عطریانفر: شاخصههای اصلاحطلبی درباره کاندیداها با «سرا» کمرنگ میشود
فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: اگر «سرا» بخواهد در جبهه اصلاحات عملیاتی شود باید کلیه احزاب روی آن توافق داشته باشند در حالی که الان از میان گروههایی که در جبههی اصلاحات قرار دارند؛ حداقل ۴ حزب مخالف هستند.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، سامانه رای سنجی اصلاح طلبان یا طرح موسوم به "سرا" بحث اول اصلاحات در ماههای منتهی به انتخابات مجلس است؛ طرحی که قرار است بدنه و نفرات جبهه اصلاحات را برای انتخابات پیشرو سر و شکل دهد. این ایده با مطرح شدن در شورای عالی اصلاح طلبان اگرچه موافقت اکثریت را به دست آورد اما مخالفان جدی نیز دارد مانند حزب کارگزاران سازندگی که هفته گذشته با تیتر ارگان رسمیش یعنی سازندگی مبنی بر«سرا، دموکراسی وارونه است» مخالفت خود را شرح داد ولی به نظر نمیرسد به انتخابات پیشرو برسد و در حد سرای اختلاف میان اصلاح طلبان باقی میماند؛ در این باره به سراغ دیگر شخصیت کلیدی این حزب، یعنی محمد عطریانفر رفتیم و صفر تا صد "سرا"، چرایی مخالفت کارگزاران و نسبت آن با پارلمان اصلاحات را جویا شدیم.
این فعال اصلاح طلب معتقد است که سرا توانایی تجمیع اصلاح طلبان شاخص را نخواهد داشت چراکه نوع افرادی که در این چرخهی انتخابگری قرار میگیرند ممکن است به سمت آشنایان خود متمایل شوند و چه بسا به لحاظ سیاسی، دغدغهی اصلاح طلبانه نداشته باشند.
وی همچنین بر این موضوع تاکید دارد که تمامی دغدغهی دوستان در حزب کارگزاران این است که این طرح ، بجای الفت وفکر جمعی، در آستانهی انتخابات به اختلافات دامن میزند.
در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
روند مطرح شدن ایدهی سرا در بین اصلاح طلبان به چه صورت بود و این ایده اولین بار از سمت کدام تشکل مطرح شد؟
عطریانفر: این طرح با حمایت حزب اتحاد ملت و پیگیری آقای محمدرضا جلایی پور مطرح شد. حزب کارگزاران نیز در ابتدا نسبت به اصل اقدام با نگاه مثبت وارد شد ولی در روند بررسی به چند اشکال عمده رسید که نشان می داد این طرح در مقام عمل موفق نخواهد بود.
هدف کلی دوستان مبنی بر انتقال تاثیرگذاری، نفوذ سیاسی و نقش انتخابگری از دوش چهرههای شاخص اصلاحات به سمت بدنه حامی درست است اما طبق جمع بندی ما پیشنهادِ دوستان اجرایی نیست.
درباره این طرح مواردی به عنوان اشکال مطرح است مانند اینکه 5 لایه برای گزینش کسانی که حق انتخاب را به آنها دهند در نظر گرفتند که در گام اول گفته شد این 5 مرحله عملیاتی نیست.
اعضای شورای عالی اصلاح طلبان 40 نفر هستند هر کدام 20 نفر را انتخاب میکنند و باز به هر کدام از این 20 نفر اجازه دارند 20 نفر دیگر را گزینش کنند و باز در مرحلهی دیگر به آنها اجازه داده میشود 20 نفر دیگر را انتخاب کنند و باز 20 نفر دیگر توسط هر یک از 20 نفر قبلی انتخاب میشوند و این افراد شامل حاصلضرب تعداد اعضای شورای عالی اصلاح طلبان با چهار بار ضرب در عدد 20 خواهد شد.
در این روند اجرایی طبیعتا لایهی اول انتخابهای موجهی انجام میدهند به این معنی که اعضای شورای عالی اصلاح طلبان با شاخصههای اصلاح طلبی افراد مورد نظر را گزینش میکنند اما در لایهی دوم قاعدتا حساسیت اصلاح طلبی کاهش مییابد و در لایهی سوم این حساسیت و دقت به مراتب کاسته می شود و این روال کاستی بی دقتی و فهم اصلاحی بسوی نزول ادامه مییابد و چه بسیارافرادی ممکن است معرفی شوند که چندان نسبتی با مبانی اصلاح طلبان نداشته باشند.
چراکه نوع افرادی که در این چرخهی انتخابگری قرار میگیرند ممکن است به سمت آشنایان خود متمایل شوند و چه بسا به لحاظ سیاسی، دغدغهی اصلاح طلبانه نداشته باشند و نوعاً انتخابها جهت رابطه عرفی و عاطفی پیدا میکند.
