آیا مسکو میتواند دوباره میانجی بین نهضت و دولت تاجیکستان باشد؟
در حالی که لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه از آمادگی روسیه برای میانجیگری میان نهضت و دولت تاجیکستان سخن گفته، محیالدین کبیری میگوید این ناشی از نگرانی امنیتی روسیه از بیثباتی در تاجیکستان و یک روند طبیعی است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، خبری که طی روزهای اخیر رسانههای تاجیک و روس را بسیار تحتالشعاع خود قرار داده است، مساله احتمال میانجیگری روسیه میان حزب نهضت اسلامی تاجیکستان و دولت امامعلی رحمان است. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در مصاحبهای پرحاشیه با روزنامه کامرسانت مسکو با اشاره به حوادث مربوط به جنگ داخلی دهه 1990 در تاجیکستان، همکاری با ایران برای پایان دادن به جنگ داخلی و برقراری صلح در این کشور، به نوعی اعلام آمادگی کرده است تا اختلافات فعلی میان دولت و اپوزوسیون را نیز حل و فصل کند.
این مصاحبه با واکنشهای بسیار زیادی مواجه شد. اولین حواشی پیرامون این موضوع زمانی آغاز شد که روزنامه کامرسانت در نتیجه فشارها سریعا مصاحبه مذکور را از روی سایت حذف کرد. با این حال متن و لینک مصاحبه همچنان در سایت وزارت خارجه روسیه وجود دارد. اگرچه بعضا در رسانهها گفته میشود موضوع مطرح شده از سوی لاوروف اساسا موضوع دیگری بوده و بیش از آن که به میانجیگری میان اپوزوسیون و دولت مرتبط باشد، به درگیریهای مرزی اخیر ارتباط دارد، اما در هر صورت بهانهای شده است برای باز شدن مباحثههای مجازی و سیاسی پیرامون این موضوع.
در همین حال، محیالدین کبیری، رهبر حزب نهضت اسلامی و رئیس پیمان ملی تاجیکستان روز گذشته در یک برنامه ویدئویی که از یوتیوب منتشر شد درباره اظهارات سرگئی لاوروف گفته است: من این مصاحبه را خواندم، که در رسانههای روسیه و دیگر سایتهای تاجیکی منتشر شده و بعد دیدیم که از صفحه کامرسانت حذف شده است. وی در ادامه میافزاید: در صحبت قبلیام گفتم که در سطح بینالمللی به خاطر تلاشهای پیمان ملی، و تمام جامعه شهروندی تاجیکستان، دولت در انزوا قرار گرفته است و حتی رفتارهای خود مقامات نیز باعث شده تا این انزوا تشدید شود، اما در منطقه بعضی همفکریها و شرکایی داشته و هنوز هم دارد. با این همه، وقتی یک مسئول بلندپایه روسیه چنین موضعگیری را مطرح میکند، این معنای آن را دارد که دولت تاجیکستان حتی در منطقه نیز وارد یک مرحلهی دشوار شده است.
کبیری در ادامه میافزاید: اول این که وزیر امور خارجه روسیه اعتراف میکند که یک طرف صلح حزب اسلامی یعنی نهضت بود؛ حقیقتی که رحمان همیشه و حداقل در چند سال اخیر آن را انکار کرده است. ولی روسیه به عنوان یک کشور میانجی و کفیل صلح و کشوری که واقعا هم زحمت و تلاش زیادی با همکاری ایران متحمل شد، آمد و این موضوع را اعتراف کرد. دوم؛ این در روسیه فهمیده شده است که آن چه امروز در تاجیکستان میگذرد، به امنیت و ثبات نه تنها تاجیکستان، بلکه همه منطقه ربط دارد و در آن خلل وارد میکند. البته روسیه هم وقتی یک موضعگیری میکند، نه به خاطر این است که کسی را دوست دارد و یا علیه کسی دیگر است، بلکه روسیه دونبال منافع خودش است. مسکو به دنبال آن است که منطقه آسیای مرکزی و مناطق پیرامونیاش باثبات و آرام باشد. چون در منطقه خیلی خطرها و تهدیدهای زیادی هستند که از همه بزرگتر و مهمتر همین افراطگرایی، قاچاق مواد مخدر، قاچاق سلاح و موارد اینچنینی است ... اگر خدای نکرده در تاجیکستان و یا دیگر کشورهای منطقه اتفاقی بیفتد، تاثیر خود را بر روسیه نیز خواهد گذارد. بنابر این است که روسیه پیش از آن که اتفاقی بیفتد و یک حادثهای پیش بیاید، میخواهد پیشگیری کند و این نیز طبیعی است.
