نخستین مدیر شبکه ۵ از رسالتها و چارچوبهای گمشده تلویزیون میگوید/ سرمایهسوزی با تهیهکنندگان یکبار مصرف
بهروز مفید در دهه ۷۰ سنگبنای پنجمین شبکه تلویزیون را گذاشت؛ شبکهای که در ابتدای راه نامش تهران بود؛ حالا او در مقام تهیهکنندگی از رویه ساخت سریال و برنامهسازی گلایه دارد و معتقد است که که تلویزیون را تهیهکنندگان یکبار مصرف فراگرفته است.
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: آذرماه سال 1374 روز تولد پنجمین شبکه تلویزیون است؛ شبکهای که در ابتدای راه، مخاطب به عنوان شبکه تهران میشناخت. نخستین شبکه استانی جمهوری اسلامی ایران بود که در سالهای اولیه خود با پخش روزانه 5 ساعت برنامه برای بینندگان تهرانی فعالیت خود را شروع کرد. این شبکه با هدف پاسخگویی به نیازهای شهری، اجتماعی، فرهنگی، دینی و سیاسی استان تهران، انعکاس و تبیین مسائل و موضوعات مربوط به آن تأسیس شد؛ بهروز مفید مدیریت این شبکه را در سالهای نخستین برعهده داشت.
برنامهها و سریالهای نوستالژی شبکه 5
شبکه پایتخت در سالهای نخستین با بهرهگیری از پخش برنامههای زنده و ساختارهای جدید تولید برنامه مانند "جشن رمضان"، "شب بخیر تهران"، "به خانه برمیگردیم" و… توانست مخاطبان زیادی را با خود همراه کند و ساعت پخش این شبکه به 12 ساعت رسید. "در شهر"، "در استان"، "تهران 20"، "مسابقه بزرگ"، "سلام تهران"، "رنگینکمان" و سریالهای خاطرهانگیز طنز مانند "پاورچین"، "تهران 11" و "هتل" جزو پرمخاطبترین برنامهها و سریالهای این شبکه در آن سالها بود.
توجه ویژه به شهروندان تهرانی
"شبکه تهران، شبکه پایتخت" شعار اصلی این شبکه بود که همواره در قاب تصویر آن برای مخاطبان تکرار میشد. شاید این ویژگی سبب میشد تا مخاطبان تهرانی احساس تعلق خاطر بیشتری نسبت به شبکه خود داشته باشند. شبکهای که علاوه بر، پُر کردن اوقات فراغت بینندگان توجه ویژهای به مسائل شهری شهروندان تهرانی در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، رفاهی و ورزشی و… داشت. علی اصغر پورمحمدی، محمدحسین حرمی، مجید رجبی معمار، مسعود احمدیافزادی، سعید مقیسه به ترتیب مدیریت شبکه پنج را بر عهده داشتند.
شبکه تهران، شبکه سراسری شد
درست با گذشت 19 سال و تغییر مدیریت رسانه ملی، در 29 آذر ماه 1393 شبکه پنج از حالت شبکه استانی تهران خارج و به شبکه سراسری پنج سیما تبدیل شد. شبکه پنج سیما با اولویت ساخت برنامههای اقتصادی و نگاهی تازه به مفاهیم اقتصادی در عرصه رسانه تصویری فعالیتش را با مدیریت "مجید زینالعابدین" ادامه داد. شبکهای تخصصی که جای خالی آن در رسانه ملی برای مخاطبان در کنار سایر شبکههای ورزش، سلامت، آموزش، قرآن و … احساس میشد.
با تغییر رویکرد و مأموریت جدید شبکه پنج سیما پخش برنامههای این شبکه 24 ساعته شد و بعضی از گروههای این شبکه با یکدیگر ادغام و با تعریف جدید فعالیت خود را دوباره شروع کردند.
نمایی از سریال "پاورچین"
در آن سالها علاوه بر برنامههای اقتصادی جدید طراحی شده، برنامههای فعلی و پرمخاطب شبکه پنج مانند برنامههای "به خانه بر میگردیم"، "تا نیایش"، "در شهر" و "رنگین کمان" نیز با تغییر محتوایی شکل تازهای به خود گرفت و در ساختار این شبکه حفظ و تقویت شدند.
آمدن مدیر جدید به شبکه
با تغییر مدیریت رسانه ملی از اردیبهشت سال 1395، شبکه پنج سیما دوباره به ایفای مأموریت سالهای نخستین خود، یعنی پاسخگویی به نیازهای تهران و پایتخت با رویکرد کشوری پرداخت. در تابستان سال 1395، بعضی از گروههای این شبکه دچار تغییرات شدند و با تعریف جدید فعالیت خود را مجدداً ادامه دادند. سیدجواد رمضاننژاد از شبکه افق به شبکه پنج سیما آمد و بعد از دورهای فعالیت به عنوان قائممقام سیمافیلم منصوب شد و سعید اشناب از 7 خرداد 1398 مدیریت این شبکه را برعهده دارد.
