رسالت فناوری دفاعی کمک به اقتصاد کشور است
گفتوگویی با محمد مهدینژادنوری، استاد دانشگاه صنعتی مالکاشتر، مشاور علمی سابق وزیر دفاع و معاون اسبق وزیر علوم که اکنون معاون علمی آستان قدس رضوی است، داشتیم و در ارتباط با نقش پژوهشهای نظامی ایران در توسعه فناوری سوالاتی را مطرح کردیم.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، گفتوگویی با محمد مهدینژادنوری، استاد دانشگاه صنعتی مالکاشتر، مشاور علمی سابق وزیر دفاع و معاون اسبق وزیر علوم که اکنون معاون علمی آستان قدس رضوی است، داشتیم و در ارتباط با نقش پژوهشهای نظامی ایران در توسعه فناوری سوالاتی را مطرح کردیم.
چرا روی پشتیبانی علمی تاکید داریم؟
ما در این گزارشها بهدنبال گزارههایی رفتهایم که نشان میدهد پیشرفتها و جابهجایی مرزهای علم و فناوری بدون حمایتها در محیط نظامی – دفاعی به سختی شکل میگیرد. ما استدلال کردیم که کشورهای مختلف دنیا در جغرافیای سرزمینی خود در حال برنامهریزی و توسعه برای دستیابی به دانشهای نوین هستند؛ در این میان برخی کشورها گامهای خود را زودتر برداشته و نتیجه تلاش خود را دیدهاند و برخی دیگر هنوز درحال برنامهریزی و ظرفیتسنجی برای رسیدن به پیشرفتهای مدنظر خود هستند. به معنای دیگر، در جهان امروز، پیشرفت علم با شتاب بالایی در حرکت است و این مساله نشاتگرفته از زیستن در جهانی است که پیشرفتهایش براساس کسب علم و دستیابی به دانشهای پیشرفته است. همچنین تاکید داشتیم که این موضوع را میتوان از یک زاویه دیگر نیز تعریف کرد که توانمندی، توسعه و استقلال «واقعی» کشورها به میزان توجه و برنامهریزی آنها در توسعه علوم، تحقیقات و ایجاد فناوری بستگی دارد. در عصر فعلی، تولید علم و تحرک علمی با رونق و پیشرفت فناوری ارتباط مستقیم دارد و کشورهایی که در این زمینه گامهای بلندی برداشتهاند، از استقلال و توانمندی بالایی برخوردار هستند. این تاثیرپذیری در حوزه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی قابلتفسیر خواهد بود. این مولفه در اصل همان مولفه «قدرت» است که در سنجش قدرت ملی یک کشور مورد ارزیابی قرار میگیرد. بر همین اساس در شماره 2877، (با عنوان «بودجه تحقیق و توسعه نظامی در سیطره قدرتهای اقتصادی اروپا») براساس اسناد موجود نشان دادیم که 99 درصد بودجه R&D اتحادیه اروپا در حوزه نظامی برای 6 اقتصاد برتر این قاره است. همچنین در شماره 2890، (با عنوان «مراکز نظامـی بزرگ دنیا پشتیبان توسـعه علمـی») با یک مقدمه نشان دادیم که مراکز نظامی بزرگ ایالات متحده آمریکا قراردادهای تحقیقاتی کلانی را با مراکز دانشگاهی جهت توسعه فناوریهای پیشرفته انجام دادهاند. همچنین در شماره 2893، طی گزارشی سراغ یک مصداق عینی در داخل کشور رفتیم و نشان دادیم جت آموزشی «یاسین» محصول این نگاه به موضوع علم بوده است. حالا و در چهارمین شماره، به گفتوگو با مشاور علمی وزیر دفاع پیرامون مساله توسعه علم توسط نیروهای مسلح نشستیم.
