شاعر نوحههای ماندگار از "کربُبلا نبر ز یادم" تا "منم باید برم"+فیلم
محمد اسداللهی معتقد است شاعر کارش این است که خودش نمادهایی برای تصویرسازی داشته باشد. مشکل خیلی از شاعرها این است که نشستهاند فقط از شعر شخص خاصی شعر مینویسند و از جایی به بعد به تکرار میافتند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمد اسداللهی شاعر و ذاکر اهلبیت علیهمالسلام در سالهای اخیر با تولید تصنیف و نوحه، در این حوزه قدم برداشته است. بسیاری از اشعار و سبکهایی که مداحان کشور در سالهای اخیر خواندهاند و با استقبال خوبی روبهرو شده کار این جوان اهل بابل است. اسداللهی از 14سالگی وارد این حوزه شده است . در آن ایام به این کثرت نوحهسرا وجود نداشت. اسداللهی سبک جدیدی را با اشعارش وارد فضای مداحی کشور کرد،گرچه خودش متواضعانه این کارها را بابت انجام وظیفه میداند.
با این شاعر اهلبیت درباره نوحه و نوحهسرایی به گفتوگو نشستهایم که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید:
*آقای اسداللهی، چه شد که وارد حوزه نوحهسرایی و البته مداحی شدید؟
من از 11سالگی شروع به نوحه گفتن کردم و برمیگردد به زمانی که 6 یا 7 نفر در محلهمان هیئتی تشکیل دادیم. اگر اشتباه نکنم هیئت به نام حضرت "عبداللهبن الحسن"(ع) بود. مسجد خیلی کوچکی هم در محلهمان بود، بهاندازه یک اتاق، که ما همانجا هیئت میگرفتیم. محرم آن سال تصمیم گرفتیم دستهای هم راه بیندازیم. شبی از کوچه پسکوچهها بهسمت گلزار شهدای شهرمان میرفتیم که لحظهای به پرچم بالای سرم نگاه کردم و گفتم "یا امامحسین(ع) من سنی ندارم اما خیلی دوست دارم برای شما شعر بگویم و آنطور که دوست دارید بنویسم و آنطور که دوست دارید بخوانم". احساس قلبیام در همه این سالها بهخصوص زمانی که بهتر توانستیم نوکری کنم این بود که همهچیز برمیگردد به همان شب و همان حرفی که با امام حسین(ع) زدم.
یادم است شعرهایی که برای آقای هلالی میگفتند سبک و سیاقش با شعرها و نوحه حاج محمد طاهری فرق داشت. خیلی خودمانی بودند و شعرهای حاج آقای طاهری فخیم بودند.
نوحهخوانی مهدی اکبری ــ شاعر محمد اسداللهی
مثل نوحه "سفر عشق را شروع کن / دلتو بزن به دریا" خیلی به دلم نشسته بود و به همین دلیل دوست داشتم به این سبک و سیاق شعر بگویم و اولین شعری که گفتم سال 1383 بود که آقای هلالی و اکبری هم خواندند. "اگر من از تمام دنیا سیرم..." که به امام رضا(ع) وصل میشد.
* آقا محمد، درباره هیئتتان هم توضیح بدهید.
ما چند سال یک زینبیهای را که پایین نمازخانه دانشگاه بود داشتیم و یکشنبههای هرهفته در آن اتاقک روضه خصوصی میگرفتیم که از شهرهای دیگر هم میآمدند. 30 یا 40 نفر و گاهی 50 نفر هم میآمدند که بیشتر ظرفیت نداشت. بعد از سه یا چهار سال جلسه "امالمصائب" را عمومی کردیم. سالهای اول کمتر؛ اما خدا را شکر این یکی دو سال بیشتر مورد استقبال قرار گرفت که شبهای سهشنبه برگزار میشود. در حال حاضر هم در مسجد جامع بابل که قدیمی است و حالت حوزهمانندی دارد یعنی حجره حجره است برگزار میشود و به همین خاطر جلسه حال خوبی دارد.
* درباره سرودن کمی صحبت کنیم؛ بهنظر شما تولید کار زیاد کیفیت نوحهها را پایین نمیآورد یا اینکه شاعر به تکرار نمیافتد؟
در نگاه اول اینطور بهنظر میرسد که اگر تعداد کار زیاد شود کیفیت کار پایین میآید اما این درباره همه صدق نمیکند، مثلاً آقای سازگار کیفیت کارشان پایین است؟ خیر، چرا که اهل مطالعه و عِلمند بهتعبیری شعر از ایشان میتراود. این موضوع برای کسی که نشسته شعر شاعر دیگری را 100 تکه کرده و شعر گفته است صدق میکند.