نمایی از سریال "هتل"
گروههای برنامهساز
اکنون در شبکه پنج سیما، گروههای "خانواده و کودک"، "معارف"، "اجتماعی"، "تهران و شهروندی"، "اقتصاد" و "فیلم و سریال" در حوزه برنامهسازی و تولید محتوا فعالند و ساختار اصلی شبکه پنج سیما را تشکیل میدهند.
در کنار این گروهها، امور تأمین برنامه و سایر مدیریتهای ستادی شبکه از جمله مدیریتهای اطلاعات و برنامهریزی، طرح و برنامه، امورمالی، تولید و فنی، پخش، آرشیو و… از نظر ساختاری تغییری نکردهاند و با شرح وظایف گذشته خود ادامه فعالیت میدهند.
همچنین واحد مرکزی خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دو بخش خبری خود را از طریق این شبکه پخش میکند. این دو بخش خبری شامل اخبار استان تهران در ساعت 18:30 به مدت 25 دقیقه و اخبار ایران و جهان در ساعت 24 به مدت 30 دقیقه است.
گروه تأمین برنامهاین گروه در دو بخش برنامههای داخلی و خارجی به تهیه فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی غیر تولیدی شبکه میپردازد. از جمله سریالهای خارجی حال حاضر شبکه پنج میتوان به هشدار برای کبرا 11 - پلیس بزرگراه، پلیس دریایی و رابینهود اشاره کرد.
گروه فیلم و سریال
فیلمها و مجموعههای تلویزیونی شبکه پنج در این گروه تولید میشوند که البته چندی غیرفعال و کمتر سریال ایرانی قابل اعتنایی روی آنتن رفته است که در جریان گفتوگوی مدیر جدید گروه فیلم و سریال شبکه 5 سیما قرار شد در ایام عید نوروز، دوباره سریالسازی به اوج خودش برسد.
گروه تهران و شهروندی
این گروه تهیه برنامههای ویژه استان تهران را برعهده دارد؛ برنامههای "تهران 20"، "در شهر"، "در استان"، "برخط شو" و "تهرانگرد" از تولیدات شاخص این گروه بهشمار میروند.
گروه اجتماعی
تهیه برنامه "به خانه برمیگردیم" که به آموزش خانواده به ویژه بانوان خانهدار اختصاص دارد از سال 1377 تاکنون بهطور منظم در این گروه تولید میشود. دو برنامه "صبحانه"، "صبح تهران" و "سلام تهران" که در گذشته در ساعات اولیه صبح از شبکه 5 پخش میشد، از دیگر تولیدات این گروه به شمار میرود؛ از تولیدات جدید این گروه میتوان به برنامههای "یه روز تازه" و "شب فیروزهای" اشاره کرد.
گروه خانواده و کودک
برنامههایی نظیر "رنگینکمان" برای گروه خردسال، نردبان برای نوجوانان و تماشاخانه که در تعطیلات پایان هفته، ایام نوروز و تابستان فیلمهای سینمایی مناسب کودکان پخش میکند، از جمله تولیدات منظم این گروهند.
گروه تفریحات و سرگرمی
تهیه جنگهای تلویزیونی سرگرمکننده، مسابقههای تلفنی زنده و ضبط شده به این گروه واگذار شده است؛ از برنامههای قدیمی و پربیننده این گروه میتوان به "شب بخیر تهران" و "مسابقه بزرگ" اشاره کرد. در حال حاضر نیز برنامههایی چون "باغ کتاب"، "مسابقه گوی طلایی" و "مسابقه بزرگ شهروندی" از این گروه در حال پخش است. گروه تفریحات به تهیه برنامههایی با محوریت ورزش تهران نیز میپردازد؛ ورزش از نگاه 5، ورزش شهروندی و ورزشگاه از جمله این برنامهاند.
گروه اقتصاد
این گروه به تهیه برنامههای اقتصادی نظیر اقتصاد 55 و برنامههایی برای ارتقای اطلاعات بهداشتی شهروندان میپردازد؛ برنامه سیب از جمله تولیدات حال حاضر این گروه است.
گروه فرهنگ و معارف اسلامی
برنامههای این گروه در اوقات شرعی مسلمانان به افق تهران و مناسبتهای مذهبی شیعیان پخش میشود؛ "عطر عاشقی" و "تا نیایش" از جمله این برنامههایند. این گروه به ضبط سخنرانی مذهبی برخی روحانیون شیعه و پخش آن نیز اقدام میکند.
گروه سیاسی
این گروه به پخش برخی میزگردهای سیاسی مانند مرزهای سیاست پرداخته و در مناسبتهای تاریخی و سیاسی نظیر سالگرد پیروزی انقلاب ایران و آغاز جنگ ایران و عراق یا در هنگام برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی به پخش ویژه برنامه میپردازد.
برنامهها
"به خانه برمیگردیم"، "در شهر"، "برخط شو"، "تهرانگرد"، "تا نیایش"، "تهران 20"، "ساعت شنی"، "دستخط"، "ورزشگاه"، "با ما اینجا"، "بدون تیتر"، "اختیاریه"و"یه روز تازه".
