روزهای پاییزی سالمندان؛ پدران و مادرانی که بزرگ‌ترین آرزویشان دیدن فرزندانشان است

روزهای پاییزی سالمندان؛ پدران و مادرانی که بزرگ‌ترین آرزویشان دیدن فرزندانشان است

در همین نزدیکی در کوچه پس کوچه‌های شهر هنوز پدران و مادرانی هستند که در گوشه اتاق‌های خانه سالمندان گیسوانش به اندازه تمامی نامهربانی‌های فرزندانشان سفید شده و در انتظار آمدن فرزندانش است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، گریه امانش نمی‌دهد از روزهایی می‌گوید که مریم را بر روی شانه‌هایش می‌گذاشت و سواری می‌داد و هرچه دوست داشت برایش می‌خرید. در باران و برف خود را به مدرسه او می‌رساند تا او را به خانه برگرداند تا نکند پاهای مریم خیس شود. عاشقانه او را دوست داشت و دارد اما امروز از اینکه هرازگاهی می‌تواند او را ببیند دلگیر است. مریمی که اگر یک روز او را نمی‌دید روزش شب نمی‌شد اما مدتی سال است مریم خبری از مادر نمی‌گیرد.

بغض راه گلویش را گرفته و مثل ابر نوبهار گریه می‌کند اما چه می‌توان کرد روزگار این گونه  برای مادر زحمت کشیده رقم خورده است.

پدران و مادرانی که چشم انتظار فرزندان هستند

در همین نزدیکی در کوچه پس کوچه‌های شهر هنوز مادرانی هستند که در گوشه اتاق‌های خانه سالمندان گیسوانش به اندازه تمامی نامهربانی‌های فرزندش سفید شده و در انتظار آمدن فرزندانش است.

مادر که باشی در هر کجا که قرار داشته باشی همیشه دعای خیرش بدرقه راه فرزندان است حتی اگر کنج خانه سالمندان باشد.

واژه سالمندی همیشه ناتوانی، کسالت، بیماری و تنهایی را در اذهان عمومی تداعی می‌کند و این نگاه منفی در جامعه دلهره و اضطراب انسان‌ها را از رسیدن به سنین سالمندی، افزایش می‌دهد در حالی‌که سالمندان در این دوران می‌توانند با فراغ بال بیشتری به بسیاری از آرزوها و برنامه‌های روزگار جوانی که به دلایل مختلف فرصت تحقق آنها را نداشتند جامه عمل پوشانده و لذت ببرند که در این صورت فرصت کمتری برای پرداختن به جنبه‌های منفی دوران سالمندی خواهند داشت.

بزرگترین آرزوی مادر دیدن فرزند است

یکی از مادرانی که در خانه سالمندان بیرجند زندگی می‌کند در گفت‌وگو با تسنیم اظهار داشت: 4 فرزند دارم، هر کدام از آنها را به نحوی بزرگ کردم و چند سال پیش که همسرم فوت کرد فرزندانم به دلایل مختلف تصمیم گرفتند مرا اینجا بیاورند. در ابتدا برایم خیلی سخت بود اما مدتی است که با هم اتاقی‌هایم رفیق شدم و همدم‌های خوبی برای یکدیگر هستیم.

مادرانی که همیشه دعای خیرشان بدرقه راه فرزندان است

این مادر که دوست نداشت نامی از او و فرزندانش برده شود افزود: فرزندانم هر ماه تلفنی با من صحبت می‌کنند اما آرزو دارم در روز مادر آنها را ببینم شاید سال دیگر زنده نباشم که روز مادر را در کنار فرزندانم تجربه کنم.

در حالی که اشک در چشمانش حلقه بسته بود و با دستان پینه بسته از کار و تلاش صورتش را پاک می‌کرد و گفت: همیشه دعا می‌کنم هر کجا که هستند سالم و عاقبت به خیر شوند و من همیشه آنها را دوست دارم و دعای خیر برایشان می‌کنم.

چشم انتظاری یک ساله مادر برای دیدن فرزندش

در گوشه دیگر اتاق مادری چشم به در دوخته و بغضی سنگین گلویش را گرفته بود. او از فرزندانی می‌گفت که نزدیک به یک سال است سراغی از او نگرفته‌اند.

اشک می‌ریخت و با خود زمزمه لالایی‌هایی که در کودکی برای فرزندانشان می‌خواند را تکرار می‌کرد. گاهی می‌خندید و گاهی بالشتش را به جای فرزندش در آغوش می‌گرفت. عکس فرزندانشان را می‌بوسید و دل خسته و چشم انتظار برای سلامتی آنها دعا می‌کرد.

