با مدیران صدا و سیما یا مرکز آرشیو سازمان نیست چرا که بسیاری از کارها بیرون از سازمان دوبله میشود؛ من فکر میکنم که صنف دوبلورها باید یک سامانهای طراحی کند تا در آغاز هر پروژه، اطلاعاتی نظیر مدیر دوبلاژ، گویندگان، استودیو و ... ثبت شود.
وقتی که شما یک مستند پرتره از یک دوبلور پیشکسوت را میسازید، بسیاری از مخاطبان علاقهمند هستند که او را در محل کار خود، استودیوی کارش و پشت میز دوبله ببینند اما به نظر میرسد که در مواردی چنین امکانی برای شما فراهم نیست و اجازه ورود به استودیوها داده نمیشود؛ دلیل این موضوع چیست؟
با نامه شبکه مستند هم نگذاشتند وارد مرکز دوبلاژ شوم
در پاسخ به این سوال باید به دو موضوع اشاره کنم؛ اولا اجازه خود آن استودیو مهم است که بگذارد یک تیم فیلمبرداری وارد محل شده و تصویربرداری کند؛ تمام استودیوهای خصوصی با کمال میل این اجازه را به ما میدهند؛ با این که جایشان کوچک است. دوما اجازه مدیر دوبلاژ مهم است که تمایل داشته باشد از روند کاریاش فیلم بگیریم یا خیر؛ عمده مدیر دوبلاژها به ما اجازه میدهند که وارد محل کارشان شویم؛ با این حال، متاسفانه تصویربرداری در واحد دوبلاژ صدا و سیما سخت شده است و کمتر همکاری میکنند؛ یک سری مشکلات اداری وجود دارد که خیلی راحت میتوان آنها را تسهیل کرد؛ وقتی من از شبکه مستند سیما نامه دارم، نباید خیلی سخت باشد که بخواهم وارد مرکز دوبلاژ این سازمان شوم اما عمدتا به ما اجازه نمیدهند. من این تقاضا را دارم که این مرکز با ما همکاری کند؛ ما یک گزارش خبری با عمر کوتاه تولید نمیکنیم بلکه یک فیلم ماندگار میسازیم؛ امیدوارم که این مشکل حل شود.
آیا دلیل خاصی برای عدم اجازه بر ورود به استودیوهای صدا و سیما ذکر میشود؟
یک سری مشکلات اداری وجود دارد که نمیتوان آن را بازگو کرد؛ به نظرم مشکل شخصی با خود بنده وجود ندارد و بیشتر یک مشکل اداری است. این فرآیند قبلا راحتتر بود و اکنون نیز قابل حل است؛ دقت کنید که اکنون با موبایل به راحتی میتوان از پشت صحنه یک دوبله فیلمبرداری کرد؛ خوشبین هستم که این مشکل به زودی حل شود. این مشکل تنها در مستند «صدای ماه» وجود داشت.
ساخت این مجموعه مستند از پیشکسوتان دوبله کمک کرده است که بسیاری از هنرمندان قدیمی این عرصه حتی در یک مراسم کوتاه 2-3 ساعته دور هم جمع شوند و فضای خوبی به وجود بیاید. اما در کنار این اتفاقات، دوستانی در فضای مجازی هستند که ظاهرا خیلی از این موضوع خوشحال نیستند. در صفحه اینستاگرامی شما کامنتهایی دیده میشود که خیلی مناسب نیست. ماجرا از چه قرار است و مشکلات این دوستان در این زمینه چیست؟
پاسخ به بعضی دلخوریها؛ مستند پرتره، برنامه تلویزیونی نیست
مطمئنا اگر همکاری دوبلورهای پیشکسوت نباشد، چنین مستندهایی ساخته نمیشود و این 11 قسمت نیز با همکاری آنان ساخته شده است؛ بنابراین وقتی سراغ یک نفر میرویم، مطمئنا رضایت کامل ایشان وجود دارد؛ با این حال، نگاه دیگری وجود دارد که میگویند هنرمندان دوبله سالها زحمت کشیدهاند و یک فیلم مستند نمیتواند پاسخگوی زحمات آنان باشد. پاسخی که به این دوستان میدهم این است که وقتی به یک برنامه تلویزیونی که موضوعات متنوعی دارد، دعوت میشوید، این شما هستید که آن برنامه را پر میکنید و اگر در آن حضور پیدا نکنید، آن برنامه خالی میشود. در حالی که وقتی قرار است یک مستند پرتره از شما ساخته شود، فیلمی در مورد خودتان ساخته میشود و هیچ کس دیگری قرار نیست حضور داشته باشد. در حقیقت، شما مردم را دعوت میکنید تا بیایند و پرترهای از زندگی شما را ببینند.