یکبار خدمت حاجعلی انسانی بودیم و شاعری آمد شعر خواند. شاعرهای بنامی هم نشسته بودند آن شاعرها همدیگر را نگاه کردند حاجعلی انسانی حرفی زد که خیلی قشنگ بود گفت "هرچه گفت درست است شاید کمتر از خیلیهای دیگر بود و شما را دچار شگفتی نکرد اما برای خودش بود. حتی از من علی انسانی هم برنداشته بود"، اینکه شاعری بنام و یا خیلی گمنام تنها از مطالبی که پای منبر شنیده شعر بگوید شعر ضعیفی میشود.
نوحهخوانی نریمان پناهی ــ شاعر محمد اسداللهی
شاعر کارش این است که خودش نمادهایی برای تصویرسازی داشته باشد. مشکل خیلی از شاعرها این است که نشستهاند فقط از شعر و حرف شخص خاصی شعر مینویسند و از جایی به بعد به تکرار میافتند.
*چرا مردم نوحهسرایان و حتی شاعران آیینی ما را کمتر میشناسند؟
ممکن است به برخی از دوستان بربخورد اما واقعیت این است که فردی مثل مهدی زراعتی، نامش در شمال گمشده و این بهدلیل بیمعرفتی برخی مداحان است.
ملاباسم را ببینید سه مرتبه بین خواندن اسم شاعر را میبرد و چقدر هم قشنگ این کار را انجام میدهد. این کار بینشان سنت است و مطرح کردن نام شاعر برایشان موضوعیت ندارد بلکه این کار را وظیفه خود میدانند.
کار از شاعر شروع میشود و شاعر مهندس کار است. مگر چهتعداد مداح داریم که شاعر هم باشند؟ بهنظر من این ظلم به شاعرها است که میگویند "اگر اسم آنها را در مراسم ببریم آن شخص بزرگ میشود". مداح هم فقط وسیله است و خدا صدایی خوش به او عنایت کرده است.
نوحهخوانی عبدالرضا هلالی ــ شاعر محمد اسداللهی
اینکه اسم شاعر را نبرم، اصلاً برای مداح اهلبیت پسندیده نیست. البته داریم دوستان مداحی که اسم شاعر را میبرند. البته قشنگ است اسم همه را ببریم نه اینکه من محمد اسداللهی را دوست دارم و تنها اسم او را ببرم.
*مؤلفههای نوحه خوب که ماندگار بشود چیست؟
البته تأثیر شعر مهم است. تأثیر شعری که وضو گرفتم و توسلی کردم و روضه خواندهام یا اینکه اصلاً در امامزاده شهرمان شعر گفتهام با اینکه در قهوهخانه نشستهام و شعر گفتهام زمین تا آسمان فرق دارد. تأثیر شعر را بعدها میفهمیم شاید آن شب خوانده شده و مستمع بهبه گفته است، اما اینطور نیست که بگوییم این شعر خیلی قوی است باید دید این شعر چقدر ماندگار میشود. ازآنطرف سلیقهای هم نمیتوانیم رفتار کنیم، باید دید چهچیزی را خود اهلبیت علیهم السّلام اجازه میدهند که ماندگار بشود، دست من یا آقای فلانی نیست.
به دوستان شاعرم میگویم "باید دزد خوبی بشویم، اما نه اینکه از شاعرها بدزدیم بلکه از اطرافمان بدزدیم، یعنی اتفاقی در خیابان افتاده باید مثل عکاس شکار لحظهها کنیم".
نوحهخوانی سیدرضا نریمانی ــ شاعر محمد اسداللهی
*بهنظر شما بهتر نیست که مداح با شاعر در ارتباط باشد و به او ایده بدهد؟
خوب است اما این توانایی را همه نمیتوانند داشته باشند که به شاعر ایده بدهند، مثلاً روضهخوان شهرمان به من ایدهای داد که شعرم را گسترش بدهم. من شعری نوشتم که "از قتلگاه بدم میاد..." این روضهخوان گفت خیلی قشنگ گفتی "بدم میاد..." یک بیت هم بگو "خوشم میاد" که من هم پرورشش دادم "حالا تو هم بگو از چی خوشت میاد" این ایده را روضهخوان میتواند بدهد و شاید به ذهن کسی که دارد شور و سبک میخواند نرسد.
* تا به حال شده در جمع مداحها و نوحهسراها اثر همدیگر را نقد کنید؟
بله پیش آمده است. من زمانی شعری را مینویسم که خیلی قوی و گاهی شعری مینویسم که ضعیف است، مثلاً برخی میگویند "پارسال خیلی ضعیف بودی"؛ حاجحسن خلج گفتند "من گاهی اوقات شعرهایی میگویم که خیلی خوبند و گاهی اوقات هم شعرهایی میگویم که خیلی معمولی و زبان کوچه و بازار است. این امام حسین است که امروز به دلم این را میاندازد، فردا آن طور".
