تناقض‌گویی تاریخی غربگرایان؛ بالاخره آمریکا در تحمیل جنگ به ایران نقش داشت یا نداشت؟

غربگرایان در حالی ادعا می‌کنند که آمریکا نقشی در تحمیل جنگ توسط صدام به ایران نداشت که از سال‌ها پیش تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام را عامل آغاز جنگ علیه ایران می‌دانستند.

به گزارش خبرنگار گروه تاریخ انقلاب خبرگزاری تسنیم، پاسخ به این سوال که صدام چرا به ایران حمله کرد و چه عوامل و محرک‌هایی در آغاز جنگ تحمیلی نقش داشتند، در سال‌های گذشته به موضوع پربحث در رابطه با جنگ ایران و عراق تبدیل شده است. 

برخی به‌تازگی ادعا کرده‌اند که آمریکا نقشی در تحمیل جنگ به ایران نداشته است. علیزاده طباطبایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در یادداشتی در روزنامه سازندگی ضمن تحریف برخی واقعیت‌ها در مورد کودتای نقاب، تلاش کرد از نقش مهم آمریکا در تحمیل جنگ علیه ایران چشم‌پوشی کند و تنها به نقش شوروی بپردازد. همچنین سایت تاریخ ایرانی در گزارشی با عنوان "رد یک باور تاریخی؛ حمله صدام به ایران با تحریک آمریکا" ادعا کرد که دولت آمریکا صدام را به سوی رفتار جنایت‌آمیز سوق نداد.

این سخنان در حالی مطرح می‌شود که پیش از این تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام دلیل آغاز جنگ عراق علیه ایران برشمرده شده بود. بی‌بی‌سی فارسی سال 95 در گزارشی عنوان کرد که اسناد آمریکا حکایت از آن دارد که حدود دو ماه بعد از گروگان‌گیری دیپلمات‌های آمریکایی در تهران، جیمی کارتر دستور تحریک پنهانی صدام حسین، رهبر وقت عراق به اشغال جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک ایران در خلیج فارس را صادر کرده است. اما واقعیت تاریخی چیست و آیا آمریکا در تحمیل جنگ توسط صدام نقش داشته است؟

 اگرچه تاکنون به دلایل سیاسی، حقوقی و تبلیغاتی، اسنادی از سوی آمریکایی‌ها مبنی بر نقش آنان در آغاز جنگ منتشر نشده است، اما با تحلیل حوادث و اتفاقات آن مقطع می‌توان پی برد که آمریکا قطعاً در قبال انقلاب اسلامی ایران بی‌تفاوت نبوده و در راه‌اندازی جنگ علیه ایران نقش داشته است. 

محمد درودیان پژوهشگر تاریخ جنگ معتقد است برای اینکه پذیرش مسئولیت جنگ از نظر سیاسی - حقوقی، به دلیل ماهیت و پیامدهای آن دشوار است، همواره از پنهان‌کاری و توجیهات سیاسی - تبلیغاتی، استفاده می‌شود. لذا انتشار اسناد آمریکا درباره وقوع جنگ هم تا اندازه‌ای دور از انتظار است.

او البته عنوان کرده که "جان تیرمن" مدیر گروه مطالعات بین‌المللی در دانشگاه MIT آمریکا در نشستی از وجود سندی در وزارت خارجه آمریکا به او خبر داده که برابر این سند، یکی از معاونین صدام در جولای سال 1980 (تیر و مرداد 1359)، طی نامه‌ای به برژینسکی مشاور وقت امنیت ملی کارتر، نظر وی را درباره حمله به ایران جویا می‌شود.

سند یاد شده از چند جهت اهمیت دارد. نخست اینکه عراق در حوالی زمان کودتای نقاب (20 تیر 1359)، درگیر مسئله حمله به ایران بوده و برای این منظور، علاوه بر اتخاذ تمهیدات نظامی، از نظر سیاسی به دنبال اطلاع از موضع آمریکا بوده است. نظر به اینکه عراق برای حمله به ایران، با اعلام مخالفت آمریکا به‌صورت آشکار مواجه نشد، همچنین آمریکایی‌ها از ارائه هرگونه اطلاعاتی به ایران، همانند سال 1358 و قبل از تصرف سفارت، خودداری کردند، می‌توان تا اندازه‌ای نقش مثبت آمریکا را در حمله عراق به ایران، مورد تأکید قرار داد.