یکی از موضوعات مهمی که در فناوری اطلاعات مورد تاکید قرار میگیرد، نقش فعالیتهای علمی- نظامی است که به دلیل اهمیت همواره در لبه علم حرکت میکند. در این میان، بسیاری از کشورها از این فرصت استفاده کرده و سعی کردهاند توانمندیهای خود را به عرصههای علمی و دانشگاهی انتقال دهند. به همین منظور گفتوگویی با محمد مهدینژادنوری، استاد دانشگاه صنعتی مالکاشتر، مشاور علمی سابق وزیر دفاع و معاون اسبق وزیر علوم که اکنون معاون علمی آستان قدس رضوی است، داشتیم و در ارتباط با نقش پژوهشهای نظامی ایران در توسعه فناوری سوالاتی را مطرح کردیم. در این گفتوگو او به توسعه مسائل مختلفی چون نانو، ساخت قطعات ماشین و... در ایران که پایه آن براساس پژوهشهای نیروهای دفاعی بود، اشاره کرد.
زمانی که از پیشرفت علم صحبت میکنیم، شاهد آن هستیم که تکنولوژیهای پیشرفته در ابتدا در صنایع دفاعی- نظامی مورد استفاده قرار گرفته است، برای مثال طرح اولیه اینترنت کنونی در وزارت دفاع آمریکا شکل گرفت. به نظر شما توسعه فناوریهای دفاعی- نظامی چه تاثیراتی در پیشرفتهای فناوری کشور داشته است؟
در دهههای گذشته این موضوع در دنیا مرسوم بود و حجم بالایی از این نوع تحقیقات در آمریکا و روسیه -یعنی نمادهای بلوک شرق و غرب- وجود داشت، فناوریهای زیادی بنابر نیاز بخشهای نظامی با هزینههای گزاف تولید میشد و وقتی حساسیت نظامی آن کاهش پیدا میکرد، این محصولات به بازار راه مییافت. شکلگیری آرپانت که بعد تبدیل به اینترنت شد نیز یک نمونه بسیار بارز است. در حوزههای فنی و مهندسی، پزشکی و سایر حوزهها نمونههای بسیار زیادی از این نوع پیشرفتها وجود دارد. در ایران به دلیل وابستگی شدیدی که بهکشورهای خارجی از قدیم وجود داشت، چنین مسالهای را مشاهده نمیکنیم. اما بعد از انقلاب دانشگاهیان، محققان و مبتکران به دلیل جنگ و نیاز به دفاع از کشور، وارد عرصه نوآوری و ساختوساز -که بعضا با کپیکاری هم همراه بود- شدند و یکسری فناوریهای پیشرفته دنیا را توانستند به دست بیاورند. آنها وقتی به این دانش رسیدند چون در بدنه کشوری حضور داشتند بهراحتی در بخشهای غیردفاعی توانستند این برنامهها را پیگیری کنند، چراکه این افراد از لحاظ کاری از بخش دفاعی جدا شده بودند یا بخش اصلی کار آنها در بخش غیردفاعی بود. نمونه بارز آن، موتورهایی است که برای پمپاژ چاههای نفت یا پالایشگاهها استفاده میشود که بیشتر فناوری این موتورها براساس نیاز بخش دفاعی در حوزه موتورهای هوایی به دست آمده است. اکنون بخشهایی از همین فناوریها به مپنا و سایر مراکز صنعتی رفته است، در حوزه شیمی، انواع و اقسام کاتالیزورها و چیزهایی که مورد نیاز کشور است، تولید شده. خیلی از تونلها و جادههای مهم کشور، بخشهای زیادی از پالایشگاه خلیجفارس، چه از حیث فناوریهای نرم و چه سخت آن، مرهون فناوریهای دفاعی است. مدیریت اینکه چگونه میتوان با وجود کمبودها پیشرفت داشت، منابع ملی را بسیج کرد و... جزء فناوریهای نرم است. این موارد در دوران دفاع مقدس با توجه به مشکلاتی که وجود داشت، شکل گرفت و به الگوهای مدیریتی تبدیل شد. برای مثال ردههای مختلف تعمیراتی اورهال هواپیما (overhaul) از دوران دفاع مقدس آغاز شد و بسیاری از پروژههای دیگر که با تکیه بر فناوریها و توانمندیهایی که برای رفع نیاز دفاعی ایجاد شده بود، باعث ارائه خدماتی در حوزه فناوریهای سخت به کشور شد.