برخی اوقات شعرهایی میخوانید "دستامو ول نکن/ برگه نوکریم را باطل نکن/ مثل غریبهها نگاه به این سائل نکن/ گفتم امامحسین(ع) هیچ وقت دستهای ما را رها نمیکند این بیمعرفتی است که به امامحسین(ع) بگوییم دستهای ما را ول نکن، گاهی اوقات ما دستهایمان را از دست او جدا میکنیم.
حاجحسن خلج گفت "اما مردم و مخاطبهایی که پای روضه میآیند گاهی دوست دارند با امام حسین(ع) اینطوری حرف بزنند و دوست دارند با معشوقشان دعوایی عاشقانه هم داشته باشند".
نوحهخوانی حسین طاهری ــ شاعر محمد اسداللهی
من محمد اسداللهی بعد از 15 سال شعر نوشتن متوجه میشوم شعری را خیلی ساده گفتهام مثلاً شعری بهنام "ای جنونآمیز" که مصراع به مصراعش را کوتاه میگویم؛ "مزه انگور/ ای شراب شور، برخی آمدند به من گفتند "شراب شور چیه؟" منظورم از شراب شور، اشک است و در اوج سادگی به هم ربط دارد.
اگر شعری بهسلیقه مداح یا شاعری نباشد، نمیتوان گفت آن شعر ضعیف است. اگر من شعری میگویم مثل "کربلا نبر ز یادم..." از عمد گفتهام برای آن که گاهی عاشق و معشوق دوست دارند اینطور حرف بزنند.
یا آن شعر "من تو رو دارم هیچی نمیخوام..." این حرف دل من است و همه دوست دارند و سالها میخوانند.
آیا پول دادیم تا که مردم بخوانند؟ همین "صلّوا علیک و ملیک السماء..." را پول دادیم که مردم در دستههای عزاداری و هیئتهایشان بخوانند؟! بهنظرم اگر اهلبیت نخواهند، کسی را نه میتوانیم حذف و نه میتوانیم بزرگش کنیم.
نوحهخوانی محمدحسین حدادیان ــ شاعر محمد اسداللهی
آیا به شعر کلاسیک هم ورود کردهاید؟
بله، من و آقای برقعی دوستان صمیمیایم. آقای برقعی به من گله داشت که "محمد، شما بیا در شعر کلاسیک (غزل و مثنوی) ورود کن"، گفتم "در غزل، مثنوی و شعر کلاسیک شما و دوستان دیگر مثل آقای مهدی رحیمی، مجید تال و... هستید که خیلی خوب هم شعر میگویید".
*برخی نوحهسرایان را شاعر نمیدانند نظر شما در این باره چیست؟
ما در وادی امامحسین(ع) همهچیز را از خود امامحسین یاد میگیریم، امامحسین شب عاشورا به بچه 11ساله هم اجازه صحبت دادند. چون برخی وقتی من این حرف را میزنم به من میگویند "شما در حد کسانی که کسوت دارند نیستید". بله من هم به پیشکسوتان احترام میگزارم چون امامحسین این رفتار را دوست دارد.
قرار است شعر برای اهلبیت بگوییم، درست است؟ قالببندیاش را ما ایجاد کردهایم، یعنی شاعرهایی که از قبل بودند، در سبک هم میتوانیم احساسات را بیان کنیم، اصلاً اینطور نیست که بگوییم نوحهسراها شاعر نیستند و این غلط محض است.
نوحهخوانی محمد اسداللهی
تسنیم: درباره چگونگی تولید و جرقه نوحه مدافعان حرم "من هم باید برم..." توضیح دهید؟
من این را اولینبار در هیئت خودمان هم خواندم؛ که آقای نریمانی هم به من زنگ زد که 2 بند دیگر برای مدافعان حرم بگویم اما متأسفانه نتوانستم پاسخگو باشم که 2 بند دیگر کار را آقای داوود رحیمی سرودهاند که انشاءالله مورد رضایت و قبول حضرت زینب واقع شود.
*درباره نوحه معروف "صلّوا علیک ملیک السماء" هم برایمان میگویید؟
درباره این نوحه من از ماه رمضان سال گذشته این شعر به ذهنم آمد اتفاقاً در امامزاده کریم و رحیم شهرمان هم بودم که مَطلع شعر بود و دو سه روز به محرم بود که برای آقا نریمان هم خواندم که خوانده شد و الحمدلله مردم ارتباط خوبی با کار برقرار کردند.
نوحه منم باید برم...
انتهای پیام/+