افشاگری علیه آمریکا و انگلیس سبب حمله موشکی به دفتر "پرستیوی" شد
مدیر اسبق دفتر برونمرزی صداوسیما در کابل روایت کرد که بعد از این حادثه و شهیدشدن سیدفرهاد، مسئولان افغانستانی به ما پیام دادند و گفتند "شما برونمرزی صداوسیمای جمهوری اسلامی موجب فخر ما افغانها هستید".
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، خطر ویژگی جداییناپذیر حرفه خبرنگاری است و این ویژگی وقتی تبدیل به تهدید میشود که خبرنگار در جغرافیایی آسیبپذیر و ناآرام در پی بیان حقایقی باشد که از چشم جهانیان پنهان مانده است. سیدفرهاد تقدسی از تصویربرداران متعهد شبکه پرستیوی در کابل، 29 شهریور سال 90 بر اثر موج انفجار موشکی مقابل ساختمان دفتر معاونت برونمرزی صداوسیما در این شهر به شهادت رسید.
شهادتی که سرچشمه در عدالتطلبی و حقجویی او داشت و از سال 87 که همکاریاش را در دوران دانشجویی با پرستیوی آغاز کرد، در رفتار و نوع تعامل کاری او با این شبکه متفاوت و پدیده نوظهور میان رسانهها، موج میزد.
تقدسی در تمام این مدت، با وجود پیشنهادهای بهظاهر چشمگیر رسانههای رقیب که در پی جلب همکاری او بودند، پای اعتقاداتش ماند و دست از جان شسته، در صحنههای پرخطر تحولات افغانستان، به کار و تلاش برای انعکاس واقعیات زندگی مردم کشورش از دریچه لنز دوربین پرستیوی پرداخت.
در پی شهادت تقدسی، مقاماتی از ایران و دیگر کشورها پیام تسلیت صادر کردند و شهید تقدسی را تمثیلی از خبرنگاری متعهد به رسالت رسانهای دانستند. در این گزارش گفتوگوهایی با برادر، عمو و همکاران شهید فرهاد تقدسی بهبهانه سالگرد شهادتش انجام شده است که میخوانید:
شهید فرهاد تقدسی
فرهاد برای پرستیوی از جان مایه گذاشت
سیدمجتبی تقدسی؛ عموی شهید تقدسی با توجه به شناخت خانوادگی از فرهاد، مهمترین ویژگی شهید فرهاد تقدسی را گشادهرویی و اخلاق خوش او توصیف میکند. او در مورد ویژگیهای این شهید، گفت: فرهاد همیشه دوست و همراه من بود، او خیلی با حوصله رفتار میکرد و کارش را در عرصه رسانه بهخوبی انجام میداد و در زمینه تصویربرداری و بهتصویر کشیدن صحنههای حساس درست عمل میکرد و سعی داشت تصاویر حاوی پیام واقعی و روشن وضعیت آن روزهای افغانستان باشد تا از این راه بتواند وضعیت واقعی کشورش را به جامعه بینالملل نشان دهد تا همه بدانند بهبهانه کمک اما در اصل برای خیانت، به افغانستان حمله شد.
عموی شهید فرهاد تقدسی که در بخش فنی پرستیوی در شهر کابل مشغول به کار است، در مورد موفقیت این شبکه در این سالها توضیح میدهد: مشکلات همهجا و همیشه وجود دارد و شبکه خبری پرستیوی هم استثنا نیست؛ ما سعی کردیم با وجود همه مشکلات به بهترین شکل خبرها را منعکس کنیم. در واقع، هرکسی در این شبکه مشغول به کار شده از جان و دل مایه گذاشته است. رقبای خبری شبکه پرستیوی از میزان تأثیرگذاری و موفقیت این شبکه واهمه داشتند و ما در همین وضعیت سعی کردیم تمام توانمان را بهکار ببریم و در افغانستان فعالیت رسانهای خودمان را ادامه دهیم.
سیدمجتبی تقدسی در مورد دیدگاه شهید تقدسی در مورد پرستیوی نیز میگوید: زندگی شهید فرهاد تقدسی با ایدئولوژی و اهداف پرستیوی عجین بود و به همین دلیل هم از جان و دل برای شبکه کار میکرد.