نمود اولیه این خدمات را میتوان در جنگ تحمیلی دانست؟
جنگ تحمیلی که شروع شد حتی سیم خاردار هم به ما نمیدادند، قمقمه آب هم به ما نمیدادند، خودروهای جنگی ما درحقیقت خودروهای شهری بود ولی چون استقلال مملکت و حفظ کشور واجب بود، همه استعدادها و ظرفیتها به کار افتاد و در این زمینه با تلاشهای شبانهروزی بسیاری از محصولات در داخل تولید و حتی محصولات جدیدی نیز ایجاد شد. مثال بارز آن هواپیماهای بدون سرنشین است. در این حوزه جز 10 کشور اول دنیا هستیم که برای بسیاری از کارهای غیرنظامی از این دانش بهره میگیریم.
وجه دیگر آن، بحث ارتباط دانشگاه با صنعت است، چون موضوع بخش دفاع برتری و تکنولوژیهای برتر است، حتی آنهایی که ممکن است با ما دشمنی نداشته باشند، حاضر نیستند اگر محصولی سطح بالا دارند، به ما بدهند یا بدون دریافت امتیاز خاصی این تکنولوژی را در اختیار ما قرار دهند. بخش دفاعی ما در رابطه با اجرای این طرحها از ظرفیت اساتید و نخبگان دانشگاهی بهخوبی استفاده میکند. گاهی ممکن است ارتباط این بخش در قالب رسمی با دانشگاه از طریق استفاده از پژوهشکده یا آزمایشگاه مشترک باشد، برخی اساتید بهعنوان افراد و متخصصان حقیقی ید طولایی در این زمینه دارند. بخش دفاعی توانسته شبکه بزرگی با استفاده از ظرفیتهای داخلی کشور ایجاد کند. بیشتر کارهایی که در دانشگاهها صورت میگیرد سفارش بخش دفاعی است. البته ما هنوز از همه ظرفیتها استفاده نکردهایم بلکه حداکثر 10 تا 20 درصد ظرفیتهای موجود در دانشگاه را بهکار گرفتهایم. باید توجه داشت این مقدار را بخش دفاعی فعال کرده که این امر دستاوردهای خوبی برای بخش دفاعی و کشور داشته است. توسعه این تکنولوژیها حتی باعث پیشرفت افراد شده و محققان در هر مرحله توانمندی بیشتری پیدا میکنند.
برای مثال گروهی از تولیدکنندگان دستگاههای اندازهگیری نانو در بخش دفاعی در حوزه ابزار دقیق فعال بودند و هماکنون توانستهاند در این عرصه نیز به موفقیتهای جدیدی دست پیدا کنند.
