گزارش|دعوا بر سر آغاز جنگ؛ شرق یا غرب؟
طباطبایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران ضمن تحریف برخی واقعیتها در مورد کودتای نقاب، تلاش دارد از نقش مهم آمریکا در تحمیل جنگ علیه ایران چشمپوشی و تنها به نقش شوروی بپردازد.
به گزارش خبرنگار گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم، دعوا بر سر آغاز جنگ و عوامل و محرکهای آن پایان ندارد. محمود علیزاده طباطبایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی به تازگی ادعا کرده است که شوروی با تضعیف ارتش، زمینه را برای شروع جنگ علیه ایران فراهم کرد. او بدون اینکه اشارهای به نقش آمریکا و غرب در حمایت از صدام بکند، تاکید کرده که شوروی با انجام اقداماتی در ایران و عراق، مقدمهساز جنگ تحمیلی شد.
طباطبایی اگرچه به درستی عنوان کرده که شوروی از حامیان صدام بود، اما به منافع آمریکا در حمله عراق به ایران اشاره نکرده است. ایران اگرچه پیش از انقلاب جزو بلوک غرب و در برابر بلوک شرق و شوروی بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی از بلوک غرب جدا شد. با پیروزی انقلاب نه تنها عواید غرب از ایران قطع شد، بلکه توازن بین دو بلوک هم از بین رفت؛ پس آمریکا و غرب نیز نقش مهمی در آغاز جنگ داشتند که طباطبایی سهواً یا عمداً از آن چشمپوشی کرده است.
طباطبایی در یادداشتی که روز چهارشنبه 10 مهر در روزنامه سازندگی به چاپ رسید، دلایل تضعیف ارتش را تلاش گروههای چپ برای انحلال ارتش و طراحی و اجرای کودتای نقاب از سوی شوروی دانسته است.
سازمان مجاهدین خلق و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران که از گروههای چپ در ایران بودند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی شعار انحلال ارتش و شکلگیری ارتش بیطبقه توحیدی را سر دادند. این دو سازمان قبل و بعد از انقلاب اسلامی با شوروی ارتباط داشتند. سازمان مجاهدین خلق تلاش داشت تمام نگاه شوروی و دستگاه امنیتی این کشور را به خود معطوف کند، اما حزب توده مهمترین و اصلیترین حزب وابسته به شوروی در ایران بود. ضمن اینکه مسعود رجوی (رهبر سازمان مجاهدین خلق) هیچگاه ضدغرب و ضدآمریکایی نبود؛ پس باید محتمل دانست که آمریکا نیز در سر دادن شعار انحلال ارتش نقش داشته است.
طباطبایی در مورد کودتای نقاب نیز ادعا کرده است: "به نظر من ماموران کا.گ.ب این کودتا (کودتای نقاب) را طراحی کردند، افشا کردند و خنثی کردند و این کودتا هدفی جز نابودی ارتش نداشت و خود طراحان هم میدانستند که این کودتا موفق نمیشود نظام را سرنگون کند ولی به هدف اصلیاش که تضعیف ارتش باشد میرسد." او این ادعا را پیش از این هم مطرح کرده بود که مورد واکنش برخی از پژوهشگران تاریخ قرار گرفت.
طباطبایی در یادداشت خود آورده است: "امیر سرتیپ داوود نهاوندی فرمانده اسبق حفاظت اطلاعات نیروی هوایی نقل میکند که چند ماه قبل از شروع تجاوز عراق یک روز از دفتر سرهنگ فکوری فرمانده وقت نیروی هوایی یک افسر اطلاعاتی برای اعزام به دفتر رئیسجمهور خواستند. من که ستوانیکم بودم رفتم آنجا در دفتر نظامی رئیسجمهور شخصی به نام خراسانی از حزب توده آمده بود و گزارش کودتا و افراد دخیل در آن و پیشنهاد تشکیل کمیته مشترک برای خنثیسازی را داد و کمیته خنثیسازی با محوریت مسعود کشمیری تشکیل شد."
