هیچ دانشآموزی از این حقوق پنهان و پایمال شده خود خبر ندارد!
اگرچه اوضاع حقوق دانشآموزان بر روی کاغذ خوب است و از منشور حقوقی گرفته تا شورا و مجلس به اسم آنها ثبت شده اما در واقعیت و میدان اجرا اوضاع چندان هم خوب نیست و مصادیق بیتوجهی به حقوق دانشآموز در بخشهای مختلف بیشمار است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ حوادث اخیر در مدارس چه آنجا که با ضرب سیلی معاون مدرسه، پرده گوش ابوالفضل پاره میشود و چه آنجا که با سیم شارژ موبایل، دانشآموز دبستانی دیگری تنبیه و چشمش دچار آسیب میشود، تنها یک روی سکه بیتوجهی به حقوق دانشآموز در نظام آموزشوپرورش کشور است، بخشی که از قضا در رسانهها و افکار عمومی جامعه نیز بیشتر به آن متمرکز شدهایم، هر چند این موضوع که چرا تا به امروز رویه تنبیه بدنی دانشآموزان در مدارس کشور اصلاح نشده و معلم یا کادر مدرسه برای برخورد با دانشآموز خاطی چه روشهای جایگزینی در اختیار دارند، نیازمند بررسی بیشتر است.
اما بیتوجهی به حقوق دانشآموز تنها به مسئله تنبیهبدنی ختم نمیشود و دایره شمول آن گستردهتر از اینهاست؛ مسائلی که بسیاری از آنها در اثر سیاستگذاریهای نادرست مسئولان و گاه تلاش برای صرفهجویی رقم خورده و حالا شرایط مدارس دولتی را در وضعیتی قرار داده که دست آخر نتیجه آن تضییع حقوق دانشآموز و محرومیت او از شرایط تحصیل کیفی است.
در این گزارش به اختصار چند محور اصلی از مصادیق بیتوجهی به حقوق دانشآموز در نظام آموزشوپرورش کشور را بررسی کردیم که تا به امروز کمتر به آنها تمرکز و بیشتر نگاهها به سمت تنبیهبدنی معطوف شده است.
کلاسهای شلوغ و پرتراکم: دانشآموزانی که حالا به نوعی مجبورند در کلاسهای درسی که جمعیت دانشآموزان حاضر در آن بسیار بالاتر از استانداردهای تعریف شده است، درس بخوانند آن هم در شرایط دشواری همچون نشستن پشت نیمکتهای سه نفره که به سختی در کنار هم جا میشوند و در کلاس درس فرسوده البته بماند که طبق مصوبات شورای عالی آموزشوپرورش تراکم دانشآموزان در کلاسهای درس دوره ابتدایی باید از 14 تا 26 نفر باشد و به هیچ عنوان نباید بیش از 26 دانشآموز در کلاس درس حاضر باشند! اما با وجود داشتن چنین قوانینی هماکنون 60 درصد جمعیت دانشآموزان دبستانی در کلاسهای شلوغ درس میخوانند!
دلایل اصلی افزایش جمعیت دانشآموزان در کلاسهای درس مدارس دولتی چیست؟ قطعاً دو عامل کمبود مدرسه و معلم، در این میان است اما مقصر اصلی این شرایط چه کسانی هستند؟ آیا دانشآموزان، خانوادهها و معلمان مقصرند یا سیاستگذاریهای نادرست مسئولان؟!
فضای فیزیکی فرسوده مدارس: 30 درصد دانشآموزان کشور در مدارس ناایمن درس میخوانند، فضای فیزیکی فرسوده مدارس به خصوص سیستم گرمایشی غیراستاندارد تا به امروز دانشآموزان و معلمان بسیاری را قربانی کرده است، دانشآموزان درودزن، دانشآموزان شینآباد، دانشآموزان مدرسه غیردولتی زاهدان تنها تعدادی از قربانیان سیستم گرمایشی غیراستاندارد مدارس کشور هستند.
بازی در حیاط مدرسه ممنوع!
شاید بازیکردن در حیاط مدرسه یکی از ابتداییترین، حقوق دانشآموزان دبستانی باشد اما فضای حیاط مدرسه و حجم انبوه دانشآموزان به گونهای است که این حق هم از آنها سلب میشود و مدیر یا معاون مدرسه دائم در حال تذکر که دویدن ممنوع!
هر چند وقت یکبار تصاویری از مدارس خشتی و گلی و فرسوده در مناطق محروم و روستایی کشور در فضای مجازی دست به دست میشود یا تصاویری از کانکسهایی که به صورت موقت آمدند اما حالا سالهاست که جایگزین کلاس درس دانشآموزان شدهاند، این تصاویر هم اوضاع نابسامان روزهای دشوار تحصیل برخی دانشآموزان را روایت میکنند.