شما در مورد تحقیق و توسعه هم صحبت کردید، در تحقیقی که مدتی پیش انجام دادیم، متوجه شدیم هزینه تحقیق و توسعه 6 کشور پیشرفته اروپایی روی تحقیقات نظامی، 90 درصد کل بودجه تحقیقاتی کشورهای اروپا را تشکیل میدهد، میزان توجه به تحقیقات و پژوهشهای دفاعی در ایران به چه صورت است؟
بودجه تحقیقات دفاعی جزئی از بودجه تحقیقاتی کشور است و آمار خیلی ناامیدکنندهای در این زمینه وجود دارد. هم براساس قانون تصویب شده و هم براساس تاکیدات رهبر انقلاب، باید سه تا چهار درصد تولید ناخالص داخلی به موضوع پژوهش و تحقیق برسد، اما چیزی که مجلس برای بودجه در سالهای 96، 97 یا 98 روی کاغذ تصویب کرده بود، مجموعا حتی 5/0درصد از تولید ناخالص داخلی هم نمیشد، که از این مبلغ نیز معمولا نصف مبلغ مصوبشده محقق میشد. بودجه بخش دفاعی هم کسری از این مبلغ است که ممکن است کسر بزرگی نسبت به بقیه مراکز باشد. میتوانیم بگوییم بخش دفاعی توانسته است در حد بودجه خودش کار تحقیقاتی در سطح استانداردهای جهانی تولید کند. این درست است؛ برای مثال من به محقق خود 100هزار تومان پرداخت کردهام، اما در استاندارد جهانی کاری را که دریافت کردهام، یک میلیون تومان ارزش داشته است. در واقع برای ما ارزان تمام شده است، که محققان ما تلاش کردند و با انگیزههایی مانند رشد ایران و تلاشهای جهادی، خیلی حساب و کتاب مالی نکردهاند که چقدر پول بگیرند، اما واقعیت این است که در استانداردهای جهانی این تلاشها ارزشمند بوده است یا ما از ظرفیتهای معطل دیگران استفاده کردهایم. برای مثال در یک دانشگاه آزمایشگاه خوبی وجود دارد که این آزمایشگاه ممکن است برای کارهای کوچک استفاده شود. ما تلاش میکنیم با همکاری دانشگاه از ظرفیتهای این آزمایشگاه برای اهداف مهمتر استفاده کنیم؛ یعنی با حرکتهایی جهتدار از هدررفت منابع جلوگیری میشود. ما میتوانیم بگوییم در مقایسه با کشورهای اروپایی، ترکیه و سایر کشورها ما از لحاظ تحقیق و توسعه در حال تولید محتوای بیشتری هستیم. هرچند بودجه واقعی که به ما داده میشود عدد کمی است، اما این نشاندهنده کارآمدی و بهرهوری تحقیقات در داخل کشور ماست، بهخصوص در مباحث دفاعی که با اندک مبالغی کارهای بزرگی انجام شده است.
به نظر شما دلیل این موفقیت چیست؟
یکی اینکه بسیاری از این دوستان چه محققان و چه مدیران تحقیقاتی، اگر نگوییم همه آنها، با انگیزه الهی و اینکه قدرتی را برای کشور فراهم کنند کار میکنند و فقط با نگاه شغلی به این موضوع نگاه نمیکنند که صبح بیایند، غروب بروند یا غروب بیایند و صبح بروند و درنهایت کار هم هرچه شد، شد و بعد هم توجیه کنند که ما کار خود را انجام دادیم و نشد. نه، با جان و دل برای سرافرازی اسلام و کشور و برای دفع شر دشمنان و با روحیه جهادی کار میکنند. دوم هم اینکه در کارهای خود دقت بسیار بالایی دارند، لذا میزان یادگیریشان هم بیشتر میشود؛ چه در بحث مدیریتی، چه در بحث تخصصی. بسیاری از دوستان متخصص ما وقتی از دانشگاه وارد یک کار تحقیقاتی دفاعی میشوند، با تمام وجود کار میکنند و همین موضوع باعث میشود سرعت و تخصصهای آنها بسیار بیشتر و عمیقتر شود. سومین نکته استفاده از ظرفیتهای یکدیگر است، هرچند هنوز به نقطه ایدهآل نرسیدهایم و بهتر از این هم میتوانیم عمل کنیم. برای مثال اگر در دانشگاه آزاد اسلامی در واحد علوم و تحقیقات آزمایشگاه خوبی وجود داشته باشد، از آن استفاده میکنیم. مجموع اینها باعث شده بهرهوری تحقیقاتی بهخصوص در بحث دفاع افزایش پیدا کند.