از جمله تولیدات نمایشی این شبکه میتوان به آثار زیر اشاره کرد " تولیدی و تأمینی":
"پاورچین"، "این زمینیها"، "به دنیا بگویید بایستد"، "طلسمشدگان"، "خانه پدری"، "تولدی دیگر"، "پشت کنکوریها"، "در جستجوی آرامش"، "لژیونر"، "سارق روح"، "مروارید سرخ"، "روزگار جوانی"، "پول کثیف"، "با اجازه"، "داستان یک شهر"، "تا صبح"، "پای پیاده"، "پنجره"، "تکیه بر باد"، "شب میگذرد"، "باغ سرهنگ"، "شاید برای شما هم اتفاق بیفتد"، "سهدونگ سهدونگ"، "آخرین بازی"، "دوران سرکشی"، "دار و ندار"، "بانویی دیگر"، "رسم عاشقی"، "سیونه هفته" و "سرقت پول".
به بهانه افتتاح و ایام شروع کاری پنجمین شبکه تلویزیون با آرم استانی در قالب شبکه تهران با بهروز مفید اولین مدیر این شبکه تلویزیونی که سنگبنایش را گذاشت گفتوگویی کردیم؛ او امروز سریالهای تلویزیونی تهیه میکند که در تازهترینهایش، سریال "محکومین" شبکه یک سیما قرار دارد که بعد از "به رنگ خاک" روی آنتن میرود و سریال دیگر هم نامش "بیگانهای با من است" که برای شبکه 2 سیما تولید میشود.
ماجرای دستور "لاریجانی" و تجربهای که تلویزیون نداشت
* افتتاح یک شبکه تلویزیونی در دهه 1370 و زمانهای که بضاعتها و امکانات رسانهای بسیار ناچیز و پایین بودند، چقدر سختی و پیچیدگی داشت؛ از آن روزها و سختیها بگویید.
در اردیبهشتماه من را خواستند برای اینکه شبکه تهران را راهاندازی کنند؛ اولین شبکه استانی که قرار بود به مرحله افتتاح برسد و اولین رسانه استانی تصویری به شمار میرود. تجربهای که وجود نداشت و تاکنون برنامه خاصی هم در زمینه شهری و توجه به استان در مقام رسانه تولید نشده بود. آن زمان آقای پورنجاتی معاون سیما بودند و مرا صدا کردند و این مأموریت به من واگذار شد؛ معاون سیمای آن دوره گفتند که آقای لاریجانی (رئیس وقت سازمان صداوسیما) موافقت کردهاند که شما بروید این شبکه استانی را راه بیندازید. امکاناتی نداشتیم و حتی تقریباً نزدیک به دو ماه در یکی از اتاقهای ساختمان 16 طبقهای سیما مستقر شدیم. امکانات اولیه آنقدر ضعیف بود که گوشی تلفن منزلم را به دفتر آوردم و از صندلیهای مجاور اتاق هم استفاده کردم. یک نفره کارهای اولیه را شروع کردم تا اینکه بعد از دو ماه در اطراف جامجم، دفتری را اجاره کردیم و تعدادی از دوستان دعوت شدند و کلید کار را تقریباً در تابستان زدند.
بالاخره آذرماه شبکه پنج روی آنتن نشست
من خودم تعجیل داشتم شبکه زودتر راهاندازی شود؛ دلیلش این بود که حس میکردم نمونه بیرونی ندارد و باید با آزمون و خطا جلو برویم تا اتفاقی که به نظرمان درست است، بیفتد. جلسات متعددی که با طرح و برنامه داشتیم به شکل اولیه رسیدیم که برای آذرماه خودش را آماده پخش تلویزیونی کرد. البته تقریباً از حدود یکماه قبل پخش آزمایشی را شروع کردیم. در سال اول کار ما به دلیل اینکه در مورد شبکه استانی تعریف خاصی نداشتیم و تهران به عنوان کلانشهر و بخش مهمی از کشور، نمیتوانست خیلی استانی باشد. اگر شبکه استانی اولینبار از جایی مثل چهارمحال و بختیاری شروع میشد شاید میتوانست تعریف دقیقتری داشته باشد اما اینجا تداخلهایی ناخواسته با شبکههای ملی و سراسری پیدا میکرد و کلانشهر هم ویژگی دیگر داشت.
یکی دو سال که گذشت به نظرم راه خودمان را پیدا کردیم؛ با برنامههای کوتاه و موجز برای مخاطب تهرانی که در حقیقت از سرعت عمل بیشتری برخوردار بود برنامههای دیگری را درنظر بگیریم و تهیه کنیم؛ حتی در مقطعی شهرداری به ما کمک کرد و برای ساخت برنامهها، پول خرج میکرد. تقریباً بیش از یکسال این همکاری دنبال نشد و سازمان صداوسیما تمایل داشت خودش به تنهایی بودجه و روال خودش را داشته باشد.