این روند هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی دچار آسیب است؛ به لحاظ کمی 5 لایهای که در ابتدا مورد نظر آقایان بود؛ حاصل نمیشود. زمانی که میخواهید 5 لایه نیرو معرفی کنید ظرفیتی بالغ بر 640 هزار نفر را شامل میشود؛ این تعداد در مقام عمل امکان وقوعش غیر محتمل است. انتخابگران به دلیل کمرنگ شدن انگیزهها افراد اندکی را در لایههای پایین معرفی میکنند.
با توجه به این ایراد دوستان در طرحشان دو لایه آخر را حذف کردند و گفتند سه لایه؛ وقتی سه لایه شود این ظرفیت از640هزار نفر به 16 هزار نفر تقلیل خواهد یافت. این تعداد اگرچه احتمال تحققش دور از ذهن نیست اما آن عیبی که در ابتدا گفتم مبتنی بر کاهش کیفیت و عدم رعایت حساسیت در حفظ خصوصیات اصلاح طلبی افراد، همچنان وجود دارد.
فی الواقع افرادی که به لحاظ کیفیت در احصای شاخصههای اصلاح طلبی نسبت به آنها دچار تردید هستیم بخصوص در لایه سوم رشد خواهند کرد لذا به نظر میرسد این جمع نمیتواند اصلاح طلبان را نمایندگی کنند.
این سامانه رای سنجی، اصلاح طلبان را از کل کشور شامل میشود یا فقط شهر تهران؟
عطریانفر: وجه غالب در تهران هستند. اصلاح طلبان در حوزهی فکری سیاسی طیف گسترده هستند و این ظرفیت هم فقط متعلق به تهران نیست؛ متعلق به سراسر کشور است اما وقتی این اقدام از تهران و از شورای عالی اصلاح طلبان شروع شود؛ به طور خودکار نقطه ثقل و اکثریت این جمعیت عمدتا از تهران خواهند بود. ممکن است برخی از افراد معرفی شده از شهرستانها باشند ولی برای انتخاب افراد از شهرستانها به صورت نظاممند مکانیسمی تعبیه نشده است.
ظرفیت آرای حاصله از این طریق به لحاظ کمی و کیفی واجد ویژگیهای اصلاح طلبی به آن معنا که مورد نظر اکثر اصلاح طلبان است؛ نیست پس نمیتواند اصلاح طلبان را به معنای واقعی کلمه نمایندگی کند و این ایراد جدی است.
نکته دیگر این که این رویکردها از نوع اقدامات درون احزابی است و برای رقابتهای داخلی حزب تعریف میشود در حالی که این طرح فعلا در منطق جبهه اصلاحات قرار گرفته است.
تفاوت مکانیسم درون حزبی و جبههای در چیست؟
عطریانفر: هر حزب مبانی خودش را دارد و در رقابت درون حزبی نظام اقلیت و اکثریتی اعمال میشود و هر کسی که وجه اکثریت پیدا کرد حرفش مورد توجه قرار میگیرد ولی وقتی حرکت جبههای شد؛ باید اقدامات به صورت مشترک انجام شود که بر آن اتفاق نظر وجود داشته باشد یعنی فضای اقلیت و اکثریت معنا ندارد.
در ابتدا هم همین مطرح بود که طرح "سرا" اگر بخواهد در جبههی اصلاحات عملیاتی شود باید کلیه احزاب روی آن توافق داشته باشند در حالی که الان از میان گروههایی که در جبههی اصلاحات قرار دارند حداقل 4 حزب کلیدی مخالف هستند یا به عبارتی دیگر از بین 3 حزب بالفعل شامل کارگزاران، اتحاد ملت و اعتماد ملی، 2 حزب مخالف و یک حزب یعنی اتحاد ملت موافق است.
البته احزاب و انجمنهای کوچکتری هم هستند که ممکن است تحت تاثیر فضای عمومی باشند؛ در این رابطه حتی اگر این جنبه را هم نادیده بگیریم و برای همهی نیروهای اصلاحات وزن واحد قائل شویم بیش از یک سوم و حدود 40 درصد اعضای جبهه اصلاحات با این طرح مخالف اند در حالی که در حرکتهای مشترک جبههای باید توافق نظر صد در صدی وجود داشته باشد.
توافق صد در صدی در کنشهای سیاسی جمعی که همهی تنوع موجود را شامل شود در عمل ممکن است؟ تا الان چنین تجربهای از اجماع وجود داشته؟
عطریانفر: به دلیل عدم وجود همین توافق جمعی معتقد هستیم طرح سرا واقعیت پیدا نمیکند.