آیا توسعه تحقیقات موجب پیشرفت در حوزههایی مانند حوزه علوم انسانی و علوم پایه نیز شده است یا ما براساس نیازهای کشور، تنها به توسعه در حوزه مسائل فنی و مهندسی توجه کردهایم؟
از وقتی واژه جنگ نرم در کشور ما شکل گرفته، عرصه وسیعی را برای ورود مباحث علوم انسانی باز کرده است، بهخصوص بحثهایی مانند جامعهشناسی، مدیریت، روانشناسی، علوم سیاسی، سیاست خارجی و روابط بینالملل زمینه ظهور و بروز پیدا کردهاند. مباحث راهبردی در شناخت کشورها، تبیین حساسیتها، اینکه اسلام به ما چه میگوید و چه چیزی درست است، دکترین ما چه چیزی میتواند باشد، اسناد راهبردی ما چه چیزی میتواند باشد و سایر موارد که همه آنها از مباحث علوم انسانی است، بهشدت وارد حوزه دفاعی شده و بخش دفاعی به آن علاقهمند شده است. ضمن آنکه صنایع دفاعی برای خودش یک رسالت اساسی دارد که از یک منطقه حاد و پراشکال عبور کرده و بتواند به سطوحی از وضعیت اطمینانبخش که بهطور طبیعی توسط جمعیت غیردفاعی تقویت خواهد شد، برسد. به همین دلیل تا زمانی که مسائل جدی و عمده ما در مباحث علوم انسانی مطرح است، بخش دفاعی به این موضوعات خواهد پرداخت. راهیان نور و اربعین دو فناوری نرم هستند که بخش دفاعی ورود عالمانهای به آن داشته و برای آن اهمیت خاصی قائل است و سعی میکند اینها به نحوی مناسب و شایسته اجرا شوند تا اثرات اجتماعی و تحکیم جامعه و انقلاب را دربر داشته باشد، بنابراین ورود به عرصه علوم انسانی و علوم اسلامی باانگیزه و پرمعنا است و ارتباطات و همکاری خوبی هم بعضا با رشتههای این حوزه در دانشگاههای مختلف و بهخصوص حوزههای علمیه که آنها نیز در این زمینه نقش مهمی دارند، وجود دارد.
در بحث علوم پایه برای مثال در رشتههای ریاضی و فیزیک، بحثهای کاربردی و تقاضامحور دنبال میشوند که قاعدتا باعث میشود سطوح بنیادیتر آن هم مورد توجه قرار گیرد که بتواند به سطوح کاربردی پاسخ بدهد. اما به هر حال اینکه فکر کنیم الان در حد مطلوبی است، اینطور نیست و نیازمند توجه بیشتری است تا این بخشها نیز فعال شود و به شکل یک منظومه با یکدیگر کار کنند و اقتدار علمی کشور را که پشتوانه اقتدار دفاعی و نهایتا اقتدار ملی است، رقم بزند.
برخی مخالف ورود بخش دفاعی به صنعت هستند، برای مثال میگویند ما درحال تولید موشک هستیم، اما در زمینه تولید ماشین هنوز میلنگیم. خیلیها این را نمادی میدانند که توسعه صنایع دفاعی، برای مردم و البته صنعتهای وابسته پیشرفتی را به همراه نخواهد داشت. نظر شما در این مورد چیست؟
چند مساله وجود دارد؛ اولا زمانی که در بخش دفاعی کار تحقیقاتی میکنید هدف اصلی شما برتری است، یعنی باید نسبت به دشمن دست برتر را پیدا کنید. درواقع رقابت اقتصادی اصل نبوده و به لحاظ اهمیت در مرحله دوم قرار میگیرد. اما در عرصه غیردفاعی، اقتصاد اصل است؛ یعنی معادلات اقتصادی و سود حاکم است. وقتی به آنها میگویید استقلال یا باید خودمان این محصول را تولید کنیم، دیر میفهمند منظور شما چیست، چراکه تا زمانی که بازار باز است و رقبای چین و ماچین و دیگران هستند تا خودروی آماده به شما تحویل بدهند، سرمایهگذار برای اینکه بتواند توانمندیها و زیرساختها را به درستی فراهم کند، بعد برای آن خرج کند و یک مدت نیز معطل سودآوری باشد، ارزشی قائل نیست. همیشه شمارهحساب بانکی که چه مقدار حساب از آن خارج و چه مقدار به آن وارد شده است و