دوست داشتم راه برادرم را ادامه دهم
نجیب تقدسی برادر کوچک شهید فرهاد تقدسی است که بعد از به شهادت رسیدن برادرش راه او را در پرستیوی ادامه داد. نجیب تقدسی درباره این موضوع میگوید: زمانی که برادرم فرهاد به شهادت رسید جمعی از همکاران او تصمیم گرفتند کسی را بهجای او جایگزین کنند که هم از نظر اخلاقی و هم از نظر کاری به فرهاد نزدیک باشد؛ آنها به من پیشنهاد دادند و این برای من باعث افتخار بود. در ابتدای کار این مسئولیت برای من خیلی سنگین بود به این دلیل که پیش از این، تجربه بیرون از دفتر کار کردن را نداشتم؛ کار در خارج دفتر هم خطرات بیشتری داشت هم مسئولیت من را سنگینتر میکرد؛ خوشبختانه با کمک دوستان برادرم و رئیس دفتر توانستم کمکم بخشهایی از فعالیتهای شهید تقدسی را ادامه بدهم.
برادر شهید فرهاد تقدسی در ادامه در مورد ادامه یافتن راه تقدسی بین خبرنگاران و تأثیراتی که این وقایع بر آنها میگذارد، توضیح میدهد: افغانستان بهطور کلی برای خبرنگاران، کشوری خطرناک است؛ وقتی فرهاد شهید شد، خودم دوست داشتم راه برادرم را ادامه بدهم تا آرمانها و آرزوهای او و سایر شهیدان را عملی کنم؛ همه میدانند شرایط افغانستان جنگی است، اما این مسئله باعث نشده خبرنگاران دلسرد شوند یا از مسئولیتشان دست بکشند. همه کوشش میکنند با رعایت اقدامات ایمنی و حفاظتی، در انعکاس اخبار حقیقی کشورمان نقش مؤثری داشته باشند.
نجیب در مورد میزان تأثیرگذاری شبکه پرستیوی در نمایش حقیقت امروز افغانستان میگوید: بهنظرم عملکرد پرستیوی در همه این سالها خیلی خوب بوده و مخاطبان به ما اعتماد دارند. این شبکه بعد از حدود 12 سال کارنامه روشنی داشته و فکر میکنم جهانیان این شبکه را میشناسند.
مدیر دفتر معاونت برونمرزی در افغانستان: فرهاد هر روز با ماست
محمدرضا قدمی که ریاست دفتر معاونت برونمرزی در کابل را بهعهده دارد، یاد و خاطره شهید تقدسی را در فضای این دفتر، زنده و پابرجا میخواند. او درمورد الگوگیری همکاران رسانهای شهید تقدسی از او میگوید: همکاران شهید فرهاد تقدسی همیشه بهیاد او و دیگر همکار شهیدشان حبیبالله حسینزاده هستند و همچنان از ویژگیهای اخلاقی آنها یاد میکنند؛ همکاران این دو شهید عکسهای آنها را در خودرویی که هر روز خبرنگاران را به محل تهیه گزارش منتقل میکند، نصب کردهاند تا احساس کنند دوستانشان هنوز کنارشان هستند؛ آنها همچنان برای این دو شهید مراسم فاتحهخوانی برگزار میکنند.
قدمی ادامه میدهد: افغانستان در واقع کشوری نیمهجنگی است و هر روز شاهد مشکلات زیادی در این منطقه هستیم؛ خبرنگاران مجاهدانی هستند که با اسلحه خبر میجنگند؛ وقتی خبرنگاران را برای تهیه گزارش به منطقههای مختلف افغانستان میفرستیم، واقعاً معلوم نیست چه اتفاقی برای آنها رخ میدهد ولی با وجود خطرات زیاد، کارشان را به بهترین شکل انجام میدهند؛ آنها جانشان را کف دست گرفتهاند، عاشقانه کار میکنند و دلشان میخواهد اخبار افغانستان صادقانه منعکس شود.
مدیر دفتر معاونت برونمرزی صداوسیما در افغانستان در مورد بزرگترین هدف پرستیوی در مجموعهای که او مدیریت آن را بهعهده دارد تأکید میکند: توفیق دست داد و من برای کار به افغانستان آمدم؛ مردم افغانستان از نظر فرهنگی و زبانی به ما بسیار نزدیک هستند و ما واقعاً فکر میکنیم دو ملت برادر هستیم. بنای ما بر این است که انعکاس درستی از وضعیت مردم این کشور را به دنیا ارائه دهیم و شعار پرستیوی و مأموریت مجموعه معاونت برونمرزی صداوسیما یعنی طنین صدای بیصدایان و مظلومان بودن را دنبال کنیم.