شروع سریالسازی و حضور مخاطب زنده روی آنتن شبکه 5
از سال دوم سریالسازی را شروع کردیم و برنامههای کوتاه شبانگاهی، ویژگی شبکه تهران بود. اگر میخواستیم همچون شبکههای ملی عمل کنیم با این بودجه ضعیف که یک چهارم شبکههای سراسری بود قطعاً از همان روز اول شکست میخوردیم؛ مگر اینکه ببینم چه نقطه قوتی دارد و این نقطه قوت بتواند مخاطب را جذب کند. به چند نکته مهم رسیدیم که برنامهها میتوانند از ریتم تندی برخوردار باشند و در وهله بعدی جالب است بدانید از نظر برنامههای زنده اولین شبکهای بودیم که مخاطب را به صورت زنده روی آنتن میآورد؛ زیرا در گذشته، آنتن تلویزیون تجربه برنامه زنده را تجربه کرده بود اما بعدها در رادیو، همچون شبکه 5 مخاطب را به صورت زنده روی آنتن آوردند؛ در حقیقت ریسک را پذیرفته بودیم و به مخاطب اجازه میدادیم که به طور مستقیم با آنتن ارتباط برقرار کند.
به مسائل شهر تهران دقت خاصتری کرد
شبکه تهران در وهله سوم به مسائل شهر تهران و استان تهران دقت خاصتری کرد و برنامههایی مثل "در شهر" و "ساعت 20" که الان آن را به نام "تهران 20" میشناسند. برنامه شبانگاهی؛ این چند برنامه طوری خاص شده بودند. و با این سه چهار ویژگی که داشتیم توانسته بودیم در آخرین سالی که من بودم و به پنج سال از افتتاح شبکه تهران میگذشت در سه نظرسنجی سازمان صداوسیما از نظر پرمخاطبی دو بار ما اول شدیم و یک مرتبه شبکه سه با اختلاف یک درصد از ما جلوتر افتاد.
نمایی از سریال "روزگار جوانی"
سریالها و مسابقههایی که با یک چهارم بودجه، نوستالژی شدند
این اتفاق خوبی بود و با اینکه شبکه تهران بودجهاش به یک سوم و یک چهارم شبکههای سراسری میرسید توانسته بود جای خودش را باز کند و برنامههایی مثل "مسابقههای بزرگ" و سریالهای "روزگار جوانی" و "داستان یک شهر" در زمان خودش توانست مخاطب را جذب کند و در سال پنجم که مدیریتم به پایان رسید شبکه در موقعیت خوبی بود. البته نسبت به شبکههای ملیمان دستمان بازتر بود و قدرت ریسکپذیری بالاتری داشتیم بود؛ اینها همه از دلایلی است که توانست در مقطعی ما را به موفقیت برساند؛ شاید در شبکههای ملی دستمان بستهتر بود.در کنار باز بودن در مدیریت کنداکتور، نقطه قوت شبکه این بود که به جای گرفتن وقت مخاطب برای 24 ساعت برنامه، سعی میکردیم برای وقتهای مهم مخاطب مثلاً در تابستان از ساعت 9 شب به بعد و در زمستان از ساعت 7 شب به بعد برنامههای متنوع، داشته باشیم؛ با اینکه زمان کمتری داشتیم اما تمایل مخاطب در این ساعتها بیشتر بود و حتی از نظر بودجه هم کمتر به مشکل برمیخوردیم.
رسالتهای شبکههای سیما گم شده است
* چندی است موضوع رسالت و مأموریت در تلویزیون گم شده و مشخص نیست کدام شبکه دقیقاً چه چارچوب و رویکردی دارد؛ یکی از معضلات شبکههای تلویزیون فارغ از تعدد شبکهسازی، گمشدن رسالتها است. مثلاً فلان شبکه کاری نوجوانانه روی آنتن میبرد یا دیگر شبکهها هر نوع برنامه و سریال دیگری را هم پخش میکند اینجا مشخص نمیشود این شبکه کدام مأموریت را دنبال میکند.
تا حدود زیادی به این گمشدن رسالتها و مأموریتها اعتقاد دارم؛ رقابت به نفسه، نکته خوبی است و این تعدد شبکهها یکی از امتیازاتی است که بخواهیم درنظر بگیریم؛ رقابتی که امکان دارد وجود داشته باشد و در گذشته رقابت میان مدیران شبکهها بیشتر بود و این کمک میکرد به اینکه تلاش کنند یک نوآوری داشته باشند. متأسفانه الان تصمیمگیری در حوزه برنامهسازی در سیما خیلی خُرد شده است و الان به دلیل اینکه به خاطر کار تهیهکنندگیام با سازمان صداوسیما ارتباط دارم و شاهد تعدد مراکز تصمیمگیری هستیم.
