فرزند ۸ ساله شهید: به بابا قول دادم مرد خانه باشم
فرزند هشت ساله شهید حامد سلطانی از دلتنگی برای پدرش میگوید، از قول و قرارهایی که بین او و پدرش بسته شده است. او حالا مرد هشت ساله خانهشان شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، متولد سال 59 در تهران بود و به گفته پدر از 18 سالگی وارد سپاه پاسداران شد. یکی از نیروهای زبده سپاه و مستشار نظامی بود. داوطلبانه و پیوسته برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) و مردم مظلوم سوریه، رهسپار حرم عمه سادات، حضرت زینب کبری(س) شد و به نیروهای خود آموزشهای مختلف میداد. ازدواج کرده بود و یک پسر 8 ساله به اسم سپهر داشت، اما فرزند شیرینش باعث نشد که برای دفاع از اسلام و مردم بیپناه به سوریه نرود.
شهید مدافع حرم«حامد سلطانی» قبل از آخرین اعزام، عهدی با امام رضا(ع) بسته بود که در نهایت، در 7 آبانماه سال جاری مصادف با روز شهادت امام رضا(ع) و حین پاکسازی تلههای عمل نکرده در شمال سوریه به جمع دوستان شهیدش پیوست. مراسم وداع با پیکر مطهر این شهید بزرگوار در معراج شهدا برگزار و مراسم تشییع نیز روز گذشته در بزرگراه شهید محلاتی تهران برپا شد. پیکر شهید سلطانی در قطعه 53 گلزار شهدای تهران به خاک سپرده شد.
بار دیگر وقتی زمزمه شهادت یکی دیگر از مدافعان حرم در شهر پیچید، مردم زیادی مشتاقانه راهی مراسم وداع و تشییع با شهید شدند. بار دیگر نوای مداحیهای سوریه طنینانداز شد و مردم قدرشناس گرد اعضای خانواده شهید را گرفتند تا با آنها همدردی کرده و از ارادت خود نسبت به شهدای مدافع حرم بگویند.
پدر شهید مدافع حرم «حامد سلطانی» که تلاش میکند خود را محکم و استوار نشان دهد و در عین حال فراق فرزند کمرش را خم کرده است، در گفتوگو با تسنیم درباره پسر شهیدش گفت: پسرم خیلی مهربان و مردمدار بود. همه او را دوست داشتند. در آخرین دیداری که حدود یک ماه و نیم قبل بود، به من گفت بابا حلالم کن.
این پدر شهید با اشاره به دیدار خود با پیکر مطهر پسرش در مراسم وداع در معراج شهدا، افزود: به او گفتم که من را روز قیامت شفاعت کند و از اینکه پسرم در این راه قدم گذاشت راضی بودم، امیدوارم که خداوند نیز از پسرم راضی باشد.
«سپهر سلطانی»، تنها فرزند این شهید است که هنوز شوک رفتن پدر در چهرهاش موج میزند. هرچند هنوز نتوانسته با دل کوچکش از پس این غم بزرگ برآید، اما او حالا مرد خانه است. او در گفتوگو با خبرنگار تسنیم، در اینباره گفت: دلم برای بابا تنگ میشود، 43 روز بود که بابا را ندیده بودم. هر وقت بابا به خانه میآمد، اگر کار نداشت با هم بازی میکردیم. اول کشتی میگرفتیم و بعد ماشین بازی میکردیم، بعد هم به مغازه می رفتیم و خوراکی میخریدیم.
پسر شهید ادامه داد: دفعه قبل که بابا بعد از مدت زیادی به خانه آمد، وقتی میخواستیم کشتی بگیریم، نتوانستم او را شکست دهم چون خیلی وقت بود بابا را ندیده بودم. دلم تنگ شده و ضعیف شده بودم و بابا خیلی قوی بود. امروز به بابا قول دادم که مرد خانه باشم و به حرفهای مادرم گوش دهم و درس بخوانم، اما دوست داشتم بابا زنده شود و پیش ما باشد.
مراسم گرامیداشت این شهید مدافع حرم در روز دوشنبه، 13 آبانماه در مسجد شهید محلاتی واقع در خیابان نبرد شمالی، میدان نبرد از ساعت 15 الی 17 برگزار میشود.
انتهای پیام/