هر مورد دیگری که آن را تحتتاثیر قرار دهد، برای اینها مهم است و خیلی هم به فکر آینده نیستند و به این فکر نمیکنند که الان سرمایهگذاری کنند تا 10 سال دیگر میوه آن را بچینند. اگر یادتان باشد، سردار سلامی آن زمانی که جانشین فرمانده کل سپاه بود، گفت شما 10 سال خودروسازی را به ما بسپارید، بعد بازارهای دنیا را هم ببندید، میبینید که صنعت خودروسازی ما مانند صنعت موشکی ما در دنیا سرآمد میشود یا نه. ماشینهای خارجی 800 میلیون تومانی در کشور وجود دارد و افرادی هم هستند که اینها را میخرند؛ یعنی برای این حجم از آهنآلات و تکنولوژی 800 میلیون تومان پول پرداخت میشود. میدانید اگر برای این محصول در داخل کشور سرمایهگذاری و کار تحقیقاتی شود، چه غوغایی میشود و این اقدام ما را به کجا میرساند. برای مثال اگر یک خودروی داخلی از 60 میلیون به 65 میلیون تومان برسد، همه اعتراض میکنند، البته حق هم دارند، چراکه این پنج میلیون تومان اضافه صرف تحقیق توسعه و ارتقای کیفیت و رقابت نمیشود بلکه به جیب یکعده افراد سودجو میرود و این باعث اعتراض مردم میشود که مثلا چرا قیمت پژو 405، 60 میلیون تومان شده است. حالا فرض کنید اگر کیفیت ماشینی دوبرابر این خودرو باشد، قاعدتا نباید 800 میلیون قیمت داشته باشد. درنهایت این سیاستها ربطی به این ندارد که ما برای بخش دفاع خرج میکنیم.برای مثال کارت ECU بعضی از این خودروها را بخش دفاع میزند، این همان تکنولوژیای است که در بخش دفاع برای استقلال کشور صورت گرفته است. البته کارهایی که ما انجام میدهیم با خریدهایی که کشورهای منطقه انجام میدهند، با اقتداری که ما از آن به دست میآوریم -مانند زدن پهپاد آمریکایی- اصلا قابل مقایسه نیست. اینکه کشور را به قول کیسینجر در دریای آتش یا در جهنم آتش، برپا نگه داشتهایم، حاصل چیست. مردم نقش مهمی دارند ولی بحث امنیت آنقدر مهم است که اگر نباشد، دشمنان همان بلایی را به سر کشور میآورند که سر بسیاری از کشورهای منطقه آوردهاند.بنابراین اولا بخش دفاعی رقیب بخش خصوصی نیست بلکه میتواند کمکحال آنها باشد. ثانیا سیاستهای حاکم بر توسعه فناوری دفاعی با سیاستهای حاکم بر بخش غیردفاعی متفاوت است و ثالثا بخش غیردفاعی اصالتا باید به صورت غیردولتی پیش برود. معنی ندارد که دولت مسئول بخش خودرو باشد، معنی ندارد دولت در بحث موادغذایی و... مسئول باشد مگر در موارد خیلی حساس که امنیت کشور به خاطر آن به خطر بیفتد. پس باید کاری کرد تا سرمایههای مردمی با کمک فرمول اقتصاد و بازار وارد کار شوند. باید مردم را قانع کرد تا همان پولی را که برای خرید خودرو خارجی میپردازند بابت خودروهای داخلی پرداخت کنند. الان نگاه کنید دنا پلاس اتوماتیک که ثبتنام آن انجام شده، مردم هزینه 200 میلیون تومانی آن را پذیرفتهاند و 80 تومان پیشپرداخت آن را نیز پرداخت کردهاند، اینها منطق دیگری غیر از منطق بحث دفاعی دارد. منطق دفاع در توسعه فناوری خیلی فرق میکند. رسالت دفاع در توسعه فناوری کمک به بخش غیردفاعی است، اینکه بتواند فناوری توسعهیافته خود را در اختیار بخش غیردفاعی بگذارد که آنها هم بتوانند سایر نیازمندیهایشان را برطرف کنند. قبل از این عرض کردم در حوزه الکترونیک بخشی از کارتهای ECU توسط وزارت دفاع تامین میشود، یعنی وسیلهای که خارجیها آن را تحریم کردهاند، به کمک توانمندیهای دفاعی طراحی و ساخته شده است.