قدمی در مورد اعتماد جایگاه پرستیوی در افغانستان توضیح میدهد: پرستیوی رسانهای برونمرزی و بینالمللی است و معتقدم این شبکه پیشانی صداوسیما محسوب میشود؛ اخبار این شبکه در همهجای دنیا و نیز در افغانستان، بهعنوان مرجع اطلاعیابی از نگاه ایران به رویدادها و بازتاب روی دیگر واقعیتها که رسانههای غربی از انعکاس آنها پرهیز کرده یا وارونه جلوه میدهند، شناخته میشود؛ از همین رو کنجکاوی برای دانستن این که پرستیوی رخدادهای افغانستان را چگونه انعکاس میدهد، همواره میان مردم این کشور وجود دارد؛ جایگاه پرستیوی از این حیث، جایگاهی تثبیتشده است زیرا متفاوت است و در جهت احیای حق مظلومان تلاش میکند. از جنبه دیگر، همین که وقتی در افغانستان برخی خیابانها را بهدلایل امنیتی میبندند، داشتن کارت خبرنگاری پرستیوی میتواند بهراحتی اجازه تردد به مناطق مختلف را برای خبرنگاران صادر کند، نشان از اعتبار و ارزش پرستیوی در سطح بینالملل و محق بودن اعتماد حرفهای به این شبکه در سطوح مختلف دارد.
فرهاد میگفت ژورنالیستبودن در افغانستان نوعی جهاد است!
نجیب عالمی از همکاران شهید فرهاد تقدسی، یکی از افرادی است که او را بهخوبی میشناسد؛ عالمی در مورد ویژگیهای این شهید و نگاهش به رسالت فعالان عرصه رسانه میگوید: شهید فرهاد تقدسی یکی از کارکشتهترین و مسئولیتپذیرترین افراد خبری بود که من در طول این سالها بین رسانهایها دیده بودم.
او میافزاید: فرهاد علاوه بر حرفهای بودن در این شغل، ویژگیهای شخصیتی بسیار خوبی داشت و همه این عوامل دست به دست هم داده بود و سبب تمایز شخصیت شهید فرهاد تقدسی نسبت به دیگران شده بود؛ او در معاشرت با دوستان و همکاران گشادهرو بود و یکی از خصلتهای او که در یاد کسانی که تقدسی را میشناختند باقی مانده، همین اخلاق خوش بود.
عالمی ادامه میدهد: یکی از ویژگیهای کار خبری، حوصلهمندی و تحمل استرسهای این شغل است و فرهاد تقدسی در لحظههای حساس بسیار خوب شرایط را مدیریت میکرد؛ وقتی همراه با هم بیرون از کابل برای تهیه گزارش و فیلم میرفتیم، شاهد صحنههای وحشتناکی بودیم و حتی در برخی لحظهها، سایه مرگ را بالای سر خودمان حس میکردیم و به این باور رسیده بودیم که مرگ و زندگی در آن لحظهها به شانس ما بستگی دارد؛ حتی در چنین وضعیتی هم شهید فرهاد تقدسی تمام دغدغهاش این بود که تصویربرداری بهبهترین شکل انجام شود و به گزارش و مصاحبه خوبی برسیم.
عالمی ضمن تأکید به دغدغهمندیهای شهید تقدسی بهعنوان یک فعال رسانهای، نقل میکند: فرهاد همیشه میگفت "ژورنالیست بودن در افغانستان نوعی جهاد است"! ما هم بهقول او همین را میگوییم که برآمده از دیدگاه و جهانبینی شهید تقدسی بود.
