نقطه هدف نظام سلطه در آشوبهای عراق
تردیدی نیست که هماینک دست امریکاییها و همپیمانان منطقهای غرب، به شدت خالی است و جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت دست برتر را در اختیار دارند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، عبدالله متولیان طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت : قرائن و شواهد زیادی در عراق از دست داشتن مستقیم و غیرمستقیم و حمایتهای همهجانبه و فراگیر مثلث «غربی، عبری، وهابی» در آشوبهای اخیر عراق دلالت دارد. اوضاع امریکاییها، صهیونیستها و سعودیها طی چند ماه اخیر به شدت رو به وخامت گذاشته است و آشوبهای داخل عراق چندان بیارتباط با وخامت اوضاع مثلث فوق نیست. مروری اجمالی بر شکل آشوبها، شعارها، شایعات، مطالبات میدانی آشوبگران و... پرده از این حقیقت برمیدارد: سعودیها و مشخصاً بنسلمان در تله تغییر راهبرد یمنیها (از راهبرد دفاعی به راهبرد تهاجمی) گیر افتاده و تمام حیثیت نظامی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی خود را برباد رفته دیده و تیغ رسیدن به انتهای خط و اضمحلال حکومت سعودی بر سرزمین حجاز را بر گردن خود احساس میکنند. صهیونیستها و مشخصاً نتانیاهو هم در تله تغییر راهبرد حزبالله لبنان گیر افتاده و مجبور به فرار از جنوب لبنان شده و با از مخدوش خط قرمزشان حیثیت نظامی و سیاسی خود را برباد رفته میبینند. امریکاییها و مشخصاً ترامپ هم وضعی مناسبتر از صهیونیستها و سعودیها نداشته و (علاوه بر اینکه زیر فشار مردم عراق و افکار عمومی جهانی مجبور به ترک عراق است) در داخل امریکا با کلونی مشکلات سیاسی، امنیتی و اقتصادی دست و پنجه نرم میکند و سایه شمشیر داموکلس روی گردن او سنگینی میکند و مجلس نمایندگان امریکا با جدیت طرح استیضاح ترامپ را پی میگیرد و انتخابات ریاستجمهوری خود را پرخطر میبیند و حتی خطر فروپاشی امریکا را نزدیکتر از هر زمان دیگر احساس میکند. در نقطه مقابل مثلث مذکور پاشنه در به نفع محور مقاومت در منطقه غرب آسیا (ایران، عراق، سوریه، لبنان، یمن و...) در حال چرخیدن است.
انتخاب عراق از سوی نظام سلطه و مثلث شرارت «غربی، عبری، وهابی» در برآورد اطلاعاتی دقیقاً به دلیل مشکلات فراوان و نقاط ضعف فعلی عراق و ظرفیتهای بالای این کشور برای تحقق اهداف آنان بوده است. اگر چه مطالبه خروج فوری امریکاییها از منطقه غرب آسیا (از سوی کشورهای محور مقاومت) برای آنان یک تهدید تلقی میشد، اما امریکاییها از تهدید فوق، برای به آشوب کشاندن عراق فرصت خلق کرده و نیروهای خود را از استان الانبار عراق به سوریه منتقل کردند. با خروج نیروهای امریکا از عراق چهار جریان مشتمل بر: «جریان بعثیها»، «حلقه حامیان داعش»، «تیمهای سایبری اماراتی و سعودی» و «تیمهای سایبری گروهک منافقین که سالها در عراق به خوش رقصی و خوش خدمتی به نظام سلطه پرداخته و تجربیات زیادی در ایجاد و هدایت آشوب و اغتشاشات اندوخته اند» وارد عمل شده و زمینه را برای تحقق اهداف نظام سلطه در عراق و غرب آسیا فراهم کرده و با تمرکز حداکثری بر مشکلات مردم در زمینههای معیشت، اشتغال و... و با پخش شایعات بسیار گسترده در حوزه سایبری مردم را به آشوب و اغتشاش علیه حاکمیت دعوت کردهاند. همانطور که از قبل هم قابل پیشبینی بود شعارهای معترضان از حالت صنفی به شعارهای سیاسی تغییر وضعیت داده و آنان تغییر حاکمیت و پشت کردن به راهپیمایی اربعین را مطالبه میکنند: «جوانان خواستار منحل شدن حکومت هستند»، «تا ظلم و ستم برداشته نشود، پیاده روی به سمت کربلا جایز نیست» و...