فضای آموزشی 10 استان کشور زیر خط استاندارد
از سوی دیگر باید توجه داشت که هماکنون میانگین سرانه فضای آموزشی در کشور به 5.1 دهم مترمربع به ازای هر دانشآموز رسیده است اما سرانه استاندارد زمینه 8 مترمربع است! و سه مترمربع به ازای هر دانشآموز با سرانه استاندارد فاصله داریم و حالا 10 استان کشور مانند تهران، البرز، گیلان، سیستان و بلوچستان و لرستان به لحاظ استاندارد فضای آموزشی زیر خط استاندارد هستند.
کمبود معلم: بحران کمبود معلم که در نهایت باعث زیرپا گذاشتن شاخصهای کیفی در مدارس دولتی شده در کنار بیتوجهی به استانداردهای جذب معلم، از موارد اصلی در بیتوجهی به حقوق دانشآموزان است.
هر چند مسئولان آموزشوپرورش به مجلس خُرده میگیرند که باعث تحمیل نیروهایی به آموزشوپرورش میشود که بسیاری از آنها استانداردهای لازم برای شغل معلمی را ندارند اما معیارهای گزینش و جذب معلم توسط آموزش وپرورش تا چه اندازه اصولی و کیفی است؟ به جز رصد محورهای اعتقادی، اخلاقی و سیاسی که عمده تمرکز در جذب معلم بر این موارد است این سؤال مطرح است "تفاوت آموزشوپرورش که با دانشآموزان به عنوان عامل انسانی سروکار دارد در جذب نیرو با سایر دستگاهها چیست؟" باید دقت داشت هرگونه اخلال در روند جذب نیروهای باانگیزه و قوی برای ورود به شغل معلمی میتواند "پاشنه آشیل" موفقیت نظام تعلیم و تربیت کشور باشد.
محتوای کتابهای درسی و مواد آموزشی به دانشآموزان: دانشآموزان از دوره دبستان تا فارغالتحصیلی 16 هزار ساعت در مدارس حضور دارند اما خروجی آن چیست؟ آنها در مدرسه باید برای زندگی آماده شوند، اما هیچ برنامه و دغدغهای دراینباره البته به جز صحبتهای کلی مسئولان مشاهده نمیشود.
نظرات دانشآموزان و خانوادهها در تألیف کتابهای درسی و ارائه برنامه آموزشی مدارس چه سهمی دارد؟ در ایران خط سیر آموزشی و تربیتی دانشآموز بیشتر تحت تاثیر نهادهای مختلف قرار دارد و نیازهای اصلی او کمتر در نظر گرفته میشود.
فوق برنامههای اجباری، پولهای اجباری: ساعات فوق برنامه که به بهانه آمادگی بیشتر دانشآموزان در دروسی همچون ریاضی، فیزیک و... در انواع مدارس طراحی میشود بیآنکه به علائق و استعداد دانشآموزان در زمینههای مختلف هنری، علمی و ورزشی توجه شود و دست آخر خانوادهها باید هزینههای کلانی را به ویژه در پایه دوازدهم برای کلاسهای فوقالعاده پرداخت کنند آن هم با این امید که فرزندشان در کنکور پذیرفته شوند.
اینها تنها بخشی از مصادیقی است که در بحث حقوق دانشآموزان در نظام آموزشوپرورش کشور مطرح است، مواردی که در سالیان اخیر کمتر به آنها متمرکز شدهایم و در سایه سیاستگذاریهای نادرست دولتها، اوضاع شاخصهای کیفی در مدارس با اُفت مشهود مواجه شده است که تمام این موارد در نهایت به زیان دانشآموز تمام خواهد شد.
در چنین شرایطی نیاز است تا وزیر و مسئولان آموزشوپرورش به این موضوع هم وارد شوند که سیاستگذاریهای آنها تا چه اندازه در مسیر توجه به حقوق دانشآموزان تعریف میشود، آیا نمیتوان در کتابها و متون آموزشی ارائه شده در مداس بخشی از نظرات و دیدگاههای دانشآموزان را هم در نظر گرفت تا او فقط یکسویه مصرفکننده مواد و محتوایی نباشد که حتی در زندگی آینده کاربردی برایش ندارد.
ساختارهای تشریفاتی
البته در این میان ساختارهایی برای افزایش مشارکت دانشآموزان در نظام آموزش وپرورش کشور تعریف شده است مانند شوراها و مجلس دانشآموزی، اما با نگاهی به روال فعالیت این دو نهاد میتوان گفت که این دو بخش هیچگاه جدی گرفته نمیشوند.
تاریخچه تاسیس شورای دانشآموزی به سال 1377 باز میگرددو با وجود اینکه بیش از 20 سال از عمر آن میگذرد اما هنوز هم اندر خم یک کوچه است.پس از انتخابات شورای دانش آموزی در مدارس، نمایندگان دانش آموزان به عضویت شورای در می آیند که 11 شرح وظیفه دارند.