یعنی باز هم صنایع دفاعی ما به کمک صنعت ما آمده است؟
تنها این مورد نیست. اکنون خودروهای برقی یا موتورهای الکترونیکی که در دنیا به شکل گستردهای درحال پیشرفت است، بخش مهمی از توانمندیهایش در بخش دفاعی موجود است که میتواند به کمک صنعت بیاید. در زمینه باتریها سازمانی داریم که کارش طراحی و ساخت باتری است، آنها میتوانند در زمینه باتریهای پیشرفته که برای خودروهای الکترونیکی در آینده موردنیاز است، ورود کنند.
شاهد آن هستیم که بخشی از کشورهای خلیجفارس اقدام به ورود محصولات غربی به صورت گسترده کردهاند و سعی دارند از این طریق فناوریهای آن را وارد کنند.به نظر شما این محصولات میتواند به ورود فناوری به این کشورها کمک کند؟
یکی از ویژگیهای بارز فناوریها سرعت تغییر آنهاست. برای مثال گوشیها را نگاه کنید. شرکتهای بزرگ گوشیسازی دنیا با چه سرعتی در حال تغییرند. اگر ما برویم همین نسل موجود را بخریم، تا به خودم بیاییم، تکنولوژی پنج نسل به جلو رفته است. اگر کسی نتواند دانش چرایی یا دانش فنی محصولات را به دست آورد، نمیتواند پیشرفت کند.برای مثال شما ممکن است ظرف 6 ماه خط تولید پیشرفتهترین خودروی دنیا را در ایران راهاندازی کنید. آیا این به معنی دست یافتن به فناوری ساخت این ماشین است؟ نه، این بحث تولید محصول است، شما حتی نمیدانید چرا چرخ ماشین این اندازه است یا قطعات مختلف به چه دلیلی استفاده شده است. اینها را تا زمانی که بخواهیم یاد بگیریم، عمر محصول به سر آمده، بنابراین این نحوه، یعنی خرید مستقیم صرفا کمک به بحثهای اقتصادی و تجاری است.اما اگر ورود تکنولوژی مدنظر باشد، هم باید اطلاعات دانش آن وارد شود، هم نیروی انسانی باید آموزش ببیند و هم تجهیزات زیرساختی و استانداردسازی آن باید باشد که یاد بگیریم ساختار محصول چیست که بتوانیم آن را انجام دهیم. گوشی GLX را نگاه کنید، هرچند در زمان تحریم اقبال شدیدی به این گوشی به وجود آمد، اما قدرت پاسخگویی نداشت. اکنون اگر در بازار بهدنبال GLX باشید، نمیتوانید پیدا کنید، چراکه دانش ساخت گوشی همراه برای خودش نبود و تنها دانش مونتاژ را یاد گرفته بود که قطعات را از مراکز مختلف میخرید و اینجا سر هم میکرد. اگر همهچیز مثل هواوی یا شیائومی یا امثال اینها برای خودش بود، آیا نمیتوانست به سرعت مدلهای دیگری را بسازد و بازار را برای خود حفظ کند و حتی بتواند ورود خود به بازارهای جهانی را نیز فراهم آورد.