سرهنگ شاداب عسگری میگوید با امیر نهاوندی پیرامون کودتای نقاب صحبت کردم، اما هرگز چنین صحبتهایی از او نشنیدم. سرهنگ عسگری تاکید میکند "براساس صحبتهای امیر نهاوندی بر اثر تلاش کارکنان اطلاعات و ارشاد نهاجا تعدادی از افراد کودتاچی شناسایی شده و به واسطه مراجعه مستقیم 3 نفر از کارکنان ارتش به نهادها و شخص مقام معظم رهبری، اطلاعات دقیق آن مشخص میگردد."
کودتای نقاب توسط بختیار و با فرماندهی نظامی سرهنگ بنیعامری طراحی شد. بنیعامری سال 94 کتابی در همین رابطه منتشر کرد که در آن کتاب به نقش آمریکاییها در کودتا اشاره و ماجرای ملاقات با یک افسر اطلاعاتی آمریکا روایت شده است. مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز چند سال پیش اسنادی را بر اساس اعترافات ناصر رکنی (از عوامل کودتای نقاب) منتشر کرد که نشان داده میشود آمریکا در کودتای نقاب نقش داشته و به کودتاچیان کمکهای مالی کرده است.
طباطبایی در یادداشت خود آورده است که "عراق سرسپرده شوروی بود"؛ اما واقعیت این است که اگرچه صدام در اردوگاه شوروی بود، اما پس از به قدرت رسیدن، حزب کمونیست در عراق را سرکوب و تمایلاتی نسبت به غرب پیدا کرد؛ به نوعی که برخی این تغییر تمایل را گردش صدام از شرق به غرب میدانند.
اما مهمتر اینکه این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در یادداشت خود اشارهای به نقش آمریکا در آغاز جنگ ایران و عراق نکرده است. اگرچه تاکنون به دلایل سیاسی، حقوقی و تبلیغاتی، اسنادی از سوی آمریکاییها مبنی بر نقش آنان در آغاز جنگ علیه ایران منتشر نشده است، اما با تحلیل حوادث و اتفاقات آن مقطع میتوان پی برد که آمریکا قطعاً در قبال انقلاب اسلامی ایران بیتفاوت نبوده و در راهاندازی جنگ علیه ایران نقش داشته است.
به اعتقاد محمد درودیان پژوهشگر تاریخ جنگ ایران و عراق آمریکا نمیتوانست نسبت به سقوط شاه در ایران و پیامدهای پیروزی انقلاب اسلامی که توازن بین دو بلوک شرق و غرب را به هم زده بود، بیتفاوت باشد.
همچنین آمریکا نمیتوانست نسبت به سقوط شاه در ایران و پیامدهای پیروزی انقلاب اسلامی در داخل ایران و در منطقه، بیتفاوت باشد. همچنین آمریکا نمیتوانست هزینههای ادامه حضور گروگانها در ایران را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا تحمل کند. به همین دلیل به دنبال فشار به ایران برای آزادی گروگانها بود. اردیبهشت سال 59، عملیات نظامی در طبس را با هدف آزادی گروگانها انجام داد، اما شکست خورد. آمریکا در طراحی و اجرای کودتای نقاب نیز نقش داشت که شکست خورد.
ضمن اینکه امریکا نمیتوانست نسبت به وقوع جنگ در شمال خلیجفارس، با توجه به اهمیت ژئوپلیتیک این منطقه و صدور نفت و همچنین پیامدهای منطقهای و بینالمللی آن در دوران نظام دوقطبی، بیتفاوت باشد.
به هرحال دو قدرت شوروی و آمریکا حامی صدام برای حمله به ایران و تداوم آن بودند و اینگونه نیست که تنها شوروی محرک و یا حامی صدام بوده باشد، بلکه آمریکا نیز نقش مهمی داشته است، نقشی که فراتر از نقش شوروی بوده است.
انتهای پیام/