لبخند کودکانه نوه، چشمان بی‌فروغ پدربزرگ را روشن می‌کند

آن سوی خانه سالمندان هم بر روی صندلی سرد پدربزرگی خلوت کرده و برای دیدن نوه‌اش ثانیه‌شماری می‌کرد. امروز نهمین سالی است که در اینجا زندگی می‌کند. دوست دارد از تنهایی درآید و ازدواج کند اما در استان و جامعه ما عرف نیست که سالمندان هم ازدواج کنند و همین موارد سبب می‌شود سالمندان بعد از فوت همسران کمتر به فکر ازدواج بیفتند.

کاش فرزندان بیشتری داشتم

یکی از مادربزرگان سرای سالمندان که او را بی بی ملیحه می‌نامند با همان لحجه شیرین بیرجندی سراغ فرزندانش را از من می‌گیرد.

بی‌بی ملیحه می‌گوید: یک پسر و یک دختر دارد و اگر فرزندان بیشتری می‌داشت حتما یکی از آنها در دوران پیری او را با خود نگه می‌داشت و به خانه سالمندان نمی‌فرستاد. اما الان مجبور است در خانه سالمندان زندگی کند.

پیرمردیی که آرام آرام حرف می‌زند از خانواده‌اش می گوید و از چهار دخترش. فرزندانم ازدواج کرده‌اند و هرکس سراغ زندگی خودش را گرفته و من در اینجا فراموش شده‌ام. هراز گاهی که یادشان می‌افتد پدر پیری دارند سراغم را می‌گیرند اما امان از پیری... وقتی پیر می‌شوی دل نازک می‌شوی و دوست داری همه فرزندان و خانواده‌ات را دورت جمع باشند. روزهای اول خیلی حالم بد بود اما الان بهترم،با عصا راه می‌روم اما خوبم.

جمعیت 75 هزار و 25 نفری سالمندان در خراسان جنوبی

علی عرب‌نژاد در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم با بیان اینکه از جمعیت 75 هزار و 25 نفری سالمندان خراسان جنوبی 13 هزار و 773 نفر تحت حماست بهزیستی هستند گفت: 175 نفر از سالمندان استان در مراکز شبانه روزی سالمندان نگهداری می‌شوند.

مدیرکل بهزیستی خراسان جنوبی افزود: شش مرکز نگهداری شبانه روزی سالمندان در شهرستان‌های بیرجند، قاین، فردوس و طبس فعال است.

وی گفت: سه مرکز از مراکز شبانه روزی سالمندان مخصوص بانوان و دو مرکز مختلط است اما در این دو مرکز مختلط اتاق‌ها جدا است و یک مرکز هم مختص آقایان در بیرجند فعال است.

عرب‌نژاد بیان کرد: 200 نفر از سالمندان از خدمات مراکز سالمندان و ویزیت رایگان در منزل بهره‌مند می‌شوند.

وقتی دستت می‌رسد کاری بکن

چقدر زود بزرگ شدیم آقا شدیم، خانم شدیم و در کنار این خانم و آقا شدن زحمت مادران و پدران را فراموش کردیم. چقدر زود بی احساس شدیم. زمانی که در کودکی مادر نمی‌گذاشت برای کوچکترین چیز اشکمان درآید اما امروز کوچکترین کارمان درآوردن اشک مادر است.

از نگاه‌های تمامی مادران و پدران این خانه می‌توان دید که ما فرزندان چقدر بی عاطفه بوده و به همین زودی اشک‌های مادر که بر سر بالین کودک شب تا صبح ریخته و نوازش‌های پدرانه و در آغوش گرفتن‌های مادرانه را فراموش کردیم و مادران و پدران را در سنی که بیشتر نیاز به محبت ما دارد تنها رها کرده و فقط به فکر خود هستیم. اما باز هم این مادر است که در برابر تمامی ناملایمات ما سر تواضع دارد و دعای خیر بدرقه راهمان می‌کند.

همه ما وقتی پدر و مادر از این دنیا رفتند گله می‌کنیم که ای کاش قدرش را می‌دانستیم. بر سنگ مزارش اشک می‌ریزیم که ای کاش اشکش را در نمی‌آوردیم پس امروز که از دستمان بر می‌آید کوتاهی نکنیم. امروز  پدران و مادران سالمند نیازمند محبت و عاطفه ما هستند بیایید با هم عهدی ببندیم که هیچ وقت آنها را تنها نگذاریم و همیشه جویای حال و احوال آنها باشیم.

انتهای پیام/ش

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
گوشتیران
triboon