او درباره پرستیوی و نقشی که در انعکاس اخبار حقیقی افغانستان بازی کرده است، توضیح میدهد: من خبرنگار پرستیوی هستم و نمیتوانم بگویم تا امروز چه کردهایم و اگر تعریفی وجود دارد بهتر است دیگران بگویند، اما ضربالمثل معروفی هست که میگوید آفتاب را نمیشود با دو انگشت پنهان کرد و ما هم از زمان راهاندازی و فعالیتهای پرستیوی در افغانستان، تمام تلاش خود را کردهایم و شب و روز نداشتهایم و تهدیدها و خطرات هم اثری روی ما نگذاشت؛ ما آنچه را فکر میکردیم باید بهعنوان خبرنگار در پرستیوی عملی کنیم، انجام دادیم و فکر میکنم موفق بودهایم، اگرچه کاستیهایی هم هست و انکار نمیکنیم. مشکلات خبرنگاری تنها مربوط به ما نیست بلکه در راه همه خبرنگاران دنیا خطر و سختی وجود دارد ولی در افغانستان مشکلات بیشتر است؛ در یک جمعبندی کلی میتوان گفت که ما مجدّانه و مصمم تا امروز جلو رفتهایم و هنوز هم متعهد و استوار در این راه باقی ماندهایم».
نجیب عالمی در آخر در مورد آرمان اصلی شهید تقدسی در کار رسانه گفت: برآیند فعالیتهای رسانهای او نشان میداد که بزرگترین آرمان شهید تقدسی در کار رسانه، مخابره پیامهای راستین و واقعی جامعه افغانستان و نیازهای مردم این کشور به دنیا بود.
حمله موشکی به دفتر پرستیوی در سال 90 و انتقامگیری آمریکا از این شبکه/ پاسخ شهید تقدسی به شبکههای رقیب پرستیوی فقط «نه» بود
محمد روحی که حالا کارشناس پژوهشهای کاربردی معاونت برونمرزی صداوسیماست، از سال 1387 بهمدت هفت سال، مدیریت دفتر معاونت برونمرزی رسانه ملی را در افغانستان عهدهدار بوده است. او با شهید سیدفرهاد تقدسی، تصویربردار شبکه پرستیوی که در حادثه اصابت موشک در دفتر این معاونت در کابل، در سال 1390 به شهادت رسید، همکار بوده است.
روحی درباره این تجربه همکاری و ویژگیهای شهید تقدسی که 29 شهریور، مصادف با سالگرد شهادتش است، میگوید: با توجه به دستوری که برای راهاندازی فعالیتهای خبری شبکه پرستیوی در افغانستان داشتیم، مردادماه سال 87 به کابل اعزام شدم. آنجا خبرنگاران و فعالان رسانهای خبرهای وجود داشتند؛ از بین این افراد دانشجویی را به ما معرفی کردند که همین سید فرهاد تقدسی بود و آن زمان در دانشگاه کابل دانشجو بود؛ وقتی با او صحبت کردم متوجه شدم خانواده او در جهاد افغانستان شرکت داشتهاند و خودش هم در همین جبهه فکری است.
مدیر اسبق دفتر معاونت برونمرزی صداوسیما در کابل ادامه میدهد: تقدسی میتوانست با توجه به توانمندیهایی که داشت جذب شبکههای دیگری شود، اما ندای ما را لبیک گفت و تصویربردار رسمی پرستیوی شد؛ همیشه گفتهام که سیدفرهاد جوان مظلوم و متعهدی بود. خاطرم هست گاهی بهعلت پرکاری زیاد، حتی او را بهزور از دفتر بیرون میکردیم. وقتی که استخدام شد، مجرد بود و فقط کار میکرد؛ در افغانستان آن سالها، التهاب بیشتر بود و خبرنگاران شبانهروز سر کار بودند. هرروز چند انتحاری و عملیات رخ میداد و ما مجبور بودیم در هر زمانی نیروهایمان را برای تهیه گزارش به منطقه بفرستیم؛ شهید تقدسی هم بهعنوان تصویربردار همراه خبرنگار در شبکه پرستیوی در کابل میماندند و همیشه آماده به خدمت بودند.
او در ادامه در مورد دیدگاه شهید تقدسی نسبت به پرستیوی توضیح میدهد: من از نگاهی جامعتر صحبت میکنم؛ از نگاه مردم افغانستان که در واقع نگاه شهید سیدفرهاد تقدسی هم بود، مجموعه پرستیوی و کارمندان آن در افغانستان در واقع با دنیا مقابله میکردند و در برابر ابزار توطئه ایستاده بودند. همه اعضای ناتو، انگلستان و آمریکا که داعیه حق دارند، روزانه در افغانستان کشتار میکردند؛ قبل از اینکه حادثه شهادت سیدفرهاد تقدسی رخ بدهد یعنی 6 ماه قبل، کشتارهایی که آمریکا و انگلستان در افغانستان مرتکب میشدند توسط گروهی که فرهاد و سایر خبرنگاران کار میکردند، برملا شد.