بنابراین چیزهایی که عربستان یا حتی امارات با قدرت پولشان میخرند و معامله میکنند، قدرت علمی پدید نخواهد آورد، برای اینکه آنها نه نیروی انسانی و نه ساختارش را دارند و نه چراییاش را میدانند. اینهایی که میبینید، همه یک تلألوهای کوتاهمدت هستند که تا وقتی پول دارند وجود دارند و به محض آنکه درآمدهای نفتی و خامخواری آنها فروکش کند، همه این نمادها ظرف چند سال بر باد میرود. این نوع واردات تکنولوژی نمیتواند یک قدرت واقعی را بیاورد. شاید برای این کشورها بهرههای اقتصادی را به همراه داشته باشد، اما همیشه محدود به این است که دارنده دانش بخواهد با این گروه همکاری کند یا نه. هر زمان کشور صادرکننده حمایت خود را قطع کند، اینها به سرعت میخشکند. برخلاف آنها با آنکه دنیا ما را محاصره کرده است، اما ما در زمینه موشکی هر روز یک پدیده جدید را عرضه میکنیم و این بهخاطر آن است که ما به دانش چرایی آن رسیدهایم. دانش چگونگی میگوید که این پیچ به چه صورت بسته میشود و فلان قطعه در کجا استفاده قرار میگیرد. اما مهم، دانش چرایی است و هرکس به دانش چرایی برسد، میتواند در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشد. دشمن هم که تمام سعی خود را برای بحثهای موشکی انجام میدهد برای این است که ما دست از بحثهای چرایی و تحقیق و توسعه برداریم. اکنون حاضرند پیشرفتهترین موشکی را که در دنیا وجود دارد، به ما بدهند، اما بگویند دیگر خودتان دست از تحقیق و توسعه بردارید، منتها زمانی که بهترین موشک را هم به ما بدهند دو سال بعد موشکهای پیشرفتهتری به وجود خواهد آمد. آن زمان چه کاری از دست ما برمیآید؟ البته این اعتقاد را هم نداریم که همه چیز را باید خودمان تولید کنیم، اما اگر محصولی را گرفتیم، بتوانیم محصولی را نیز متقابلا صادر کنیم. فکر کنیم که یک قطره نفت و یک قطعه محصول خام برای صادرات نداریم، هر آنچه داریم، دانش و محصولات تولیدی مبتنیبر خلاقیتمان باشد؛ آن وقت میتوانیم فکر کنیم که یک اقتدار علمی واقعی داریم.
بررسیها نشان میدهد حامی ژورنالهای مهم خارجی، نیروهای نظامی کشورهای مختلف بهخصوص آمریکا است. آیا شما هم چنین مواردی را مشاهده کردهاید؟
میشود گفت نشریات مهمی در دنیا هستند که بنیانگذار و خطدهنده آنها بخشهای دفاعی مانند نیروی هوایی و دریایی کشورهای غربی است که این هم بهواسطه پیشرانی این حوزه است.
آیا در ایران هم نشریات اینچنینی وجود دارد؟
متاسفانه بخشهای مختلف کشور به شکل کاریکاتوری شکل گرفته است. بخش دفاع در روابط و مقررات مرتبط با نشریات و مقالات هیچ نقشی ندارد و این به نظر من یک فاجعه است. با آنکه دارنده، پذیرنده اصلی بخش دفاعی است، ولی عدهای که بیگانه از روندهای پیشرفت کشور هستند، ضوابط و مقررات را تعیین میکنند؛ مقرراتی که بهجای نیازهای داخلی مبتنیبر استانداردهای خارجی است و عملا به درد ما نمیخورد و صرفا نظرات عدهای را که در دانشگاه به کارهای کاغذی مشغول هستند، ترویج میکند. این مسائل باعث شده درد ما مضاعف شود؛ یعنی اکنون نشریات ما عملا مرتبط با بخشهای بهکارگیرنده نیست و آنها راه خود را میروند و همافزاییای که مورد نیاز است، اتفاق نمیافتد.
منبع : فرهیختگان
انتهای پیام/