ما این پیشنهاد را به هنرمندان میدهیم که بیایند و جلوی دوربین ما قرار بگیرند؛ یا آن هنرمند میپذیرد و یا به هر دلیل قبول نمیکند. باید توجه داشت که نگاه یک فیلم مستند با یک برنامه تلویزیونی سرگرمکننده متفاوت است چرا که مستند برای آن شخص ماندگار میشود اما برنامه تلویزیونی ماندگاری ندارد.
آیا به دوبلورهایی که در برابر دوربین شما قرار میگیرند، دستمزدی پرداخت میکنید؟
شبکه مستند یک هدیه به دوبلورها میدهد
از همان ابتدا که ساخت این مجموعه مستند کلید خورد، شبکه مستند در قالب یک هدیه مبلغی را به هنرمندان تقدیم میکند؛ این هدیه برای همه است و فرقی ندارد که چه کسی باشد؛ همیشه قبل از ساخت مستند، این موضوع را به آن پیشکسوت توضیح میدهم که شبکه مستند فلان مبلغ را به شما میدهد؛ مطمئنا ارزش و احترام این پیشکسوتها بسیار بالاتر از چنین هدیهای است اما ما به رسم یادبود چنین هدیهای را تقدیمشان میکنیم.
این مجموعه مستند تا کجا ادامه دارد؟
بر طبق قراردادی که با شبکه داریم، دو قسمت مانده است که آنها را به زودی خواهیم ساخت. مطمئنا اگر شبکه قرارداد را تمدید کند، باز هم در اختیار هنرمندان دوبله خواهیم بود.
در این دو قسمت باقیمانده به سراغ کدام یک از هنرمندان دوبله خواهید رفت؟
هنوز مشخص نشده است و وارد مذاکره نشدهایم.
آیا برنامهای برای دعوت از دوبلورهای نسل دوم و جوانتر برای ساخت مستند دارید؟
این امکان وجود دارد اما تا زمانی که مستند دوبلورهای نسل اول ساخته نشود، مناسب نیست که سراغ جوانترها برویم؛ ادب حکم میکند که از بزرگترها مستند بسازیم و بعدا سراغ دیگران برویم.
آقای غفوری، مدیر شبکه مستند در نشست رونمایی مستند نامههای شنیدنی موضوعی مبنی بر اهمیت دوبله در پاسداشت زبان فارسی را مطرح کردند. این موضوع تا چه اندازه اهمیت دارد؟
هنر دوبله چگونه به حفظ زبان فارسی کمک میکند؟
اولا باید بگویم که این حرف ایشان، دقیق است. وقتی یک سریال خارجی که دوبله شده است را در تلویزیون میبینم، احساس میکنم واژههایی وجود دارد که به راحتی میتواند در قالب تکه کلام در بین مردم رایج شود. اگر این تکه کلامها فارسی نشود و با زبان خارجی وارد مکالمات مردمی شود، اثرات بدی خواهد داشت. مطمئنا ترجمه عبارتهای خارجی و استفاده آن در دوبله به پاسداشت زبان فارسی کمک میکند. در این مجموعه مستند تلاش کردیم تا ضمن توجه به این افراد که نقش مهمی در پاسداشت زبان فارسی داشتند، خدا قوت بگوییم.
در پایان اگر نکته خاصی دارید بفرمایید.
فکر میکنم که این 11 قسمت مستندی که تاکنون ساخته شده است، بین هنرمندان دوبله جا باز کرده و فیلم به فیلم راه برایم بازتر شده است. در ابتدا شرایط سخت بود اما اکنون بهتر پیش میروم.
انتهای پیام/