روحی میافزاید: اوایل سال 90 آمریکا اعلام کرد میخواهد برقراری امنیت در افغانستان را به افغانها واگذار کند، همین اتفاق منجر به این شد که قسمت غربی هرات را به افغانها سپردند تا امنیتش را تأمین کنند و میخواستند نشان دهند که اگر در افغانستان نباشند، این کشور فلج میشود! از سوی دیگر آمریکا نیروهای طرفدار خودش را بهعنوان پلیسهای مخفی آمریکایی در افغانستان پخش کرد و آنها هم شروع به کشت و کشتار مردم کردند و این عمل نقشهای بود برای توجیه ماندن در افغانستان.
مدیر اسبق دفتر برونمرزی رسانه ملی در کابل، در ادامه ضمن تأکید به تلاش خبرنگاران پرستیوی برای بیان این حقایق، در مورد ارتباط شهادت شهید سیدفرهاد تقدسی با برملا ساختن اقدامات آمریکا در افغانستان بیان میکند: سید فرهاد و فایز خورشید، خبرنگاری که با او کار میکرد، با تمام توان، گزارشهایی را که از این ماجراها به دست میآوردند، بهسرعت آماده میکردند تا به تهران ارسال شود؛ یکی از زمستانهای همان سالها، دولت آمریکا مردم را در سرما نگه داشته بود تا به دولت افغانستان فشار وارد شود و امتیاز بیشتری به آنها بدهد. در آن زمان دولت ایران کاروانهای سوخت وارد افغانستان کرد و شهید تقدسی و سایر همکارانش از این ارسال کمک گزارشی تهیه کردند تا نشان دهند سوخت افغانستان توسط آمریکاییها قطع شده و ایران به افغانستان کمک میکند؛ گروههای آمریکایی همین بچههای خبرنگار را اسیر کردند و ما برای آزادی آنها از طریق سفارت و... اقدام کردیم تا توانستیم آنها را آزاد کنیم.
روحی ادامه میدهد: آنقدر اقدامات خبرنگاران پرستیوی در نگاه مردم افغانستان ارزشمند شده بود که رئیس جمهور وقت افغانستان، نماینده خودش را به دفتر پرستیوی فرستاد تا رسماً از ما تشکر کند؛ خاطرم هست در یک عملیات دیگر، آمریکا مردم بیگناه و غیرنظامیان در شرق افغانستان را بمباران کرد و 64 نفر در یک روستا در افغانستان بیگناه کشته شدند؛ ما گزارش این اتفاق را تهیه کردیم و به دنیا نشان دادیم و آمریکاییها انکار کردند، ما گزارش دوم را پخش کردیم که نشان میداد بمب عملنکرده آمریکاییها هم در آن روستا وجود دارد و بابت این افشای حقایق بار دیگر رئیسجمهور افغانستان از ما تقدیر کرد؛ در دفتر حامد کرزای سه شبکه تلویزیونی رصد میشد؛ سیانان، بیبیسی و پرستیوی و میگفتند کرزای پرستیوی را بهعنوان اولین شبکه برای رصد اخبار قبول دارد؛ مردم افغانستان واقعاً به این نکته پی برده بودند که ما حقیقتاً برای آنها کار میکنیم و کنارشان هستیم و برای کار هم از نیروهای خودشان استفاده میکنیم.
او تأکید میکند: بارها پیشنهادات بسیار اغواکننده از سوی شبکههای خبری دیگر ارسال میشد و میخواستند که فرهاد با آنها کار کند و حتی میگفتند "سه برابر چیزی را که پرستیوی میدهد، به تو خواهیم داد"، اما او به همه همان یک جواب را میداد و میگفت "ما برای پول با پرستیوی کار نمیکنیم و دنبال بیان حقایق افغانستان هستیم".