ذکر این نکته نیز ضروری است که آشوبهای این روزهای عراق شباهت معناداری با آشوبهای خیابانی دیماه سال 96 ایران دارد و هر دو از یک مدل، یک ادبیات و یک مدیریت و فرماندهی تبعیت میکنند. در مدل جدید همانگونه که در دیماه 96 در ایران تجربه شد (به عکس انقلابهای مخملین و رنگین که آشوبها از سوی یک جریان سیاسی و از بالا به پایین مدیریت و هدایت میشد و خطر سوختن شبکه براندازی را به همراه داشت)، آشوبهای فعلی ظاهراً فرماندهی مشخصی نداشته، از سوی هیچ یک از جریانات سیاسی داخلی هدایت نمیشود، از پایین به بالا بوده و تحت مدیریت مهندسی شده اپلیکیشنها و بهرهگیری از ظرفیتهای بینظیر شبکههای اجتماعی به صورت خودجوش!، با اعتراضات مردمی و با انگیزههای صنفی و خدماتی، آغاز شده و در ادامه در کوتاهترین زمان توسط جناحها، احزاب و جریانات سیاسی داخلی حمایت شده و رنگ و بوی سیاسی و ضد نظام به خود گرفته و با تغییر شعارها، «استعفای فوری جناح حاکم و ایجاد زمینه برای برگزاری انتخابات زودرس» به عنوان رمز فتنه برای براندازی اصل نظام انتخاب میگردد. اهداف نظام سلطه از آشوبهای عراق عبارت است از:
1 - فضاسازی در بین مردم عراق که بروز ناآرامیها به دلیل خروج امریکا از عراق است تا مردم دولت و حکومت را برای بازگشت امریکا تحت فشار قرار دهند.
2 - تحتالشعاع قرار دادن و مرعوب سازی مردم عراق و سایر کشورها برای عدم شرکت در مراسم عظیم راهپیمایی اربعین
3 - دامن زدن به اختلافات ایران و عراق تا تبدیل مجدد آن به خشونت و دشمنی.
٤ - اعمال فشار و امتیازگیری از حکومت عراق برای انحلال و یا محدود کردن قدرت حشدالشعبی که هماینک از اقتدار خوبی برخوردار است.
5 - زمینه سازی برای اسقاط حکومت عراق و قطع زنجیره هلال طلایی شیعی و محور مقاومت.
6 - خنثی سازی تهدید دانستن امریکا در منطقه از سوی مردم عراق و تلاش برای تغییر نقطه کانونی تهدید در منطقه غرب آسیا از امریکا به ایران.
7 - تعقیب سناریوی برجسته سازی خطر شیعیان در منطقه و تلاش برای ایجاد ائتلاف عربی سنی علیه شیعی ایرانی در سایه جنگ سایبری گسترده.
8 - دادن آدرس عوضی و کنترل افکار عمومی برای پوشش دادن افتضاحات موجود در باره اوضاع رژیمهای سعودی و صهیونیستی.
9 - تلاش برای اعمال مدیریت مجدد بر منطقه غرب آسیا که به کلی از دست آنان خارج شده است.
10 - کمک به احیای روحیه آسیب دیده همپیمانان وهابی خود در منطقه غرب آسیا.
11 - تغییر میدان بازی بهمنظور معامله با ایران به ویژه در باره یمن (این هدف هماینک در داخل ایران از سوی افراد حقیقی و حقوقی و شبکه رسانهای غربگرا و ظرفیت شبکههای مجازی تعقیب میگردد)
12- تنگ کردن حلقه محاصره اقتصادی ایران از طریق قطع ارتباط اقتصادی بین ایران و عراق.
در کنار حقایق مذکور آنچه که در این مجال بسیار شگفت آور و تعجب برانگیز است مواضع ناشی از بیبصیرتی (اگر ناشی از خیانت نباشد) احمقانه، متوهمانه، رعبآلود و دشمن شادکن برخی از غربگرایان و اصلاحطلبان داخل ایران است که با 180 درجه اختلاف، برخلاف حقایق موجود حرکت کرده و برای ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی نسخه تسلیم شدن در برابر رژیم مفلوک سعودی و منحوس و اشغالگر صهیونیستی تجویز میکنند، بهعنوان نمونه، علی بیگدلی (از عناصر اصلاحطلب) در مصاحبه با نشریه همدلی (از نشریات زنجیرهای) رسماً و علناً جمهوری اسلامی را به مذاکره مرعوبانه با رژیم سعودی ترغیب و تشویق کرده و گفته: «باید از شدت حمایت از شیعیان بحرین، عربستان و... و نیز از دامنه حضور در سوریه و حمایت از انقلابیون یمن از سوی ایران تجدید نظر صورت گرفته و از ظرفیت سعودیها! برای جلوگیری از کلید خوردن برجام موشکی استفاده کنیم»؛ و این حقیقتی تلخ است که جمهوری اسلامی ایران نه از ناحیه شیطان بزرگ و غرب و اذناب آنان بلکه از سوی این جماعت واداده، خسته، ناامید، لمپن، ناتوان، مرعوب، غربزده و بیبصیرت بیشترین آسیب را دیده است.
تردیدی نیست که هماینک دست امریکاییها و همپیمانان منطقهای غرب، به شدت خالی است و جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت دست برتر را در اختیار دارند و از آنجا که فلش آشوبگران و مستمسک و بهانه اصلی آنان به خیمه گاه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام و مراسم اربعین معطوف است بیتردید، توطئه و راهبرد «مدیریت خط آشوب از پائین به بالا» همانند فتنه دیماه 96 و تابستان داغ 97 ایران محکوم به شکست خفت بار خواهد بود و جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت را یک قدم به اهداف ضداستکباری نزدیکتر کرده و جهانیان شاهد برپایی بزرگترین، با شکوهترین و حماسیترین راهپیمایی تاریخ بشریت در اربعین امسال خواهند بود.
انتهای پیام/