پس نحوه حضور اصلاح طلبان برای انتخابات به چه صورت خواهد بود؟
عطریانفر: در رابطه با جایگزینی ما از گذشته نظری داشتیم مبنی بر پارلمان اصلاحات. از سراسر کشور و از حوزههای انتخابیه استانی و شهرستانی نیروهایی که حداقل 20 سال فعالیت انتخاباتی و سیاسی اصلاح طلبانه داشتهاند و در طول مدت دو دهه نیروهای برجسته و برتر خود را که هم اکنون در تشکیلات اصلاح طلبی فعالیت میکنند و جمعیتی حدودا بالغ بر 600 نفر میشوند را به پارلمان اصلاحات دعوت کنیم. در این مدل اجازه میدهیم در فعالیتهای انتخاباتی پیشرو، هر کدام از برگزیدگان در استان و شهرستان خود زیر چتر واحد، مطلوب نظر خود را در پارلمان اصلاحات مطرح کنند تا انتخاب اصلح صورت پذیرد.
این طرح از گذشته مطرح بوده ولی کمتر مورد توجه دوستان قرار گرفته البته رد نشده اما مورد بیمهری قرار گرفته است.
علت این بیتوجهی چه بود؟
عطریانفر: دلیلش به این بر میگردد که با این طرح نوعی مرکزیت زدایی رخ میدهد و اختیارات در حوزههای انتخاباتی سراسر کشور توسعه مییابد؛ دخالت و نقش آفرینی نیروهای مرکز نشین کمتر میشود و نوعی مرکز گریزی به وجود میآید؛ طبیعی است که دوستان مرکز نشین و مستقر در تهران و در سطوح بالا بیشتر علاقهمند هستند توافق کلی سیاسی منحصرا درنهاد اندک گرای مرکزنشین صورت گیرد.
طبیعی است که این طرح هم زحمات خودش را خواهد داشت اما به عنوان یک طرح بلند مدت و پایدار بیشتر از طرحهایی که به صورت گذرا و موردی به ذهن دوستان میرسد و میکوشد در دقیقه 90 انتخابات، کار را سامان دهد؛ مورد اعتماد قرار خواهد گرفت.
پارلمان اصلاحات اگر بخواهد شکل بگیرد دقیقا از فردای روز انتخابات باید برای دور بعد که 4 یا 2 سال آینده است دست به کار شود و برنامه ریزی کند. اینکه ما بخواهیم در فرصتهای کوتاه مدت، طرحهایی که به صورت موردی به ذهن میآید را مبنای عمل ملی قرار دهیم مشکل آفرین خواهد بود.
تمامی دغدغهی دوستان در حزب کارگزاران این است که این طرح ، بجای الفت وفکر جمعی، در آستانهی انتخابات به اختلافات دامن میزند. لذا اگر روی این طرح اجماع نظر نیست به همان روشهای گذشته بازگردیم؛ چراکه طرح پارلمان اصلاحات ، به انتخابات این دوره نمیرسد و برای دوره بعد باید مورد توجه قرار گیرد.
یک شبهه جدی درباره پارلمان اصلاحات غیر قانونی بودن این فعالیت از سمت وزارت کشور است باتوجه به اینکه بسترش در قانون احزاب ما تعریف نشده.
عطریانفر: برای رفع این شبهه باید با نهادهای مسئول مذاکره کنیم؛ البته این ایرادها اشکالات ظاهری قضیه است مثلا ایراد به اسم است که میتوان اسم آن را تغییر داد و به عنوان یک حزب واحد از آن نام برد؛ میتوان گفت حزبی داریم متشکل از مجموع نیروهای اصلاح طلب در سراسر کشور.
در لایهی نخست آن جمعیتی بالغ بر 600 نفر و در لایه بعدی که شامل طرفداران و اعضای جزءتر هستند به سمت رقمهای بزرگتر میرود که حدودا 15 درصد یا 20 درصد جمعیت سیاسی کشور از سرفصل 30 درصدی کشور را شامل میشوند. 10 درصد اصولگرایان و 20 درصد اصلاح طلبان است. این مجموعه در قالب یک کلیت واحد میتواند فعالیت کند البته مشکلات آن را باید با فکر آرام و در فرصت موسع برطرف کنیم.
از بین رفتن خرده هویتهای حزبی در پارلمان اصلاحات را چطور حل میکنید؟ بحث سهمیه احزاب در پارلمان اصلاحات بود که باعث شد این ایده نهایی نشود.
در چنین داستانی سهمیههای رایج همگی بهم میریزد و واقعیتر میشود؛ مگر میشود در یک کشور 40 تا 50 تا حزب مستقل و با مرزبندی گفتمانی وجود داشته باشد.