صداوسیما به جای حساسیت روی رسالت شبکه، دنبال مخاطب میرود
فرض بگیریم در فیلم و سریال گروه یک شبکه تلویزیونی تقریباً فقط در مراحل اولیه با طرح همراه میشود سپس مدیر شبکه به حوزه معاونت سیما منتقل میکند و بخش طرح و برنامه اصلی در جای دیگری است و حتی بخش تأمین بودجهاش! این باعث شده که در حقیقت متولی اصلی یک کار کمتر دیده شود و به نظرمن این تعدد سبب شده با رقابتی که ایجاد میشود لطمه بزند. نکتهای که چون در یک طرف ماجرا، سازمان صداوسیما به جای اینکه بیشتر نسبت به رسالت خودش در هر شبکه حساسیت داشته باشد یک مقداری دنبال مخاطب هم میرود.
برنامهها و سریالهای هر شبکه باید مطابق با رسالتش برنامهریزی شود
فرض می گیریم سریال "پایتخت" اگر میگیرد به هر دلیلی سازمان صداوسیما با هر بودجهای با آن همراه میشود؛ من اعتقاد دارم در کنار اینکه باید دغدغه این را داشته باشیم مخاطب را جذب کنیم باید برای خودمان یک مانیفست نسبت به موضوعاتی که باید به آنها بپردازیم این موضوعات نیازهای جامعه ما را برآورده کند. ما به برنامههای طنز نیاز داریم اما نباید اجازه دهیم برنامههای جدیمان در مقابل آنها کمرنگ شود. از آن طرف، تعریفی که باید برای شبکهها وجود داشته باشند من کاملاً با آن موافقم! در واقع اگر شبکه دو سیما در چارچوب خانواده قدم برداشته باید برنامهها و سریالهایش هم در بستر و سایه همین موضوع باشد؛ این نقطه ضعفی است که سازمان صداوسیما از آن رنج میبرد.
برنامه "ورزشگاه" شبکه پنج
سریالهای خارجی را حذف کردیم و به مأموریتها اعتنایی نداریم
*یکی از نکاتی که در مقوله شبکه پنج احساس میشود دور شدن از رسالت پرداختن به شهر و فضای شهری است. برنامهها و سریالهای نوستالژی چون "در شهر" و "تهران 11" و "هتل" را میدیدیم که کاملاً با این فضا ملموس بود اما امروز به سمت سریالهای ترکیهای و کرهای دست چندم رفتهایم و از برنامهها و کارهای نوستالژی هم فاصله گرفتهایم.
واقعیت این است که مدیریت شبکههای سیما باید از این حالت منفعل خارج شوند و اختیارات بیشتری داشته باشند. در عین حال سازمان صداوسیما باید روی محوریتهایی که موظفند هرکدام را داشته باشند بیشتر تأکید کند؛ قدمهای بیشتر و بهتری را میتواند بردارد. الان تقریباً سریالها به همدیگر نزدیکند و در همه شبکههای سیما شاهد این ضعف و تکرار هستیم. یعنی شبکهها همه سریال و برنامه پخش میکنند و به ندرت در جهت فضا و چارچوب رسالت و مأموریتشان قدم برمیدارند. مثلاً شبکه سه، شبکه جوانان است یا شبکه یک که ملی و جامعیت بیشتری دارد هرکدام اقتضائات خاصی را باید درنظر بگیرند. به نظرمن این نابسامانی در تقسیم کارها در شبکههای تلویزیون وجود دارد که در رأس آن باید ویژه، بر تمرکز مدیران شبکهها توجه و تأکید شود. روی خط و مشیهایی که هر شبکه قدم بردارد با تأکید بیشتری به وضعیت بهتری میرسیم. ضمن اینکه ما متأسفانه همیشه دچار یک افراط و تفریط بودهایم؛ ما در مقطعی اکثر برنامههایمان از سریالهای خارجی پُر میشد و الان کاملاً سریالهای خارجی حذف و سریالهای داخلی را جایگزین میکنیم.
سریالهای زیاد داخلی هم بودجه را هدر میدهد و هم درست دیده نمیشود
توجه بیش از حد به ساخت سریالهای متعدد داخلی، بار زیادی را بر دوش سازمان صداوسیما انداخته و هزینههای بسیاری را تحمیل کرده است. الان به سختی میتوان بازیگران را کنار هم قرار داد و تهیهکنندگان مسیر دشواری را دارند که بتوانند با هزینههای متعادل و استاندارد، عوامل خصوصاً بازیگران کاربلد و حرفهای در سریالها استفاده کنند. البته ناگوارتر از همه اینها ماجرای دیده نشدن سریالها است. زیرا به یکباره آنتن با 4 یا 5 سریال مواجه میشود که بعضاً در ایام رمضان و عید نوروز عواقب بدی را به دنبال دارد و بیشتر بودجه و سرمایه را هدر میدهد تا ثمره داشته باشد. کسی که روزه میگیرد و ساعت 8 و نیم شب افطار میکند با 4 سریال تلویزیون مواجه میشود!