شرح وظایف کلی شورای دانش آموزی مدارس بدین ترتیب است:
1-بررسی چگونگی مشارکت دانش مشارکت دانش آموزان در فعالیتهای آموزشی و پرورشی و اجرایی و ارائه پیشنهاد به شورای مدرسه.
2-همکاری با مسئولین مدرسه در فعالسازی تشکلهای دانش آموزی از قبیل بسیج دانشآموزی، انجمن اسلامی و تشکلهای دانش آموزی.
3- همکاری در برنامهریزی و اجرای مناسبتهای گوناگون.
4-همکاری در برنامهریزی و اداره نشریه مدرسه.
5-همکاری در برنامه ریزی و برگزاری مسابقات فرهنگی وهنری، علمی و ورزشی دانشآموزان.
6- همکاری در برنامهریزی و برگزاری اردوی دانشآموزی و بازدید علمی.
7- همکاری در برنامهریزی و برگزاری نماز جماعت و مراسم آغازین.
8- همکاری در برنامهریزی برنامه امتحانات داخلی.
9- همکاری در برنامهریزی برنامه در اداره کتابخانه و تعاونی و مسائل بهداشتی.
10- انتخاب نماینده جهت شرکت در شورای مدرسه و انجمن اولیاء و مربیان.
11 - ارائه پیشنهاد به مدیر مدرسه جهت تشویق دانشآموزانی که مشارکت فعال در امور اجرایی مدرسه داشتهاند.
با وجود ساختارهایی همچون شورا و مجلس دانشآموزی که در ظاهر نشاندهنده اهمیت به دانشآموزان و توجه به حقوق آنهاست اما باید بررسی کرد که در سیاستها و برنامهریزیهای مدرسه، دانشآموزان بهعنوان یکی از ارکان اصلی تا چهاندازه بازی داده میشوند؟ یا اساساً خود دانشآموزان تا چه اندازه انتخابات شوراهای دانشآموزی را جدی میگیرند؟
در مدرسه هیچ اختیاری به ما نمیدهند و مسئولان مدرسه اعتماد لازم را به شورای دانشآموزی ندارند و باور ندارند که بتوانیم کارها را بهخوبی انجام دهیم؛ این بخشی از صحبتهای یکی از اعضای مجلس دانشآموزی است که از دل همین شوراهای دانشآموزی انتخاب شدهاند، او میگوید: اعضای شورا بهعنوان نمایندگان سایر دانشآموزان تمایل دارند با مدیر مدرسه در ارتباط باشند اما متأسفانه در حاشیه هستیم. زمانی میتوانیم مشکل مدرسه و دانشآموزان را به مدیر مدرسه منعکس کنیم که گوش شنوایی وجود داشته باشد اما گوش شنوایی برای دانشآموزان وجود ندارد، شورای دانشآموزی در مدرسه هیچ جایگاه اجرایی ندارد و فقط اعضا با هم جلسه میگذارند و مشکلات را بررسی و بیان میکنیم اما هیچ فردی گوش نمیدهد.
به گزارش تسنیم، شاید عدهای کتمان حقیقت را ترجیح دهند اما این قابل انکار نیست که بسیاری از مدارس به علت نادیده گرفتن حقوق دانشآموزان به محیطهایی نهچندان دلچسب تبدیل شدهاند و در کنار کمبود امکانات، عرصه بر دانشآموزان تنگتر شده است و در این میان هم مشخص نیست چه بلایی بر سر منشور حقوق دانشآموزی در هفت فصل با 54 ماده آمده است! و این منشور فراتر از روی کاغذ رنگ اجرا را به خود دیده است؟!
و در پایان فقط به چند ماده از فصل دوم منشور حقوق دانشآموزی با عنوان حقوق آموزشی دانشآموز اشاره میکنیم:
دانشآموز حق دارد از مدرسین توانمند و برجسته در ابعاد علمی و اخلاقی بهرهمند شود.
دانشآموز از حق تناسب محیط آموزش با فعالیتهای آموزشی برخوردار است . رعایت نسبت مطلوب معلم به شاگرد و سرانه فضای آموزشی به منظور تأمین تمام امکانات آموزشی و پرورشی توسط سازمان آموزش و پرورش الزامی است . تشخیص نسبتهای مطلوب فوق باید از نظر متخصصان آموزشی لحاظ شود.
دانشآموزان حق دارند به طور یکسان از امکانات آموزشی بهرهمند شوند.
دانش آموزان حق دارند به طور آزادنه دربارۀ مسائل و امکانات آموزشی اظهارنظر کنند. تذکرات آنها می بایست در حدود قوانین و مقررات مورد احترام قرار گیرد و به موقع به اجرا گذارده شود.
دانشآموزان از حق زبانهای خارجی به انتخاب خود برخوردار هستند.
دانشآموزان حق دارند از آموزشهای اجباری و رایگان تا پایان مقطع متوسطه بهرهمند شوند.
انتهای پیام/