روحی در مورد نحوه شهادت شهید سیدفرهاد تقدسی گفت: روز حادثه منجر به شهادت سید فرهاد، واقعاً روز عجیبی بود! کابل 19 ساعت در التهاب بود؛ سهشنبه بیست و دوم شهریور سال 90 را هرگز فراموش نمیکنم؛ یک روز قبل یعنی بیست و یکم شهریور، حمله به سفارت آمریکا شروع شد و طالبان، پلیس و ارتش افغانستان و محافظان سفارت آمریکا 19 ساعت در جنگ بودند و فعالیت در شهر بهطور کلی متوقف شده بود؛ فرهاد و سایر خبرنگاران بههمراه تیمهای خبری دیگر که روی هم سه گروه بودند، تمام این لحظات را گزارش میدادند. محل اصلی درگیری کمتر از هزار متر با دفتر ما فاصله داشت، هر سه گروه خبری ما در صحنه حضور داشتند و حتی یکی از تصویربرداران ترکش خورد و فرهاد و سایر دوستانش او را به بیمارستان بردند و سریع به محل حادثه برگشتند؛ بچهها مدام به دفتر میآمدند و میرفتند و تصاویر تازه میآوردند؛ نزدیک به اذان ظهر بود که شنیدیم انفجاری جلوی ساختمان ما رخ داد بعد انفجاری دیگری پشت ساختمان و لطف خدا بود که انفجار سوم داخل دفتر صورت نگرفت و موشک به درختی جلوی دفتر خورد، اما متأسفانه موج انفجار و ترکشهای آن به فرهاد و سایر همکارانش برخورد کرد و شکم فرهاد بهخاطر موج انفجار آسیب دید. گزارشگران و همکارانش او را به بیمارستان رساندند و باز به مأموریت برگشتند؛ کسی نمیتواند این صحنهها را ببیند و فراموش کند؛ من ترسی در صورت هیچکدام نمیدیدم؛ فقط به رسالت رسانهایشان فکر می کردند، ناراحت دوستانشان بودند، اما به هدفشان فکر میکردند.
او میافزاید: بعد از 19 ساعت، درگیری تمام شد و ما با خودمان فکر کردیم "مجروحانمان چه شدند؟!"، متأسفانه شهید سید فرهاد تقدسی هفت روز روی تخت بیمارستان بستری بود. شدت موج انفجار شدید بود و پزشکان گفتند طحالش پاره شده و خونریزی داخلی زیاد است؛ در نهایت نتوانستند کاری کنند و روز غمانگیز 29 شهریور 90 او را که از دنیا رفته بود، به ما تحویل دادند و فرهاد شهید شد.
روحی میگوید: بعد از این حادثه و شهید شدن سیدفرهاد، مسئولان افغانستانی به ما پیام دادند و گفتند "شما برونمرزی صداوسیمای جمهوری اسلامی موجب فخر ما افغانها هستید"؛ دلیلشان هم این بود که معتقد بودند ما میتوانستیم مثل سایر خبرگزاریها به پناهگاه برویم و گزارش تهیه نکنیم، اما ماندیم و سه مجروح و شهید دادیم؛ نمایندههای سنا، پارلمان و ریاست جمهوی افغانستان به ما پیامهای تشکر دادند. غیر از اینها فردی از رسانهای آمریکایی که افغان بود هم به من گفت "شما به ما افغانها عزت دادید؛ آمریکاییها ما را میکشند و هیچچیزی به خانوادههایمان نمیگویند، اما شما کاری کردید که رئیس جمهور افغانستان پیام داد"؛ قرار بود خیابانی هم به اسم شهید سیدفرهاد تقدسی نامگذاری شود ولی نمیدانم این اتفاق افتاد یا نه.
مدیر اسبق دفتر نمایندگی معاونت برونمرزی صداوسیما در افغانستان در آخر خاطرنشان میشود: آمریکاییها و انگلیسیها خواستند بیبیسی در کابل، تیمهای خبری ما را به خودش جذب کند، اما نتوانستند! من معتقدم آنها ابتدا با تهدید، تطمیع و در نهایت با روش حذف بهسمت خبرنگاران ما رفتند؛ بهنظرم حادثه روز 22 شهریور 90 یک حادثه عادی نبود؛ محل درگیری نزدیک به ما بود، اما طالبان با آمریکا میجنگید و جهت دفتر ما 180 درجه مخالف آن جریان بود؛ هیچ موشکی 180 درجه منحرف نمیشود که بگوییم موشک بهخطا رفته است! مقامات امنیتی افغانستان برای بررسی صحنه آمدند و در نهایت گفتند "این اصابت موشک مربوط به طالبان نبوده و آمریکا و ناتو از شما انتقام گرفته است"!
انتهای پیام/+