بازگشت سریالهای خارجی به باکسهای اصلی، یاریدهنده بودجه صداوسیما
زمانیکه مدیر شبکه پنج سیما بودم هیچوقت در عید نوروز سرمایهگذاری زیادی نمیکردم؛ چون مخاطب در گردش بود و البته نمیتوانست بیننده شبکهای باشد که غیرسراسری بود. ناگفته نماند که شبکههای ملی این ظرفیت را دارند که اگر مخاطب به شهرهای مختلف میرود باز میتواند آن شبکه را ببیند. مجموعاً 4 سریال تولید کردن برای عید نوروز و حتی ماه مبارک رمضان با شرایط اقتصادی امروز کمی زیادهروی است. در حالیکه ما سریالهای خارجی را از باکسهای اصلی حذف کردیم؛ به نظرمن حضور دوبارهشان در کنداکتور، میتواند به بودجه اقتصادی سازمان صداوسیما هم کمک کند.
فیلمهای خارجی از سال 2000، به شدت با وضعیت فرهنگی ما در تناقض است
* دوبلورهای پیشکسوت و حرفهای تلویزیون هم همین دغدغه شما را دارند و میگویند که فیلمهای خوب خریده نمیشود و فیلمهای خوب را انتخاب نمیکنند.
یک دلیل دارد؛ یک دورهای خودم برای خرید فیلمهای خارجی میرفتم و اگر امروز کمتر فیلمهای به روز خریداری میشوند برای این است که همکاران ما برای خرید فیلم میروند فیلمهای 2000 به بعد، به شدت از نظر پخش با وضعیت فرهنگی ما در تناقض است و دچار سانسور بسیار زیادی میشود؛ اما معنایش این نیست که سریال خارجی را کاملاً از باکس اصلی حذف کنیم. ما در دهه 70 برای خرید فیلم خارجی میرفتیم تقریباً از هر 10 فیلم، 6 فیلم با ضوابط ما هماهنگ بود و فیلمهای دهه 80 به دو فیلم مرتبط و منطبق با فرهنگ ما رسید و به مرور مشکلاتی ایجاد میکرد و الان کاملاً از کنداکتور شبکههای ملی ما حذف شده است و البته در شبکه نمایش، پخش میکنند؛ ما میتوانیم در این شرایط یکی از باکسهایمان را در شبکههای ملی به سریالهای خارجی اختصاص دهیم.
ابتکار و خلاقیت؛ حلقه مفقوده در برنامهسازی تلویزیون
* شما به مسابقات تلویزیونی اشاره کردید که در شبکه پنج روی آنتن رفت و مخاطب با تحرک و تنوع توأمان روبرو میشد. حتی در مسابقات تلفنی هم شاهد این بودیم که مخاطب از اطلاعات عمومی بهره میبرد؛ خلاقیت و ابتکارات میدید اما امروز کاملاً از این فضاها دور شدهایم.
مسابقه بزرگ خود ما یک نوع کپی بود؛ شانس ما در آن زمان این بود که دسترسی مخاطب به ماهواره خیلی وجود نداشت؛ حتی به طور ویژه، مسابقه را با استفاده از فضاهای بومی خودمان، ایرانی کردیم و بیننده با یک کار مدرن روبرو نمیشد. در واقع کپیبرداری به معنای صرف، قطعاً غلط است اما گرتهبرداری و نمونهبرداری از برنامههای دیگر و رسیدن به فرهنگ برنامهسازی بومی منطبق با فرهنگ ایرانی میتواند نقطه قوت باشد. این را بدانید که هر روز کار رسانه مشکلتر میشود و در دوره مدیریت بنده، شبکه تهران رقیب ماهوارهای نداشت و البته از هیچ تلاش و کوششی برای ابتکار و خلاقیت دریغ نداشتیم؛ حلقهای که امروز در برنامهسازیهایمان به عنوان یک گمشده از آن یاد میکنیم.
بزرگترین خطر رسانه جایی است که دچار تکرار شود
برنامه شبانگاهی ما تقریبا 9 تا 11 شب بود و برای مخاطب جذابیت داشت؛ بزرگترین خطر رسانه، جایی است که دچار تکرار شود؛ در این شرایط حتی بهترین اثر و کارش، ضدتبلیغ است. ما دائم باید نوآوری کنیم اما این نوآوری جسارت میخواهد یعنی اگر بیشتر نگرانیمان حفظ موقعیت خودمان باشد قطعاً موفق نیستیم. مدیران ما باید این جسارت را داشته باشند یک جاهایی که احساس میکنند این کارها با موازین کلی نظام هماهنگ است اما در مجموع امکان دارد برایشان یک مشکلاتی را دربر داشته باشد؛ این جسارت را داشته باشند که درگیرش شوند. الان به نظرمن یک مقداری محافظهکاری بر فضای رسانه ما غالب شده است.
باید بگذاریم برنامهسازانمان آزمون و خطا بدهند
* امروز نه تنها از خلاقیت و نوآوری استفاده نمیشود بلکه از برنامهها و مسابقات خارجی مو به مو کپیبرداری میکنند. مثلاً در مسابقهای که مثلاً استعدادیابی است حتی سیبیل مجریاش مثل سیبیل مجری برنامه خارجیاش است؛ عمده این برنامهها به تعبیر تهیهکنندگانشان از دکورهای گرانقیمت بهره میبرد؛ چرا نباید ما کارهایی بسازیم خارجیها از ما کپی کنند؟
من هم اعتقاد دارم که ما در کنار اینکه میتوانیم از طرحهای خارجیها استفاده کنیم باید یک طور به روزش کنیم و با فضای فرهنگی خودمان مطابقت داشته باشد. اگر این اتفاق بیفتد موفقتر خواهیم بود. اما همه اینها برمیگردد به جسارتهایی که باید در کار داشته باشیم؛ متأسفانه ما کمتر کارهای نمونهای میسازیم که اگر موفق هم نبود بتوانیم به راحتی از کسی که تلاشکرده و این ابتکار عمل را داشته، حمایت کنیم. مثلاً من خودم تا یک سال و نیم پیش کار کوتاهی ساختم و میخواستم کار متفاوتی باشد اما بعد از اینکه تلاشم را کردم چیزی که دلم میخواست، نشد! در همان مراحل اولیه اعلام کردم بهدلیل اینکه برنامهای که دلم میخواست ساخته نشد متوقف میشود. اما این کار باعث شد من خسارت آن مرحله را از جیب خودم بدهم در صورتیکه به نظرمن رسانه باید آن آزمون و خطا را ایجاد کند که اگر کاری خوب شد با آن عکس نگیرد و در غیر این صورت، تهیهکننده متضرر شود.
اول استقبال مخاطب و بعد دکورهای عجیب و غریب
اگر قدرت آزمون و خطا را از عوامل بگیرید اتفاقی که میافتد همه میکوشند کپیبرداری کنند. ما باید بگذاریم برنامهسازان ریسک کنند تا کارهای نمونهای ساخته شود؛ باید بدانیم کار مهندسی با کار هنری متفاوت است؛ چرا که اگر در کار مهندسی تمام مقدمات درست پیشبینی شده باشد آن اتفاق درست رقم میخورد اما در آثار هنری، پیشبینی مقدمات، شرط نیست. برای اینکه در کنار همه اقتضائات، باید در کار هنری، نوآوری و جسارت داشته باشیم. مشکل این است که از ابتدای تولید برای یک مسابقه چندین قسمت و دکورهای عجیب و غریب درنظر میگیریم و برای اینکه پول دکور حرام نشود همینطور تولید و پخش میکنیم؛ اما منطق برنامهسازی این است که باید ببینیم مخاطب با آن برنامه و مسابقه ارتباط میگیرد و بعد تدارک بقیه قسمتها را ببینیم.
عمر کوتاه مدیریت در شبکههای تلویزیون، لطمه میزند
*گفتید که مسابقه بزرگ شبکه پنج را هم براساس نمونهبرداری ساختید؛ بفرمایید امروز که به کپیبرداری صرف افتادهایم بهدلیل آن است که از استعدادهای جوان استفاده نمیشود یا مدیران به برنامهها یا مسابقههای حاضر آماده علاقه دارند؟
شاید یکی از علتهای آن کوتاه شدن عمر مدیریتها است که تا بر سر کار میآیند مسلط شوند شخص دیگری جایگزین میشود. من در شبکه پنج، پنج سال مدیریت کردم قطعاً اگر در سال اول و دوم در معرض نقد قرار میگرفتم نکته قابل عرضهای نداشتم و این ثبات و تلاشی که من دلم میخواست در شبکهها بوجود آید، اتفاق افتاد و در اواخر پنجسال مدیریت، شبکه تهران یا شبکه پنج سیما به جایی رسید که حرفهای بسیاری برای گفتن داشت. به نظرمن در وهله اول، تغییرات سریع مدیریتی و یا حتی در سطح مدیران گروهها، لطمه میزند و یک نوع آسیب است. در وهله دوم، جسارت و قدرت ریسکی که از مدیران گرفته شد.
تلویزیون را تهیهکنندگان یکبار مصرف فراگرفته!
الان تقریباً برخی از تهیهکنندگان ما در سطح تهیهکننده نیستند و بیشتر شبیه به مدیر تولیدند. یکی از لطماتی که الان با آن مواجهیم این است که تلویزیون پُر از تهیهکنندگان یکبار مصرف است؛ میآیند و میروند. اگر سازمان صداوسیما بر روی تهیهکنندگانش سرمایهگذاری ویژهای داشته باشد و بگذارد ریسک کنند و فقط با یک کار عکس نگیرند و وقتی کاری ناموفق شد تمام خسارتها را متوجه عوامل و تهیهکنندهاش نکنند؛ شاهد این اتفاقات نیستیم. بگذارند کارهایی که حداقل ریسک را دارد تولید شود. باید این ریسک و جسارت به برنامهها، سریالها و آحاد مدیران تلویزیون، تزریق شود و باید تمام قد از رسانه حمایت مالی کنند.
پخش چهار سریال زیاد است؛ چرا باید این همه برنامه صبحگاهی داشته باشیم؟
* یادم میآید سریال "هتل" روزهای جمعه از شبکه پنج سیما پخش میشد؛ سنت تلویزیون پخش هفتهای یک بار، قسمتهای سریالهای شبکههای تلویزیون بود؛ مثلاً شبکه یک در روزی مشخص، شبکه دو، شبکه سه و شبکه پنج؛ اما امروز هر شب همه شبکهها سریال پخش میکنند. این کار یک نوع ضرر و آسیب است و حتی باعث شده سازندگان سریال برای رسیدن به آنتن، شتابزده کار را برسانند؛ فیلمنامهها در حد طرح تصویب شوند و در روز فیلمبرداری هر قسمت، فیلمنامه به دست بازیگران برسد.
ما الان در روز چهار سریال پخش میکنیم و واقعاً چهار سریال زیاد است و این باعث گمشدن سریالهایمان در نگاه بیننده شود؛ از طرفی فضای بودجهای را هم در مضیقه قرار داده است. وقتی شما برنامههای صبحگاهی را رصد کنید، میبینید 6 تا 7 شبکه، برنامههای صبحگاهی تقریباً یکشکل دارند؛ چرا باید این اتفاق بیفتد و اگر آمار بگیریم درصد مخاطبمان به 4 تا 5 درصد میرسد؛ آیا به این همه برنامه صبحگاهی و حتی خانوادگی نیاز داریم؟ مشکل ما فقط سریال نیست و در برنامههای عادی هم تلویزیون نمیداند چه هدف و شاخصههایی را دنبال میکند.
باید به مخاطب بگوییم 5 ساعت تلویزیون نگاه نکند!
یک زمانی صداوسیما یک کانال و نصفی داشت که شبکه دو از ساعت 5 بعدازظهر شروع میشد و شبکه یک از چهار بعدازظهر؛ الان تلویزیون این همه شبکه دارد و چرا باید همه برنامه خانواده داشته باشند؟ اگر کنداکتور مدیریت شود فقط به تنهایی 30 درصد از بودجه فعلی سازمان صداوسیما کم میشود. به جای تولید، با تکرار معقولی میتوانیم این فرصت را به مخاطب بدهیم عمیقتر و با اندیشه برنامه ببیند. جالب است بدانید که یکی از رسالتهای ما این است که به مخاطب بگوییم 5 ساعت تلویزیون نگاه نکند! و با این روش، مرتکب نقض غرض شدهایم! چون با تماشای صرف تلویزیون، مخاطب از فضای مطالعه دور میشود و حتی در حق خانوادهاش اجحاف میکند.
به جای تعدد شبکه، به فکر تداخل و تراکم برنامه باشیم
* بنابراین شبکههای رادیو و تلویزیون هم غیر اصولی زیاد شدند...
نه موافق نیستم. برخی از شبکهها بودجهای نمیخواهند اما قدرت انتخاب را بالا میبرند. شبکههایی مثل آیفیلم، تماشا و نمایش با حداقل بودجه به تنوع پخش و انتخاب مخاطب کمک میکنند. شما سریالی را چند بار نشان میدهید این اجازه را به مخاطب میدهید اگر یک بار ندیده حالا در مرتبههای دیگر ببیند. بیش از نگرانی برای تعدد شبکه، به تداخل و تراکم برنامه بیندیشیم که یکدفعه برای 7 برنامه صبحگاهی در شبکههای مختلف هزینه نکنیم.
مخاطب مجبور میشود سریال را ندیده، به شبکه دیگری برود
* یعنی با این همه شبکه، کیفیت فدای کمیّت نمیشود؟
در شبکههایی مثل آیفیلم و تماشا لطمهای نمیخورد؛ حتی وجود شبکهای همچون شبکه سلامت کمککننده است و در مسائل پزشکی اطلاعات جدیدی را در اختیار مخاطب قرار میدهد. الان شما ببینید که با اختلاف 15 دقیقه، چند سریال تولیدی از شبکههای تلویزیون پخش میشود؛ معنی این 15 دقیقه چیست؟ بیننده مجبور میشود شبکه قبلی را رها کند و به شبکه دیگری برود؛ از یک کدام منصرف شود و سریال دیگری را انتخاب کند؛ اینها معضل است! نه شبکههایی که جنبههای تأمینی دارند و به یک موضوع خاص میپردازند و فشار مالی زیادی هم تحمیل نمیکند.
از تجارب گذشته استفاده کنند
* سالگرد تأسیس شبکه پنج سیما است؛ توصیهتان برای رشد و نمو هرچه بیشتر این شبکه تلویزیونی چیست؟
تنها نکتهای که میتوانم بگویم این است که از تجربیات گذشته چه در نقطه قوت و چه ضعف، حداکثر استفاده را ببرند؛ در این صورت به نظرمن برندهاند.
انتهای پیام/