یک حزب بیش از آن که در قالب افراد که مجوز میگیرند و فعالیت میکنند خلاصه شود با فکر سیاسی اقتصادی اجتماعیاش اهمیت مییابد؛ باید مشخص شود مگر چند مدل نظریهی ادارهی کشور وجود دارد که 40 حزب پیرامون آن به وجود آمده. این تعداد حزب نشان میدهد که نوعا احزاب مرز تفاوت سلیقه و عقیده خود را نمیدانند و برنامههایشان اغلب یکی است و عمدتا میخواهند با جهتگیری غیر اصیل سهم بیشتری بگیرند.
پارلمان اصلاحات تمام این تنوع طلبیهای سیاسی وغیر واقعی را حذف میکند و به سمت مطلوبیت سراسری میرود که هر کس به میزان نفوذ اندیشه اش در کشور، آثار این نفوذ را در نیروهای همسو در لایه شهرستانی پیش میبرد و مقبولیت بیشتری کسب میکند.
وقتی فردی با اعضای خانوادهاش که به اندازه انگشتان دو دست است میتواند حزب داشته باشد در مقایسه با حزبی که در کشور دهها هزار نیرو دارد برابر نیستند. طبیعی است که آن حزب ده نفره یک سهم هم ندارد از این جهت است که آقایان مقاومت میکنند.
با توجه به مخالفت جدی چند حزب با "سرا" و اینکه پارلمان اصلاحات به نتیجه نرسید و به قول شما اکنون به انتخابات مجلس نمیرسد ؛ پس سازوکار اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس چیست؟ همان روش های سنتی را پیاده میکنند؟
عطریانفر: به نظر میرسد همان روش گذشته را باید اجرا کنیم یعنی حول آقای خاتمی امر انتخابات را پیش ببریم. با توجه به اینکه اثرگذاری ایشان فعلا از کل احزاب ایران بیشتر است.
اینکه شخصگرایی است بجای تشکلگرایی.
عطریانفر: خاتمی شخصیتی است که فقط شخص نیست؛ «گفتمان» است، این شخص گرایی نیست؛ ظرفیت عظیمی است. از شمارچشم یک فرد است اما نفوذ کلام او به گونهای است که وقتی لیستی را تایید میکند آن لیست رای میآورد.
با تجربه لیست امید، به نظر نمیرسد جامعه ما همچنان چنین اقبالی را نسبت به ایشان داشته باشد.
عطریانفر: پیشنهاد ما این است که با تکیه بر ظرفیت رئیس دولت اصلاحات، در تک تک شهرستانها افراد صلاحیتدار سیاسی را در رابطه مستقیم با شخص خاتمی و با کمک احزاب، بشناسیم و نیروهای قابلی که در آن حوزه انتخابیه مطرح هستند و جهت گیری اصلاح طلبی دارند؛ دراندازه نفرات مورد نیاز آن حوزه معرفی شوند.
این مدل، به واقعیت اصلاح طلبی نزدیکتر است تا اینکه 16 هزار نفر که نمیدانیم به لحاظ ماهیت سیاسی چقدر چسبندگی اصلاح طلبی دارند برای ما تعیین تکلیف کنند؛ به احتمال زیاد خروجی طرح "سرا" به لحاظ وزن سیاسی مخدوش خواهد بود و طرح سنتی از این طرح منطقی تروکارامدتر به نظر میرسد.
ما برای یک تصمیم سیاسی بیشتر باید به خروجی و برون داد آن کار فکر کنیم و نه فقط فرایندها؛ ما فرایندی را میپذیریم که به یک نتیجه منطبق بر مختصات اصلاح طلبی برسد.
غیر از پذیرش فضای اجتماعی، رئیس دولت اصلاحات حاضر به تکرار چنین رویهای هست؟ با توجه به اظهار نظر اخیر ایشان که گفتند از لیست ائتلافی خبری نخواهد بود.
عطریانفر: آقای خاتمی یک مسئولیت اجتماعی دارد و در این وضعیت این مسئولیت را به خوبی ایفا خواهد کرد و حضور پیدا میکند؛ رای و نظر او هرچه به انتخابات نزدیکتر میشویم دقیق تر میشود؛ اظهار نظر گذشته کفایت نمیکند و در واقعیت فعلی و در فراز و فرودهایی که الان درگیرش هستیم؛ خاتمی صلاحدیدهای فعلی خود را مطرح میکند. اظهار نظرات قبلی یک نظر کلی بود که هرچه جلوتر میآید دقیقتر و واقعیتر میشود.
اصلاح طلبان مجدد حاضرند برای انتخابات مجلس با دولت با توجه به هزینههایی که برای آنها داشته همگرایی داشته باشند؟
عطریانفر: دولت به خودی خود و« بما هو دولت» نمیتواند در انتخابات مدخلیت سیاسی داشته باشد. نیروهایش در قالب احزاب همسو توزیع میشوند و ایفای نقش میکنند؛ اصلاحات هر کسی را که رویکرد اصلاحی را بپذیرد؛ زیر بال و پر خود میگیرد.
منبع:دانشجو
انتهای پیام/