درودیان معتقد است همان‌گونه که نمی‌توان نقش آمریکا را در وقوع جنگ، به دلیل عدم انتشار اسناد نادیده گرفت، بر اساس یک سند یا برخی شواهد و قرائن محدود هم نمی‌شود به تنهایی درباره چگونگی نقش آمریکا در حمله عراق به ایران، نتیجه‌گیری کرد، اما به لحاظ شرایط سیاسی- راهبردی، بر چند مسئله مؤثر در شکل‌گیری مواضع آمریکا علیه ایران، می‌توان تأکید کرد:

بیشتر بخوانید

 

نخست اینکه آمریکا نمی‌توانست نسبت به سقوط شاه در ایران و پیامدهای پیروزی انقلاب اسلامی در داخل ایران و در منطقه، بی‌تفاوت باشد. همچنین آمریکا نمی‌توانست هزینه‌های ادامه حضور گروگان‌ها را در ایران، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا تحمل کند. به همین دلیل به دنبال فشار به ایران برای آزادی گروگان‌ها بود. چنانچه در 5 اردیبهشت سال 59، عملیات نظامی در طبس را، با هدف آزادی گروگان‌ها انجام داد، ولی شکست خورد. همچنین در طراحی و اجرای کودتای نقاب، در 20 تیر همان سال، با هدف براندازی نقش داشت که شکست خورد. 

ضمن اینکه آمریکا نمی‌توانست نسبت به وقوع جنگ در شمال خلیج‌فارس، با توجه به اهمیت ژئوپلیتیک این منطقه و صدور نفت، همچنین پیامدهای منطقه‌ای و بین‌المللی آن در دوران نظام دوقطبی بی‌تفاوت باشد.


تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام عامل وقوع جنگ بین ایران و عراق نبود، اما اشغال سفارت موجب شد تا مسیر برای تجاوزگری صدام هموارتر شود. مسیری که بدون تسخیر لانه جاسوسی ممکن بود بدون مانع باشد.

مسعود رضایی پژوهشگر تاریخ معاصر معتقد است اگرچه سندی در خصوص نقش آمریکا در تحمیل جنگ به ایران در دست نیست، اما آمریکا از تضعیف و نابودی انقلاب اسلامی خشنود بود و این موضوع را صدام حسین می‌دانست؛ لذا صدام تمامی زمینه‌ها را از سوی شرق و غرب برای خود فراهم می‌دانست. در ادامه نیز شاهد بودیم که آمریکا و غرب از صدام حمایت همه‌جانبه کردند. ضمن اینکه اگر آمریکا موافق حمله نبود، بلافاصله شورای امنیت را مجاب به توقف جنگ می‌کرد و همراه با متحدین به عراق حمله می‌کرد. (همچون حمله صدام به کویت که سال‌ها بعد به وقوع پیوست.) رفتارهای آمریکا چراغ سبزهایی برای صدام بود که در تحولات بین‌الملل مهم و اثرگذار به حساب می‌آیند. آمریکا با این چراغ سبز بزرگترین حمایت را از صدام کرد و نیاز به اقدامی دیگر نبود.

در خصوص اینکه آیا تسخیر سفارت آمریکا دلیل حمله عراق به ایران بود هم باید گفت برابر اسناد موجود، عراق در شهریور و مهر سال 1358 و حداقل یک ماه قبل از تصرف سفارت آمریکا، به‌دنبال حمله به ایران بود. درودیان عنوان می‌کند که اطلاعات این موضوع را مامور سازمان سیا در ایران به ابراهیم یزدی وزیر امورخارجه وقت ایران داد. یزدی البته در گفتگویی بیان کرده "اطلاع ما از تدارکات صدام برای حمله به ایران خیلی بیشتر و جلوتر از زمانی است که جورج کیو (مامور سازمان سیا) به ایران آمد."

بیشتر بخوانید

 

به اعتقاد پژوهشگران تاریخ جنگ حمله عراق به ایران را باید در چارچوب روابط سیاسی و تاریخی دو کشور و تاثیرات ساختاری انقلاب اسلامی در تغییر مناسبات و موازنه قوا میان دو کشور و نه با متغیر سفارت آمریکا مورد بررسی قرار داد؛ اما به هر حال تصرف سفارت آمریکا با تاثیرگذاری بر تغییر فضای بین‌المللی و منطقه‌ای علیه ایران، زمینه‌های همسویی عراق با آمریکا را علیه ایران فراهم کرد.

آمریکا برای استفاده از اهرم فشار به ایران، از ظرفیت و انگیزه‌های عراق علیه ایران استفاده کرد. در این رابطه شواهد و قرائن تاریخی زیادی وجود دارد که دلالت بر موافقت و نقش تحریک‌کننده آمریکا برای حمله عراق به ایران دارد.

بدین‌ ترتیب تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام عامل وقوع جنگ بین ایران و عراق نبود، اما اشغال سفارت موجب شد تا مسیر برای تجاوزگری صدام هموارتر شود. مسیری که بدون تسخیر لانه جاسوسی ممکن بود بدون مانع باشد.

انتهای پیام/ 

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط