آمریکا از سرمشقشدن ایران هراس دارد
امروز چهلمین سالگرد تسخیر سفارت آمریکا موسوم به لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام است. برخی که قصد تحریف تاریخ را دارند، مغرضانه بر این انگاره تاکید میکنند که ۱۳ آبان ۵۸ سرآغاز دشمنی جمهوری اسلامی و ایالات متحده بود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، امروز چهلمین سالگرد تسخیر سفارت آمریکا موسوم به «لانه جاسوسی» توسط دانشجویان پیرو خط امام است. برخی که قصد تحریف تاریخ را دارند، مغرضانه بر این انگاره تاکید میکنند که 13 آبان 58 سرآغاز دشمنی جمهوری اسلامی و ایالات متحده بود؛ این درحالی است که اقدامات سوء آمریکاییها علیه انقلاب نوپای اسلامی، پیش از 13 آبان، خود گواهی عینی از بیپایهبودن چنین اظهاراتی است. روز گذشته حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از دانشآموزان و دانشجویان، با یادآوری برخی اقدامات آمریکاییها در 41 سال گذشته از جمله تهدید، کودتا، تحریم، تحریک قومیتها، تجزیهطلبی، آشوبطلبی، محاصره اقتصادی، نفوذ و روشهای دیگر، تأکید کردند: آنها در این مدت هر چه بلد بودند و میتوانستند علیه نهادهای برخاسته از انقلاب بهویژه اصل جمهوری اسلامی توطئه و اقدام کردند که البته ما هم در مقابل، هر کاری توانستیم کردیم و در موارد زیادی حریف را به گوشه رینگ بردیم. برای بررسی زوایای واقعه تسخیر لانه جاسوسی، به سراغ عباس سلیمینمین، پژوهشگر حوزه تاریخ رفتیم. در ادامه گفتوگو با مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران را از نظر خواهید گذراند.
13 آبان؛ واکنشی مردمی به دشمنیهای آمریکا بود
سلیمینمین در این گفتوگو با بیان اینکه واقعه 13 آبان سال 58 یک واکنش مردمی به دشمنیهای آمریکاییها بود، اظهار کرد: آمریکاییها نهتنها شرمنده لطف و بزرگواری ملت ایران نشدند، بلکه فعالیتهای خود را برای مقابله با استقلال ملت ایران تشدید کردند. تصور این بود که بعد از بزرگواری ایرانیان و اجازه دادن به اینکه فصل نوینی از روابط ایران و آمریکا آغاز شود، آمریکاییها از این بزرگواری شرمنده میشوند و دیگر در مسائل داخلی ایران دخالت نمیکنند. وی افزود: درست نقطه مقابل این تصور صورت گرفت، یعنی آمریکاییها به دلیل اینکه ایران سرمشق سایر ملتها نباشد، با تمام توان سعی کردند که این خیزش و مطالبه استقلالطلبی را سرکوب کنند. سرمایهگذاریها در بخشهای مختلف صورت گرفت؛ به نوعی که برای همه صاحبنظران و کسانی که رخدادها را دنبال میکردند، کاملا محسوس بود که آمریکاییها دارند در مسیر مقابله با ملت ایران حرکت میکنند. نه اینکه این مسئله فقط باور قشری از جامعه ایران باشد بلکه حتی در جریان نهضت آزادی که نسبت به آمریکاییها نظر مثبت داشت، قبل از بحث تسخیر لانه جاسوسی، در مذاکراتی که بین وزیر خارجه آقای ابراهیم یزدی و مقامات آمریکایی صورت میگیرد، آقای یزدی صراحتا میگوید که ایجاد اخلال در استانهای مرزی ما، کار شماست. هر چند نهضت آزادی این مطالب را به نظر ملت ایران نمیرساند اما امثال آقای امیر انتظام در دیدارهای خصوصی برای اینکه ثابت کند نهضت آزادی در مسیر آمریکا گام برنمیدارد، روی آنها تاکید داشت.
آقای امیرانتظام و نهضت آزادی اعلام میکرد که ما دلایل و قرائن زیادی داریم که مسائل کردستان و آذربایجان زیر نظر آمریکا و با تحریک آنها دارد صورت میگیرد. این موضوعات از سوی ایشان بازگو نمیشد اما دانشجویان از آن خبر داشتند که اگر به اویسی در ترکیه و در آریانا امکانات زیادی داده شده که توانسته دو هزار نیرو در آنجا جمعآوری کند، بدون کمک آمریکاییها ممکن نبوده است؛ یا در مرز ایران و عراق و پاکستان همینطور است؛ بنابراین 13 آبان یک واکنش نسبت به عملکرد آمریکاییها بود که با همه توان، متکی به نیروهای داخلی خود و نیروهایی که جمعآوری کرده بودند، تلاش داشتند تا قدرت مرکزی در ایران را تضعیف و حکومت ایران را از مسیر خود خارج کنند و در نهایت هم با کودتا و استفاده از مشت آهنین این حرکت را پیش ببرند.