رئیس پیمان ملی تاجیکستان همچنین تصریح میکند: این هم که الان روسها به این نتیجه رسیدهاند جکایت از این میکند که آنها وضعیت را درک کردهاند و هرچند رحمان تلاش کند که بگوید همه چیز آرام است، هیچ گونه اپوزوسیونی نیست، یک گروه ضعیف هستند و ...، اما بالاخره کارشناسان و تحلیلگران تحلیل میکنند. از همه مهمتر این که شاید اصلا قدرت اپوزوسیون را ندیده باشند، بلکه بیشتر ضعف خود حکومت را فهمیده باشند و این آنها را بیشتر نگران میکند. بالاخره یک انسان قدرت و توانمندیاش حد و مرزی دارد که وقتی تمام شد و به انتهایش رسید، از عامل ثبات تبدیل میشود به عامل بیثباتی.
محیالدین کبیری همچنین در انتها با افزودن انتقاداتی دیگر نسبت به دولت تاجیکستان میگوید: من فکر میکنم که این فهم و درک در روسیه و در کشورهای منطقه حاصل شده است و آنها به دنبال منافع خود هستند و من تعجب میکنم اگر بعد از روسیه هم هر یک از کشورهای دیگر بیاید و همین گونه مساله را مطرح کند و حتما مسائلی را خواهد گفت. آن وقت خواهیم دید که دولت تاجیکستان چه موضعی میگیرد؟ الان تلاش میکند با فشار و روشهای گوناگون کاری کند، اما این فکر را نمیتوان از ذهن یک مسئول و یک تحلیلگر روس، قزاق، چینی یا اروپایی بیرون کرد. این دیدگاه و این تحلیل وجود دارد و روز به روز بیشتر میشود. جامعه جهانی بیشتر درک کرده است که سیاستهای دولت تاجیکستان کشور را در یک حالت بحرانی قرار داده است و باید یک راه حل پیدا کرد. من فکر میکنم که روسها با مطرح کردن این موضوع در جست و جوی یک راه حل و نه تنها برای تاجیکستان، بلکه برای کل منطقه هستند.
مساله میانجیگری میان اپوزوسیون تاجیک (با محوریت حزب نهضت اسلامی) و دولت امامعلی رحمان از سال 2015 به بعد در سطوح مختلف و محافل سیاسی گوناگون نزد تحلیلگران مطرح بوده است. برخی گروهها بر این اعتقادند همچنان جمهوری اسلامی ایران به دلیل پیوندهای سنتی با نهضت، بهترین گزینه برای ایفای این نقش میانجیگرانه است، در حالی که دیدگاههای مقابل روابط سرد تهران و دوشنبه طی سالهای 2015 به بعد را مطرح کرده و روسیه را گزینه مناسبتری میبینند. با این حال روسیه نیز به دلیل مناسبات حسنه با دولت تاجیکستان و قضایای اخیر در استرداد شرفالدین گدایف به دوشنبه و کاهش اعتماد و ضریب اطمینان اپوزوسیون، به نظر نمیرسد گزینه مطلوب و ایدهآلی به شمار برود یا حداقل به تنهایی بتواند چنین نقشی را ایفا کند. دیدگاههای دیگری نیز غرب را بازیگری جدید و تاثیرگذار در این فرایند دیده که با حمایت از اپوزوسیون تاجیک از سال 2016 به بعد، میتواند این فرایند را به نتیجه برساند، اما هنوز نشانههایی جدی از این امر مشاهده نشده است. این موضوع در حالی است که طی سالهای اخیر نگرانیهای امنیتی در منطقه آسیای مرکزی و تکرار حوادث دهه 1990 در نتیجه تحولات تاجیکستان افزایش یافته است.
جنگ داخلی تاجیکستان را میتوان بزرگترین و مهمترین بحران سیاسی و امنیتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در آسیای مرکزی در نظر گرفت. این جنگ زمانی آغاز شد که در سالهای نخستین دهه 1990 نیروهای جبهه خلق وابسته به کمونیستها تشکیل دولت مصالحه ملی را که ترکیبی از نیروهای سابق و گروههای اصلاحطلب بود، بر نتافته و درگیری نظامی را آغاز کردند. دهها هزار کشته و صدها هزار آواره از نتایج این جنگ خانمانسوز بود. با این حال در نهایت با میانجیگری جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، مذاکرات صلح در چند دور پیاپی در تهران و مسکو و شهرهای دیگر منطقه، آغاز گردید و به امضای سازشنامه صلح منجر شد. بر این اساس دولت میبایست حدود 30 درصد قدرت را در اختیار مخالفین قرار داده و شخص امامعلی رحمان نیز تنها برای یک دوره رئیسجمهور باشد و پس از آن انتخابات با حضور گزینههای دیگری برگزار شود. با این حال چنین نشد و به مرور تمام گروههای مخالفین از میان برداشته شده و امروز کشوری عاری از اپوزوسیون در تاجیکستان به دست آمده است.
انتهای پیام/