تجزیهطلبی گروههای وابسته به آمریکا از روز اول انقلاب
سلیمینمین با بیان اینکه گروههای وابسته به آمریکا در داخل کشور، از روز 23 بهمن 57 خط تجزیهطلبی خود را شروع کردند، گفت: این تجزیهطلبی اول از کردستان آغاز و بعد به آذربایجان و برخی نقاط دیگر تعمیم داده شد. برای دانشجویان تا حد زیادی محسوس بود که همه این غائلهها کار آمریکاییهاست. جدای از تسخیر سفارت، اسناد بهدستآمده از سفارت گواه بر تحلیل درست دانشجویان بود. آنچه دانشجویان را در نهایت به این جمعبندی رساند که باید سریع عمل کنند، این بود که آمریکاییها شاه را به کشور خود راه دادند.
سازماندهی نیروهای استبداد از آبهای آزاد
این پژوهشگر حوزه تاریخ با اشاره به ادعای سلطنتطلبان درباره شاه در ابتدای انقلاب اسلامی گفت: یک بحثی میان طرفداران سلطنت و طرفداران غرب وجود داشت، آن هم اینکه چون شاه نتوانسته به آمریکا برود، معنایش این است که آمریکا از محمدرضا پهلوی حمایت نمیکند.
آمریکاییها برای اینکه به نیروهای جمعشده در مرزهای ما و به نیروهای داخلی طرفدار استبداد، روحیه بدهند، شاه را به آمریکا راه دادند؛ یعنی مقامات آمریکایی با این کار، در واقع یک نوع علامت و نشانهای مبنی بر دفاع از محمدرضا پهلوی، ارسال کردند. این راه دادن، یک احساس خطری را در دانشجویان ایجاد کرد مبنی بر اینکه آمریکاییها به دنبال یک سازماندهی با محوریت مستبدی که سالها به آنها خدمت کرد، هستند. بعدها مشخص شد که این نیت آمریکاییها بهطور گسترده دنبال میشده است. وقتی شاه به مراکش رفت و از آنجا بهطور مرتب با ایران و آمریکا تماس داشت و وقتی مراکشیها با این قضیه مخالفت کردند، شاه گفته بود به من کشتی بدهید تا به آبهای آزاد بروم و از آنجا، مسائل ایران را دنبال کنم؛ یعنی اینکه شاه داشت نیروهای وابسته به استبداد و آمریکارا سازماندهی میکرد.
هراس آمریکا از سرمشقشدن ایران
سلیمینمین در پاسخ به این سوال که ملت و نظام جمهوری اسلامی در طول 41 سال گذشته، از مقاومت در برابر آمریکا چه سودی به دست آورده و اساسا آرمان تقبل چنین هزینهای چیست، گفت: این آرمان در وهله اول حفظ ابتداییترین حقوق است. آمریکاییها چه در ارتباط با نهضت ملیشدن صنعت نفت و چه در انقلاب سراسری ملت ایران در سال 57، یک بحث را بهطور جدی دنبال میکردند؛ آن هم اینکه ملت ایران به استقلال نرسد به این دلیل که میتواند سرمشقی برای دیگران از جمله برای عربستان و مصر و سایر دولتها باشد. یکی از دلایلی که آمریکاییها در سال 32 برای اجرای کودتا اقامه میکردند این بود که بحث فقط ایران نیست؛ اگر ایران بتواند نفت خود را ملی کند، دیگران هم این مطالبه این مسئله را خواهند داشت. وی افزود: بنابراین کودتای 28 مرداد وقتی قطعی شد که ملت ایران توانست صنعت نفت خود را از دول خارجی خلع ید و آن را اداره کند. همین مسئله عینا در سال 57 و پس از آن هم مطرح بود؛ یعنی آمریکاییها سخت در پی این بودند که ملت ایران و انقلاب اسلامی برای دیگران سرمشق نشود؛ بنابراین دشمنی ویژه آنان با ایران در طول 41 سال برای جلوگیری از الگوپذیری سایر ملتها و کشورها از ایران است؛ بنابراین اگر ما پس از انقلاب، هزینه پرداخت کردیم که از نظر من هزینه بسیار کمی بوده، این هزینه استقلال بوده است والا اگر در مسیر استقلالطلبی قرار نمیگرفتیم، آمریکاییها هزینههای بسیار بیشتری بر ما تحمیل میکردند؛ کما اینکه پس از کودتای سال 32 هزینههای زیادی بر ملت ایران تحمیل شد، بسیاری از مبارزان ما شکنجه شدند و به شهادت رسیدند. کشتار وسیعی در کشور رخ داد و ساواک ایجاد شد تا نطفه هرگونه استقلالطلبی را در ایران خفه کند؛ اینها اصلا هزینههای کمی نبود.
منبع : صبح نو
انتهای پیام/